علی باقر طاهری نیا؛ مریم بخشی؛ روح الله مهدیان طرقبه
دوره 8، شماره 22 ، خرداد 1391، ، صفحه 75-98
چکیده
صحنهی داستان، بیانگر زمان، مکان و محیطی است که عمل داستانی در آن به وقوع میپیوندد. صحنه در داستان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا داستان حتماً باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. داستان حضرت سلیمان(ع) نیز نه تنها جزء داستانهایی است که در آن صحنه و صحنهپردازی اهمیت بسیاری دارد، بلکه از این منظر، هنریتر ...
بیشتر
صحنهی داستان، بیانگر زمان، مکان و محیطی است که عمل داستانی در آن به وقوع میپیوندد. صحنه در داستان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا داستان حتماً باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. داستان حضرت سلیمان(ع) نیز نه تنها جزء داستانهایی است که در آن صحنه و صحنهپردازی اهمیت بسیاری دارد، بلکه از این منظر، هنریتر از داستانهای بشری، ایفای نفش کرده است؛ به طوریکه هم بر رفتار شخصیتهای داستان، تأثیر گذاشته و از آنان تأثیر پذیرفته و اعمال آنان را توجیه و باعث تعامل شخصیتی میان شخصیتهای داستان، با صحنهها شده است. اختلاط زمان و مکان و بلافصل بودن آن دو، در این داستان، نمود پیدا کرده و در پردهی نهم و دهم، صحنه معادل داستان قرار گرفته است و نه تنها در لایه بیرونی خود، تمام ویژگیهای صحنهپردازی هنری و ادبی را دارد، بلکه در لایهی درونی خود به عنوان صحنهی خارقالعاده عمل کرده است.
علی باقر طاهری نیا؛ مریم بخشی
دوره 5، شماره 13 ، بهمن 1388، ، صفحه 102-124
چکیده
ارزیابی کمی و کیفی مقالات علمی-پژوهشی یک حوزه علمی، جایگاه آن را در تولید علم کشور روشن میکند و برنامهریزی و سیاستگذاری را در این زمینه بهینه مینماید. بررسی مقالاتِ حوزه زبان و ادبیات عربی در10 مجله علمی-پژوهشی علوم انسانی از 1382 تا 1386، بیانگر رشد ناموزون سالیانه مقالات عربی و چاپ بیشترین تعداد مقاله، در سال 1384است. سرانه هر ...
بیشتر
ارزیابی کمی و کیفی مقالات علمی-پژوهشی یک حوزه علمی، جایگاه آن را در تولید علم کشور روشن میکند و برنامهریزی و سیاستگذاری را در این زمینه بهینه مینماید. بررسی مقالاتِ حوزه زبان و ادبیات عربی در10 مجله علمی-پژوهشی علوم انسانی از 1382 تا 1386، بیانگر رشد ناموزون سالیانه مقالات عربی و چاپ بیشترین تعداد مقاله، در سال 1384است. سرانه هر عضو هیئت علمی، فقط 46/1 مقاله میباشد. هرچند همکاری گروهی در چاپ مقالات، رشد صعودی داشته، اما نویسندگان تمایل به کارهای انفرادی و حداکثر دو نفره دارند. بررسی دو عنصر کیفی مقالات یعنی: منابع واستنادات، نشان داد که میانگین تعداد منابع مقالات، 25 عدد است که به منابع قدیمی بیش از اندازه، و به منابع نو و مقالات علمی روز به ندرت استناد شده است. پایینترین و بالاترین میزان استناداتِ مقالات این حوزه، صفر و1 است. نبود مجلات تخصصی زبان و ادبیات عربی، حضور دائم برخی نویسندگان مشهوردر این مجلات، قطبی شدن و ظرفیت بسیار محدود چاپ مقاله، شمارگان اندک سالیانه، بیتوجهی به موضوع مهم استناد به مقاله، عدم توازن و تعادل موضوعی، عدم تخصصی نگاری، و عدم وجود سامانه نظارت و ارزیابی مقالات و مجلات، جزء موانع رشد مقالات علمی این حوزه میباشد.
مرتضی قائمی؛ علی باقر طاهری نیا؛ مجید صمدی
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، ، صفحه 107-134
چکیده
یکی از عناصر مؤثر در زیبایی معلقة امرؤالقیس، موسیقی روان و دلپذیر آن است. این شاعر بزرگ، با انتخاب بحـر طویل، حرف روی لام مکسور که دارای کشش صوتی فراوانی است،، حروف، الفاظ و هجاهای آهنگین و مناسب با مقتضای حال و نیز صنایع لفظی و معنویای چون جناس و مراعات نظیر،- که به تکرار و وحدت موسیقی شعر کمک میکنند،- قصیدة خود را بسیار آهنگین ...
بیشتر
یکی از عناصر مؤثر در زیبایی معلقة امرؤالقیس، موسیقی روان و دلپذیر آن است. این شاعر بزرگ، با انتخاب بحـر طویل، حرف روی لام مکسور که دارای کشش صوتی فراوانی است،، حروف، الفاظ و هجاهای آهنگین و مناسب با مقتضای حال و نیز صنایع لفظی و معنویای چون جناس و مراعات نظیر،- که به تکرار و وحدت موسیقی شعر کمک میکنند،- قصیدة خود را بسیار آهنگین و ممتاز کرده است؛ به طوری که موسیقی داخلی آن، سبب میشود که خواننده خود را درون فضای موسیقایی شعر بیابد، یعنی از عشوة محبـوب شاعر، فاطمه، ملول گردد، خود را در طبیعت و زندگی بیابانی عصر جاهلی ببیند و در بیابان، صدای پاهای اسب و گاوهای وحشی و زوزة گرگ و چرخ نخریسی را بشنود و لذت ببرد.
علی باقر طاهری نیا
دوره 1، شماره 2 ، مرداد 1384، ، صفحه 143-157
چکیده
فن وصف یکی از مهم ترین اغراض شعری است که بسیار به عنصر خیال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبیعت باشد ترسیم تابلوی زیبایی هاست و زیبا دوست و زیباطلبی از ذات زیبا ساخته است بر می خیزد. مقاله «بررسی تصویر طبیعت در شعر منوچهری دامغانی و ابن خفاجه اندلسی» درصدد بررسی مقایسه ای و تحلیل و مقارنه توصیف هایی است که این دو شاعر، از جلوه ...
بیشتر
فن وصف یکی از مهم ترین اغراض شعری است که بسیار به عنصر خیال وابسته است. موضوع وصف آنگاه که وصف طبیعت باشد ترسیم تابلوی زیبایی هاست و زیبا دوست و زیباطلبی از ذات زیبا ساخته است بر می خیزد. مقاله «بررسی تصویر طبیعت در شعر منوچهری دامغانی و ابن خفاجه اندلسی» درصدد بررسی مقایسه ای و تحلیل و مقارنه توصیف هایی است که این دو شاعر، از جلوه های مختلف طبیعت در دیوان اشعار خود، به نمایش گذاشته اند. از این رهگذر وجود پدیده ای ادبی آن هم در شعر هر دو شاعر شرق و غرب قابل تامل است. ترکیب دو موضوع شعری وصف و مدح در سروده های آن دو حاکی از تناسب آن دو موضوع از یک سو و نقش تصاویر توصیفی در ترسیم جلوه های زیبای وجود ممدوح از دیگر سو می باشد. این در حالیست که ابن خفاجه اندلسی غزل را نیز با شعر وصف در هم آمیخته میان توصیف طبیعت و تغزل پیوند برقرار کرده است. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی دو شاعر و بیان شیوه آن دو در تصویرسازی از مناظر طبیعت، با استخراج شواهدی از سروده های آن دو سعی شده است که امکان مقارنه و تطبیق نمونه های شعری فراهم آید. اگر چه آن دو از سرآمدان فن وصف در حوزه ادبیات ملی خود بودند ولی در این مقاله بیشتر بر وصف طبیعت و مظاهر آن تکیه شده است.