حمیدرضا مشایخی؛ سیده هانیه میرسیدی
دوره 8، شماره 24 ، آبان 1391، ، صفحه 141-164
چکیده
چکیده
تلاش روایتشناسان برای رسیدن به الگویی ثابت بهمنظور بررسی داستانها و روایتها در آغاز قرن بیستم با ظهور فرمالیستها شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ، مردمشناس صورتگرای روسی با الگو گرفتن از همین روایتشناسان روشی برای بررسی داستان طرح کرد. پراپ دریافت که قصههای پریان بهرغم تکثر و تنوع ظاهری، از نظر ...
بیشتر
چکیده
تلاش روایتشناسان برای رسیدن به الگویی ثابت بهمنظور بررسی داستانها و روایتها در آغاز قرن بیستم با ظهور فرمالیستها شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ، مردمشناس صورتگرای روسی با الگو گرفتن از همین روایتشناسان روشی برای بررسی داستان طرح کرد. پراپ دریافت که قصههای پریان بهرغم تکثر و تنوع ظاهری، از نظر قهرمانان و عملکردهای آنها نوعی وحدت و همانندی دارد و تمامی کارکردهای موجود در قصه به سی و یک عملکرد محدود میشود و این دستاورد، آغاز علم روایتشناسی نوین بهشمار میآید.
نجیب محفوظ، معروفترین رماننویس معاصر عرب، ازجمله نویسندگانی است که روایتها و داستانهای او سرشار از عناصر نمادین شرقی و قالبهای ساختاری نوین غربی است؛ از این روی، قابلیت بررسی روایی و ریختشناسی را دارد. این جستار بر آن است تا روایت السُّمان و الخَریف نجیب محفوظ را براساس نظریهی پراپ، تحلیل و بررسی کرده و نشان دهد توالی این کارکردها تا چه اندازه میتواند در داستان محفوظ قابل انطباق باشد. دستاورد پژوهش، نشاندهندهی این است که هرچند تعدادی از کارکردهای سی و یک گانه در داستان نجیب محفوظ یافتنی است، پایان قصه، با نوع پایان یافتن قصههای پریان مغایرت دارد؛ در پایان، قهرمان داستان به ظاهر از صحنهی مبارزه بیرون میرود؛ ولی در مبارزهای درونی، جدال قهرمان با شرور ادامه مییابد.