ادبي
مرتضي قائمي؛ اختر ذوالفقاري
المجلد 15، العدد 50 ، يونيو 2019، ، الصفحة 123-144
المستخلص
نظرية استعارة مفهومي ابزار مناسبي براي بررسي و تحليل متون ديني و ازجمله قرآن کريم است و بهوسيلة آن ميتوان روش مفهومسازي بسياري از مفاهيم قرآني را شناسايي نمود. هدف پژوهش حاضر شناخت شيوة قرآن در عينيسازي زمان به عنوان مفهومي انتزاعي است. در زبانشناسي شناختي در راستاي درک زمان، دو مدل شناختي شخصمحور و زمانمحور مطرح ميشود. ...
أكثر
نظرية استعارة مفهومي ابزار مناسبي براي بررسي و تحليل متون ديني و ازجمله قرآن کريم است و بهوسيلة آن ميتوان روش مفهومسازي بسياري از مفاهيم قرآني را شناسايي نمود. هدف پژوهش حاضر شناخت شيوة قرآن در عينيسازي زمان به عنوان مفهومي انتزاعي است. در زبانشناسي شناختي در راستاي درک زمان، دو مدل شناختي شخصمحور و زمانمحور مطرح ميشود. پژوهش حاضر که به روش تحليلي ـ توصيفي انجام شدهاست، به دنبال پاسخ اين سؤال است که قرآن از چه روشي براي تجسم و ترسيم زمان به عنوان مفهومي مجرد و انتزاعي بهره بردهاست. نتايج پژوهش حاکي از آن است که استعارة هستيشناختي شيءانگاري، استعارة جهتي، استعارة تصويري حرکتي و موقعيت عقب و جلو، زيرساختهاي دو مدل شناختي زمان در متن قرآن هستند. علاوه بر اين دو مدل در متن قرآن براي عينيسازي زمان از استعارة هستيشناختي ظرفانگاري، شيءانگاري و استعارة تصويري حجمي خارج از ساختار دو مدل شناختي نيز استفاده شدهاست.