حسین کیانی؛ فاطمه علی نژاد چمازکتی
دوره 8، شماره 21 ، بهمن 1390، ، صفحه 103-138
چکیده
بینامتنی شیوهای از نقد متون است که ارتباط میان آثار ادبی را روشن میسازد، بر اساس این نظریه، متن، نظامی بسته و مستقل نیست و هر متنی خواسته یا ناخواسته با متون دیگر، نوشته و خوانده میشود؛ بنابراین متنهای ادبی بسته به خلاقیت ذهن نویسنده در عین تأثیرپذیری از متون پیشین با دگرگونی در آنها و هنجارشکنی و رویکردهای هنری تازه، ...
بیشتر
بینامتنی شیوهای از نقد متون است که ارتباط میان آثار ادبی را روشن میسازد، بر اساس این نظریه، متن، نظامی بسته و مستقل نیست و هر متنی خواسته یا ناخواسته با متون دیگر، نوشته و خوانده میشود؛ بنابراین متنهای ادبی بسته به خلاقیت ذهن نویسنده در عین تأثیرپذیری از متون پیشین با دگرگونی در آنها و هنجارشکنی و رویکردهای هنری تازه، آفریده میشوند.
این پژوهش در پی آن است تا براساس نظریه ی بینامتنی، خوانش جدیدی را از قصیدهی «ثورة فی الجحیم» جمیل صدقی زهاوی، شاعر معاصر عراقی، مطرح کند؛ بنابراین پس از تبیین بینامتنی و اهمیت آن در نقد ادبی و فهم متون، براساس شیوهی تحلیل محتوا به بررسی روابط بینامتنی قصیده میپردازد.
بررسیهای صورت گرفته در این پژوهش، نشان میدهد که واژگان و مضامین دینی و قرآنی، اولین بنای ساختار فکری زهاوی در سرودن این قصیده بوده است و شاعر با استفادهی آگاهانه از این واژگان و مضامین و درهم تنیدگی ماهرانهی متن غایب و حاضر تأثیر فراوانی بر مخاطب داشته است. زهاوی در این قصیده با برقراری تعامل و تفاعل بین واژگان دینی و قرآنی و یاری گرفتن از نفی کلی یا حوار، معنای متن غایب را در قصیده ی خود میآورد.
سید فضل الله میرقادری؛ حسین کیانی
دوره 7، شماره 18 ، اردیبهشت 1390
چکیده
نودگرگونیهای نیمة دوم قرن بیستم در آلمان، در عرصهی ادبیاتتطبیقی، آن را از پرداختن کامل به رابطة متن و مؤلف، بازداشت و به آن، رویکردی «خوانندهمحور» داد. پیروان این نظریه، خواهان مشارکت فعّال بین متنی که آفرینندهمتن، پدید آورده و برداشت خواننده، به عنوان پذیرنده و مصرف کنند شدند، زیرا برداشت خواننده، به آن اعتبار ...
بیشتر
نودگرگونیهای نیمة دوم قرن بیستم در آلمان، در عرصهی ادبیاتتطبیقی، آن را از پرداختن کامل به رابطة متن و مؤلف، بازداشت و به آن، رویکردی «خوانندهمحور» داد. پیروان این نظریه، خواهان مشارکت فعّال بین متنی که آفرینندهمتن، پدید آورده و برداشت خواننده، به عنوان پذیرنده و مصرف کنند شدند، زیرا برداشت خواننده، به آن اعتبار تازهای بخشیدهاست. این برداشت را «دریافت» نام نهادهاند.
نظریهی «دریافت» که پژواکی از دگرگونیهای اجتماعی و اندیشگانی و ادبی در آلمان غربی خلال دهة شصت قرن بیستم بود، به دریافت خواننده از متن اهمیت می دهد صاحبان این نظریه مفاهیمی را مطرح کردند که ویژه آنان بودمانند: افق انتظار، نومیدی افق، تغییر افق، مسافت جمالی، تعامل بین متن و خواننده و خواننده ضمنی. این گفتار سپس ضمن بررسی رابطه بین نظریهی دریافت و ادبیات تطبیقی، نمونههایی را به عنوان زمینههای پژوهش براساس آن، ارائه دادهاست.