سيد رضا موسوي؛ عيسي متقي زاده؛ فرامرز ميرزائي؛ جواد حاتمی
المستخلص
گسترش روزافزن فضای مجازی و اینترنت، یادگیری الکترونیکی و مجازی را به عنوان جایگزینی مؤثر و مناسب برای یادگیری سنتی، مطرح کرده است؛ زیرا این نوع یادگیری، به آسانی و با هزینه کمتر در دسترس فراگیر قرار دارد، محدودیتهایی همچون فضای آموزشی را از بین میبرد و از طرفی، در مدیریت زمان یادگیری و اینکه فراگیر بتواند زمان بیشتر و مناسبتری ...
أكثر
گسترش روزافزن فضای مجازی و اینترنت، یادگیری الکترونیکی و مجازی را به عنوان جایگزینی مؤثر و مناسب برای یادگیری سنتی، مطرح کرده است؛ زیرا این نوع یادگیری، به آسانی و با هزینه کمتر در دسترس فراگیر قرار دارد، محدودیتهایی همچون فضای آموزشی را از بین میبرد و از طرفی، در مدیریت زمان یادگیری و اینکه فراگیر بتواند زمان بیشتر و مناسبتری را برای یادگیری انتخاب کند به او کمک شایانی مینماید. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی اثر بخشی محیط یادگیری الکترونیکی در یادگیری زبان عربي با هدف ویژه گردشگری سلامت است که به خاطر تعاملات روزافزون ایران با جهان عربی و توانایی پزشکی و هزینه کم آن در ایران اهمیت دوچندانی یافته است. باتوجه به اینکه بسیاری از متخصصان، استفاده از منابع اصیل و واقعی را در دورههای یادگیری زبان با اهداف ویژه، همچون هدف گردشگری سلامت، ضروری دانستهاند، به منظور دستیابی به هدف پژوهش، در محیط یادگیری الکترونیکی از منابع اصیل استفاده شد. روش تحقیق شبه آزمایشی با اجراي پیشآزمون و پسآزمون برای یک گروه بود. بدین منظور، محتوای الکترونیکی طراحی شده در یک سایت اینترنتی قرار داده شد، سپس به صورت شبه آزمایشی به مدت 3 ماه برای 45 نفر از زبانآموزانی که قبلاً زبان عربی با اهداف عمومی را گذرانده بودند اجرا شد تا اثر بخشی آن سنجیده شود. نتایج پژوهش نشان داد بین نمرات زبانآموزان در پیشآزمون و پسآزمون اختلاف معناداری وجود دارد که بیانگر تاثیر محیط یادگیری الکترونیکی طراحی شده با منابع اصیل در یادگیری زبان عربی با هدف گردشگری سلامت است.
رضا تواضعی؛ عبدالاحد غيبي؛ فرامرز ميرزائي؛ روح الله قربانی
المستخلص
رسالت بنیادی همة نظامهای آموزشی، آمادهسازی ذهن دانشآموز برای آینده در بستر فرهنگ میباشد. به همین دلیل، محققان و اندیشمندان به عرصة آموزش ورود کرده و سرمایهگذاری در اندیشة بشری برای عملیاتی کردن چشماندازهای آموزشی را جزو محوریترین فرایند به شمار میآوردند. اما تحقق این چشمانداز مستلزم شناخت رابطة آموزش با ...
أكثر
رسالت بنیادی همة نظامهای آموزشی، آمادهسازی ذهن دانشآموز برای آینده در بستر فرهنگ میباشد. به همین دلیل، محققان و اندیشمندان به عرصة آموزش ورود کرده و سرمایهگذاری در اندیشة بشری برای عملیاتی کردن چشماندازهای آموزشی را جزو محوریترین فرایند به شمار میآوردند. اما تحقق این چشمانداز مستلزم شناخت رابطة آموزش با فرهنگ، گنجاندن محتواي فرهنگي در برنامه درسی و مواد آموزشی و در نهایت کشف و برجستهسازی این مؤلفهها در فرایند آموزش به دانشآموزان است. هدف از این جستار، برجستهسازی مؤلفههای فرهنگی به عنوان محتوای پنهان درسی کتاب «عربی، زبان قرآن (۱)» پایة دهم رشتة علوم انسانی ایران است که با همتای خود، کتاب اللغة العربیة «هیّاً للإبداع» دهم متوسطة کشور مصر با سنجة کمیّت مورد ارزیابی قرار میگیرند تا میزان بازتاب این مؤلفهها در محتوای کتاب درسی داخلی احصاء، و نقاط قوت و ضعف آن در مقایسه با همتای مصری، مورد نقد و بررسی قرار گیرد. کل محتوای دو کتاب به عنوان جامعه آماری در این پژوهش است که در ابتدا، دادهها در قالب جدول و نمودار ارائه و در ادامه بصورت توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار میگیرند. نتایج نشان میدهد که، زمینههای اسلامی(45%)، اجتماعی(67%) و دینی (15%) در کتاب درسی مصر و زمینههای اسلامی (%54)، دینی(84%) و صنايع فرهنگی(70%) در کتاب درسی ایران بیشترین فراوانی را داشته و این جنبههای اسلامی و دینی است که علیرغم تفاوت در دفعات کاربرد، بصورت مشترک در صدر محتوای فرهنگی به کار رفته در کتابهای درسی فوق میباشد.
محمد کلاشي؛ فرامرز ميرزائي؛ عيسي متقي زاده؛ غلامرضا کیاني
المستخلص
زبان داستان، از جمله داستان کودک، جذابيت هنري دارد واز ديگر انواع ادبي به زبان معيار نزديکتر است، از اينرو منبع مناسبي براي تدوين مواد آموزشی زبان عربی به کودکان و نوجوانان بهشمار ميرود. با اين وجود، در متون آموزشي آموزش زبان عربی به کودکان و نوجوانان فارسی زبان، از داستان عربی کودک کمتر استفاده شده است. این نوشتار ميکوشد ...
أكثر
زبان داستان، از جمله داستان کودک، جذابيت هنري دارد واز ديگر انواع ادبي به زبان معيار نزديکتر است، از اينرو منبع مناسبي براي تدوين مواد آموزشی زبان عربی به کودکان و نوجوانان بهشمار ميرود. با اين وجود، در متون آموزشي آموزش زبان عربی به کودکان و نوجوانان فارسی زبان، از داستان عربی کودک کمتر استفاده شده است. این نوشتار ميکوشد با کاربست داستان عربي کودک در آموزش زبان عربي به کودکان ونوجوانان فارسي زبان، بر اساس روش شبه تجربي و ابزارهاي علمي لازمه اين روش، ميزان تأثير اين متون را در يادگيري مهارت خوانداری زبان عربی به آنان روشن سازد. در اين پژوهش ابتدا مواد آموزشی لازم براساس معيارهاي علمي و مباني نظري آن، طراحی و تدوين شد. سپس در دو گروه (کنترل و آزمودنی) از دانش آموزان مدارس متوسطه اول از مدارس شهرستان نور استان مازندران، اجرا گرديد. ابتدا پیش آزمون و پس از تدریس متون داستاني برگزيده، پس آزمون از اين دوگروه گرفته و در هنگام تدریس نیز از روش مشاهده استفاده شد. در نتيجه، با مقایسه پیش آزمون وپس آزمون اين دو گروه و تحلیل دادههای مشاهده گروه آزمودنی روشن شد که کاربست داستان کودک در یادگیری زبان آموزان کودک ونوجوان فارسي زبان تاثیر معناداری دارد و در تقویت مهارت خواندن و درک متن آنان بسیار مؤثر بوده است.
زهرا صادقي؛ کبري روشنفکر؛ فرامرز ميرزائي؛ خليل پرويني
المستخلص
إنّ العولمة الثقافية من أهمّ الظواهر والتغّيرات المعاصرة الّتي أثرت علی الإبداع الروائي الجزائري منذ السبعينيات ممّا دفعت الكتاب الجزائريين إلى التمسّك بالخصوصیّة الثقافيّة في إنتاجاتهم السردية لمجابهة العولمة وغزوها الثقافي. لكنّ اللافت للنظر في الروايات السبعينيّة هو أنّ الكتاب الجزائريين رغم تركيزهم على الخصوصيّة الثقافيّة ...
أكثر
إنّ العولمة الثقافية من أهمّ الظواهر والتغّيرات المعاصرة الّتي أثرت علی الإبداع الروائي الجزائري منذ السبعينيات ممّا دفعت الكتاب الجزائريين إلى التمسّك بالخصوصیّة الثقافيّة في إنتاجاتهم السردية لمجابهة العولمة وغزوها الثقافي. لكنّ اللافت للنظر في الروايات السبعينيّة هو أنّ الكتاب الجزائريين رغم تركيزهم على الخصوصيّة الثقافيّة الجزائرية، حاولوا المسايرة مع مُتَطلِبات العصر وتغيّرات الواقع، الأمر الّذي أدّى إلى ظهور نوع من الثنائيّة والازدواجيّة في عدد من هذه الأعمال السرديّة والّتي تُعدّ رواية "ريح الجنوب" لعبد الحميد بن هدوقة نموذجاً صادقاً في هذا الصدد. نتطرّق في هذا المقال إلى ثنائيّة الخصوصيّة الثقافيّة والعولمة في رواية "ريح الجنوب" وذلك في ضوء نظريّة "الأنساق الثقافيّة المضمرة" لـعبد الله الغذامي وبناءً على المنهج الوصفي ــ التحليلي. تَدُلّ النتائج على أنّ الاتّجاه الثنائي من قبل الكاتب إلى التمسّك بالخصوصيّة الثقافيّة والانفتاح الثقافي على العولمة أدّى إلى صراع الأنساق الثقافيّة، أو نسقيّة المعارضة في رواية ريح الجنوب والّذي تجلّى بشكل كبير في موضوعات الدين والمكان ونمط الحياة والعادات والتقاليد الاجتماعيّة والّتي أسفرت عن آثار ونتائج سلبيّة تمثّلت بشكل كبير في مظاهر الانعزال والتوحّد والاغتراب الثقافي وتشظّي الذات وأزمة الهويّة لدى شخوص الرواية. كما أظهر البحث أنّ الصراع النسقي بين الخصوصيّة الثقافيّة والعولمة في "ريح الجنوب" كان حادّاً بالنسبة لقضيّة المرأة وذلك بسبب مفاهيم وقيم جديدة تدعو إليها العولمة الثقافيّة بشأن حقوق المرأة وناضلت من أجلها الأنثى المهمشة في مقابل مفاهيم الخصوصيّة الثقافيّة السالبة المتمثّلة في السلطة والتعصب والعرض والشرف والعار والّتي دافعت عنها السلطة الذكوريّة بقوّة.