علي افضلي؛ اکرم مدني
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، ، الصفحة 207-226
المستخلص
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران ...
أكثر
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران قدیم و چه معاصر، به زبان عربی برگردان شدهاند. در این جستار بخشهایی از ترجمه اشعار سهراب سپهری در کتاب مختارات من الشعر الفارسی الحدیث از محمد نورالدین عبدالمنعم، با تکیه بر نظریه هنجارهای گیدئون توری بررسی و از منظر مطالعات توصیفی فرایند- مدار ترجمه واکاوی میشود. این شیوه به فرایند ترجمه یا خود عمل ترجمه میپردازد. نظریة توری به قالبهای ادبیای که در هر فرهنگ خاصی وجود دارند، اشاره میکند. توری طیفی برای ترجمه در نظر میگیرد که در یک سوی آن پذیرش کامل در فرهنگ مقصد و در سوی دیگرش کفایت کامل برای برابری با متن مبدأ قرار دارد و معتقد است ترجمه همواره بین این دو قطب جای میگیرد. نتیجة اصلی ارزیابی کیفی تعریب عبدالمنعم حاکی از آن است که اثر وی از پذیرش در فرهنگ مقصد برخوردار است اما تا حدودی از بسندگی و کفایت در مبدأ به دور است.
علي افضلي؛ باوه دين کريم مولود؛ صباح کريم مولود
المجلد 16، العدد 55 ، سبتمبر 2020، ، الصفحة 33-52
المستخلص
لقد کان الشيخ محمد عبده من أبرز دعاة التجديد الفکري والديني في عصره ولعب دوراً هامّاً في إيقاظ وعي الأمة نحو التحرر والدعوة إلي طريق بعيد عن التقليد والانقياد. نظراً للحاجة الملحة في يومنا هذا للتأمل من جديد في آراء روّاد الفکر الإسلامي، يستخدم هذا البحث المنهج الوصفيّ - التحليلي في دراسة مقالات الإمام محمد عبده، بغية تسليط الضوء ...
أكثر
لقد کان الشيخ محمد عبده من أبرز دعاة التجديد الفکري والديني في عصره ولعب دوراً هامّاً في إيقاظ وعي الأمة نحو التحرر والدعوة إلي طريق بعيد عن التقليد والانقياد. نظراً للحاجة الملحة في يومنا هذا للتأمل من جديد في آراء روّاد الفکر الإسلامي، يستخدم هذا البحث المنهج الوصفيّ - التحليلي في دراسة مقالات الإمام محمد عبده، بغية تسليط الضوء علي الأساليب والطرق التي انتهجها لتجسيد جهوده الإصلاحية في العالم الإسلامي ونهوضه بتعاليم الدين، وتبيين آراءه في الدين، والعقل، والتسامح والتقريب المذهبي، والتطرف والمغالاة، ومساهمته في إحياء المنهج الاجتهادي في سبيل مواکبة العصر. من أبرز النتائج التي وصل إليه البحث نشير إلي تقدير الإمام محمد عبده للعقل الإنساني ومکانته، وقدراته في البحث والنظر والوصول إلى حقائق الأشياء في هذا الکون وهذه الحياة، وقد حرص الإمام علي تطهير الدين من القراءات الجاهلة لنصوصه التي أفسدت روح الإسلام والحياة الاجتماعية، وتناوله فکرة التسامح في الإسلام من خلال البحث عن فکرة أعمق، أو عن أصل أکثر أصالة وهو حماية الدعوة لمنع الفتنة، وانتقاده اللاذع للتسليم بأقوال السّلف دون نقد واجتهاد، باعتبار رفض الإسلام للتقليد الأعمي.
ادبي
علي افضلي؛ نسترن گندمي؛ مهدخت نبوي
المجلد 14، العدد 47 ، سبتمبر 2018، ، الصفحة 97-116
المستخلص
هويت هر فرد مجموعه عناصري از شخصيت اوست که به او اين امکان را ميدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و ديگران مشخص کند. هويت، پديدهاي ساکن نيست، بلکه سيال و چندلايه است و همين سيال بودن است که درعينحال که سبب پويايي آن ميشود، آن را در معرض خطر نيز قرار ميدهد؛ خطري که ميتواند سبب بحران هويت شود. اين بحران با نوعي بيثباتي، گسيختگي ...
أكثر
هويت هر فرد مجموعه عناصري از شخصيت اوست که به او اين امکان را ميدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و ديگران مشخص کند. هويت، پديدهاي ساکن نيست، بلکه سيال و چندلايه است و همين سيال بودن است که درعينحال که سبب پويايي آن ميشود، آن را در معرض خطر نيز قرار ميدهد؛ خطري که ميتواند سبب بحران هويت شود. اين بحران با نوعي بيثباتي، گسيختگي ساختي و اختلال در کارکردها يا اجزاي موجود در نظام منِ فردي و اجتماعي شخص ديده ميشود. پژوهش حاضر با روش تحليلي ـ توصيفي و خوانش متنگراي رمان «ساقة بامبو» اثر «سعود سنعوسي»، ابتدا به بررسي تعريف بحران هويت فردي و اجتماعي و نشانههاي آن بر اساس نظرية «اريک اريکسون» ميپردازد. سپس با ذکر نمونههايي عيني، بحران هويت شخصيت اصلي رمان (خوزه = عيسي) در رويارويي با عوامل فراواقعي و نيز نقش بيگانگي و تنشهاي اجتماعي در دو جامعة «فيليپين» و «کويت» را بيان ميدارد. بنيان رمان بر اين حقيقت اساسي مبتني است که فرد بهناچار در کنترل و پيشبرد اختلالات شخصيتياي که در بهوجودآمدن آنها بههيچوجه سهيم نيست، تصميمگيرندة واحد است.