زهرا فريد؛ محمود شکيب
المجلد 12، العدد 41 ، يونيو 1438، ، الصفحة 103-126
المستخلص
واژگان اضداد به دليل نقش مهمي که در تفسير آيات دارند، از ديرباز مورد توجه مفسران قرآن قرار گرفتهاند. براي دستيافتن به يک تفسير روشن از معناي چنين کلماتي که در عين وحدت داراي دو معناي متضادند، بهويژه در آيات قرآن، بايد به ديدگاه مفسران صاحبنظر و لغتشناسي که در شناخت اين کلمات تبحر دارند، و با ارائة شواهد و قرائن تفسير ...
أكثر
واژگان اضداد به دليل نقش مهمي که در تفسير آيات دارند، از ديرباز مورد توجه مفسران قرآن قرار گرفتهاند. براي دستيافتن به يک تفسير روشن از معناي چنين کلماتي که در عين وحدت داراي دو معناي متضادند، بهويژه در آيات قرآن، بايد به ديدگاه مفسران صاحبنظر و لغتشناسي که در شناخت اين کلمات تبحر دارند، و با ارائة شواهد و قرائن تفسير شايستهاي از آنها ارائه ميدهند، مراجعه کرد. ازاينرو اين مقاله قصد دارد بعد از ارائة گزارشي از پيشينة مبحث اضداد و اختلافنظر بزرگان علم لغت در زمينة وجود اين الفاظ در زبان عربي و آيات قرآن، به بررسي اين پديدة غيرقابل انکار زباني، در تفاسير قرآن بپردازد. انتخاب تفسير تبيان شيخ طوسي و الميزان علّامه طباطبايي از ميان تفاسير موجود به دليل دقت نظر و توجه هر دو مفسر به اهميت و جايگاه اضداد در تبيين و تفسير آيات قرآن بودهاست. ازجمله نتايج اين مقاله، تأييد وجود پديدة اضداد در زبان عربي و قرآن از جانب هر دو مفسر، توجه و بهرهگيري از معناي متضاد اين کلمات در تفسير آيات، گستردهتر بودن مبحث اضداد در تبيان نسبت به الميزان و نيز توجه هر دو مفسر به عوامل پيدايش اضداد در زبان است.
ادبي
سيد فضل الله ميرقادري؛ موسي عربي؛ علي خطيبي
المجلد 14، العدد 46 ، يونيو 2018، ، الصفحة 103-118
المستخلص
تُعدّ الحرکة في الطبيعة من خصائصها المهمة وميزاتها الأساسية بحيث لانستطيع أن نجد فيها ظاهرة ثابتة غير متحرکة، کذلک في الصور الشعرية فإنّ فاعلية الحرکة فيها محاکاة ذاتية لما ينعکس عن صفحة روح الشاعر وما يرتسم في عقله وقلبه من خواطر وإحساسات. و أنّ التعوّد علي الصور الجامدة واحاطتها بالإنسان إحاطة شاملة قد تحدّ من تأثيرها والإحالة ...
أكثر
تُعدّ الحرکة في الطبيعة من خصائصها المهمة وميزاتها الأساسية بحيث لانستطيع أن نجد فيها ظاهرة ثابتة غير متحرکة، کذلک في الصور الشعرية فإنّ فاعلية الحرکة فيها محاکاة ذاتية لما ينعکس عن صفحة روح الشاعر وما يرتسم في عقله وقلبه من خواطر وإحساسات. و أنّ التعوّد علي الصور الجامدة واحاطتها بالإنسان إحاطة شاملة قد تحدّ من تأثيرها والإحالة دون مشاهدتها، فالحرکة هي التي تحطّم هذا التعوّد وتعيد الجمال للصورة. عبدالعزيز سعود البابطين کغيره من الشعراء حاول بثّ الحياة في شعره عبر المشاهد الشعرية وتجربته الشعورية مستعيناً بالحرکة الناجمة عن الأفعال المستخدمة في شعره. وإنّنا في هذه الدراسة سنحاول تسليط الضوء علي کيفية خلق الصورة المتحرکة والحية عند الشاعر. بما أنّ للأفعال دوراً فعّالاً في بث الحرکة والحياة في الصور الشعرية ألقينا الضوء على کيفية استخدام الأفعال بأنواعها عند الشاعر في ضوء منهج توصيفي تحليلي من ثمّ توصلنا إلى أن الشاعر استخدم الأفعال الحرکية الانتقالية والأفعال الحرکية التي تنتهي إلي ثبات وأفعال الحرکة الموضعية وقد وجدنا أنّ الشاعر قد استفاد من الأفعال الحرکية الانتقالية أکثر من التي تنتهي إلي ثبات ومن الأفعال الحرکة الموضعية لاسيما الأفعال الحرکة الانتقالية الدالة علي الذهاب والإياب وربما يرجع هذا إلي نفسية الشاعر المتأهبة للذهاب والترحال کما أثبت الشاعر الأفعال الإنسانية للجوامد وظواهر الطبيعة شاخصة وجسّم بها حالاته النفسية والذهنية خاصة أنّه وظّف الأفعال مرتبطا بظواهر الطبيعة الحية التي زادت الصورة حياة وحرکة.
مريم جلائي؛ فرزانه براتي دهقي
المجلد 14، العدد 48 ، ديسمبر 2018، ، الصفحة 103-122
المستخلص
شاخصهاي خوانايي به تجزيهوتحليل يک نوشته به منظور سنجش درجۀ خوانشپذيري آن ميپردازد تا نقاط قوت و ضعف آن را مشخص کند. با توجه به رويکرد جديد آموزش زبان عربي در مدارس ايران مبتني بر استنباط و درک مطلب، اين پژوهش به بررسي سطح خوانشپذيري کتابهاي عربي متوسطة اول پرداختهاست. پژوهش از نوع تحليل محتوا و با استفاده از تکنيک خوانايي ...
أكثر
شاخصهاي خوانايي به تجزيهوتحليل يک نوشته به منظور سنجش درجۀ خوانشپذيري آن ميپردازد تا نقاط قوت و ضعف آن را مشخص کند. با توجه به رويکرد جديد آموزش زبان عربي در مدارس ايران مبتني بر استنباط و درک مطلب، اين پژوهش به بررسي سطح خوانشپذيري کتابهاي عربي متوسطة اول پرداختهاست. پژوهش از نوع تحليل محتوا و با استفاده از تکنيک خوانايي «کلوز» است. جامعۀ آماري پژوهش شامل 400 دانشآموز مشغول به تحصيل در پايههاي هفتم و هشتم يکي از مدارس ناحيۀ 5 اصفهان است. آزمون کلوز بر نمونهاي متشکل از 200 دانشآموز از 6 کلاس انجام شد. نتايج حاصل از تجزيهوتحليل نمرات حاصل از اجراي اين آزمون با استفاده از دو روش آماري توصيفي و استنباطي نشان ميدهد که محتواي هر سه کتاب عربي دورة اول متوسطه بر اساس شاخص مذکور در سطح آموزشي است؛ به عبارت واضحتر، براي درک و فهم اين کتابها نياز به آموزش معلم است.
ادبي
مسعود محمدي خانقاه؛ سيد ابراهيم آرمن؛ سيد بابک فرزانه
المجلد 15، العدد 51 ، سبتمبر 2019، ، الصفحة 103-124
المستخلص
بررسي رمانهاي معاصر عربي و فارسي از منظر نظريات انتقادي معاصر اهميت ويژهاي دارد و شايد کليد جادويي حل سوءتفاهمهاي سياسي در دو کانون سياسي عربي ـ ايراني، تقويت همين پژوهشهاي انتقادي ـ فرهنگي باشد. وانگهي بسياري از سرزمينهاي عربي، همچون ايران ديرزماني زير سلطه استعمار بودهاند. پژوهش حاضر با رويکردي پسااستعماري، شيوههاي ...
أكثر
بررسي رمانهاي معاصر عربي و فارسي از منظر نظريات انتقادي معاصر اهميت ويژهاي دارد و شايد کليد جادويي حل سوءتفاهمهاي سياسي در دو کانون سياسي عربي ـ ايراني، تقويت همين پژوهشهاي انتقادي ـ فرهنگي باشد. وانگهي بسياري از سرزمينهاي عربي، همچون ايران ديرزماني زير سلطه استعمار بودهاند. پژوهش حاضر با رويکردي پسااستعماري، شيوههاي فني مبارزة دو نويسندة الجزايري و ايراني را با دو استعمارگر فرانسوي و روسي نشان ميدهد. پس از خلاصة دو رمان، تضاد آن دو در رابطه با وجود شخصيت اصلي يا رقيب را به روش توصيفي ـ تحليلي در مکتب آمريکايي ادبيات تطبيقي بررسي ميکند. با ارائة تصويري واضح از عنصر شخصيت اصلي و رقيب در دو رمان، دستاورد اين تحقيق اين است که «توپ» ساعدي برخلاف «الحريق» ديب، گاه شخصيت اصلي به عنوان شخصيت برجسته، نقش رقيب را دارد و محرّک داستان نيست؛ حتي اگر شخصيت مهم آن به شمار نيايد. از سوي ديگر اگر ساعدي در پيشبرد پيرنگ، خصايل اخلاقي شخصيتها را برجسته ميکند، ديب با پررنگ ساختن نقش زنان و کودکان، در جنسيت شخصيتهاي داستاني تنوع ايجاد ميکند. ويژگيهاي مشترک نويسندگان عبارتند از پيامدهاي تصوير استعمار در زندگي روستايي و مؤلفههايي مانند: اختلاف طبقاتي ناشي از ظلم و استعمار و در پي آن مبارزه و مقاومت جامعه عليه استعمارگر.
سعيد تاجيک؛ شمسي واقف زاده
المجلد 15، العدد 53 ، مارس 2020، ، الصفحة 103-122
المستخلص
در گفتمان روايي «ژنت»، بر داستان و چگونگي بيان آن يعني گفتمان، هر دو تأکيد ميگردد و به روايت به عنوان تعاملي ميان داستان و گفتمان نگريسته ميشود. گفتمان در اين رويکرد سه جنبه دارد: الف) زمان که خود متشکل است از: نظم، تداوم، تکرار؛ ب) وجه؛ ج) لحن. نظريۀ ژنت به توصيف روابط ميان جهان روايتشده، روايت در چهارچوب نمودهشده و روايتگري ...
أكثر
در گفتمان روايي «ژنت»، بر داستان و چگونگي بيان آن يعني گفتمان، هر دو تأکيد ميگردد و به روايت به عنوان تعاملي ميان داستان و گفتمان نگريسته ميشود. گفتمان در اين رويکرد سه جنبه دارد: الف) زمان که خود متشکل است از: نظم، تداوم، تکرار؛ ب) وجه؛ ج) لحن. نظريۀ ژنت به توصيف روابط ميان جهان روايتشده، روايت در چهارچوب نمودهشده و روايتگري ميپردازد. در اين جستار به روش توصيفي ـ تحليلي سعي شده علاوه بر معرفي نظريۀ ژنت و اثبات کاربست اين رويکرد بر تحليل رمانهاي عربي، با بررسي ساختار زمان، کانونهاي روايت، فاصلۀ روايت با بيان راوي و انواع ديدگاه بهکاررفته در رمان، به تحليل متن روايي پرداخته و توانايي داستانپردازي نويسنده در شکل دادن به نظام و ساختار روايي رمان، سنجيده شود. اين رمان از نظم روايي مثبتي برخوردار است اما شخصيتهاي اصلي آن بازگشتهايي به خاطرات خود دارند که اين امر، روايت را دچار زمانپريشي گذشتهنگر ساختهاست. نويسنده از تلخيص براي معرفي شخصيتهاي فرعي داستان استفاده کرده و گاه با حذف رويدادهاي واقعشده، بر روند روايتگري سرعت ميبخشد. با هدف بالا بردن ميزان اضطراب داستان، گاه صحنه، به صورت نقلقول مستقيم آزاد جريان مييابد. تکرارها همگي نمادهايي معنادارند. راوي، برونداستاني و داناي کل است و به ارزيابي ديدهها و شنيدههاي خود نميپردازد.
ادبي
پيمان صالحي
المجلد 11، العدد 34 ، سبتمبر 1436، ، الصفحة 105-128
المستخلص
بررسي تطبيقي ساختار و محتواي دو داستان کوتاه بياباني دولتآبادي و ترس(الخوف) محفوظ نشان ميدهد که در بياباني، کثرت شخصيتها، حجم بلند داستان و اپيزودهاي متعدد باعث شده تا داستان يادشده طرح چندان مناسبي نداشته باشد؛ اما داستان الخوف، با پيروي از الگوي خطي پراپ، طرح کاملاً مناسبي دارد و برخلاف بياباني، تعدد شخصيتها در الخوف از ...
أكثر
بررسي تطبيقي ساختار و محتواي دو داستان کوتاه بياباني دولتآبادي و ترس(الخوف) محفوظ نشان ميدهد که در بياباني، کثرت شخصيتها، حجم بلند داستان و اپيزودهاي متعدد باعث شده تا داستان يادشده طرح چندان مناسبي نداشته باشد؛ اما داستان الخوف، با پيروي از الگوي خطي پراپ، طرح کاملاً مناسبي دارد و برخلاف بياباني، تعدد شخصيتها در الخوف از کيفيت آن نکاسته و هر يک از آنان با کنشهاي خود در شکلگيري گرههاي داستاني، گرهگشايي و پيشبرد روند داستان، مؤثرند. برخلاف محفوظ، دولتآبادي از شيوه توصيف غيرمستقيم شخصيتها نيز بهره بردهاست و گاهي اوقات اين توصيف غيرمستقيم از لحاظ هنري، پختهتر ميشود؛ بهگونهايکه ديگر راوي، توصيفگر خصوصيات افراد نيست، بلکه بسياري از توصيفات، بهوسيلة ساير شخصيتها ارائه ميشود. در اين دو داستان، تسلط فراوان دولتآبادي نسبت به محفوظ، در ديالوگنويسي کاملاً نمايان است. ازجمله خصوصيات نثر دو نويسنده، استفاده زياد از جملات کوتاه، ضربالمثلها و واژگان محلي است ولي نثر محفوظ، به دور از کلمات و فحشهاي رکيک است. پايان بياباني، باز و روبهگسترش است و الخوف، پاياني بسته اما تراژيک دارد.
ادبي
جلال مرامي؛ رجاء[ ابوعلي؛ قاسم عزيزي مراد
المجلد 15، العدد 52 ، ديسمبر 2019، ، الصفحة 105-124
المستخلص
نقش زبان در رويکرد نظاممند فرماليستي منحصر در ارتباط نيست؛ بلکه پاي را فراتر از اين گذاشته و به ايجاد فرهنگ و توليد شناخت منجر شدهاست. بنابراين اين مقاله درصدد پاسخگويي به اين سؤال مهم است که: متن ادبي چه رابطهاي با شناخت و گفتمان فرهنگي ميتواند داشته باشد؟ در اين مقاله بر اساس رويکرد يادشده به بررسي موتيفِ «بخشش بدون منت» ...
أكثر
نقش زبان در رويکرد نظاممند فرماليستي منحصر در ارتباط نيست؛ بلکه پاي را فراتر از اين گذاشته و به ايجاد فرهنگ و توليد شناخت منجر شدهاست. بنابراين اين مقاله درصدد پاسخگويي به اين سؤال مهم است که: متن ادبي چه رابطهاي با شناخت و گفتمان فرهنگي ميتواند داشته باشد؟ در اين مقاله بر اساس رويکرد يادشده به بررسي موتيفِ «بخشش بدون منت» و تطبيق آن بر دو نمونه از کتاب قرآن و ديوان متنبي پرداختهايم. روش مقاله، تحليلي ـ انتقادي است که بر اساس نظرية فرماليسم در رويکرد شکلدهي جامعهشناسي به تبيين مسائل مطرحشده پرداختهاست. هدف اصلي پژوهش اين است که به بررسي و تبيين نقش متن ادبي در شکلدهي به فرهنگ و تأسيس گفتمانهاي شناختي متفاوت ميپردازد. ازاينرو متن ادبي نه به عنوان آيينة جامعة قبل از خود، بلکه به عنوان تحرکي در جهت ايجاد فرهنگ و شناخت متفاوت است. و در پايان به اين نتيجه رسيدهايم که شيوة کاربرد زبان در نمونة قرآني بهگونهاي است که منجر به ايجاد يک نوع گفتمان فرهنگي ـ شناختي در حوزة دموکراسي گشتهاست، اما شيوة کاربرد زبان در نمونة ديوان متنبي بهگونهاي است که لزوماً منجر به ايجاد يک جامعة طبقاتي و درنتيجه استثمار انسان به دست انسان شدهاست.
مرتضي قائمي؛ علي باقر طاهري نيا؛ مجيد صمدي
المجلد 5، العدد 12 ، نوفمبر 1430، ، الصفحة 107-134
المستخلص
من العناصر الّتي لها أثرها في قوّة الصورة الفنية لمعلقة امرئ القيس و جمالها، الايقاع الموسيقيّ الرائع و المتلائم. هذا الشاعر الشهير، باختيار البحر الطويل، و اللام المکسورة في الرويّ ذات المدّ الصّوتي الکثير و باختيار الألفاظ و الحروف المتناغمة والمتناسبة لمقتضي الحال و باستخدام فنيّ للمحسنات اللّفظية والمعنوية کالجناس و مراعاة ...
أكثر
من العناصر الّتي لها أثرها في قوّة الصورة الفنية لمعلقة امرئ القيس و جمالها، الايقاع الموسيقيّ الرائع و المتلائم. هذا الشاعر الشهير، باختيار البحر الطويل، و اللام المکسورة في الرويّ ذات المدّ الصّوتي الکثير و باختيار الألفاظ و الحروف المتناغمة والمتناسبة لمقتضي الحال و باستخدام فنيّ للمحسنات اللّفظية والمعنوية کالجناس و مراعاة النظير الّتي تقوّي الوحدة الموسيقية، ينشد قصيدة تمتاز بجرسها الموسيقي، بحيث تسبّب موسيقاه الداخلية أن يري القاريء نفسه في جوّ موسيقيّ شعريّ، خلقه الشاعر للتعبير عن تجربته الشعرية و الشعورية في صورة موحية فيتأثر القاري بعواطف الحزن و الفراق و الحياة في طبيعة صحراوية بين اصوات الوحوش من صهيل الفرس و رغاء الابل وزئير الأسد و يجد نفسه في ذلک الجو الحيّ و يتلذّذ به. قد نجح الشاعر في معلقته أن يستخدم دلالات الحروف الصوتية التي تتناسب وتتناغم و التصاوير الفنية الحيّة التي تجسّم و تجسّد المفاهيم و المعاني.
عيسي متقي زاده؛ احمد حيدري؛ نورالدين پروين
المجلد 10، العدد 32 ، فبراير 1436، ، الصفحة 107-126
المستخلص
تلعب أساليب التدريس دورا رياديا في تعليم الإنشاء للطلاب، فالهدف من تعليم الإنشاء هو حفظ الطالب من الوقوع في الأخطاء؛ لذا يجدر الاهتمام بأساليب علمية وتطبيقية في عملية التعليم ليتمکن الطالب من تعلم الإنشاء. علي الرغم من تخصيص ست وحدات دراسية لحصة الإنشاء في مرحلة البکالوريوس لطلاب فرع اللغة العربية وآدابها في إيران، إلا أن الطلاب ...
أكثر
تلعب أساليب التدريس دورا رياديا في تعليم الإنشاء للطلاب، فالهدف من تعليم الإنشاء هو حفظ الطالب من الوقوع في الأخطاء؛ لذا يجدر الاهتمام بأساليب علمية وتطبيقية في عملية التعليم ليتمکن الطالب من تعلم الإنشاء. علي الرغم من تخصيص ست وحدات دراسية لحصة الإنشاء في مرحلة البکالوريوس لطلاب فرع اللغة العربية وآدابها في إيران، إلا أن الطلاب مازالو يعانون من مشاکل في مرحلة التطبيق؛ يرجع هذا الأمر إلي اعتماد الأسلوب التقليدي في عملية التدريس وعدم استخدام الأساليب المناسبة في تدريس الإنشاء من قبل الأساتذة.هذه الدراسة تحاول معتمدة علي المنهج الاستقصائي و توزيع الاستمارات، دراسة مدي تطبيق المقرر الدراسي، أساليب التدريس والعلاقة بين الإنشاء و المهارات اللغوية الأخري ( التکلم، القراءة و...) و تقديم الحلول المناسبة بهذا الشأن.المجتمع الإحصائي لهذه الدراسة هو 80 طالبا من الفصل الخامس إلي ما بعد مرحلة الباکالوريوس و أساتذة اللغة العربية و آدابها في جامعات: تهران، علامة الطباطبائي، شهيد بهشتي و خوارزمي.يظهر لنا من خلال النتائج أن الإشکالية الکبري في مجال تدريس الإنشاء تعود إلي عوامل عدة منها: عدم التعامل الفعال من قبل أساتذة المهارت اللغوية بعضهم لبعض، عدم الاکتراث بالمهارات المختلفة في تدريس الإنشاء و الاستخدام المحدود للتجهيزات المختبرية.
حسن ذوالفقاري
المجلد 2، العدد 5 ، مارس 1427، ، الصفحة 109-136
المستخلص
يکي از عوامل موثر بر ضرب المثلهاي فارسي، آيات قرآن کريم است. بازتاب آيات در مثلهاي فارسي به يکي از شکل هاي زير است: 1- کاربرد عين آيه 2- کاربرد محتواي آيه 3- استفاده از واژه، ترکيب، اصطلاح يا تعبير قرآني يا بخشي از آيه 4- تلميح به داستان هاي قرآن. ضرب المثلهاي غيرتکراري و چاپ شده فارسي به 30 هزار مثل مي رسد. تاثير مستقيم حدود 900 آيه قرآن ...
أكثر
يکي از عوامل موثر بر ضرب المثلهاي فارسي، آيات قرآن کريم است. بازتاب آيات در مثلهاي فارسي به يکي از شکل هاي زير است: 1- کاربرد عين آيه 2- کاربرد محتواي آيه 3- استفاده از واژه، ترکيب، اصطلاح يا تعبير قرآني يا بخشي از آيه 4- تلميح به داستان هاي قرآن. ضرب المثلهاي غيرتکراري و چاپ شده فارسي به 30 هزار مثل مي رسد. تاثير مستقيم حدود 900 آيه قرآن بر 3 درصد از اين مثلها مشهود است. اغلب آيات اثرگذار بر مثلها از آيات مشهور و يا در سوره هاي جزء سي ام قرآن هستند. مثلهاي قرآني غالبا استفاده طنزآميز دارند.
هادي رضوان
المجلد 9، العدد 28 ، فبراير 1435، ، الصفحة 109-126
المستخلص
چکيده:
سرودههاي عربي خاقاني بيشتر از شعر فارسي وي نيازمند تصحيح و بازنگري است؛ زيرا هرگونه بررسي، تطبيق و مقايسه در شعر عربي خاقاني، خود مستلزم فهم آن است.
اين گفتار، نقدي است بر مقالهي (بررسي مضموني سرودههاي عربي خاقاني و مقايسهي آنها با چکامههاي پارسي وي). نگارنده پس از تصحيح دوبارهي بيتهايي از شعر عربي خاقاني که در ...
أكثر
چکيده:
سرودههاي عربي خاقاني بيشتر از شعر فارسي وي نيازمند تصحيح و بازنگري است؛ زيرا هرگونه بررسي، تطبيق و مقايسه در شعر عربي خاقاني، خود مستلزم فهم آن است.
اين گفتار، نقدي است بر مقالهي (بررسي مضموني سرودههاي عربي خاقاني و مقايسهي آنها با چکامههاي پارسي وي). نگارنده پس از تصحيح دوبارهي بيتهايي از شعر عربي خاقاني که در مقالهي مذکور به آنها اشاره شده است، ابيات را بازخواني کرده و معناي درست آنها را آورده است.
اين پژوهش، نشان ميدهد که تصحيف، تحريف، زيادت و سقط در سرودههاي عربي خاقاني تا چه اندازه فهم آنها را با اشکال روبهرو کرده است.
بر اين اساس، ترتيب مطالب در اين مقاله، تقريباً موافق عنوانهاي مقالهي نقدشده است و مصادر پژوهش، سه تصحيح رايج از ديوان خاقاني است که نويسندگان آن مقاله استفاده کردهاند.
حميد احمديان؛ محمد مصلح صميمي؛ مريم اسماعيلي
المجلد 10، العدد 30 ، سبتمبر 1435، ، الصفحة 109-133
المستخلص
ابوالعلاء معري شاعر و انديشمند نامدار عرب از بزرگان علم و ادب جهان بهشمار ميرود. او شخصيتي بسيار اثرگذار داشته و جنبههاي مختلف شخصيت وي، بهويژه بدبينياش، شمار زيادي از متفکران در شرق و غرب را متأثر ساخته و افراد بسياري از پس نگاه او به دنيا نگريسته و مشي بدبينانهي او را در زندگي پيگرفتهاند. در اين جستار به نقد روانشناختي ...
أكثر
ابوالعلاء معري شاعر و انديشمند نامدار عرب از بزرگان علم و ادب جهان بهشمار ميرود. او شخصيتي بسيار اثرگذار داشته و جنبههاي مختلف شخصيت وي، بهويژه بدبينياش، شمار زيادي از متفکران در شرق و غرب را متأثر ساخته و افراد بسياري از پس نگاه او به دنيا نگريسته و مشي بدبينانهي او را در زندگي پيگرفتهاند. در اين جستار به نقد روانشناختي شخصيت او پرداخته شده است و سعي شده که با بهکارگيري ملاکها و نظريات روانشناسي و مطالعهي زندگي و آثار وي، بدبيني او آسيبشناسي رواني شده و به عوامل روانشناختي آن آگاه شويم. افسردگي او که زمينهي اصلي بدبينياش را فراهم کرده است، با توجه به محورهاي دريافتي هولون و جيکوبسن از تست افسردگي بک ارزيابي و براساس ديدگاه فرويد سببشناسي شده است.
ادبي
علي باقر طاهري نيا؛ حسام الدين خاکپور؛ مژگان نوح نژاد
المجلد 12، العدد 39 ، ديسمبر 1437، ، الصفحة 109-130
المستخلص
إنّ موضوع الدراسة الأدبية عند الشکلانيين ليس الأدب، وإنّما الأدبيّة التي تعني دراسة الخصائص الّتي تجعل من الأدب أدبا، بعيداً عن کلّ عامل خارجي مرتکزا علي المواصفات الّتي تميّز لغة النص عن اللغة المألوفة المعتادة مستقلا کلّ الإستقلال عن السياقات الخارجية. تحاول هذه المقالة، في ضوء المنهج الوصفي-التحليلي، دراسة شکلانية لقصيدة لامية ...
أكثر
إنّ موضوع الدراسة الأدبية عند الشکلانيين ليس الأدب، وإنّما الأدبيّة التي تعني دراسة الخصائص الّتي تجعل من الأدب أدبا، بعيداً عن کلّ عامل خارجي مرتکزا علي المواصفات الّتي تميّز لغة النص عن اللغة المألوفة المعتادة مستقلا کلّ الإستقلال عن السياقات الخارجية. تحاول هذه المقالة، في ضوء المنهج الوصفي-التحليلي، دراسة شکلانية لقصيدة لامية الکرد "للشيخ سليم التختيّ" (1274، 1337ق) المتخلص بالسالم السنندجي والمعروف عند الشعراء والأدباء الأکراد بامري القيس الکُردي لبراعته في نظم الشعر بالعربية. استخدم الشاعر في هذه القصيدة التوازن الجميل بفروعه المختلفة، وظاهرة الإنزياح في المستوي الإستبدالي، والترکيبي للتعبير عمّا يختلج في نفسه تجاه الممدوح. فمن النتائج التي توصّلت إليها هذه المقالة، أنّ المتقابلات الثنائية المتعلقة بنزاع القلب، والعقل تستوعب القسم الکبير من القصيدة بطريق ديالکتيکي، حيث يفشل العقل - في نهاية المقطع الأوّل-أمام القلب، وهو المقطع شبه التغزّلي، غير أن جماليات النص تقلص ظلّها في المقطع الثاني حيث يدخل الشاعر في صلب الموضوع، وهو مدح الشيخ ضياء الدّين قبلة آماله.
ادبي
أحمد الباشا زانوس؛ حشمت الله زارعي کفايت؛ مرتضي براري
المجلد 12، العدد 38 ، سبتمبر 1437، ، الصفحة 109-126
المستخلص
رمز طبيعي يکي از مهمترين عناصر تصوير رمزي است که ديدگاه شاعر را نسبت به هستي بيان ميکند. اين جستار توصيفي ـ تحليلي به معرفي و تحليل نمادهاي طبيعي در شعر ايليا ابوماضي ميپردازد و به اين سؤالها پاسخ ميدهد که: نمادهاي طبيعي شعر ايليا ابوماضي کدام است و اهداف وي از بهکاربردن رمز طبيعي چيست؟ نتايج پژوهش نشان ميدهد ايليا ابوماضي ...
أكثر
رمز طبيعي يکي از مهمترين عناصر تصوير رمزي است که ديدگاه شاعر را نسبت به هستي بيان ميکند. اين جستار توصيفي ـ تحليلي به معرفي و تحليل نمادهاي طبيعي در شعر ايليا ابوماضي ميپردازد و به اين سؤالها پاسخ ميدهد که: نمادهاي طبيعي شعر ايليا ابوماضي کدام است و اهداف وي از بهکاربردن رمز طبيعي چيست؟ نتايج پژوهش نشان ميدهد ايليا ابوماضي که ازجمله شاعران برجستة مهجر است، به دليل علاقهاش به طبيعت، توجه ويژهاي به استفاده از رمز و نماد طبيعي در شعر خود دارد و هدفش از بهکاربردن اين رمزها، بيان دغدغههاي سياسي، اجتماعي و انساني است. رمزها و نمادهايي که وي از طبيعت گرفته، عبارتند از: گل، خوشه، درختِ انجير، شبنم، بلبل، گنجشک، قورباغه، روز، شب، ستارگان، گِل و... . گفتني است رمزها و نمادهاي طبيعي ابوماضي، ساده بوده و بيشتر در خدمت ارتقاي معناي شعر و تفسيري براي يک حقيقت بزرگ اجتماعي است.
ادبي
مالک عبدي؛ نوال مجدّم
المجلد 13، العدد 43 ، ديسمبر 1438، ، الصفحة 109-130
المستخلص
ادبيات مقاومت چهرهاي انساني و جهاني دارد. هر گاه در کشورهاي اشغالشده، نسلي مبارز پديد ميآيد که براي رهايي سرزمين، فرهنگ و سنتهاي خود از چنگال تجاوزگران به پا ميخيزد و قلم به دست ميگيرد، ادبيات مقاومت متولد ميشود. شاعر مقاومت الجزاير، «مفدي زکريا» و شاعر مقاومت شيلي «پابلو نرودا» همدوش با ديگر مردم سلاح قلم را ...
أكثر
ادبيات مقاومت چهرهاي انساني و جهاني دارد. هر گاه در کشورهاي اشغالشده، نسلي مبارز پديد ميآيد که براي رهايي سرزمين، فرهنگ و سنتهاي خود از چنگال تجاوزگران به پا ميخيزد و قلم به دست ميگيرد، ادبيات مقاومت متولد ميشود. شاعر مقاومت الجزاير، «مفدي زکريا» و شاعر مقاومت شيلي «پابلو نرودا» همدوش با ديگر مردم سلاح قلم را عليه دشمن متجاوز به دست گرفتند و با آفرينش آثاري گرانسنگ، شعلة قيام و ايستادگي برابر دشمن را در قلب ملت خود افروختند. پژوهش حاضر ميکوشد با تحليل آثار شاعران يادشده همسانيها يا تفاوتهاي شعر مقاومت و نيز اشکال استعمارستيزي الجزاير و شيلي را بر رسد تا گوشههايي از زواياي ناشناختة ميراث ادب پايداري را در اين دو کشور روشن سازد. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي ـ تحليلي و کتابخانهاي است. پس از بررسي ديوان اشعار دو شاعر مضامين مشترک فراواني در زمينة استعمارستيزي به دست آمد که نشان ميدهد با توجه به تأثير شاخصههاي اعتقادي و زيرساختهاي فرهنگي و محيطي دو شاعر در مضامين شعري، در برخي موارد اشعار زکريا، غناي تصويري و حسي بيشتري دارد و در پارهاي از مضامين، شور حماسي بيان نرودا، برجستهتر و در برانگيختگي شور ملي کارآمدتر است.
ادبي
علي حاجي خاني؛ صادق عباسي
المجلد 13، العدد 42 ، أغسطس 1438، ، الصفحة 109-130
المستخلص
واژه جحد در لغت و نحو عربي واژهاي پيچيده است زيرا معاني مطرح شده در لغت و نيز ساختارهايي که در دستور زبان عربي، جحد ناميده شدهاند، به دشواري باهم قابل جمعند و اين مسأله کار مترجم قرآن را دشوار ميکند. ضمنا يافتن معادل براي اين ساختار در بيشتر زبانها امري دشوار است. اين نوشتار به واکاوي ساختار جحد در ۲ شکل «ما کان ليفعل» ...
أكثر
واژه جحد در لغت و نحو عربي واژهاي پيچيده است زيرا معاني مطرح شده در لغت و نيز ساختارهايي که در دستور زبان عربي، جحد ناميده شدهاند، به دشواري باهم قابل جمعند و اين مسأله کار مترجم قرآن را دشوار ميکند. ضمنا يافتن معادل براي اين ساختار در بيشتر زبانها امري دشوار است. اين نوشتار به واکاوي ساختار جحد در ۲ شکل «ما کان ليفعل» و «فعل منفي به لم و لما» ميپردازد و سپس پيشنهادهايي براي ترجمه صحيح آنها به فارسي ارائه ميکند. مهمترين نتايج اين پژوهش عبارتند از، در تحليل ساختار جحد يا بايد از نظر «استرابادي» مبني بر تعلق «کان» به «مناسبا» استفاده کرد يا اينکه «کان» را تامه و به معناي «ثَبَتَ» در نظر گرفت که بر اساس نظر اول به «فاعل را نشايد که چنين کند» و بر اساس نظر دوم به «فاعل چنان نيست که چنين کند» ترجمه ميشود. فعلهاي منفي به «لم» و «لما»، در مقايسه با حادثهاي ديگر و يک زمان پيشتر از آن، ترجمه ميشوند. کليدواژه: جحد، لام جحود، لم، لما، ترجمه قرآن، ما کان ليفعل
شهريار همتي
المجلد 3، العدد 7 ، إبريل 1428، ، الصفحة 111-133
المستخلص
نقد در عصر جاهلي فاقد «مقياس ومعيار»، وفقط بر اساس ذوق ناقد بود. نقد اين دوره به دوراز هرگونه تعليل وتحليل ارائه ميشد. با ظهور اسلام اوّلين نقطه تطوّر نيز براي نقد آشکار، و اوّلين مقياس و معيار که همان دين واخلاق بود نيز براي نقد پيدا شد؛ يعني از آن پس، شعر را با مقياس ومعيار دين سنجيدند، هر شعري منطبق و موا فق با مبادي دين بود حکم به ...
أكثر
نقد در عصر جاهلي فاقد «مقياس ومعيار»، وفقط بر اساس ذوق ناقد بود. نقد اين دوره به دوراز هرگونه تعليل وتحليل ارائه ميشد. با ظهور اسلام اوّلين نقطه تطوّر نيز براي نقد آشکار، و اوّلين مقياس و معيار که همان دين واخلاق بود نيز براي نقد پيدا شد؛ يعني از آن پس، شعر را با مقياس ومعيار دين سنجيدند، هر شعري منطبق و موا فق با مبادي دين بود حکم به خوبي آن کرده و آن را مي پذيرفتند ودر غير اين صورت آن را مردود وفاقدارزش ميدانستند. اواخر قرن اوّل هجري که عصر پيدايش گرايشها و احزاب سياسي متعددي بود که هر يک براي بيان ديدگاههاي خود وتبليغ آن، شاعراني را در اختيار داشتند، بازار شعر وشاعري و به دنبال آن نقد و نقّادي رونق چشمگيري پيدا کرد. در اين برهه، ابن ابي عتيق که ناقدي خوش ذوق وتيز بين بود پا به عرصه نقد وادب نهاد وبا نقّاديهاي دقيق، ظريف و آکنده از طنز وشوخي خود، نقطه جديدي را در تطوّر نقد به وجود آورد. در اين مقاله سعي شده که با آراء نقدي اين ناقد برجسته آشنا شده و نيز ريشههاي مباحثي را که امروزه در نقد مطرح ميشود، در نقّاديهايي که از وي نقل شده پيگيري کنيم.
ادبي
علي احمدزاده؛ خليل پرويني؛ کبري روشنفکر
المجلد 14، العدد 49 ، مارس 2019، ، الصفحة 111-130
المستخلص
مضامين مشترک در ادبيات مللي که، هيچگونه ارتباطي بين آنها وجود نداشته، محصول لايهاي از روان، به نام «ناخودآگاه جمعي» است. محتواي اين سطح از ذهن، در قالب نمادهاي مختلف که يونگ با عنوان «کهنالگو» از آن ياد کرده، بروز مييابد. ازآنجاکه شعر عرفاني نيز، دستاورد مکاشفه و الهام شاعر از «ناخودآگاه جمعي» است، انگارههاي ...
أكثر
مضامين مشترک در ادبيات مللي که، هيچگونه ارتباطي بين آنها وجود نداشته، محصول لايهاي از روان، به نام «ناخودآگاه جمعي» است. محتواي اين سطح از ذهن، در قالب نمادهاي مختلف که يونگ با عنوان «کهنالگو» از آن ياد کرده، بروز مييابد. ازآنجاکه شعر عرفاني نيز، دستاورد مکاشفه و الهام شاعر از «ناخودآگاه جمعي» است، انگارههاي کهنالگويي زيادي در آن ميتوان يافت. يکي از آنها، انگاره «انسان کامل» است که در شعر عرفاني ابن فارض کاربرد فراواني دارد.
پژوهش کنوني ميکوشد با روش توصيفي ـ تحليلي، و با مراجعه به کتابهاي مختلف روانشناسي، شخصيت ابن فارض را با محوريت اين سرنمون و بر اساس مکتب روانشناختي تحليلي يونگ، نقد روانکاوانه نمايد. اين انگاره، روزنهاي است براي نفوذ به روان ابن فارض و ارزيابي شخصيتش. او در نتيجة درونيسازيِ ارزشهاي اين «کهنالگو» و گذر از آسيبهاي ناشي از «همانندسازي» و «تورم رواني»، توانسته بعد از فرايند «فرديت»، به مرتبة «خود» برسد.
ادبي
عزيز البوشهبازي؛ محمد جواد اسماعيل غانمى؛ عبدالکريم البوغبيش
المجلد 13، العدد 44 ، ديسمبر 2017، ، الصفحة 113-130
المستخلص
لقد تميّز العصر العباسي بأنّه عصر التجديد في الموضوعات والاصطلاحات، لهذا أظهر بعض الشعراء اهتمامهم في خلق صور خيالية لکلمات لم تکن مألوفة من قبل أو بعيدة عن الجمال في أکثر الأحيان لما فيها من صفات سلبية،کمفردة النِّفط التي يمجّها الذوق الأدبي في الوهلة الأولى لأنّها تخالف البُعد الجمالي، ولکن بفضل الصنعة الأدبية استطاع هؤلاء أن ...
أكثر
لقد تميّز العصر العباسي بأنّه عصر التجديد في الموضوعات والاصطلاحات، لهذا أظهر بعض الشعراء اهتمامهم في خلق صور خيالية لکلمات لم تکن مألوفة من قبل أو بعيدة عن الجمال في أکثر الأحيان لما فيها من صفات سلبية،کمفردة النِّفط التي يمجّها الذوق الأدبي في الوهلة الأولى لأنّها تخالف البُعد الجمالي، ولکن بفضل الصنعة الأدبية استطاع هؤلاء أن يوظّفوا تلک الصفات بشکل جيدٍ خدمة لأدبهم، ليخلقوا منها روائع أدبية جميلة. فدخلت في وصف المرأة وفي وصف الخيل وأصبحت اسما لعلماء وشبّهت نارها بالنجوم اللامعة وبالسيف المذّهب ودخانها بالليل الدامس، ودخلت في مجالات قلّما يخطر على البال استعمالها، لذلک نحاول في هذا المقال أن نُبيّن مواطن الجمال لمفردة النِّفط من خلال تتبّع سيرها في شعر هذه الفترة وکيف استطاع الشعراء أن يحلقّوا في فضاء الخيال ليرسموا صورا بلاغية جميلة لهذه المادة النتنة وقد تمثّلت هذه الصور في استخدام النِّفط بمعناه الحقيقي بشقّيه السلبي والإيجابي أو باستخدامه مجازا في معان أخرى.
بهنام فارسي؛ مريم صالح زاده؛ سلما قيومي
المجلد 16، العدد 54 ، يونيو 2020، ، الصفحة 113-159
المستخلص
رمان «العطر الفرنسي» اثر امير تاج السّر(1960م- تاکنون) از نويسندگان سوداني، روايتگر زندگي بخشي از جامعۀ سودان است که در محلّۀ «غائب»، به دور از توجّه و عنايت حکومت، با مشکلات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و رواني دست و پنجه نرم ميکنند. قهرمان اين رمان (علي جرجار) به عنوان نمايندۀ قشر ضعيف جامعۀ سودان، براي فرار از فشارهاي رواني ...
أكثر
رمان «العطر الفرنسي» اثر امير تاج السّر(1960م- تاکنون) از نويسندگان سوداني، روايتگر زندگي بخشي از جامعۀ سودان است که در محلّۀ «غائب»، به دور از توجّه و عنايت حکومت، با مشکلات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و رواني دست و پنجه نرم ميکنند. قهرمان اين رمان (علي جرجار) به عنوان نمايندۀ قشر ضعيف جامعۀ سودان، براي فرار از فشارهاي رواني و اميال واپسزدۀ خويش، از مکانيسمهاي دفاع رواني استفاده ميکند. مکانيزمهاي دفاعي، فعّاليّتهايي رواني هستند که در قبال پديدآمدن اضطراب و مفيد واقع نشدن فعّاليّتهاي منطقي براي دفع اين اضطرابها به وجود ميآيند. اين مقاله بر آن است تا به روش توصيفي-تحليلي و با استفاده از نقد روانشناسي، ضمن تعريف و تبيين مکانيسمهاي دفاعي، نشان دهد که قهرمان رمان چرا و چگونه از مکانيسمهاي دفاعي بهرهبرده و کدام مکانيسم، کاربرد بيشتري داشتهاست و علّت بهرهبرداري بيشتر او چيست. نتيجۀ به دست آمده اين است که اضطراب و تنش نوروتيک، مهمترين عامل استفادۀ وي از مکانيسمهاي دفاع رواني بوده که با توسّل به آن، سعي کرده از ترس خود بکاهد و خويشتن را در حاشيه امني نگه دارد و با استفاده از مکانيسمهاي دفاعي گوناگون، به خصوص خيالپردازي که نشانۀ شخصيّتهاي ناپخته وبلوغنيافته است، سعي بر آن دارد تا ضمن فائقآمدن بر مسائل و اضطرابهاي ايجاد شده، پاسخي درخور به نيازهاي خود دهد، امّا ارتباطش را با واقعيّت از دست داده، دچار فروپاشي شخصيّت (اسکيزوفرني پارانوئيدي) شده و به جنون کشيده ميشود.
فرامرز ميرزايي؛ مظفر
المجلد 5، العدد 11 ، مارس 1430، ، الصفحة 115-136
المستخلص
نجيب محفوظ (1911-2006) الروايي المصري الشهير الذي کتب مايزيد عن خمسين رواية فحاز بسببه جائزة نوبل للآداب عام 1988م. تعد الثلاثيه (بينالقصرين- قصرالشوق- السکريه) اشهر رواياته، و هي رواية واقعية عالجت المشاکل الاجتماعية و الفکرية و السياسية عبر ثلاثة اجيال متتابعة لاسرة قاهرية و ذلک في مرحله حاسمه من القرن العشرين. والمشاکل التي عالجتها ...
أكثر
نجيب محفوظ (1911-2006) الروايي المصري الشهير الذي کتب مايزيد عن خمسين رواية فحاز بسببه جائزة نوبل للآداب عام 1988م. تعد الثلاثيه (بينالقصرين- قصرالشوق- السکريه) اشهر رواياته، و هي رواية واقعية عالجت المشاکل الاجتماعية و الفکرية و السياسية عبر ثلاثة اجيال متتابعة لاسرة قاهرية و ذلک في مرحله حاسمه من القرن العشرين. والمشاکل التي عالجتها الرواية هي مجموعة من الثنائيات التي عان منها المجتمع المصري کالتقابل الثقافي بين الشرق و الغرب، الايمان السلبي و الايمان العملي؛ الحريات السياسية ومصادرتها؛ والسلطة الابوية للاسرة و حرية الابناء، و الدين التقليدي والتربية الصحيحة. يسود علي الرواية، في اغلب الاحيان، الواقعية الانتقادية المتشائمة و لکنها تختم بالواقعية الاشتراکية حيث يسود نهاية الرواية نوع ما من التفاؤل بالخير والبشارة بحل الازمات في المستقبل.
ادبي
کاوس روحي برندق؛ ugd بيدسرخي
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 115-135
المستخلص
يکي از واژگان چالشآفرين و بهنسبت پرکاربرد در قرآن کريم واژة فتنه و مشتقات آن است که مفسران معاني مختلفي از قبيل کفر و شرک، آزمايش، عذاب، ضلالت و... براي آن بيان کردهاند. در اين ميان واژة فتنه در هفت آيه به معناي کفر و شرک و ارتداد تفسير شدهاست. در اين مقاله با روش کتابخانهاي به گردآوري اطلاعات پرداخته شدهاست و با شيوه تحليلي ...
أكثر
يکي از واژگان چالشآفرين و بهنسبت پرکاربرد در قرآن کريم واژة فتنه و مشتقات آن است که مفسران معاني مختلفي از قبيل کفر و شرک، آزمايش، عذاب، ضلالت و... براي آن بيان کردهاند. در اين ميان واژة فتنه در هفت آيه به معناي کفر و شرک و ارتداد تفسير شدهاست. در اين مقاله با روش کتابخانهاي به گردآوري اطلاعات پرداخته شدهاست و با شيوه تحليلي ـ توصيفي استدلالهاي مفسران در تبيين وجوه معنايي مذکور تجزيهوتحليل و بررسي شدهاست. سپس با ارائة ديدگاهي جامع در اين زمينه، اين نتيجه به دست آمده که واژة فتنه در برخي از اين آيات هفتگانه (191 بقره و 91 نساء) بر معناي شرک و کفر قابل تطبيق است و در برخي ديگر (193 بقره و 39 انفال و 217 بقره) معناي شرک، بر ديگر وجوه ارجحيت دارد. همچنين در آية 23 سورة انعام، فتنه بر سه معناي احتمالي (پاسخ، معذرت، شرک و کفر) دلالت ميکند، و در آيه 14 سورة احزاب، فتنه در معناي ارتداد به کار رفتهاست.
زهراء أفقري؛ سيدمحمدرضا ابن الرسول
المجلد 16، العدد 57 ، مارس 2021، ، الصفحة 115-140
المستخلص
در مقاله پيشرو، نگارندگان در جستوجويی کتابخانهای آنچه را در کتب لغت، ادب و تاريخ در خصوص بيت مشهور: أُريدُ حِباءَهُ (/ حَياتَهُ) وَيُريدُ قتْلي عَذيرَکَ مِنْ خَليلِکَ مِنْ مُرادِ که امام علی (ع) در مواجهه با ابن ملجم مرادی بدان تمثل جستهاست، استخراج و موضوعبندی کرده و سپس با روش توصيفی ـ تحليلی به بررسی نقّادانۀ ...
أكثر
در مقاله پيشرو، نگارندگان در جستوجويی کتابخانهای آنچه را در کتب لغت، ادب و تاريخ در خصوص بيت مشهور: أُريدُ حِباءَهُ (/ حَياتَهُ) وَيُريدُ قتْلي عَذيرَکَ مِنْ خَليلِکَ مِنْ مُرادِ که امام علی (ع) در مواجهه با ابن ملجم مرادی بدان تمثل جستهاست، استخراج و موضوعبندی کرده و سپس با روش توصيفی ـ تحليلی به بررسی نقّادانۀ خاستگاه، موضوع و ساختار سرودۀ مرتبط با آن پرداختهاند. اهمّيت اين پژوهش به اهمّيت موضوع شعر از نگاه اهل بيت و به ويژه امام علی (ع) باز ميگردد. نگارندگان در اين جستار در صدد پاسخگويی به اين پرسش برآمدهاند که علّت اختلاف نظر ادبا در خصوص سراينده، مخاطب، ضبطِ درست، معنی واژگان، و ساختار نحوی اين بيت ـ و به ويژه مصراع دوم آن ـ چيست؟ برآمدِ اين پژوهش رفع ابهامات يادشده است.
اعظم دهقاني نیسیانی؛ خديجه (ندا) شاه محمدي؛ سيد حسين مرعشي
المجلد 17، العدد 58 ، يونيو 2021، ، الصفحة 115-130
المستخلص
رسمالخط هر زبان بخشی از هویت و تاریخ فرهنگی آن است و بیانگر تغییراتی است که آن زبان در گذر زمان بدان دچار شده است. قاعده در رسمالخط این است که واژه همانگونه که تلفظ میشود نوشته شود، البته گاهی هنجارگریزیهاییدر رسمالخط نیز به وجود میآید. گروهی از زبانشناسان، هنجارگریزیهای رسمالخطی زبان عربی و فارسی را بیمفهوم ...
أكثر
رسمالخط هر زبان بخشی از هویت و تاریخ فرهنگی آن است و بیانگر تغییراتی است که آن زبان در گذر زمان بدان دچار شده است. قاعده در رسمالخط این است که واژه همانگونه که تلفظ میشود نوشته شود، البته گاهی هنجارگریزیهاییدر رسمالخط نیز به وجود میآید. گروهی از زبانشناسان، هنجارگریزیهای رسمالخطی زبان عربی و فارسی را بیمفهوم و اتفاقی دانستهاند و آن را نتیجة بینظام بودن قواعد خط میدانند. اما برخی دیگر بر این باورند که نظمگریزی های خط فارسی کاملاً تحتتأثیر خط عربی بودهاست. وجود چنین دیدگاههایی و کشف جنبههای تفاوت آنها بر اهمیت پژوهش در این زمینه میافزاید. این مقاله با تکیه بر روش توصیفی _ تحلیلی به مطالعه هنجارگریزیهای رسمالخطی مشترک میان فارسی و عربی و نیز هنجارگریزیهای مخصوص فارسی پرداخته و با استفاده از تحلیل تطبیقی به این نتیجه رسیده است که علاوه بر زیبایی خط، دلایلی چون تأثیرپذیری از شیوه های کتابت قدیمی، اصل تمییز بین صورتهای مشابه، حفظ ساختار ظاهری واژه و تأثیرات صوتی، در شکلگیری این هنجارگریزیها مؤثر بوده است.
مصطفي کمالجو؛ زينب کايد عباسي
المجلد 9، العدد 27 ، يناير 1435، ، الصفحة 117-135
المستخلص
چکيده:
طنز و شوخطبعي از ديرباز در رگهاي ادبيّات هر کشوري، جاري و ساري بوده است. نجيب محفوظ در رُمان «ميرامار» در مواجهه با خفقان جامعهاش دارويي بهتر از طنز نمييابد. او کلام بغضآلود خود را در لفّافهاي از ريشخند و طنز و تحقير و در قالب رمانهايش به مخاطب عرضه ميکند. طنز نجيب محفوظ تسکيندهندهي آلام مردم ...
أكثر
چکيده:
طنز و شوخطبعي از ديرباز در رگهاي ادبيّات هر کشوري، جاري و ساري بوده است. نجيب محفوظ در رُمان «ميرامار» در مواجهه با خفقان جامعهاش دارويي بهتر از طنز نمييابد. او کلام بغضآلود خود را در لفّافهاي از ريشخند و طنز و تحقير و در قالب رمانهايش به مخاطب عرضه ميکند. طنز نجيب محفوظ تسکيندهندهي آلام مردم زمانه است.
اين پژوهش به بررسي عناصر طنز در کتاب ميرامارِ نويسندهي توانمند مصري «نجيب محفوظ» ميپردازد. اديبي که به حقّ، با سلاح طنز، به جنگ با مصايب زمانهي خويش پرداخت و مسائل و مشکلات سياسي، اجتماعي و... عصر خويش را با اسلوبي هنرمندانه و گاه با شيوههاي نو و ابتکاري مطرح کرد. همچنين در پي آن است که شگردهاي خاصّي را بشناساند که نجيب محفوظ در طنزش از آن بهره برد.
طنزهاي او يا به شکل هنري و در قالبهاي بلاغي مثل تشبيه، کنايه، استعاره، اغراق، تضاد و... آمده و يا به شکل شگردهايي مثل کوچکنمايي، اصطلاحات محاورهاي و... .