ادبي
علي نجفي ايوکي؛ جواد جرنگيان
المجلد 11، العدد 36 ، مارس 1437، ، الصفحة 111-134
المستخلص
اين پژوهش ميکوشد با روش توصيفي ـ تحليلي، به نقد و بررسي چگونگي حضور شخصيت اسطورهايِ «اورفئوس» و شيوههاي فراخواني و بهکارگيري آن از سوي سه شاعر نامآشنا و معاصر عربي بپردازد؛ شاعران موردبررسي عبارتند از: «آدونيس» (متولد 1930)، «محمد فيتوري» (1929-2014)، و «عبدالوهاب بياتي» (1926-1999)؛ نامبردگان براي القاي مفاهيم ...
أكثر
اين پژوهش ميکوشد با روش توصيفي ـ تحليلي، به نقد و بررسي چگونگي حضور شخصيت اسطورهايِ «اورفئوس» و شيوههاي فراخواني و بهکارگيري آن از سوي سه شاعر نامآشنا و معاصر عربي بپردازد؛ شاعران موردبررسي عبارتند از: «آدونيس» (متولد 1930)، «محمد فيتوري» (1929-2014)، و «عبدالوهاب بياتي» (1926-1999)؛ نامبردگان براي القاي مفاهيم موردنظر خود به مخاطب، از اين چهرۀ اسطورهاي بهرهها بردند و کوشيدند با کمک آن و دخالتدهيِ گونههاي مختلف ادبي، رمزگونه به ترسيم دغدغههاي خود بپردازند. چنين استنباط ميشود که اين شاعران از اسطورة يادشده خوانشي سياسي ـ اجتماعي داشتهاند و با الهامگيري از تجربههاي وي، در پي بازگرداندنِ «يوريديس» معاصر خويش يعني تمدن، عزت، و آزادي ازدسترفته هستند. «اورفئوس» در شعر آنان شخصيتي پردغدغه است که از دردي مشترک مينالد و همچون پيش، ميکوشد تا به خواستهاش دست يابد؛ گرچه همچون گذشته دچار شکست ميشود. از سويي ديگر آنان به کمک اين اسطوره تلاش دارند اوضاع نابسامان سياسي و اجتماعي کشورهاي عربي را به چالش بکشند و در همان حال ميکوشند با بيان سمبوليک، ادبيت متن شعري خود را دوچندان کنند.