روح اله نصيري؛ تقي اجيه
المجلد 10، العدد 31 ، ديسمبر 1435، ، الصفحة 117-136
المستخلص
بسياري از محققان و اديبان، عنصر عاطفه را، از ميان عناصر ادبيات، تأثيرگذارترين عامل در ماندگاري اثر ادبي ميدانند؛ بهگونهاي که اگر هر اثر خالي ازآن را نميتوان بهمعناي واقعي يک اثر ادبي دانست. زهرا حسيني در "دا" و غسان کنفاني در "مجموعه داستانهايش" ميکوشند خواننده را با شرايط زندگي در جنگ، بويژه با انواع عاطفهاي که خود تجربه ...
أكثر
بسياري از محققان و اديبان، عنصر عاطفه را، از ميان عناصر ادبيات، تأثيرگذارترين عامل در ماندگاري اثر ادبي ميدانند؛ بهگونهاي که اگر هر اثر خالي ازآن را نميتوان بهمعناي واقعي يک اثر ادبي دانست. زهرا حسيني در "دا" و غسان کنفاني در "مجموعه داستانهايش" ميکوشند خواننده را با شرايط زندگي در جنگ، بويژه با انواع عاطفهاي که خود تجربه کردهاند، آشنا کنند. مخاطبان فراوان وشباهت مضموني و محتوايي اين دو اثر ادبي، موجب شد تا در اين مقاله، با روش تحليلي- توصيفي، عنصر عاطفه را در آن دو، مقايسه کنيم تا درجات توفيق هرکدام را در اين موضوع، روشن نماييم. با بررسي و مقايسه انواع عاطفه، رغبت، خشم، ترس و طرب از لحاظ کيفي، کمّي و نحوهي کاربرد آنها دراين دو اثر داستاني روشن گرديد که حياتزايي، تحريک عواطف مخاطب، ثباتبخشي به عواطف، تکثر زواياي نگاه در تحليل عواطف، روان بودن قلم و حسبرانگيزي لطيف و شاعرانه، عمده عوامل توفيق در نشان دادن لايههاي تودرتوي عاطفه در اين دو اثر ادبي ميباشد.
فرشيد ترکاشوند؛ قهرمان فرشته پور
المجلد 16، العدد 55 ، سبتمبر 2020، ، الصفحة 119-138
المستخلص
ميدانهاي معنايي يکي از نظريههاي اصلي در علم معناشناسي است. ميدان معنايي به مجموعه واژگاني گفته ميشود که در معنا با يکديگر مرتبط بوده و ذيل يک واژۀ عام قرار ميگيرند. به کارگيري اين نظريه ميتواند راهکاري براي تحليل جهانمتن شاعر باشد. نگارندگان در اين مقاله برآنند تا با روش استنادي–تحليلي و ...
أكثر
ميدانهاي معنايي يکي از نظريههاي اصلي در علم معناشناسي است. ميدان معنايي به مجموعه واژگاني گفته ميشود که در معنا با يکديگر مرتبط بوده و ذيل يک واژۀ عام قرار ميگيرند. به کارگيري اين نظريه ميتواند راهکاري براي تحليل جهانمتن شاعر باشد. نگارندگان در اين مقاله برآنند تا با روش استنادي–تحليلي و به کارگيري اين نظريه، ابياتي از خمريۀ ابن فارض را به عنوان نمونه تحليل نمايند. در تحليل مورد نظر، روابط معنايي جديدي بين واژگان آشکار ميگردد؛ مفاهيمي چون: عشق ازلي، محبّت پروردگار، انوار الهي، مشاهده و تجلّي، هدايت و راهيافتن به سوي سعادت و همچنين مفهوم فراگير روحبخشي مي الهي هر کدام يک ميدان معنايي را در اشعار تحليلشده، تشکيل دادهاند و واژگان مرتبط ذيل آنها قرار گرفتهاست. در نتيجه، با کاربست نظريۀ ميدانهاي معنايي در اين مقاله، هندسۀ معنايي هر بيت با تحليل ميدانهاي معنايي مماس ذيل ميدان معنايي کلّي بيت به شکلي منسجم تحليل ميگردد و مجموعه ميدانهاي معنايي برخاسته از هر بيت ذيل ميدان کلّي عرفان ابن فارض قرار گرفته و در نهايت جهان متن شاعر را تشکيل ميدهد. چنين روندي در معناگشايي، ضمن اينکه کارکرد نظريه مورد نظر را در سطوح فراتر از بررسي واژه روشن ميسازد، در نهايت، جلوههاي متفاوتي از زيبايي نهفته در معنا را نيز آشکار ميسازد.
محمودرضا توكلی محمدی؛ علي باقر طاهري نيا
المجلد 18، العدد 64 ، ديسمبر 2022، ، الصفحة 119-142
المستخلص
امروزه با پیشرفت خیره کنندهی وسایل ارتباط جمعی و نقش پررنگ آنها در امر آموزش از یک طرف و همهگیری ویروس کرونا از طرف دیگر، آموزش مجازی نقش بسیار پررنگی را در روند آموزش به عهده گرفته و این امر بیش از پیش، بررسی راهکارها و چالشهای آموزش مجازی را یادآور شده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از روش میدانی – پیمایشی و شیوهی ...
أكثر
امروزه با پیشرفت خیره کنندهی وسایل ارتباط جمعی و نقش پررنگ آنها در امر آموزش از یک طرف و همهگیری ویروس کرونا از طرف دیگر، آموزش مجازی نقش بسیار پررنگی را در روند آموزش به عهده گرفته و این امر بیش از پیش، بررسی راهکارها و چالشهای آموزش مجازی را یادآور شده است. بر این اساس مقاله حاضر با استفاده از روش میدانی – پیمایشی و شیوهی گردآوریِ پرسشنامهایِ دادهها بر اساس روش دلفی، به بررسی دیدگاه کارشناسان حوزهی آموزش مجازی در زمینه نقش و کاربرد فضای مجازی، در آموزش زبان عربی در ایران میپردازد. بر این اساس، مخاطبین پرسشنامهها از میان کارشناسان سختافزاری و نرم افزاری فعال در حوزهی آموزش، کارشناسان آموزش در گروههای زبان و اساتید و مدرسان زبان عربی دانشگاه انتخاب گردیدند. بعد از ارائهی دو مرحلهای پرسشنامهی اولیه و تأیید روایی و پایایی آن بر طبق روش دلفی، در مرحلهی سوم، پرسشهای تخصصی که در سه حیطهی مهارتهای لازم، حمایتهای مورد نیاز و فعالیتهای آموزشی هوشمند طراحی شده بود، در قالب پرسشنامهی نهایی ارائه گردید. پاسخهای دریافت شده با نرم افزار spss16 و آزمون T تکنمونهای میانگین، مورد بررسی قرار گرفت؛ نتایج به دست آمده نشاندهندهی این واقعیت است که در آموزش مجازی زبان عربی درایران، مهمترین چالش، عدم نگاه مستقل و جداگانه به این مقوله است و به همین علت مهمترین نیازهای این حیطه نیز مغفول مانده است. این نگاه مستقل در کنار بهرهگیری از تجربهی کشورهای عرب زبان در امر آموزش مجازی زبان عربی و نیز تربیت نیروی متخصص در زمینههای سختافزاری، نرم افزاری و آموزشی میتواند به شکوفایی و پویایی آموزش مجازی زبان عربی بینجامد. ایجاد یک بستر نرم افزاری مشترک میان تمامی سازمانهای فعال در زمینهی آموزش مجازی زبان عربی در ایران، میتواند در این زمینه بسیار راهگشا باشد.
عبدالله رسولنژاد؛ سيد احمد پارسا
المجلد 8، العدد 22 ، يوليو 1433، ، الصفحة 121-153
المستخلص
خاقاني شرواني (520 -595 هـ.ق) از شاعران توانمند سبک آذربايجاني است که به دو زبان فارسي و عربي شعر سروده است. باوجود روند رو به رشد خاقانيپژوهي در دو دههي اخير، توجه چنداني به سرودههاي عربي اين شاعر توانمند نشده است. اين امر، موجب شده قضاوت درست دربارهي خاقاني و انديشههاي او يکسويه و تنها با توجه به سرودههاي فارسي او صورت ...
أكثر
خاقاني شرواني (520 -595 هـ.ق) از شاعران توانمند سبک آذربايجاني است که به دو زبان فارسي و عربي شعر سروده است. باوجود روند رو به رشد خاقانيپژوهي در دو دههي اخير، توجه چنداني به سرودههاي عربي اين شاعر توانمند نشده است. اين امر، موجب شده قضاوت درست دربارهي خاقاني و انديشههاي او يکسويه و تنها با توجه به سرودههاي فارسي او صورت گيرد. پژوهش حاضر در اين راستا و به منظور رفع اين خلاء بر آن است که به پرسشهاي زير پاسخ دهد: سرودههاي عربي و فارسي خاقاني از نظر مضمون چه تشابهها و تفاوتهايي دارند؟ دليل نبود توجّه کافي به سرودههاي عربي خاقاني چيست؟ روش پژوهش، کيفي است و نتايج با تحليل محتوي، به شيوهي کتابخانهاي و سندکاوي بررسي شده است. نتايج، نشان ميدهد، با اين پژوهش ميتوان به درک درستتري از انديشههاي خاقاني دست يافت و زمينه را براي پژوهش بهتر در مورد سرودههاي وي فراهم آورد.
ابوالحسن امين مقدسي؛ فرزانه آجورلو
المجلد 17، العدد 60 ، ديسمبر 2021، ، الصفحة 121-140
المستخلص
زیباییهای قابلادراک در شعر، با توجّه به واقعیّت جامعه ادبی و مرتبه وجودی و معرفت انسانی، غالباً، در فضایی "واقعگرایانه" تعریف میشود، و تأثر افراد از این زیباییها که طبیعتی متغیّر داشته و در شرایط گوناگون یکسان نیستند، نیز متفاوت است. زیبایی و لذّت شعر در فضای "آرمانگرایی"، آنگاه مطرح میشود که در جامعهای رشدیافته، حقیقت ...
أكثر
زیباییهای قابلادراک در شعر، با توجّه به واقعیّت جامعه ادبی و مرتبه وجودی و معرفت انسانی، غالباً، در فضایی "واقعگرایانه" تعریف میشود، و تأثر افراد از این زیباییها که طبیعتی متغیّر داشته و در شرایط گوناگون یکسان نیستند، نیز متفاوت است. زیبایی و لذّت شعر در فضای "آرمانگرایی"، آنگاه مطرح میشود که در جامعهای رشدیافته، حقیقت وجود انسان در عالیترین مراتب، زیبایی و لذّت را درک کند، زیرا افرادی که در مراتب متنازل وجودی هستند مرتبۀ متعالی زیبایی و لذّت را درک نمیکنند. تعریف زیبایی در نظام "ارزش"ها، تعریفی ذهنی و تجریدی بوده و شکاف عمیقی بین آن و واقعیت جامعه ادبی وجود دارد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بهمنظور تبیین ماهیت معرفتشناختی شعر و نسبت آن با ادراک عقلی و حسّی در دریافت معانی انجامشده است. زیرا پیوند میان واقعیت جامعه، که مهد پرورش شعر و ادب است، و جامعه آرمانی که جامعهای "خردگرا"ست، تنها با تکیهبر ارکان وثیق هدایت و تربیت فکری و شناختی انسان، یعنی "عقل" و "وحی" ممکن خواهد بود. حالآنکه شعر به جهت ماهیت حسّی و طبیعت خیالانگیزش، از چنین جایگاهی برخوردار نبوده، رشد آن در گرو رشد بنیادین جامعه است.
مهدی زمانی
المجلد 18، العدد 62 ، مايو 2022، ، الصفحة 121-144
المستخلص
در مقالة پیش رو، تغییرات درزمانیِ رفتار نحوی فعل «الْتَقَي» و ادوات شرطیّة «إذا» و «لَو» در روزنامههای عربی بررسی شده است. برای این منظور روزنامههای پُرشمارگان الأهرام، المصریالیوم و الیومالسّابع به علّت دیرینگی و نثر استوار انتخاب شدند. دادهها از سال 1998 تا 2020 میلادی به روش میدانی با رویکرد توصیفی_تحلیلیِ ...
أكثر
در مقالة پیش رو، تغییرات درزمانیِ رفتار نحوی فعل «الْتَقَي» و ادوات شرطیّة «إذا» و «لَو» در روزنامههای عربی بررسی شده است. برای این منظور روزنامههای پُرشمارگان الأهرام، المصریالیوم و الیومالسّابع به علّت دیرینگی و نثر استوار انتخاب شدند. دادهها از سال 1998 تا 2020 میلادی به روش میدانی با رویکرد توصیفی_تحلیلیِ پیکرهبنیاد بررسی شدند. تحلیل دادهها نشان داد عربی مکتوب امروزی دچار تغییراتِ نحویِ چشمگیری شده است. ازجمله نتایج به دست آمده اینکه؛ فعل التَقَي دیگر مانند گذشته همیشه همراه حرف جرّ /بِـ/ یا ظرف /مَعَ/ به کار نمیرود و اخیراً استفاده از این گونه ملحقات همراه فعل، نادر شده است. إذا و لَو شرطیّه بهجای یکدیگر به کار برده میشوند. حروف فَـ یا لَـ بر سر جواب شرط إذا و لَو بدون توجّه به شرایط و قواعد نحوی به کار گرفته میشوند در حالی که وقوع حرف فَـ یا لَـ، بر سر جواب شرط إذا و لَو، تابع شرایط مشخّص است. بررسی تغییرات صرفی نحوی در عربی مکتوب مدرن میتواند به آموزش زبان عربی بر اساس زبان معیار و همچنین ترجمه صحیح متون عربی به فارسی کمک کند.
آذر صمدی طاقانکی؛ ماجد نجاريان؛ سهیلا پرستگاری؛ سيد رضا سلیمانزاده نجفی
المستخلص
در اعلامیة جهانی حقوق بشر در ارتباط با حقوق زن چنین آمده است که همة انسانها بدون توجه به جنسیت دارای حقوق فردی واجتماعی یکسانی هستند وهیچ کس نمیتواند این حق را از دیگری سلب کند. با توجه به اعلامیة جهانی حقوق بشر وکنوانسیون حقوق زنان هنوز در جوامع عربی، زن به حقوق کامل خود دست نیافته است. در این رهگذر نویسندگان وشاعران عرب با آگاهی ...
أكثر
در اعلامیة جهانی حقوق بشر در ارتباط با حقوق زن چنین آمده است که همة انسانها بدون توجه به جنسیت دارای حقوق فردی واجتماعی یکسانی هستند وهیچ کس نمیتواند این حق را از دیگری سلب کند. با توجه به اعلامیة جهانی حقوق بشر وکنوانسیون حقوق زنان هنوز در جوامع عربی، زن به حقوق کامل خود دست نیافته است. در این رهگذر نویسندگان وشاعران عرب با آگاهی از سنّتهای غلط وحکمفرمایی روح مردسالاری ونادیده گرفته شدن حقوق زنان دست به قلم شدند واین موضوع را در آثارشان به تصویر کشیدند و به دفاع از حقوق زنان پرداختند. از این شاعران، فاطمه ناعوت شاعرمصری در بیشتر سرودههایش به ویژه در دیوان "شرفتي محطّ العصافیر" به موضوع زن با زبان اعتراض ونمادین پرداخته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی، با هدف دریافت سرودههای شاعر درباره حقوق زن وتحلیل سرودههایش در زمینة مولفههای حقوق زن انجام گرفته است. یافتهها بیانگر آن است که شاعر به حقوق کرامت انسانی، آسایش وآرامش وهمسر گزینی اشاره دارد وزن را با نمادهای "زهرة"، "فراشة" و"وردة" معرفی مینماید.
وصال ميمندي
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، ، الصفحة 125-149
المستخلص
چکيده:
استخدام ازجمله محسّنات معنوي در علم بديع است که عليرغم جايگاه والاي آن در اين علم، که ناشي از نقشآفريني اين صنعت در فرآيند خلق و ايجاد چند معنا براي يک لفظ با رعايت ايجاز و اختصار بوده، از داشتن تعريفي جامع و واحد که مورد اجماع انديشمندان عرصهي بلاغت باشد و همهي مصاديق شناختهشده و موارد احتمالي ناشناختهي آن را فراگيرد، ...
أكثر
چکيده:
استخدام ازجمله محسّنات معنوي در علم بديع است که عليرغم جايگاه والاي آن در اين علم، که ناشي از نقشآفريني اين صنعت در فرآيند خلق و ايجاد چند معنا براي يک لفظ با رعايت ايجاز و اختصار بوده، از داشتن تعريفي جامع و واحد که مورد اجماع انديشمندان عرصهي بلاغت باشد و همهي مصاديق شناختهشده و موارد احتمالي ناشناختهي آن را فراگيرد، بينصيب مانده است. نظر به اهميت و نقش اين گونهي بديعي در درک و تبيين معاني و مفاهيم کلام فصيح عربي، اين تحقيق با مراجعه به مشهورترين آثار بديعپژوهان به بررسي و نقد ديدگاههاي آنان درخصوص تعريف استخدام بديعي و بيان و کاستيهاي هرکدام پرداخته و سپس تعريفي جامع و مانع از اين محسّنهي معنوي مطرح کرده است. در ادامه، معروفترين اشکال و قالبهاي موجود استخدام در آثار پيشينيان، همراه با شواهدي از نظم و نثر عربي ذکر شده است. بالاخره اين جستار با تحليل يکي از آيات قرآن کريم، براي نخستين بار قالبي ناشناخته از استخدام در اين کتاب را کشف و ارائه کرده که در آن عطف سه اسم بر معمول (فاعل) يک عامل (فعل) سبب شده تا آن عامل در رابطه با هرکدام از آن چهار معمول، معنايي متفاوت بيابد که در اين تحقيق، تلاش شده با مراجعه به کتب لغت، اين معاني، استخراج و عرضه شود.
محمدعلي سلماني مروست؛ مهديه جعفري ندوشن
المجلد 9، العدد 29 ، مايو 1435، ، الصفحة 125-148
المستخلص
چکيده:
شأن و قصه، ضمير مفرد غايبي است که بهوسيلهي جملهي بعد از خود تفسير ميشود. اين ضمير، گاه بهصورت منفصل مرفوع، گاه متصل منصوب و گاه بهصورت مقدر ميآيد. ضمير شأن را با عبارت «شأن يا امر چنين است» و ضمير قصه را نيز با عبارت «قصه و داستان چنين است» تعبير ميکنند. اين ضمير را ضمير حديث، ضمير مجهول و... نيز ناميدهاند.
در ...
أكثر
چکيده:
شأن و قصه، ضمير مفرد غايبي است که بهوسيلهي جملهي بعد از خود تفسير ميشود. اين ضمير، گاه بهصورت منفصل مرفوع، گاه متصل منصوب و گاه بهصورت مقدر ميآيد. ضمير شأن را با عبارت «شأن يا امر چنين است» و ضمير قصه را نيز با عبارت «قصه و داستان چنين است» تعبير ميکنند. اين ضمير را ضمير حديث، ضمير مجهول و... نيز ناميدهاند.
در قرآن در موارد متعددي از اين ساختار استفاده شده است و بيشتر براي بزرگداشت امري بهکار رفته است که در مورد آن سخن گفته ميشود. تاکنون، تحقيقي در مورد ضمير شأن و موارد آن در قرآن به شکل خاص، صورت نگرفته است و آنچه در اين خصوص بيان شده در تفاسير و منابع اعرابالقرآن و منابع نحوي پراکنده است.
هدف اين مقاله، تبيين مواردي است که در قرآن، ضمير شأن يا قصه انگاشته شده و بيان و بررسي آراي دانشمندان اسلامي در اين خصوص، نتيجهگيري و همچنين تبيين موضوعاتي است که براي بيان آن در قرآن از ضمير شأن و قصه استفاده شده است.
براساس اين تحقيق، مواردي که در قرآن، ضمير شأن يا قصه انگاشته شده حدود 52 مورد است که دانشمندان اسلامي دربارهي 28 ضمير، اتفاق نظر و 24 مورد ديگر، اختلاف داشتهاند. همين اختلافها ضروري مينمايد تا موضوع، بهصورت مجزا بررسي شده و گامي ديگر در جهت شناخت رموز ادبي اين کتاب آسماني برداشته شود.
حبيب کشاورز
المستخلص
نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو یکی از نظریههای مشهور انسانشناسی است. در این نظریه نیازهای انسان به ترتیب به پنج دسته نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به امنیت، نیازهای عاطفی و احساسی، نیاز به احترام و نیاز خودشکوفایی تقسیم میشود. براساس این نظریه، ابتدا باید نیازهای قاعده هرم برطرف شود تا نیازهای رأس هرم ظهور یابد؛ یعنی انسان ...
أكثر
نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو یکی از نظریههای مشهور انسانشناسی است. در این نظریه نیازهای انسان به ترتیب به پنج دسته نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به امنیت، نیازهای عاطفی و احساسی، نیاز به احترام و نیاز خودشکوفایی تقسیم میشود. براساس این نظریه، ابتدا باید نیازهای قاعده هرم برطرف شود تا نیازهای رأس هرم ظهور یابد؛ یعنی انسان باید در ابتدا نیازهای فیزیولوژیک را برطرف کند تا به نیازهای ایمنی، احترام و عشق و مرحله خودشکوفایی برسد؛ بنابراین رسیدن به هر مرحله مشروط به برطرف شدن نیازهای مرحله قبل است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی شخصیت اصلی رمان الخبز الحافی اثر محمد شکری بر اساس هرم نیازهای مزلو بررسي ميشود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در این داستان، ابتدا غلبه با نیازهای فیزیولوژیک از جمله خوارک، پوشاک و مسکن است و نیاز به امنیت نیز بخشی از نیازهای شخصیت اصلی داستان را تشکیل میدهد. نیازهای اولیه این شخصیت در داستان فرصت تأمین نمییابند تا حدی که هیچ اثری از نیاز به احترام یا خودشکوفایی که در مراحل بعدی هرم قرار میگیرد، وجود ندارد.
رضوان متوليان؛ منصوره زرکوب
المجلد 10، العدد 32 ، فبراير 1436، ، الصفحة 127-152
المستخلص
إن اللغة هي ظاهرة توليدية وقابلة للتوسيع يمکن لها المواکبة للعلوم الجديدة وتوسيع نطاق مفرداتها فاللغة العربية والفارسية لا تستثني من هذا الاصل. إضافة إلي هذا أنه من الممکن في ضوء علم المصطلحات الذي تم فيه التعرف علي الإبداعات والکفاءات اللغوية أن نعرف المفردات والمصطلحات الجديدة وطرق وضعها والإستفادة منها عند الترجمة واختيار ...
أكثر
إن اللغة هي ظاهرة توليدية وقابلة للتوسيع يمکن لها المواکبة للعلوم الجديدة وتوسيع نطاق مفرداتها فاللغة العربية والفارسية لا تستثني من هذا الاصل. إضافة إلي هذا أنه من الممکن في ضوء علم المصطلحات الذي تم فيه التعرف علي الإبداعات والکفاءات اللغوية أن نعرف المفردات والمصطلحات الجديدة وطرق وضعها والإستفادة منها عند الترجمة واختيار المعادل المناسب لها في اللغة الهدف. لهذا، تهدف هذه الدراسة ترکيزا علي علم المصطلحات، إلي إظهار کيف يمکن استخدام علم الصرف (المورفولوجية) في الترجمة بين العربية والفارسية کما تحاول ترکيزا علي النصوص العلمية، تبيين أهمية التعرف علي صناعة المصطلح وتأثيره في اختيار المعادل المناسب للمفردات والمصطلحات الجديدة التي نشأ معظمها من الإنجليزية. لتحقيق هذا الهدف، تمت في هذا المقال مقارنة بين طرق مختلفة لصناعة المصطلحات في اللغتين بما فيها من الترکيب والاشتقاق وکذلک انواع مختلفة من الإقتراض کما استعرضنا طرق اختيار ما يعادل المصطلحات الجديدة بين اللغتين. من النتائج الحاصلة التي تفيد المترجمين واللغويين هي أن الترکيب والإشتقاق هما أکثر الطرق شيوعا واستخداما بينما أن العربية تستخدم الإشتقاق - من الزوائد المقحمة- أکثر من الفارسية. وأيضا أن الترکيب الإضافي والوصفي هما أکثر استعمالا من أنواعه الأخري.
صفورا فصيح رامندی؛ نرگس انصاری؛ عليرضا شيخی؛ عليرضا نظری
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، ، الصفحة 127-158
المستخلص
نمایشنامه اسلامی، نمایشنامهای است که ساختار آن در چارچوب ویژه نمایشنامه ارائه میگردد؛ تفاوت آن با دیگر نمایشنامهها، در دیدگاه اسلامی آن است. نمایشنامه الحر الریاحی اثر عبدالرزاق عبدالواحد، ذیل نمایشنامه اسلامی قرار میگیرد که با محوریت حوادث کربلاء با تمرکز بر شخصیت حر ریاحی نوشته –شدهاست. عبدالرزاق، از رهگذر ...
أكثر
نمایشنامه اسلامی، نمایشنامهای است که ساختار آن در چارچوب ویژه نمایشنامه ارائه میگردد؛ تفاوت آن با دیگر نمایشنامهها، در دیدگاه اسلامی آن است. نمایشنامه الحر الریاحی اثر عبدالرزاق عبدالواحد، ذیل نمایشنامه اسلامی قرار میگیرد که با محوریت حوادث کربلاء با تمرکز بر شخصیت حر ریاحی نوشته –شدهاست. عبدالرزاق، از رهگذر شخصیت حر و با بازخوانی واقعه کربلاء، آن را به اوضاع زمانه عراق پیوند میزند. بررسی ساختار نمایشنامه و میزان انطباق آن با واقعیت عاشورا در ترسیم سیر حوادث واقعه و کشف سبک نویسنده موجب شد تا این اثر با روش تحلیلی توصیفی و کتابخانهای و برمبنای ساختار گوستاو فریتاگ تحلیل گردد؛ اصول پنجگانه فریتاگ برآمده از نظریات ارسطو بوده و شامل مقدمه، عمل فزاینده، اوج، عمل فروکاهنده و نتیجه است. واکاوی نمایشنامه نشان میدهد نویسنده از اصول متعارف و کلاسیک نمایشنامهنویسی خارج شده و به تئاتر پسامدرن و سنتشکن برتولت برشت روی آورده است؛ زیرا عبدالرزاق عبدالواحد، ابعاد حادثه کربلاء را فراتر از این میداند که بتوان با روایتی کلاسیک و متعارف بیانش کرد. بنابراین در نمایشنامه خود، پایبند به اصول متعارف نمایشنامهنویسی نبوده و با اثرش، پیشنهادی در حوزۀ نمایشنامه نویسی عاشورایی ارائه داده است.
سوگل عسکری کاسب؛ حميدرضا مشايخي
المستخلص
رنگ پدیدهای است که میان جهان درون و بیرون انسان پیوند برقرار میکند و نقد روانشناسی رنگ، روشی مناسب برای تحلیل واکنشهای انسان نسبت به رنگهاست. یکی از آزمونهای علمی برای تحلیل روانشناسانه، آزمون هشتگانۀ ماکس لوشر است که بر اساس دادهها و ارقام هشت رنگ مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. رنگها در شعر دارای معانی گوناگونی ...
أكثر
رنگ پدیدهای است که میان جهان درون و بیرون انسان پیوند برقرار میکند و نقد روانشناسی رنگ، روشی مناسب برای تحلیل واکنشهای انسان نسبت به رنگهاست. یکی از آزمونهای علمی برای تحلیل روانشناسانه، آزمون هشتگانۀ ماکس لوشر است که بر اساس دادهها و ارقام هشت رنگ مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. رنگها در شعر دارای معانی گوناگونی هستند و بررسی آنها بر اساس معیارهای روانشناسی، دادههای پنهان شخصیت شاعر را نمایان میسازد. محمد عفیفی مطر شاعر نوگرای مصر در اشعارش رنگهای فراوانی را به کار برده و به کمک این رنگها احساسات خود را نسبت به جهان اطرافش بیان کرده است. این پژوهش میکوشد تا بر اساس آزمون ماکس لوشر از رهگذر شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی به بررسی بازتاب رنگها در اشعارش بپردازد و تبلور احساسات شاعر را در این رنگها تحلیل کند. بر اساس یافتههای پژوهش گروه اول مطابق آزمون لوشر متشکّل از رنگ قرمز و سبز و بیانکنندۀ شور انقلابی، روحیۀ مبارزهجویی، انتقاد از حکومت و جسارت و خودباوری است و گروه دوم با رنگ سیاه و زرد بیانگر نگرش بدبینانه به جامعۀ مصر و امید نداشتن او به آیندة روشن است. گروه سوم متشکّل از رنگهای خاکستری و آبی بیانگر احساساتی مانند عشق و آرامش است که با نگاه به وضعیت موجود از میل به آنها احساس گناه میکند. گروه چهارم رنگ قهوهای و بنفش است که بیانکنندۀ موقعیت بیمیلی شاعر نسبت به برخی احساسات مانند محبت، آسایش و فردگرایی است.
مرتضي براري رئيسي؛ ابوالحسن امين مقدسي؛ شهريار نيازي؛ سعد الله همايوني
المستخلص
دغدغهی اشغالگری در جهان اسلام، به ویژه فلسطین، یکی از موضوعات مهمی است که گفتمانهای بسیاری برای حل آن شکل گرفته است. تا جایی که این موضوع در سینمای فلسطین که خود جلوهای از هنر و ادبیات مقاومت است، نمود پیدا کرده است. مسألة اصلی که این پژوهش به دنبال واکاوی ابعاد آن است، چگونگی بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی در فیلم فلسطینی «عمر» ...
أكثر
دغدغهی اشغالگری در جهان اسلام، به ویژه فلسطین، یکی از موضوعات مهمی است که گفتمانهای بسیاری برای حل آن شکل گرفته است. تا جایی که این موضوع در سینمای فلسطین که خود جلوهای از هنر و ادبیات مقاومت است، نمود پیدا کرده است. مسألة اصلی که این پژوهش به دنبال واکاوی ابعاد آن است، چگونگی بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی در فیلم فلسطینی «عمر» به کارگردانی هانی ابوأسعد و نیز کشف دلالتهای گفتمان حاکم بر فیلم است. این موضوع بسیار مهم است؛ زیرا با کشف گفتمانهای حاکم بر جوامع از طریق متون هنری، از زاویهای متفاوت به مسئلهی فلسطین مینگرد و نگاهی نو در خواننده ایجاد میکند. در همین راستا، این مقاله با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلائو و موفه، به بررسی گفتمانهای درگیر در فیلم «عمر»، از منظر نشانهشناسی میپردازد. از جمله مهمترین یافتههای پژوهش در فیلم «عمر» سه گفتمان اصلی: مقاومت، اشغال و خیانت است. هر یک از شخصیتهای این فیلم، به نوعی نمایندة یکی از این سه گفتمان بوده که در عاملیت سوژگی خود، هویت طبقاتی خاصشان را بیان میکنند. در پایان، گفتمان مقاومت با نگاهی انتقادی نسبت به وضعیت موجود با کاربست دالهای خالی وضعیت آرمانی را بازنمایی میکند و با اسطورهسازی و ساختارشکنی، چرخه معیوب اشغالگری و خیانت را متوقف میکند و عرصه سیاسی را به نفع خویش تغییر میدهد.
نسرين کاظم زاده؛ کبري روشنفکر
المجلد 17، العدد 59 ، سبتمبر 2021، ، الصفحة 129-154
المستخلص
دلبستگی به محله، مؤلفهای روانشناسانه است که نشاندهندة احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونیشان میباشد. این احساس که از پیوندهای عاطفی، شناختی و رفتاری با مکان ناشی میشود، موجب تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایل آنان به حفظ ارتباط با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی میگردد. محله یکی از مکانهای بارز و محوری ...
أكثر
دلبستگی به محله، مؤلفهای روانشناسانه است که نشاندهندة احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محلة مسکونیشان میباشد. این احساس که از پیوندهای عاطفی، شناختی و رفتاری با مکان ناشی میشود، موجب تعهد ساکنان به محل سکونت و تمایل آنان به حفظ ارتباط با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی میگردد. محله یکی از مکانهای بارز و محوری رمان عربی است که حضور چشمگیری در رمانهای نجیب محفوظ از جمله رمان "خان الخلیلی" وی دارد؛ و همانند شریانی حیاتی به شمار میآید که شخصیتهای رمان در آن رفت و آمد میکنند و حتی در برخی موارد به تحول حوادث در ساختار رمان منجر میشود. این پژوهش بر آن است تا به شیوة توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد روانشناسی محیطی که نگاه خاصی به ارتباط متقابل میان انسان و مکان دارد، شاخصهای مؤثر در ایجاد دلبستگی یا عدم دلبستگی به محله را در این رمان مورد کنکاش قرار دهد. نتایج گویای آن است که دلبستگی به محله در رمان "خان الخلیلی" در پرتو شاخصهای روحی- روانی، اخلاقی- ایدئولوژی و بیوگرافی صورت میگیرد. شایان ذکر است که شاخص روحی– روانی، نقش بارزتری در ایجاد دلبستگی یا عدم دلبستگی شخصیتها به محله ایفا میکند.
چيمن محمدي بايتمبر؛ محمّدنبی احمدی
المستخلص
رمان «خُبزٌ عَلی طاولةِ اَلخال میلاد» اولین رمان نوشته «محمّد النعاس» و برگزیده بوکر عربی سال 2022 است. این رمان روایت شخصیتهایی است که در شرایط جامعه لیبی و فرهنگ حاکم بر آن درگیر روان رنجوریها و تنشهای متعددی گشتهاند. «محمّد النعاس» در این رمان بهخوبی توانسته است ویژگیهای روانی افراد جامعهاش را با دقت به ...
أكثر
رمان «خُبزٌ عَلی طاولةِ اَلخال میلاد» اولین رمان نوشته «محمّد النعاس» و برگزیده بوکر عربی سال 2022 است. این رمان روایت شخصیتهایی است که در شرایط جامعه لیبی و فرهنگ حاکم بر آن درگیر روان رنجوریها و تنشهای متعددی گشتهاند. «محمّد النعاس» در این رمان بهخوبی توانسته است ویژگیهای روانی افراد جامعهاش را با دقت به تصویر بکشد. این نحوه پرداخت شخصیتها، ضرورت انجام پژوهشی با رویکرد روانشناختی را تبیین میکند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و بر آن است با رویکردی روانشناختی، با توجه به نظریه طرحواره درمانی جفری یانگ از دلایل شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه در وجود «میلاد» شخصیت اصلی داستان که در پی دست یافتن به هویت مردانه خود که از کودکی با آن مشکل داشته است، پرده بردارد و راهبردهای برونرفت او از این طرحوارهها را بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ریشه اختلالات او به دوران کودکی و نوجوانیاش برمیگردد و فقدان الگوهای کارآمد بستر مناسبی را برای پدیدآیی طرحوارههای ناسازگار اولیه در روان وی، فراهم آورده است. بررسیها حاکی از آن است که این شخصیت در حوزه «طرد و بریدگی» که شامل طرحوارههای اولیه و غیرشرطی «محرومیّت هیجانی و نقص و شرم» است، گرفتار شده و با طرحواره شرطی «اطاعت» سعی در برونرفت از طرحوارههای فوق را دارد. او ابتدا «سبک مقابلهای تسلیم» را برگزیده و سپس «جبران افراطی» را در مقابله با طرحوارههایش اتخاذ میکند.
علي محمدي
المجلد 1، العدد 4 ، أكتوبر 1426، ، الصفحة 131-154
المستخلص
غراق که شامل سه مبحث تبليغ، مبالغه و غلو است يکي از آرايه هاي مهم ادبي است که در نقد ادبي در زبان عربي و فارسي جايگاه ويژه اي دارد. و اين سخن ناقدان که «احسن الشعر اکذبه» ناظر بر اهميت همين آرايه ادبي است. در اين مقاله با مراجعه به آثاري چون جمهوري افلاطون، نقد شعر ارسطو، و همچنين آثار جاحظ، ابن طباطبا، شمس قيس، و جرجاني، به سير تحول ...
أكثر
غراق که شامل سه مبحث تبليغ، مبالغه و غلو است يکي از آرايه هاي مهم ادبي است که در نقد ادبي در زبان عربي و فارسي جايگاه ويژه اي دارد. و اين سخن ناقدان که «احسن الشعر اکذبه» ناظر بر اهميت همين آرايه ادبي است. در اين مقاله با مراجعه به آثاري چون جمهوري افلاطون، نقد شعر ارسطو، و همچنين آثار جاحظ، ابن طباطبا، شمس قيس، و جرجاني، به سير تحول اغراق پرداخته شده است.
حميدرضا مشايخي؛ سيده هانيه ميرسيدي
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، ، الصفحة 141-164
المستخلص
چکيده
تلاش روايتشناسان براي رسيدن به الگويي ثابت بهمنظور بررسي داستانها و روايتها در آغاز قرن بيستم با ظهور فرماليستها شدت يافت. در همين زمان ولاديمير پراپ، مردمشناس صورتگراي روسي با الگو گرفتن از همين روايتشناسان روشي براي بررسي داستان طرح کرد. پراپ دريافت که قصههاي پريان بهرغم تکثر و تنوع ظاهري، از نظر قهرمانان ...
أكثر
چکيده
تلاش روايتشناسان براي رسيدن به الگويي ثابت بهمنظور بررسي داستانها و روايتها در آغاز قرن بيستم با ظهور فرماليستها شدت يافت. در همين زمان ولاديمير پراپ، مردمشناس صورتگراي روسي با الگو گرفتن از همين روايتشناسان روشي براي بررسي داستان طرح کرد. پراپ دريافت که قصههاي پريان بهرغم تکثر و تنوع ظاهري، از نظر قهرمانان و عملکردهاي آنها نوعي وحدت و همانندي دارد و تمامي کارکردهاي موجود در قصه به سي و يک عملکرد محدود ميشود و اين دستاورد، آغاز علم روايتشناسي نوين بهشمار ميآيد.
نجيب محفوظ، معروفترين رماننويس معاصر عرب، ازجمله نويسندگاني است که روايتها و داستانهاي او سرشار از عناصر نمادين شرقي و قالبهاي ساختاري نوين غربي است؛ از اين روي، قابليت بررسي روايي و ريختشناسي را دارد. اين جستار بر آن است تا روايت السُّمان و الخَريف نجيب محفوظ را براساس نظريهي پراپ، تحليل و بررسي کرده و نشان دهد توالي اين کارکردها تا چه اندازه ميتواند در داستان محفوظ قابل انطباق باشد. دستاورد پژوهش، نشاندهندهي اين است که هرچند تعدادي از کارکردهاي سي و يک گانه در داستان نجيب محفوظ يافتني است، پايان قصه، با نوع پايان يافتن قصههاي پريان مغايرت دارد؛ در پايان، قهرمان داستان به ظاهر از صحنهي مبارزه بيرون ميرود؛ ولي در مبارزهاي دروني، جدال قهرمان با شرور ادامه مييابد.
علي باقر طاهري نيا
المجلد 1، العدد 2 ، مايو 1426، ، الصفحة 143-157
المستخلص
فن وصف يکي از مهم ترين اغراض شعري است که بسيار به عنصر خيال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبيعت باشد ترسيم تابلوي زيبايي هاست و زيبا دوست و زيباطلبي از ذات زيبا ساخته است بر مي خيزد. مقاله «بررسي تصوير طبيعت در شعر منوچهري دامغاني و ابن خفاجه اندلسي» درصدد بررسي مقايسه اي و تحليل و مقارنه توصيف هايي است که اين دو شاعر، از جلوه ...
أكثر
فن وصف يکي از مهم ترين اغراض شعري است که بسيار به عنصر خيال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبيعت باشد ترسيم تابلوي زيبايي هاست و زيبا دوست و زيباطلبي از ذات زيبا ساخته است بر مي خيزد. مقاله «بررسي تصوير طبيعت در شعر منوچهري دامغاني و ابن خفاجه اندلسي» درصدد بررسي مقايسه اي و تحليل و مقارنه توصيف هايي است که اين دو شاعر، از جلوه هاي مختلف طبيعت در ديوان اشعار خود، به نمايش گذاشته اند. از اين رهگذر وجود پديده اي ادبي آن هم در شعر هر دو شاعر شرق و غرب قابل تامل است. ترکيب دو موضوع شعري وصف و مدح در سروده هاي آن دو حاکي از تناسب آن دو موضوع از يک سو و نقش تصاوير توصيفي در ترسيم جلوه هاي زيباي وجود ممدوح از ديگر سو مي باشد. اين در حاليست که ابن خفاجه اندلسي غزل را نيز با شعر وصف در هم آميخته ميان توصيف طبيعت و تغزل پيوند برقرار کرده است. در اين مقاله، پس از معرفي اجمالي دو شاعر و بيان شيوه آن دو در تصويرسازي از مناظر طبيعت، با استخراج شواهدي از سروده هاي آن دو سعي شده است که امکان مقارنه و تطبيق نمونه هاي شعري فراهم آيد. اگر چه آن دو از سرآمدان فن وصف در حوزه ادبيات ملي خود بودند ولي در اين مقاله بيشتر بر وصف طبيعت و مظاهر آن تکيه شده است.
کبري روشنفکر؛ پوران رضايي؛ مرتضي زارع برمي
المجلد 8، العدد 25 ، إبريل 1434، ، الصفحة 147-176
المستخلص
چکيده
ادبيات کودکان به عنوان يکي از ابزارهاي تربيتي، علاوه بر تأمين نيازهاي جسمي، روحي و عاطفي، نقش انکارناپذيري در افزايش سطح آگاهي و گسترش افق انتظار کودک از جامعه و برنامهريزان نظامهاي حکومتي دارد. بيشک، نظام فکري انسان از کودکي بنا ميشود، لذا توجه به آثاري که در حوزهي ادبيات کودکان خلق ميشود، ميتواند در برنامههاي ...
أكثر
چکيده
ادبيات کودکان به عنوان يکي از ابزارهاي تربيتي، علاوه بر تأمين نيازهاي جسمي، روحي و عاطفي، نقش انکارناپذيري در افزايش سطح آگاهي و گسترش افق انتظار کودک از جامعه و برنامهريزان نظامهاي حکومتي دارد. بيشک، نظام فکري انسان از کودکي بنا ميشود، لذا توجه به آثاري که در حوزهي ادبيات کودکان خلق ميشود، ميتواند در برنامههاي آيندهنگر جوامع، سهمي ارزنده داشته باشد. ادبيات کودکان از نيمهي قرن نوزده، حرکت روبهرشد خود را در سرزمينهاي عربي با پيشگامي مصر آغاز کرد.
در اين ميان «نبيل سليمان سليمان خلف»، مشهور به «نبيل خلف»، نويسنده و شاعر معاصر مصري، سهمي ارزنده در بالندگي اين نوع ادبي و حرکت فعال و هدفدار آن در تربيت و هدايت رفتاري کودکان دارد. يافتههاي پژوهش، نشان ميدهد داستانپرداز موردنظر، با نگارش آثار متعدد در حوزهي ادبيات کودکان و نوجوانان، ازجمله آفرينش داستان ثورةالأطفال (انقلاب کودکان)، به دنبال نهادينه کردن آرمانها و ارزشهاي انسانياي همچون حق تعيين سرنوشت، صلح، آزادي، عدالت، اميد به آيندهاي روشن، مبارزه با بيداد، شجاعت و نوعدوستي در نسل نوپاي مصر است. بيداري و انقلاب مردم مصر باتوجه به زمان نشر داستان مذکور (2002)، سند به ثمر نشستن تلاشهاي نبيل خلف در رشد فکري و فرهنگي کودکان ديروز و جوانان انقلابي امروز مصر است. شيوهي پژوهش، توصيفي- تحليلي است که بر اساس تحليل تصويري شخصيتها و موجودات داستان و طبيعتهاي انساني آنها پيريزي ميشود.
محمود شکيب انصاري
المجلد 1، العدد 3 ، يوليو 1426، ، الصفحة 149-162
المستخلص
زبان شناسان عرب از آغاز تاکنون پژوهش هاي ژرف و گسترده اي را پيرامون زبان عربي، به ويژه در زمينه لغت شناسي و تصريف و قوانين تغيير و تحول واژگان و اصول و ريشه يابي آن، انجام داده اند. اين کاوش ها به شناخت گونه هاي مختلف واژگان و تشخيص قواعد حاکم بر دگرگوني هاي آن انجاميد. نتايج حاصل از اين مطالعات و بررسي ها در پيدايش علم صرف (Morphology) و ...
أكثر
زبان شناسان عرب از آغاز تاکنون پژوهش هاي ژرف و گسترده اي را پيرامون زبان عربي، به ويژه در زمينه لغت شناسي و تصريف و قوانين تغيير و تحول واژگان و اصول و ريشه يابي آن، انجام داده اند. اين کاوش ها به شناخت گونه هاي مختلف واژگان و تشخيص قواعد حاکم بر دگرگوني هاي آن انجاميد. نتايج حاصل از اين مطالعات و بررسي ها در پيدايش علم صرف (Morphology) و نگارش لغت نامه هاي زبان تجلي کرد، و در اثر اين پژوهش ها قواعد اشتقاق و واژه سازي عربي قانونمند گرديد. در اين مقاله با بهره گرفتن از منابع و ماخذ قديم و نوين، به تعريف و توضيحاشتقاق و واژه سازي، انواع اشتقاق و قواعد و قوانين حاکم بر آن پرداخته شده است.
مرتضي قائمي؛ مجيد صمدي
المجلد 7، العدد 18 ، إبريل 1432
المستخلص
إن الصورَ الفنيةَ وکيفيتها في أيّ عمل أدبي مِن أهم أرکانها الجمالية في مقام النقد والتحکيم. کلّما کانت هذه الصور أکثر حرکة وحياة إزداد جمالاً وتأثيراً. فتصير المفاهيم الذهنية في متناول الحسّ. کانت خطب الإمام علي (عليه السلام) خطوة کبيرة في مسير هداية الناس وإرشادهم الفکري والوجدانيّ کما أن لها منزلة عالية من حيث الأدب والفن. هذه الخطب ...
أكثر
إن الصورَ الفنيةَ وکيفيتها في أيّ عمل أدبي مِن أهم أرکانها الجمالية في مقام النقد والتحکيم. کلّما کانت هذه الصور أکثر حرکة وحياة إزداد جمالاً وتأثيراً. فتصير المفاهيم الذهنية في متناول الحسّ. کانت خطب الإمام علي (عليه السلام) خطوة کبيرة في مسير هداية الناس وإرشادهم الفکري والوجدانيّ کما أن لها منزلة عالية من حيث الأدب والفن. هذه الخطب مملوءة بالصور الفنية المتحرکة التي قد خَلَقَت جواً ملموساً ومحسوساً للمخاطبينَ. الإمام (عليه السلام) قد جعل خطبَه أکثر تحرکاً وفهماً بالاستخدام الدقيق للتشبيهات الحسية والاستعارات القوية والألون المتنوعة والأصوات الدالة علي المعني والتناقض والصور الفنية الدقيقة. هو يجعل موضوعات الديانة والعدالة والجهاد في سبيل الحقِّ و... في أذهان المخاطبين بواسطة الاستعارات والتشبيهات. وقد نري لبعض الألوان کالأخضر والأصفر والأحمر والأسود والأبيض دلالات رمزية وکنايية في الخطب. فهذه الدلالات تُستخدَم من أجل إيجاد الحياة والحرکة في الصور الأدبية. إن الأصوات والإيقاعات المنتزعة من الألفاظ متلائمة ومتناغمة مع المعني والتناقضات والدقائق الموجودة في الصور وهبت مقدرة وتشخصاً بالغاً لکلام الإمام عليٍّ (عليه السلام).
محمد خاقاني اصفهاني؛ مريم اکبري موسي آبادي
المجلد 6، العدد 17 ، يناير 1432
المستخلص
أنشد محمود درويش، شاعر المقاومة الفلسطينية، قصيدة لاعب النرد في أيامه الأخيرة التي انتشرت في ديوانه الأخير المسمّي بـ «لاأريد لهذه القصيدة أن تنتهي». نتمکّن بالدراسة الأسلوبية لهذه القصيدة في المستويات الثلاثة، اللغوية والأدبية والفکرية، من العثورعلي بنية النص. کانت أشعار درويش في الستينيات تتحلي بأسلوب سهل القراءة، أما ...
أكثر
أنشد محمود درويش، شاعر المقاومة الفلسطينية، قصيدة لاعب النرد في أيامه الأخيرة التي انتشرت في ديوانه الأخير المسمّي بـ «لاأريد لهذه القصيدة أن تنتهي». نتمکّن بالدراسة الأسلوبية لهذه القصيدة في المستويات الثلاثة، اللغوية والأدبية والفکرية، من العثورعلي بنية النص. کانت أشعار درويش في الستينيات تتحلي بأسلوب سهل القراءة، أما في الثمانينيات والتسعينيات فاتسمت بأسلوب معقد مليء بالأساطير والرموز اللغوية، والقصيدة الطويلة، لاعب النرد، تجمع أفضل ما في المرحلتين.
في بداية الدراسة نتعرّف علي الأسلوب والأسلوبية إلي حد ما، ثم ندرس الشعر أسلوبيّاً وهو مع بساطته قد خاض في شيء من العمق والإبهام لاسيما في المستوي الفکري. من أهم السمات الأسلوبية في النص توظيف الشاعر للرموز والتناص الديني والأسطوري وهذه من السمات الأسلوبية التي عُرف درويش بها.
مرضيه آباد
المجلد 7، العدد 19 ، أغسطس 1432
المستخلص
محمود بن عمر المشهور بالزمخشري من أکابر علماء العربية في العالم الاسلامي عامة و ايران خاصة في القرن السادس للهجرة،کان متضلّعا في کثير من العلوم و الفنون من أهمها البلاغة، ينحو نحو عبدالقاهر الجرجاني في مباني هذا العلم أي في علم المعاني و البيان و البديع حيث طبّق آراء عبدالقاهر في تفسير القرآن الکريم و بيان إعجاز کلام الله تعالي؛فحرّر ...
أكثر
محمود بن عمر المشهور بالزمخشري من أکابر علماء العربية في العالم الاسلامي عامة و ايران خاصة في القرن السادس للهجرة،کان متضلّعا في کثير من العلوم و الفنون من أهمها البلاغة، ينحو نحو عبدالقاهر الجرجاني في مباني هذا العلم أي في علم المعاني و البيان و البديع حيث طبّق آراء عبدالقاهر في تفسير القرآن الکريم و بيان إعجاز کلام الله تعالي؛فحرّر تلک الآراء و وضّحها کما استدرکها و أضاف إليها مباحث قيّمة لم يتناولها عبدُالقاهر الجرجاني فأفاد المتأخرّون من علماء البلاغة کثيراً من امثال السکاکي التفتازاني.
محمد مهدي سمتي؛ نرجس طهماسبي نگهداري
المجلد 7، العدد 20 ، نوفمبر 1432
المستخلص
إنّ تنوع الالوان في العصرالحديث و وعي الشعراء المعاصرين بهذاالتنوع ينشأ عن و بصيرتهم العميقه إزاء عناصر الوجود.
و في الادب العربي القديم کانت الاُلوان تستخدم کما هي في الحياة الواقعية. أمّا في الادب العربي المعاصر لاتُستخدم الألوان لتمنح الشعر أو النثر صورة جمالية فحسب، بل تستخدم کأداة رمزية.
إنّ هناک أسباباً رئيسية تؤدّي الي ...
أكثر
إنّ تنوع الالوان في العصرالحديث و وعي الشعراء المعاصرين بهذاالتنوع ينشأ عن و بصيرتهم العميقه إزاء عناصر الوجود.
و في الادب العربي القديم کانت الاُلوان تستخدم کما هي في الحياة الواقعية. أمّا في الادب العربي المعاصر لاتُستخدم الألوان لتمنح الشعر أو النثر صورة جمالية فحسب، بل تستخدم کأداة رمزية.
إنّ هناک أسباباً رئيسية تؤدّي الي استخدام الألوان الرمزية عند الشعراء المعاصرين، منها: هيمنة السياسة و المدينّة. کما أنّ أفکار الشعراء و عقائدهم و ظروفَهم المشؤومة تسبّب توظيف رموز خاصّة. صلاح عبدالصبور هو من الشعراء المعاصرين الذين قاموا بتوظيف الألوان الرمزية علي مستوي وسيع. هذه المقالة تحاول أن تقوم بدراسة الألوان و دلالاتها الرمزية في ديوان صلاح عبدالصبور بمهنج وصيفي تحليلي. تشير نتائج هذا البحث الي أنّ الشاعر استخدم اللون الاسود و الأحمر و الاخضر و الفيروزجي و الابيض و الاسمر، و الرمادي، إلاّ أنّ اللون الأسود هو اللون السائد علي سائر الألوان الرمزية لدي الشاعر و هو يدلٌ علي عدم بساطة أهل المدينة و عدم صفاء هم، کما يشير الي وجود الأعداء داخل و خارج البلد، و ايضاً الي هحوم الکيان الصهيوني.