فرشته افضلی؛ Alireza Arab Ameri
المستخلص
پیتر نیومارك، مؤلفههای فرهنگی را در پنج گروه تقسیمبندی نموده است: بومشناسی؛ فرهنگ مادی؛ فرهنگ اجتماعی؛ نهادها و آداب و رسوم؛ ژستها و عادتها هنگام سخنگفتن. هاشمی و غضنفریمقدم در مقالة «بومیسازی مدل پنجگانۀ عناصر فرهنگی نیومارك» اشاره كردهاند كه در تحلیل برخی دادهها، مواردی وجود دارد كه بسبب تفاوت ...
أكثر
پیتر نیومارك، مؤلفههای فرهنگی را در پنج گروه تقسیمبندی نموده است: بومشناسی؛ فرهنگ مادی؛ فرهنگ اجتماعی؛ نهادها و آداب و رسوم؛ ژستها و عادتها هنگام سخنگفتن. هاشمی و غضنفریمقدم در مقالة «بومیسازی مدل پنجگانۀ عناصر فرهنگی نیومارك» اشاره كردهاند كه در تحلیل برخی دادهها، مواردی وجود دارد كه بسبب تفاوت فرهنگی میان زبانهای گوناگون در هیچ یك از شاخههای طبقهبندی نیومارك جای نمیگیرد، به همین روی برای جبران آن، چهار طبقة دیگر به این طبقهبندی افزودهاند: عبارتها و اصطلاحهای محاورهای؛ واحدها و ارقام؛ عناوین و اقلام خطاب؛ اقلام دیداری- شنیداری، لمسی و عطرها. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مقولههای فرهنگ- وابسته و نیز واكاوی معانی گوناگونی است كه به سبب تفاوتهای فرهنگی و بومشناختی در آثار روایی تحتالشعاع قرار میگیرد. این پژوهش به شیوة توصیفی-تحلیلی به بررسی عناصر فرهنگی رمان «الأمیر احتجاب» ترجمه عربی سلیم عبدالأمیر حمدان از رمان «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری میپردازد تا نشان دهد نحوۀ كاربرد صافی فرهنگی به چه میزان با ویژگیهای بافتی در نظام مقصد تناسب دارد و مترجم در ترجمه كدام یک از این مؤلفهها موفقتر عمل كرده است. ما از این تقسیمبندی نُهگانه در بررسی رمان بهره بردیم. نتایج حاكی از آن است كه مؤلفة اصطلاحات با 81 مورد بیشترین بسامد و مؤلفة ترانهها و نواها با هیچ مورد كمترین بسامد را دارد. انتقال (ترجمه لفظگرا) با 41% و معادلیابی با 34% بیشترین راهكار به كاررفته مترجم است و میتوان گفت موفقیت حمدان در ترجمة مؤلفة جانوران، خطابها و سوگند نسبت به دیگر مؤلفهها بسبب بهرهگیری از راهكار معادلیابی واژهنامهای بیشتر است.