ادبی
Hossein Mohammadian؛ HoJJatollah Fesanghari؛ Mahdi KHorrami
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 123-148
چکیده
الأسلوبیة تُعتبر منهجاً للتّحلیل الأدبی وتقسّم النصّ إلی خمس مستویات: الصّوتی، واللّغوی، والترکیبی، والبلاغی (الدلالی)، والایدیولوجی و تدرس و تحلّل أهمّ المیزات و الخصائص البارزة الّتی تلعب دوراً هامّاً فی خلق الأسلوب الفردی فی کلّ من المستویات المذکورة آنفا. و إنّ الصحیفة الصادقیة من النصوص الأدبیّة الملیئة بالمعارف الإلهیّة ...
بیشتر
الأسلوبیة تُعتبر منهجاً للتّحلیل الأدبی وتقسّم النصّ إلی خمس مستویات: الصّوتی، واللّغوی، والترکیبی، والبلاغی (الدلالی)، والایدیولوجی و تدرس و تحلّل أهمّ المیزات و الخصائص البارزة الّتی تلعب دوراً هامّاً فی خلق الأسلوب الفردی فی کلّ من المستویات المذکورة آنفا. و إنّ الصحیفة الصادقیة من النصوص الأدبیّة الملیئة بالمعارف الإلهیّة التی کانت مجهولة بین المسلمین و لم تعرف حقّ معرفتها. إنّ لهذه الصحیفة أسلوب أدبی رائع و کلام بلیغ. هذا البحث یرمی إلی دراسة الموسیقی و أهمّ الانزیاحات الصّوتیة فی الصّحیفة الصّادقیة، منها: التکرار، والسجع، والجناس، والتضاد، ومراعاتالنظیر و یقصد تبیین دور و تأثیر الأصوات و الموسیقی فی إیصال المعانی و المفاهیم إلی المخاطب وفقاً المنهج الوصفی ـ التحلیلی للغة و المحتوی. إنّ إیدیولوجیا الإمام الصادق (ع) و رؤیته کمظلّة تخیّم علی الجوانب المختلفة من أسلوبه حیث أنّ الموسیقی فی کلامه جاءت متأثّرة بها و متناسبة مع غرض کل دعاء ومعناه. استخدم الإمام (ع) شکل الألفاظ و معناها أی ظاهر اللغة وباطنها من أجل إنتاج موسیقی داخلیة وفکریة رائعة ومتنوعة. وإنّ الإمام یحسن استخدام الخصائص الصّوتیة للحروف، وتکرارها و أیضاً استخدام العناصر المکوّنة للأسلوب کظاهرة التّکرار، والسّجع، والجناس، والتّضاد، ومراعاتالنظیر حتی یتمکّن من خلال هذه الأسالیب أن ینتقل المعانی و المفاهیم التی تدور فی قلبه إلی المتلقّی بأحسن صور فضلاً عن ایجاد تناغم بین أجزاء الجملة و تحقیق الثراء الایقاعی.
ادبی
بهروز قربان زاده؛ جواد محمدزاده؛ رسول فتحی مظفّری
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 161-182
چکیده
عالج هذا البحث حسب المنهج الوصفی ـ التحلیلی ومن منظار الأسلوبیة، جمالیات الملامح المتمیّزة لقصیدة "اللامیة الفخریة" فی المستویات: الصوتیة، والمعجمیة، والنحویة، والدلالیة والفکریة. فی المستوی الصوتی، تبیّن أنّ الشاعر قد حظی باستخدام الصوامت والمصوتات ذات الصفات المجهورة مثل "الألف واللام" لیخلق نمطاً من أنماط الموازنة بین الموسیقی ...
بیشتر
عالج هذا البحث حسب المنهج الوصفی ـ التحلیلی ومن منظار الأسلوبیة، جمالیات الملامح المتمیّزة لقصیدة "اللامیة الفخریة" فی المستویات: الصوتیة، والمعجمیة، والنحویة، والدلالیة والفکریة. فی المستوی الصوتی، تبیّن أنّ الشاعر قد حظی باستخدام الصوامت والمصوتات ذات الصفات المجهورة مثل "الألف واللام" لیخلق نمطاً من أنماط الموازنة بین الموسیقی الداخلیة وفحوی القصیدة. فی المستوی المعجمی، أثبت البحث أنّ الشاعر قد استخدم ضمیر "الأنا" المتکلّم من أجل الوحدة الموضوعیة فی القصیدة؛ حیث إنّ تواتره ـ بالإضافة إلی خلق الملمح الأسلوبی ـ قد أدّی إلی إثبات استعلاء الشاعر ونرجسیته. یُعدّ تقدیم ما حقّه التأخیر والاعتراض من أهمّ الظواهر المنزاحة عن المعیار النحوی وتکمن جمالیاتهما فی حصر المعانی النرجسیة وتخصیصها لدی الشاعر، علاوة علی ذلک، لهما غایة من التأثیر والمفاجئة فی المتلقّی. أمّا الاستعانة المنشودة بالعناصر اللغویة (الاستعارة والتشبیه و...) وخلق الصور المخیّلة والعاطفیة، والتأکد علی الاستعلاء وإثبات النمطین من النرجسیة فهی من السمات الأسلوبیة الأخری فی التعبیر عن المعانی الفخریة والتغنّی بها.
ادبی
علی خضری؛ رسول بلاوی؛ فاطمه محمدی
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 39-56
چکیده
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این ...
بیشتر
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این پژوهش به سبکشناسی یکی از بارزترین سرودههای عبدالرحیم محمود، یعنی قصیدة «أنشودة التحریر» میپردازد و مردم کشورهای عربی را به شکل عام و مردم فلسطین را به طور خاص به پایداری و امید به آزادی دعوت میکند. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، با تکیه بر روش آماری، میکوشد شکل ساختاری قصیدة «أنشودة التحریر» را در سه سطح آوایی، ترکیبی و بلاغی بررسی کند و روابط موجود در پیوند این سطوح را نمایان سازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سطح آوایی، استفادة گسترده از آواهای بم و شدید با سیاق کلّی قصیده که بیانگر حماسه است، تناسب دارد. در سطح ترکیبی، جملههای فعلیه بر جملة اسمیه برتری دارد تا عوامل استمرارِ پایداری و امید به آزادی را نمایان سازد. در سطح بلاغی نیز ارتباط و تناسب زیبایی میان الفاظ و ساختار متن وجود دارد و معانی از گسترة تجسم تصاویر حسی برای ما تداعی میشود.
ادبی
عیسی متقی زاده؛ فرامرز میرزائی؛ یعقوبعلی آقاعلی پور
دوره 13، شماره 42 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 21-42
چکیده
ساختهای نحوی در زبان عربی ساختارهای متعددی دارد. گاهی به صورت مفرد میآید بهطوریکه شکل و ساختار اساسی آن تغییر نمیکند. گاهی نیز به شیوههای دیگری میآید که در ساختارهای ترکیبی مانند ساختار انشایی، انشایی در مفهوم خبری و برعکس، تکرار سبک، حذف اجزاء، ساختار اسمیه و فعلیه نمود مییابد. این پژوهش به بررسی ساختار نحوی، معنایی ...
بیشتر
ساختهای نحوی در زبان عربی ساختارهای متعددی دارد. گاهی به صورت مفرد میآید بهطوریکه شکل و ساختار اساسی آن تغییر نمیکند. گاهی نیز به شیوههای دیگری میآید که در ساختارهای ترکیبی مانند ساختار انشایی، انشایی در مفهوم خبری و برعکس، تکرار سبک، حذف اجزاء، ساختار اسمیه و فعلیه نمود مییابد. این پژوهش به بررسی ساختار نحوی، معنایی و آماری داستان «پلنگها در روز دهم» اثر زکریا تامر میپردازد. آنچه در این پژوهش مهم است بررسی پدیدههای نحوی و برخی از فروع آن برای شفافسازی معانی نحوی و بلاغی است، ضمن آنکه روشهای ادای معنا نیز از یکدیگر متمایز میشود و از این طریق مخاطب به معنای درست هدایت میگردد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و برمبنای بررسی ساختهای نحوی در نمونة مورد پژوهش است. برخی از نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیشتر ساختهای استفهام در داستان از معنای اصلی خود خارج شده و در معنای بلاغی به کار رفتهاند؛ همانطور که جملة فعلیه بیشتر از جملة اسمیه مورد استفاده قرار گرفتهاست؛ بهطوریکه جملة فعلیه 214 بار در این داستان آمدهاست، درحالیکه تنها 39 بار از جملة اسمیه استفاده شدهاست. این نسبتِ زیاد تکرار جملات فعلیه در داستان، عاملی اساسی در پویایی است و دیالکتیک متنِ داستان را پرحرارتتر و فعالتر میکند.
ادبی
دوره 11، شماره 34 ، خرداد 1394، ، صفحه 1-18
چکیده
بهکارگیری سبکشناسی آماری در تحلیل و بررسی متون ادبی، گامی مهم در مسیر عقلایی کردن فهم یک متن ادبی و دوری از تمسک به عنصر ذوق در تحلیل آن متن است. فرضیه بوزیمان یکی از شیوههای سبکشناسی آماری است که بوزیمان دانشمند آلمانی، نخستین بار آن را مطرح نمود و به این اسم شناخته شد. شیوهای که این فرضیه ارائه میدهد، خواننده را در فهم جوانب ...
بیشتر
بهکارگیری سبکشناسی آماری در تحلیل و بررسی متون ادبی، گامی مهم در مسیر عقلایی کردن فهم یک متن ادبی و دوری از تمسک به عنصر ذوق در تحلیل آن متن است. فرضیه بوزیمان یکی از شیوههای سبکشناسی آماری است که بوزیمان دانشمند آلمانی، نخستین بار آن را مطرح نمود و به این اسم شناخته شد. شیوهای که این فرضیه ارائه میدهد، خواننده را در فهم جوانب پنهان متون ادبی کمک میکند. بر اساس این فرضیه میتوان میزان هیجان و تحریک عاطفی یک ادیب را در اثرش دریافت، همچنانکه میتوان میان زبان نثر و زبان شعر، و نیز سبک علمی و ادبی تمایز قائل شد. اساس این فرضیه، بررسی واژگان مورد استفادة ادیب و شمارش تعداد افعال و صفات بهکاررفته در آن است. بر اساس این شمارش و عددی که از نسبت تعداد افعال به صفات حاصل میشود، خواننده میتواند دریابد که آن متن به کدام یک از این دو سبک گرایش دارد. همچنانکه با توجه به فزونی یا کاستی نسبت، میزان هیجانات عاطفی ادیب را در اثرش در مییابد. مقاله حاضر به این نتیجه دست یافته که سبک شعر آزاد، بهواسطه آزادیای که در اختیار شاعر گذاشته و او را در حصار قافیه و التزام تعداد مشخصی از تفعیلات محدود نمیکند، از دو نوع دیگر شعر، ادبیتر است، درحالیکه شعر کلاسیک از این حیث در جایگاه میانه میایستد، اما عدد حاصلشده از این نسبت در آنچه به شعر سپیدیا قصیدة النثر موسوم است، کمتر از نسبت حاصلشده در دو نوع دیگر شعری است.
قادر قادری
دوره 9، شماره 29 ، اسفند 1392، ، صفحه 21-45
چکیده
چکیده:
قرآن کریم در سطح بسیار بالایی از سبکهای بیانی گوناگون بهره جسته است؛ طوریکه در ادبیات عرب پیش از نزول قرآن، چنین چیزی وجود نداشته است. همین امر، سبب شده است که این کتاب آسمانی از نظر اسلوب و بیان، معجزه باشد و کسی نتواند با آن رقابت کند. ازجمله سبکهای مذکور، میتوان از صورتهای ترکیبی و تمثیل و استعارههایی یاد کرد ...
بیشتر
چکیده:
قرآن کریم در سطح بسیار بالایی از سبکهای بیانی گوناگون بهره جسته است؛ طوریکه در ادبیات عرب پیش از نزول قرآن، چنین چیزی وجود نداشته است. همین امر، سبب شده است که این کتاب آسمانی از نظر اسلوب و بیان، معجزه باشد و کسی نتواند با آن رقابت کند. ازجمله سبکهای مذکور، میتوان از صورتهای ترکیبی و تمثیل و استعارههایی یاد کرد که قرآن کریم بهصورت وافر در راستای تبیین معانی و رسالت خود و نیز بهمنظور نزدیکساختن موضوع به ذهن و ادراک مخاطب از آنها استفاده کرده است. در این پژوهش، جایگاه استعارهی تمثیلیه و سبکهای بهکارگیری آن در قرآن و نیز نقش آن در تفهیم مطالب و تقریب موضوعات مهم و حیاتی به ذهن مخاطب، مورد کنکاش و مباحثه قرار گرفته و این نتیجه، حاصل شده که استعارهی تمثیلیه در قرآن به سبکهای مختلفی ازجمله تقدیم و تأخیر، تعریف و تنکیر، تأکید، تکرار، استفهام و امر، بهکار رفته و بهکارگیری این سبکها، تصویری بسیار شفاف از معنای مورد نظر را به مخاطب ارائه داده است.