رقيه رستم پور؛ زینب ناظمیان
دوره 18، شماره 63 ، شهریور 1401، ، صفحه 227-247
چکیده
السيميائية من الأساليب الجديدة في النقد الأدبي، وهي من الأدوات المهمة لتحليل النصوص الأدبية. في هذا الصدد، يمكن اعتبار نظرية رولان بارت (الشفرات الخمس) من آلیات السيميائية التي تعد أداة جيدة لحل التعقيدات الأدبية للنصوص الروائية وفك رموز المعاني المکنونة فيها. على الرغم من أسلوبه المعاصر وبنيته المتعددة الطبقات، يمكن أن تكون ...
بیشتر
السيميائية من الأساليب الجديدة في النقد الأدبي، وهي من الأدوات المهمة لتحليل النصوص الأدبية. في هذا الصدد، يمكن اعتبار نظرية رولان بارت (الشفرات الخمس) من آلیات السيميائية التي تعد أداة جيدة لحل التعقيدات الأدبية للنصوص الروائية وفك رموز المعاني المکنونة فيها. على الرغم من أسلوبه المعاصر وبنيته المتعددة الطبقات، يمكن أن تكون رواية الکاتبة اللبنانية المعاصرة فاتن المرّ "مفتاح لنجوی" مثالاً جيداً على تطبيق هذه النظرية. یعتمد هذا البحث علی المنهج الوصفي- التحلیلي، فیقوم بتطبیق البنیة السیمیائیة علی بعض النماذج من هذه الروایة ویدرسها علی أساس نظریة رولان بارت (الشفرات الخمس). ترجع أهمية البحث إلى حقيقة أنّه يحلل قصة حديثة وأنثوية في أدبيات المقاومة العربية بناءً على تفسير مختلف مستويات وطبقات التشفير. لذلك فإن الغرض من هذه المقالة هو شرح المعاني المختلفة للإشارات وتحليل الرموز والحالات الذهنية لبعض الشخصيات في هذه الرواية. بعض النتائج التی توصل الیها البحث هی: إنّ جمیع الشفرات تتوافر في الروایة، التأویلیة، والثقافية، والرمزیة، والأحداث والسیمیة، وهي فعالة في تعزيز إنجازات السرد، ولكن يبدو أن الشفرة الثقافية أكثر بروزاً من الأنواع الأخرى ويرجع ذلك إلى قوة مفهوم المقاومة وأهمية الاهتمام بالمرأة في هذه الرواية. لیست في روایة مفتاح لنجوی وجهة نظر الراوي العلیم إذ أسست بنیتها عن طریق رسائل الکترونیة بین الشخصیات وفي فضاء افتراضي وتوفّر أسلوب الروایة هذه مجالاً للتأویلات المختلفة.
مسعود باوان پوري؛ عبدالاحد غيبي؛ خلیل پروینی؛ مهین حاجی زاده
دوره 17، شماره 59 ، شهریور 1400، ، صفحه 177-197
چکیده
لغة الجسد هي أحد المكونات المهمة لفروع مثل الفلسفة وعلم النفس التي وجدت طريقها إلى الأدب القصصي وحتى الشعر ولها وظائف دلالية وسيميائية تلعب دوراً مهماً في تشكيل وتعزيز العناصر القصصية. ربعي المدهون وهو كاتب فلسطينيالأصل الفائز بجائزة بوكر العربية عام 2016 م، في روايته، بالإضافة إلى استخدام المنطوق، استخدم أشكالًا مختلفة من لغة ...
بیشتر
لغة الجسد هي أحد المكونات المهمة لفروع مثل الفلسفة وعلم النفس التي وجدت طريقها إلى الأدب القصصي وحتى الشعر ولها وظائف دلالية وسيميائية تلعب دوراً مهماً في تشكيل وتعزيز العناصر القصصية. ربعي المدهون وهو كاتب فلسطينيالأصل الفائز بجائزة بوكر العربية عام 2016 م، في روايته، بالإضافة إلى استخدام المنطوق، استخدم أشكالًا مختلفة من لغة الجسد والعلامات غير اللفظية. حاولت هذه المقالة دراسة عناصر الاتصال غير اللفظي وشرح وظيفتها في فهم الكلمة والمساعدة في توصيف الشخصيات في هذه الرواية باستخدام المنهج السيميائي. أظهرت النتائج أن المدهون استخدم 145علامة غير اللفظية،130 منها لها وظيفة استبدالية، و14 منها لها وظيفة إكمالية و1 لها وظيفة تحكمية، وتم التعبير عنها في الغالب على شكل العلامات الصوتیة غير اللغویة. كما أنه يجمع بين مواضيع مثل الحزن والفرح والحب والفكر والمفاجأة في روايته القصيرة. على سبيل المثال حاول المدهون باستخدام العناصر غير اللفظية أن يصف الشخصيات؛ باستخدام هذه العناصر، يصف جولي بأنها شخصية طيبة وعاطفية لأمها، التي لديها اهتمام كبير بأرض عكا. ومحمود دهمان هو شخصية صامدة ومتشددة حارب ضد النظام المحتل.
رسول بلاوی؛ ناصر زارع؛ مینا غانمی اصل عربی
دوره 15، شماره 53 ، اسفند 1398، ، صفحه 63-80
چکیده
عنوان، به اعتبار سرآغاز هر متنی ازجمله شعر، آغازگاه تلاقی متن و خواننده است. اهمیت این آغازگاه بر ناقدان پوشیده نبوده و نیست. بر پایة اهمیتی اینچنین است که در سالهای نهچندان دور نشانهشناسی عنوان، توجّه ناقدان را سخت به خود معطوف کرد و از آن پس به مثابة رویکردی نوپدید پا به قلمرو نقد نهاد. این نوشتار با کاربستِ چنین رویکردی در ...
بیشتر
عنوان، به اعتبار سرآغاز هر متنی ازجمله شعر، آغازگاه تلاقی متن و خواننده است. اهمیت این آغازگاه بر ناقدان پوشیده نبوده و نیست. بر پایة اهمیتی اینچنین است که در سالهای نهچندان دور نشانهشناسی عنوان، توجّه ناقدان را سخت به خود معطوف کرد و از آن پس به مثابة رویکردی نوپدید پا به قلمرو نقد نهاد. این نوشتار با کاربستِ چنین رویکردی در شماری از عناوین برگزیده از دیوان «نوبات شعریه» صالح طائی، در پیِ بازنمودنِ دلالتهای پنهان آن عناوین است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایة رویکرد نشانهشناسی، میکوشد از یکسو میزان اثرپذیری خواننده را از عناوین اشعار بررسی کند و از دیگر سوی، قصد و غرض شاعر را از انتخاب عناوین بازنماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شمار درخورِ توجهی از عناوین، دارای درونمایههای سیاسی با وجه غالب مضامین میهنی هستند و این خود نشان از وطندوستی شاعر دارد. در میان عناوین برگزیده، جملههای اسمی فراوانی دیده میشود که بازتابندة حوادث میهن شاعر، عراق است و یکسر دلالت بر استمرار مبارزه برای میهن دارند. به گونهای که برخی سرودههایش را به وقایعی همچون «سبایکر» و «انتخابات» و دیگر موارد، نامگذاری کردهاست.
محمد جعفر اصغری؛ سمیرا حیدری راد؛ کمال دهقانی اشکذری
دوره 15، شماره 52 ، آذر 1398، ، صفحه 63-82
چکیده
این پژوهش دو قصیده «التینة الحمقاء» ابوماضی و«دو کاج» محمدجواد محبت را بررسی میکند تا ساختار معنایی مشترک بین آن دو قصیده را تبیین نماید. دلایل اصلی مقایسه میان دو قصیده عبارت از پیامی است که دو قصیده با توجه به مضامین و دلالتهایی معنایی مشابه در بر دارند و خوانندة موردی را بر آن میدارد تا از ارجاع اثر به جهان واقعی ...
بیشتر
این پژوهش دو قصیده «التینة الحمقاء» ابوماضی و«دو کاج» محمدجواد محبت را بررسی میکند تا ساختار معنایی مشترک بین آن دو قصیده را تبیین نماید. دلایل اصلی مقایسه میان دو قصیده عبارت از پیامی است که دو قصیده با توجه به مضامین و دلالتهایی معنایی مشابه در بر دارند و خوانندة موردی را بر آن میدارد تا از ارجاع اثر به جهان واقعی فراتر رود؛ زیرا دو قصیده آنچنان توصیفی ارائه میدهند که برگشت از تصویر واقع منجر به تحلیل نمادینی میشود که با خوانش ریفاتر ارتباط دارد این پژوهش با هدف تبیین دستور زایشی، کاربرد افعال و دیگر سازوکارهایی که فرایند ارتباط میان مؤلف و مخاطب را مجاز میشمارد، به شیوة توصیفی ـ تحلیلی تکیه میکند. نظریه نشانهشناسی ریفاتر نیز بر دو قصیده تطبیق داده میشود. نتایج نشان میدهد که تناقض میان سطح تقلیدی و دستورگریزیها در دو قصیده، خواننده را به کشف انباشتهای معنایی مشابه بین دو قصیده سوق میدهد. ازجمله: خودستایی، قساوت، هلاکت و شرایط سخت جامعه که مجال را جهت ساخت دوباره متن فراهم میکند. مخاطب در مقایسه میان ماتریس ساختاری دو قصیده رسالت متعهد به دوستی و بخشش را همچون رمزگان الهامبخش در ذهنش درک میکند و مشخص میکند که وحدت دو قصیده در هیپوگرام مشترک نهفته است و آن این است که «اساس زندگی دوستی و صداقت به دور از خودستایی است»؛ اما مهمترین مضامین ناهمسان به این نکته اشاره دارد که منظومههای توصیفی مربوط به «سیمهای ارتباط» و«زیبایی» بر طبق رمزگذاری «روابط انسانی» در قصیدة «دو کاج» و بخشش در قصیدة «التینة الحمقاء» صورت میگیرد.
ادبی
روح اله نصیری
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 21-38
چکیده
در رمان «عمالقة الشمال» رابطة تنشآلودی بین مردم مسلمان نیجریه (من) با بیگانگان (دیگری) وجود دارد. عنوان این رمان و اسم شخصیتهای آن با نشانههای رمزی و دلالتهای صوتی، معنایی و کارکردی خود بیانگر گرایش فکری نجیب الکیلانی هستند. در پژوهشهای نشانهشناختی، عنوان رمان و شخصیتها اهمیت ویژهای دارند؛ چرا که در فهم محتوای رمان ...
بیشتر
در رمان «عمالقة الشمال» رابطة تنشآلودی بین مردم مسلمان نیجریه (من) با بیگانگان (دیگری) وجود دارد. عنوان این رمان و اسم شخصیتهای آن با نشانههای رمزی و دلالتهای صوتی، معنایی و کارکردی خود بیانگر گرایش فکری نجیب الکیلانی هستند. در پژوهشهای نشانهشناختی، عنوان رمان و شخصیتها اهمیت ویژهای دارند؛ چرا که در فهم محتوای رمان و شناخت دلالتهای معنایی آن تأثیر میگذارند. ازاینرو در مقالة حاضر با استفاده از روشهای نشانهشناختی، اجتماعی و تطبیقی؛ ویژگیهای عنوان و شخصیتهای رمان «عمالقة الشمال» از لحاظ معنایی، صوتی و کارکردی مورد بررسی قرار گرفت تا دلالتهای نشانهای آنها مشخص شود. در نهایت مشخص شد عنوان رمان به صورت هدفمند انتخاب شدهاست و نشانههایی از محتوای رمان را با خود به همراه دارد. همچنین اسم شخصیتها با دلالتهای صوتی، تصویری و کارکردی القاکنندة طیفی از معانی و مدلولهای متفاوت ـ از معانی اسلامی تا نشانههای استعماری ـ است.
ادبی
فاطمه اکبری زاده
دوره 13، شماره 42 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 239-260
چکیده
إن السیمیائیة التی أنجزته حقول النقد والنظریة الأدبیة، تعتبر أسلوبا لمعرفة کیفیة تکوین المعنی فی النص. وعرّفتها دوسوسیر کعلم لأول مرّة، ثمّ أخذ الباحثون یدرسون هذه الأطروحة الغربیة، غیر أنهم لم یصلوا إلی النتائج العلمیة الجدیدة إلا فی إطار تبیین آفاقها النقدیة أو تداولها علی النصّ. فبما أنّ أغلبیة الکتب المدوّنة فی هذا الإطار ذات ...
بیشتر
إن السیمیائیة التی أنجزته حقول النقد والنظریة الأدبیة، تعتبر أسلوبا لمعرفة کیفیة تکوین المعنی فی النص. وعرّفتها دوسوسیر کعلم لأول مرّة، ثمّ أخذ الباحثون یدرسون هذه الأطروحة الغربیة، غیر أنهم لم یصلوا إلی النتائج العلمیة الجدیدة إلا فی إطار تبیین آفاقها النقدیة أو تداولها علی النصّ. فبما أنّ أغلبیة الکتب المدوّنة فی هذا الإطار ذات الأسلوب المقارن فلدراسة وتقییم هذه المنتوجات العلمیة لابد أن یلاحظ مدی نجاح العمل حسب وضوح ودقة البحث فی تطبیق الأطر والأسالیب والمناهج السیمیائیة المعنیة. فهذا المقال ینوی دراسة و نقد کتاب سیمیائیة النص السردی لعبدالهادی أحمد الفرطوسی کنموذج من التألیفات السیمیائیة لتبیین فاعلیة مثل هذه الدراسة المقارنة فی هذا الحقل إذا تستخدم ضمن الکتب التعلیمیة، فتُدرس الخصائص الشکلیة والمفهومیة لهذا الکتاب حسب أصول تألیف الکتب التعلیمیة وتقصی مواضع الضعف والقوة لمنهج المؤلف ویُبیّن أنّه قد ینجح فی قراءته السیمیائیة للروایة بعض النجاح لکن لایمکن أن نعتبره مصدرا شاملا ضمن قائمة المصادر الرئیسیة فی البرنامج التعلیمی لفرع اللغة العربیة وآدابها بسبب عدم وضوح المنهج والأسلوب فی البحث والنقد السیمیائی وضعف البناء الشکلی عبر الأخطاء الکتابیة وعدم الانسجام والترتیب المنطقی حین مناقشة المضامین والموضوعات.
ادبی
هاله بادینده؛ سوسن عباسیان؛ علی مهدی زیتون
دوره 12، شماره 40 ، آذر 1395، ، صفحه 39-58
چکیده
نشانهشناسی عملیاتی اجرایی در متن است که سعی دارد از نشانهها و علامتهای الفاظ پرده بردارد تا خواننده بتواند به معانی مجهول تعابیر ادبی و فنی دست یابد. رمان «ذاکرة الجسد» (خاطرات تن) نیز نوشتة یکی از زنان رماننویس مشهور الجزایری با نام احلام مستغانمی است که آثارش در میان خوانندگان برای خود جایگاه ویژهای پیدا کردهاست. ...
بیشتر
نشانهشناسی عملیاتی اجرایی در متن است که سعی دارد از نشانهها و علامتهای الفاظ پرده بردارد تا خواننده بتواند به معانی مجهول تعابیر ادبی و فنی دست یابد. رمان «ذاکرة الجسد» (خاطرات تن) نیز نوشتة یکی از زنان رماننویس مشهور الجزایری با نام احلام مستغانمی است که آثارش در میان خوانندگان برای خود جایگاه ویژهای پیدا کردهاست. وجه تمایز این رمان از رمانهای دیگر این است که سعی دارد سؤالهای بسیاری را در ذهن خواننده برانگیزد تا بدینوسیله ذهن وی را بیدار کند و او را مجبور سازد تا برای الفاظ، مفاهیم و معانی دیگری را در نظر گیرد؛ چنانکه در این رمان نیز اسمهای دو شخصیت اصلی معانی متعدد و بدیعی را برای خواننده تداعی میکند. هدف از این نوشتار بیان میزان ارتباط این دو شخصیت با اسمهایشان است و اینکه نویسنده چه مقدار توانسته در انتقال افکار خود به خواننده از طریق این اسمها موفق باشد. این مهم از طریق تحلیل نشانهشناسی انجام گرفتهاست. مهمترین نتایجی که این مقاله بدان دست یافته نشان میدهد اسم «خالد»، شخصیت محوری رمان، بر خلود و جاودانگی قهرمانان و مبارزان الجزایری دلالت دارد و رمزی است برای دعوت به ادامة راه و افکار آنان. نامهای شخصیت زن داستان نیز «حیاة» و «احلام» است که نام «حیاة» بر معانی وطن، مادر و عشق دلالت دارد که همگی این معانی بهنوعی با زندگیبخشی و حیات در ارتباطاند و «احلام» نیز بیانگر دو معنای متضاد خاطرات و رؤیاهای متحققشده یا آرزوها و رؤیاهای دستنیافتنی است.
ادبی
حسین عابدی؛ تورج زینی وند؛ علی سلیمی؛ فاطمه کلاهچیان
دوره 11، شماره 37 ، اسفند 1394، ، صفحه 89-113
چکیده
أصبح طفل الحرب و الإجراءات و الأنماط المختلفة لهذه الظاهرة عند شعراء المقاومة کسِمات و موادّ ذات معنی تجعل معرفة جزءٍ من قضیّة المقاومة و البناءات و علاقاتها الدّاخلیة و الخارجیّة. بعض الأدوار و المؤشّرات الّتی تصوّر العلاقة الوثیقة بین براءة الطّفولة و عالم کامل من العنف والخشونة، یسرد من خلال شعر محمود درویش و ترفق مجموعة واسعة ...
بیشتر
أصبح طفل الحرب و الإجراءات و الأنماط المختلفة لهذه الظاهرة عند شعراء المقاومة کسِمات و موادّ ذات معنی تجعل معرفة جزءٍ من قضیّة المقاومة و البناءات و علاقاتها الدّاخلیة و الخارجیّة. بعض الأدوار و المؤشّرات الّتی تصوّر العلاقة الوثیقة بین براءة الطّفولة و عالم کامل من العنف والخشونة، یسرد من خلال شعر محمود درویش و ترفق مجموعة واسعة من المعانی المحتملة لهذا المفهوم البشری الصّافی. تتطرّق هذه المقالة معتمداً على المنهجینِ: السِّیمیائیّ و الوصفیّ التّحلیلیّ، إلی شعر محمود درویش و موضوع «طفل الحرب». و اما تحلیل هذا الموضوع فجاء من وجهة نظر السیمیائیة و أخذت الدّراسة بعین الاعتبار تقییم الطّبقات الفکریّة و الدّلالیّة و سمات مثل عنوان القصائد، و الزّمان و المکان و الشّخصیّات و السّرد و التّناصّ و المؤلّف و الرموز و غیرها من التّقنیات الّتی تجلب القاریء لاکتشاف المعانی الخفیّة. تشیر النّتائج الهامّة للبحث إلی أنّ شعر درویش یمیل إلى التصابی أکثر من أن یکون طفولیا؛ أی إن اللغة فیه للکبار و لکنه یخضع موضوعیاًّ للأطفال فحسب. شعره سیمیائیّة الحیاة وصدى لها، الحیاة العامّة و الخاصّة لشاعرٍ تتقلب من وجهة نظر الطُّفولة بین سمات متمیّزة و سمات غیر سارّة و مزعجة. فی شعره بالإضافة إلى العناصر داخل النّصّ، یعتمد کثیراً علی المؤثّرات و عناصر خارجة عن النّصّ و السّیرة الذّاتیّة للشّاعر. و الزّمان و المکان و الشّخصیّات أکثر العلامات شیوعاً فی شعره و کلّ هذه السِّمات و العلامات یمکن أنْ تقدّم مجموعة متنوّعة من التّفاسیر لشعر درویش.
ادبی
فاطمه بخیت؛ سعید بزرگ بیگدلی؛ ناصر نیکو بخت؛ کبری روشنفکر
دوره 10، شماره 33 ، اسفند 1393، ، صفحه 1-16
چکیده
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی ...
بیشتر
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی میبرد. براین اساس، این مقاله، نشانهشناختی دو عنوان شعری «رساله من المنفى» اثر محمود درویش و «نامه» اثر احمد شاملو، و همچنین تطبیق واژۀ «نامه» در عنوان این دو تحلیل و بررسی میکند؛ رویکرد این جستار، توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج بیانگر آن است که واژه «نامه» پیامی را به خواننده منتقل میکند که حاکی از بیان اوضاع اجتماعی است که این دو شاعر در آن زندگی میکنند. محمود درویش شرایط میلیونها انسان را نشان میدهد که در اثر زیادهخواهی عدهای از سرزمین خود آواره گشتهاند و قربانی ستم، تجاوز و وحشیگری آنان شدهاند و برای رسیدن به حقوق ازدسترفته خود و زندگی عادلانه مبارزه میکنند و شاملو نیز ستمی بر مردمان سرزمینش را روایت میکند که آنان را از حقوق انسانیشان محروم و رام حاکمیتی جبار کردهاست.