ادبی
فاطمه پرچکانی
دوره 14، شماره 49 ، اسفند 1397، ، صفحه 179-198
چکیده
یُعتبر الأدب فنًّا یتمتّع بدرجة قبول عالیة بسبب وجوهه الجمالیة، وله قدرة فی إیجاد مساحات الالتقاء بین الأطراف المختلفة. ومن بین الفنون والأنواع الأدبیة، تُعتبر المسرحیة فی شکلها الحدیث هی النوع الأجد الذی یحتوی على إمکانیة کبیرة فی تقدیم "خطاب" کاتب ما أو شعب ما عن شعب آخر. إنّ المشاهد والصور والشخصیات وبیان الحالات والحوارات والمضامین ...
بیشتر
یُعتبر الأدب فنًّا یتمتّع بدرجة قبول عالیة بسبب وجوهه الجمالیة، وله قدرة فی إیجاد مساحات الالتقاء بین الأطراف المختلفة. ومن بین الفنون والأنواع الأدبیة، تُعتبر المسرحیة فی شکلها الحدیث هی النوع الأجد الذی یحتوی على إمکانیة کبیرة فی تقدیم "خطاب" کاتب ما أو شعب ما عن شعب آخر. إنّ المشاهد والصور والشخصیات وبیان الحالات والحوارات والمضامین الموجودة فی المسرحیة تتمکّن بشکل کبیر من جذب اهتمام المخاطب؛ خاصّة لأنّها تُعرض أمام المشاهد بشکل مباشر.
یرمی هذا البحث إلى دراسة نماذج من المسرحیات العربیة التی تتطرّق إلى موضوع إیران والفُرس من قریب أو بعید. والهدف منه الحصول على الآراء والأفکار العربیة و "الخطاب العربی" حول إیران. هذا الأمر تمّ فی إطار الدراسات الثقافیة والنقد الثقافی، وستساعد نتائج البحث فی التأسیس والتخطیط للبرامج المستقبلیة فیما یتعلّق بإنشاء العلاقة بین الشعبین العربی والفارسی أو تعزیزها. تشیر دراسة المسرحیات المختارة إلى حقیقة، وهی أنّه بالرغم من وجود العلاقات التاریخیة الإیجابیة بین الشعبین، إلاّ أنّنا نواجه نوعًا من الصراع الخطابی فی المسرحیات المعاصرة بالنسبة إلى إیران. تحظى المسرحیة بأهمّیة کبیرة فی تعزیز الخطاب العربی والفارسی، ویبدو أنّ الطرفین بحاجة إلى إعادة النظر فی النظرة النمطیة التاریخیة عن الطرف الآخر، ویمکن استخدام الفنّ خاصّة المسرح کأرضیة لتصحیح الأفکار المسبقة السلبیة، وبالمقابل، للحصول على الحوارات الإیجابیة بینهما.
ادبی
مریم رحمتی ترکاشوند
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 23-42
چکیده
«سعد مکاوی» در به تصویر کشیدن درد و رنج جامعة مصری در عصر ممالیک و بیان مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دوران در رمان مشهور خود «السائرون نیاماً» درخشیده است؛ همان رمانی که به صورت هنری، ماهیت زندگی انسان در آن زمان را با جزئیاتش نگاشتهاست. این روایت داستانی با دربرداشتن اطلاعات تاریخی، خواننده را با تاریخ مصر در عصر ...
بیشتر
«سعد مکاوی» در به تصویر کشیدن درد و رنج جامعة مصری در عصر ممالیک و بیان مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن دوران در رمان مشهور خود «السائرون نیاماً» درخشیده است؛ همان رمانی که به صورت هنری، ماهیت زندگی انسان در آن زمان را با جزئیاتش نگاشتهاست. این روایت داستانی با دربرداشتن اطلاعات تاریخی، خواننده را با تاریخ مصر در عصر مملوکی آشنا میسازد تا بدین وسیله محتوای رمان را بفهمد. «سعد مکاوی» مخاطبان رمانش را به تأثیرپذیری از گذشته فرامیخواند تا آنها را ارشاد کند و به سوی پیشرفت سوق دهد؛ از این رهگذر، مقالة حاضر میکوشد تا با روش تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی و با هدف پرده برداشتن از دانش تاریخی پنهان در رمان «السائرون نیاماً»، به بررسی فراخوانی تاریخ در این رمان بپردازد. مهمترین یافتة این پژوهش آن است که سعد مکاوی در رمان خود، از طریق فهم راز و رمزهای شکست اقوام پیشین مصر، در پی یافتن عوامل عقبافتادگی و شکست مصر کنونی میگردد و بر این باور است که ریشههای عقبماندگی جامعة مصری و تنزل اخلاقی و استبداد حاکم بر آن، در همان عصری نهفتهاست که مملوکیان در مصر حکمرانی میکردند. نویسنده برای نشاندادن این موضوع، به کالبدشکافی جامعة عصر مملوکی در قالب رمان پرداختهاست. از جمله مهمترین علل شکست مصریان در طول تاریخ، به عقیدة مکاوی، استبداد حاکمان مصری بهویژه در زمان ممالیک و وجود تفرقه و گسستگی میان مصریان بوده که بهتدریج این عوامل زمینهساز پیدایش اوضاع کنونی کشور مصر گردیدهاست.
ادبی
عبدالحسین فقهی؛ صفورا فصیح
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 43-58
چکیده
اسطوره یکی از عناصر ادبی پرکاربرد در ادب معاصر عربی است که کمتر دیوان معاصری را میتوان یافت که در آن از اسطوره در قالب ساختارهای اسطورهای یا شخصیتها و نمادها و نقابها استفاده نشده باشد. بهیقین میتوان گفت تحلیل شعر ادبی معاصر عربی بهخصوص اشعار و سرودههای دهههای چهل تا هشتاد بدون شناخت از اسطوره ممکن نیست. علت رواج اسطوره ...
بیشتر
اسطوره یکی از عناصر ادبی پرکاربرد در ادب معاصر عربی است که کمتر دیوان معاصری را میتوان یافت که در آن از اسطوره در قالب ساختارهای اسطورهای یا شخصیتها و نمادها و نقابها استفاده نشده باشد. بهیقین میتوان گفت تحلیل شعر ادبی معاصر عربی بهخصوص اشعار و سرودههای دهههای چهل تا هشتاد بدون شناخت از اسطوره ممکن نیست. علت رواج اسطوره در شعر عربی از یکسو به سانسور حاکم بر جامعه عربی بازمیگردد و از سوی دیگر تحت عنوان غربگرایی قابل تحلیل است. اسطوره در نزد آدونیس و شفیعی کدکنی که هر دو از شاعران بزرگ معاصر ایران و عرب محسوب میشوند، رنگ بومی به خود گرفتهاست. اسطورههای یونانی، فنیقی و آشوری در شعر آدونیس و اسطورههای ملی در شعر شفیعی کدکنی از این رویکرد حکایت میکند؛ اما مذهب و تصوف نزد هر دو شاعر بهخوبی نمایانگر شدهاست. هر دو به حلاج و امام حسین اشاره دارند. آنچه در بُعد مذهبی اسطورههای شعر آدونیس جلوهگر است، حضور حضرت مسیح (ع) است که زبان اسطورهای به خود گرفتهاست و البته شفیعی کدکنی در این زمینه سرودهای همپای آدونیس ندارد. نکته مهم اینکه هر دو شاعر با رویکرد انسانگرایی، توجه جدی به مقولة «انسان کامل» دارند.
ادبی
عباس اقبالی؛ rohollah saiiadinejad؛ Mohammad fazeli
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 59-82
چکیده
منذ منتصف القرن العشرین قد کرّس اللغویّون اهتمامهم لـتوزیع العناصر اللغویّة أکبر من نطاق الجملة، أی النّصّ، وبحثوا عن مکوّنات الاتّساق النصّی و مؤشّراته. العناصر التی لها أهمیّةٌ أکثر للتماسک من وجهة نظر اللسانییّن هی العناصر المعجمیّة، النّحویّة، والصّوتیّة. یحاول الباحثون فی هذه الورقة البحثیّة باتّباع المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ ...
بیشتر
منذ منتصف القرن العشرین قد کرّس اللغویّون اهتمامهم لـتوزیع العناصر اللغویّة أکبر من نطاق الجملة، أی النّصّ، وبحثوا عن مکوّنات الاتّساق النصّی و مؤشّراته. العناصر التی لها أهمیّةٌ أکثر للتماسک من وجهة نظر اللسانییّن هی العناصر المعجمیّة، النّحویّة، والصّوتیّة. یحاول الباحثون فی هذه الورقة البحثیّة باتّباع المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ دراسةً دور «الإلتفات» فی السّورتین المکیّتین (یس و نحل) و السّورتین المدنیّتین (الاحزاب و آلعمران). هذه الدّراسة تنمُّ عن أنّ للإلتفات بضروبها المختلفة کصناعةٍ أدبیّةٍ دوراً بارزاً فی الاتّساق النّصّی، والغموض الفنّی، وخلق الکلام الأدبیّ. و نجدُ جُلَّ «الإلتفات» فی الجمل غیر ذات الصّلةِ. إنّ هذه الحیلة الأدبیّة إثرَ خرقِ عادتها تؤدّی إلی مفاجأة القاریء و دهشته. فنری أنّ الإلتفات القریب له دورٌ فاعلٌ فی اتّساق هذه السّور و أنّه یؤدّی إلی التواصل الدلالیّ بین الآیات. ومن المستنبط أنّ الالتفات البعید یسوقُ المتلقی إلی التدبّر و التفکیر فی الآیات و ینتهی بالقاری إلی الفهم الأفضل؛ فلذلک یمکن القول بأنّ الإتساق المتوفرّ فی نصوص هذه السور الأربعة ینبثق عن الإلتفات و هو من أهمّ توظیف هذه الصناعة الأدبیّة.
ادبی
Hossein Mohammadian؛ HoJJatollah Fesanghari؛ Mahdi KHorrami
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 123-148
چکیده
الأسلوبیة تُعتبر منهجاً للتّحلیل الأدبی وتقسّم النصّ إلی خمس مستویات: الصّوتی، واللّغوی، والترکیبی، والبلاغی (الدلالی)، والایدیولوجی و تدرس و تحلّل أهمّ المیزات و الخصائص البارزة الّتی تلعب دوراً هامّاً فی خلق الأسلوب الفردی فی کلّ من المستویات المذکورة آنفا. و إنّ الصحیفة الصادقیة من النصوص الأدبیّة الملیئة بالمعارف الإلهیّة ...
بیشتر
الأسلوبیة تُعتبر منهجاً للتّحلیل الأدبی وتقسّم النصّ إلی خمس مستویات: الصّوتی، واللّغوی، والترکیبی، والبلاغی (الدلالی)، والایدیولوجی و تدرس و تحلّل أهمّ المیزات و الخصائص البارزة الّتی تلعب دوراً هامّاً فی خلق الأسلوب الفردی فی کلّ من المستویات المذکورة آنفا. و إنّ الصحیفة الصادقیة من النصوص الأدبیّة الملیئة بالمعارف الإلهیّة التی کانت مجهولة بین المسلمین و لم تعرف حقّ معرفتها. إنّ لهذه الصحیفة أسلوب أدبی رائع و کلام بلیغ. هذا البحث یرمی إلی دراسة الموسیقی و أهمّ الانزیاحات الصّوتیة فی الصّحیفة الصّادقیة، منها: التکرار، والسجع، والجناس، والتضاد، ومراعاتالنظیر و یقصد تبیین دور و تأثیر الأصوات و الموسیقی فی إیصال المعانی و المفاهیم إلی المخاطب وفقاً المنهج الوصفی ـ التحلیلی للغة و المحتوی. إنّ إیدیولوجیا الإمام الصادق (ع) و رؤیته کمظلّة تخیّم علی الجوانب المختلفة من أسلوبه حیث أنّ الموسیقی فی کلامه جاءت متأثّرة بها و متناسبة مع غرض کل دعاء ومعناه. استخدم الإمام (ع) شکل الألفاظ و معناها أی ظاهر اللغة وباطنها من أجل إنتاج موسیقی داخلیة وفکریة رائعة ومتنوعة. وإنّ الإمام یحسن استخدام الخصائص الصّوتیة للحروف، وتکرارها و أیضاً استخدام العناصر المکوّنة للأسلوب کظاهرة التّکرار، والسّجع، والجناس، والتّضاد، ومراعاتالنظیر حتی یتمکّن من خلال هذه الأسالیب أن ینتقل المعانی و المفاهیم التی تدور فی قلبه إلی المتلقّی بأحسن صور فضلاً عن ایجاد تناغم بین أجزاء الجملة و تحقیق الثراء الایقاعی.
ادبی
فاطمه اکبری زاده
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 1-18
چکیده
رمان به عنوان نوع ادبی خاص دارای ویژگیهای متعددی است و زنان با بهرهگیری از این ویژگیها کوشیدهاند دنیای خویش را ترسیم کنند. نقد ادبی فمینیستی نیز برای بررسی آثار ادبی زنان از رویکردها و نظریات مختلف در نقد و تحلیل بهره برده که از آن جمله نظریة نقد رمان باختین «چندآوایی (پولیفونی)» است. با توجه به اینکه نظرات مختلفی دربارة ...
بیشتر
رمان به عنوان نوع ادبی خاص دارای ویژگیهای متعددی است و زنان با بهرهگیری از این ویژگیها کوشیدهاند دنیای خویش را ترسیم کنند. نقد ادبی فمینیستی نیز برای بررسی آثار ادبی زنان از رویکردها و نظریات مختلف در نقد و تحلیل بهره برده که از آن جمله نظریة نقد رمان باختین «چندآوایی (پولیفونی)» است. با توجه به اینکه نظرات مختلفی دربارة امکان ظهور چندآوایی در رمانهای زنانه مطرح است، لذا این جستار، دو رمان عربی و فارسی زنانه را مطالعه میکند تا ابزارهای گفتوگومندی متن و امکان حضور یا نبودِ صداهای مختلف را بر پایة نظریة باختین در ساختار جامعهشناسی متن رمان و بر اساس تحلیل درونی، بدون تکیه بر نمودهای بیرونی و تکوینی آن بررسی کند؛ ازاینرو بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و با تلفیق میان نقد فمینیستی و نقد باختینی، سبک و روابط گفتوگومندی رمان در چهارچوب سیاق داخلی متن دو رمان «ذاکرة الجسد» نوشتة «احلام مستغانمی» و رمان فارسی «چراغها را من خاموش میکنم» نوشتة «زویا پیرزاد» بررسی میشود و چنین نتیجه گرفته میشود که بهطورکلی نمیتوان همة رمانهای زنانه را تکآوا دانست و برخلاف پیرزاد که رمانی با به گوش رساندن صدای زنان و ظهور زبان و اندیشة آنان میآفریند و به سوی خلق رمانی تکآوا حرکت میکند، اما مستغانمی استراتژیهای مختلف روایی و ایدئولوژیهای گوناگونی در مسئلة زن و سرزمین را به کار میگیرد و به سوی آفرینش رمانی چندآوایی متمایل است.
ادبی
مهدی نودهی؛ عباس گنجعلی
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 19-38
چکیده
اکنون در دورهای قرار داریم که مهمترین شاخصة آن، چالش معرفتشناسی است. این، موضوعی است که همواره مورد عنایت و توجه فیلسوفانی چون دکارت، نیچه و مارکس و... بودهاست. هرکدام از این اندیشمندان، خوانش خاص خود را نسبت به سوژه و ابژه دارند. برخی از آنها گرایش سوژهمحور و برخی دیگر نیز گرایش ابژهمحور، در رابطه با انسان و حقیقت دارند. ...
بیشتر
اکنون در دورهای قرار داریم که مهمترین شاخصة آن، چالش معرفتشناسی است. این، موضوعی است که همواره مورد عنایت و توجه فیلسوفانی چون دکارت، نیچه و مارکس و... بودهاست. هرکدام از این اندیشمندان، خوانش خاص خود را نسبت به سوژه و ابژه دارند. برخی از آنها گرایش سوژهمحور و برخی دیگر نیز گرایش ابژهمحور، در رابطه با انسان و حقیقت دارند. پرواضح است که دیالکتیک سوژه و ابژه از مفاهیم و مؤلفههای بنیادینی است که سابقة آن به موضوعات فیزیک و متافیزیک برمیگردد که بین هراکلیتوس، از سوفسطاییان و سقراط، فیلسوف یونانی جریان داشتهاست. از دیگر سو نیز، آدونیس، به عنوان شاعری که بر قالبهای تصویری و معنایی کلاسیک تاخته، تحت تأثیر برخی از فیلسوفان کلاسیک و مدرن بهویژه هراکلیتوس، سارتر و هوسرل قرار گرفتهاست. بر این اساس، این جستار با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد تا نخست به فلسفة نظری آدونیس بپردازد، سپس محورها و چالشهای سابجکتیو و آبجکتیو موجود در تجربة شعری وی را برای مخاطب ترسیم کند. همچنین، مهمترین محورهای برخاسته از آن یعنى «اصالت بشر یا خدا»، «حقیقت: استعاره یا حقیقت»، «ارادة معطوف به قدرت» و «شیءوارگی یا بنیادگرایی» را بررسی میکند. از دیگر سو نیز، با توضیح و تبیین ابعاد اندیشگانی آدونیس، زمینه را برای مخاطب فراهم میکند تا بیشازپیش نسبت به این امر آگاهی یابد.
ادبی
محمود آبدانان مهدیزاده؛ محمدصادق ضرونی
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 39-60
چکیده
التغریب هو مصطلح استخدمه الناقد الشکلانی الروسی فیکتور شکلوفسکی فی مقالة "الفن کتقنیة". هذا المصطلح الذی أثار فی ما بعد اهتمام الشکلانیین والبنیویین کرومن یاکوبسن ویوری تینیانوف یتیح الفرصة للمؤلف أن یجدد الظواهر المألوفة والمعهودة باستخدام الآلیات الفنیة الخاصة والممیزة فی أثره ویتیح للمتلقی خلال عملیة الإدراک تکوین دلالات جدیدة ...
بیشتر
التغریب هو مصطلح استخدمه الناقد الشکلانی الروسی فیکتور شکلوفسکی فی مقالة "الفن کتقنیة". هذا المصطلح الذی أثار فی ما بعد اهتمام الشکلانیین والبنیویین کرومن یاکوبسن ویوری تینیانوف یتیح الفرصة للمؤلف أن یجدد الظواهر المألوفة والمعهودة باستخدام الآلیات الفنیة الخاصة والممیزة فی أثره ویتیح للمتلقی خلال عملیة الإدراک تکوین دلالات جدیدة والتفاعل مع النص تفاعلاً ایجابیاً یسمح له إدراک الشکل الفنی والإدراک الجمالی للشکل الأدبی. لاشک أنّ شیوع "المقامة"- وهی من الفنون الأدبیة القدیمة- بین الأدباء وغیرهم تدین بالفضل لجهود بدیعالزمان (مبدع المقامة) فی استخدام الظواهر الفنیة البدیعة ومَن خَلّفه وسلک طریقه کأبی القاسم الحریری مما جعلا النص یتمتع بالعدید من سمات التمیز اللغوی والفنی فی أسلوب قصصی رائع. یعالج هذا البحث المنهج الشکلانی وأسسه فی نقد القصة ویتطرق إلی دراسة وتحلیل التقنیات والآلیات الشکلانیة الّتی تتجسد ضمن الحبکة القصصیة (المضمون، الانزیاح اللغوی والصناعات الأدبیة) ثم یقوم بدراسة هذه الآلیات ودورها فی کتابة المقامة. وتوصّل البحث إلی أنّ هذه التقنیات هی الّتی ساندت بدیعالزمان فی تغریب الحوادث المألوفة لکی یکون لنصه التأثیر الأکبر على القارئ بحیث یدفعه إلى التفکیر فی مختلف طیات النص. ولقد تبیّن أنّ المتأخرین عن بدیعالزمان لم یأتوا بشیء جدید لکی تتمتع مقاماتهم بمنتهى التحدیث الشَکلی وقد سلکوا طریقه فی استعمال الآلیات والتقنیات الّتی ابتکرها الهمذانی کخلق الشخصیات القصصیة ومعالجتها الفنیة والمکون البؤری وإعادة وجهة النظر والإشارات التاریخیة والأدبیة، ومزج التوصیفات الشعریة والحبکة القصصیة.
ادبی
تورج زینی وند؛ kaveh qanbari
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 61-78
چکیده
إنّ النثر الشعری، یُعَدُّ مصطلحاً فرنسیاً؛ وفی هذا الأسلوب الذی یصیر النص برزخاَ بین الشعر والنثر، یمیل الکاتب إلی استخدام الجمالیات الشعریة ولاسیما المحسنات المعنویة والبدیعة؛ أمّا محمد حسنین هیکل (1923-2016) فیُعَدُّ من الشخصیات المؤثّرة فی نطاق الصّحف العربیة والسیاسات المصریة الراهنة علی صعید مصر والشرق الأوسط. یستهدف هذا المقال ...
بیشتر
إنّ النثر الشعری، یُعَدُّ مصطلحاً فرنسیاً؛ وفی هذا الأسلوب الذی یصیر النص برزخاَ بین الشعر والنثر، یمیل الکاتب إلی استخدام الجمالیات الشعریة ولاسیما المحسنات المعنویة والبدیعة؛ أمّا محمد حسنین هیکل (1923-2016) فیُعَدُّ من الشخصیات المؤثّرة فی نطاق الصّحف العربیة والسیاسات المصریة الراهنة علی صعید مصر والشرق الأوسط. یستهدف هذا المقال واعتمادا علی المنهج الوصفی- التحلیلی دراسة عشرین مقالة من العناوین الرئیسیة التی احتضنتها جریدة الأهرام المصریة تحت عنوان «بالصراحة» مرتکزاً علی جمالیة أسالیبه النثریة المتدوالة فی کتاباته والحوار الأدبی السائد علی مناهجه الکتابیة. ومن أهمّ النتائج التی توصّلت لها هذه الدراسة أنّ المیزة الرئیسة التی تتمیز بها مدرسة هیکل فی کتاباته السیاسیة هی أن حسنین مزج بین الطریقة النثریة الشائعة لکتابة الأحداث ومستجدات الساحة والمناهج النقدیة المسخدمة للأوضاع السیاسیة والاجتماعیة فی العالم العربی وبین الطریقة الشعریة والرومنسیة، ما أضفی علی کتاباته الصحفیة طابعاً أدبیاً. زد علی ذلک أنّ کتاباته باتت مصحوبة بالمزید من صور الخیال والمحسنات البدیعة وعلی وجه الخصوص التشبیه والاستعارة والکنایة وما شابه ذلک من الجمالیات البلاغیة.
ادبی
Oveis Mohamadi؛ Abdol baset Arab؛ Zein al abedin Faramarzi
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 79-96
چکیده
النقد النفسی بوصفه نتیجةَ إلتقاء السیکولوجیّة بالأعمال الأدبیة، یحاول قراءةً مختلفةً للأعمال الأدبیة. یُعتبر جاک لاکان (1901-1981م) من مُنظّری هذا الحقل، وهو جاء بنظریة المنظومة الثلاثیة لتصویر التطوّرات العقلیة والنفسیة للإنسان من مرحلة الطفولة إلى البلوغ. یحاول هذا البحث معتمداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی ووفقاً لنظریة لاکان ...
بیشتر
النقد النفسی بوصفه نتیجةَ إلتقاء السیکولوجیّة بالأعمال الأدبیة، یحاول قراءةً مختلفةً للأعمال الأدبیة. یُعتبر جاک لاکان (1901-1981م) من مُنظّری هذا الحقل، وهو جاء بنظریة المنظومة الثلاثیة لتصویر التطوّرات العقلیة والنفسیة للإنسان من مرحلة الطفولة إلى البلوغ. یحاول هذا البحث معتمداً علی المنهج الوصفی- التحلیلی ووفقاً لنظریة لاکان أن یحلّل روایة موسم الهجرة إلی الشمال للطیب صالح (1929-2009م) وذلک تحلیلاً نفسیاً لشخصیة مصطفی سعید/ الشخصیة الرئیسة لها. وبناءً على هذه القراءة، تشکّل مرحلةُ ماقبل تعلّمِ مصطفی للغة الإنجلیزیة والدخول فی المدارس التی تمَّ تأسیسها من قبل المستعمر، النظمَ الخیالیَ لنظریة لاکان والتی تعلّقَ فیها مصطفی مع أمّه الأصلیة وأمّه الرمزیة (أفریقیا) تعلّقاً عمیقاً. وتبدو مرحلةُ تعلُّمِ اللغة الإنجلیزیة کمرحلة تعلّمِ اللغة عند الطفل وتلک التی أدخلته إلی النظم الرمزی. تشکّل رحلتُه إلى إنجلترا بغرض مواصلة الدراسة الجامعیة هناک والإقامةُ فیها استمراراً للنظم الرمزی والتی تفصلُ بین مصطفی وبین أمّه الأصلیة والرمزیة أکثر من قبل وتنتقلُه من العالم الفوضوی لأفریقیا (الطبیعة) إلى العالم المُنتظَم للغرب (الثقافة). وهذا الأمر یؤدّی إلی الشعور بالافتقاد والرغبة فی الوحدة مع الأم، وذلک من أبرز سمات النظم الواقعی.
ادبی
علی افضلی؛ nastaran gandomi؛ mahdokht nabavi
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 97-116
چکیده
یمکن تعریف الهویة بأنها ماهیة الشخص (أو الشیء) مما یتّسم به من مجموعة الصفات التی تمیزه عن الآخرین وتجعله متفرداً بها ومن ثم فإنها أی صفة تشمل کل جوانبه أی الشخص أو الشیء وهی بالنسبة إلی الشخص تنتظم فی مواصفات جسمیة ونفسیة وإجتماعیة وفی تکامل ینم عن روح الهویة والشعور بها. أزمة الهویة فی علم النفس عبارة عن الفشل فی تحقیق هویة الأنا ...
بیشتر
یمکن تعریف الهویة بأنها ماهیة الشخص (أو الشیء) مما یتّسم به من مجموعة الصفات التی تمیزه عن الآخرین وتجعله متفرداً بها ومن ثم فإنها أی صفة تشمل کل جوانبه أی الشخص أو الشیء وهی بالنسبة إلی الشخص تنتظم فی مواصفات جسمیة ونفسیة وإجتماعیة وفی تکامل ینم عن روح الهویة والشعور بها. أزمة الهویة فی علم النفس عبارة عن الفشل فی تحقیق هویة الأنا خلال فترة المراهقة. یرى إریک إریکسون أن نجاح المراهق فی أزمة الهویة التی یمر بها یتوقف على ما یقوم به من استکشاف للبدائل والخیارات فی المجالات العقائدیة والاجتماعیة، وبناءً على ما یحققه المراهق من نجاح أو فشل فی حل أزمة الهویة یتجه إلى أحد قطبی الأزمة فإما أن یتجه إلى الجانب الإیجابی منها فیعرف نفسه بوضوح وهو ما یعرف بانجاز الهویة وإما أن یتجه إلى الجانب السلبی منها ویظل یعانی من عدم وضوح هویته بما یعرف بتشتت الهویة. بحثنا هذا یتطرق إلی دراسة أزمة الهویة فی روایة ساق البامبو للروائی الکویتی سعود السنعوسی. الروایة تطرح بصورة عمیقة للغایة سؤال الهویّة والانتماء، هویة الاکتشاف والبحث والمعرفة، ففی الروایة نفس وجودی واضح، ومذاق إنسانی عذب، رغم آنها تخلق تفاصیلها المحلیّة الواقعیّة بکل دقائقها من قلب عالمین متباعدین هما الکویت والفلبین. خوزه/ عیسی وهو بطل الروایة، اکتشف إنسانیته من وراء تعدد هویاته وتصالحها وانصهارها فی بوتقة واحدة هی الإنسان واکتشف توازنه الإنسانی فی الحبّ
ادبی
مصطفی جوانرودی؛ نسیم شریفی؛ ehsan rostami
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 117-136
چکیده
تهدف هذه الدراسة إلى تحقیق التعلیم الجامعی لتعزیز الریادة بین طلبة الدراسات العلیا فی فرع اللغة العربیة وآدابها بمحافظة کرمانشاه، فی سنة 1395-1394 هـ.ش. یرکّز هذا البحث علی 138 طالباً فی مرحلة الماجستیر و 42 طالباً فی مرحلة الدکتوراه، و تم اختیار 140، وفقاً لجدول مورغان، عن طریق أخذ عینات عشوائیة. والبحث یسیر إلی هدف تطبیقی وکان منهجه وصفی ...
بیشتر
تهدف هذه الدراسة إلى تحقیق التعلیم الجامعی لتعزیز الریادة بین طلبة الدراسات العلیا فی فرع اللغة العربیة وآدابها بمحافظة کرمانشاه، فی سنة 1395-1394 هـ.ش. یرکّز هذا البحث علی 138 طالباً فی مرحلة الماجستیر و 42 طالباً فی مرحلة الدکتوراه، و تم اختیار 140، وفقاً لجدول مورغان، عن طریق أخذ عینات عشوائیة. والبحث یسیر إلی هدف تطبیقی وکان منهجه وصفی ــ ارتباطی. کانت أداة جمع البیانات هی استبیان الباحثین و حصل استقراره من عامل ألفا کرونباخ. . تم إجراء التحلیل الإحصائی لاستخراج البیانات باستخدام نظام SPSS18 للبرمجة . وأظهرت النتائج ــ وفقاً لآراء الطلبة ــ أنّ التعالیم الجامعیة الموجودة والتعالیم الجامعیة المقدّمة من قبل المعلمین والمحتوى التعلیمی الحالی، غیر کافیة لتعزیز روح المبادرة. والطلاب یعتقدون أیضاً أنّ أهمّ خصائص التدریب الحالی، استخدام أسالیب تدریس جدیدة بدلاً من الطرق التقلیدیة وأهمّ خصائص أساتذة الجامعات هی خلق الباعث والرغبة فی الطلاب للدراسة والبحث وأهمّ خصائص المحتوى التعلیمی الحالی هی ملائمتها مع قدرات الطلاب ورغباتهم.
ادبی
هادی نظری منظم؛ خلیل پروینی؛ نازنین هدایتی
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 1-20
چکیده
غاده السمان رماننویس، شاعر و جهانگرد سوری تاکنون پنج سفرنامه نوشتهاست. کتاب اول او «الجسد حقیبة سفر» نام دارد و در آن به بررسی دیگری اروپایی پرداخته و بیشترین سهم را به دیگری انگلیسی اختصاص دادهاست. روش ما در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است و به طور ویژه به بررسی دیگریِ انگلیسی و فرهنگ وی از منظر تصویرشناسی خواهیم پرداخت ...
بیشتر
غاده السمان رماننویس، شاعر و جهانگرد سوری تاکنون پنج سفرنامه نوشتهاست. کتاب اول او «الجسد حقیبة سفر» نام دارد و در آن به بررسی دیگری اروپایی پرداخته و بیشترین سهم را به دیگری انگلیسی اختصاص دادهاست. روش ما در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است و به طور ویژه به بررسی دیگریِ انگلیسی و فرهنگ وی از منظر تصویرشناسی خواهیم پرداخت تا بدینوسیله به درک اوصاف و ویژگیهای من و دیگری، توهمات، انحرافهای فکری و ذهنی هر یک در قبال دیگری نائل آییم و از خطرات بیشماری که ما و نسل نوپای ما را تهدید میکند، پرهیز نماییم. از اشارات پراکندة سمان برمیآید که دیگری انگلیسی ـ با وجود پیشرفتهای مادی، و آزادی، صداقت، احترام و فرهنگی که از آن برخوردار است، امروزه با واقعیتهایی اسفبار مواجه است. این واقعیت در مسائل و پدیدههای مهمی نمود دارد که مهمترین آنها فروپاشی ارزشهای عصر کهن (عشق، دین، اخلاق) و نبود جایگزینی مناسب برای آنهاست. سمان میکوشد تا به عینیتگرایی پایبند باشد و تصویری جدا از سیطرة مفاهیم منفی تاریخی و نفرت خودجوش عربها از ملت امپراتوری استعمارگر ارائه دهد؛ ازاینرو به تمجید از آزادی، صداقت، احترام و سیطرة هنر و فرهنگ در انگلستان میپردازد، اما حجم تحولات و مشکلاتی که هر جامعه با آن روبهروست، حجم زیاد و متنوعی است و اثر فنی و ادبی نمیتواند بدان احاطه داشته و یا با عینیتگرایی و واقعبینی کامل بدان بپردازد؛ به همین دلیل، ارتباط اثر ابداعی با واقعیتها یا جامعه، ارتباطی غیرمستقیم و به دور از تطابق و تناسب است.
ادبی
فرهاد رجبی؛ شهرام دلشاد؛ مقصود بخشش
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 21-38
چکیده
رمان معاصر عربی بسیاری از سوژههای خود را وامدار داستانهای فولکلور، افسانهها، اساطیر و رویدادهای تاریخی است. داستانهای هزار و یک شب، به عنوان یکی از این عناصر، نقش برجستهای در این میان دارد و رمانهای زیادی در اثر اقتباس، تقلید و یا الهام از آنها پدید آمدهاست که رمان مشهور رمل المایة از واسینی الأعرج از جملة آنهاست. ...
بیشتر
رمان معاصر عربی بسیاری از سوژههای خود را وامدار داستانهای فولکلور، افسانهها، اساطیر و رویدادهای تاریخی است. داستانهای هزار و یک شب، به عنوان یکی از این عناصر، نقش برجستهای در این میان دارد و رمانهای زیادی در اثر اقتباس، تقلید و یا الهام از آنها پدید آمدهاست که رمان مشهور رمل المایة از واسینی الأعرج از جملة آنهاست. پژوهش حاضر در تلاش است در پرتو رویکرد «دریافت»، به بررسی این رمان بپردازد تا همگونیها و ناهمگونیهای بین رمان و افسانة هزار و یک شب را وارسی کند و دیدگاه یا خوانشهای متفاوت رماننویس را در ورای این زمینههای همگون و ناهمگون ارزیابی نماید. نتیجة پژوهش نشان میدهد واسینی با بهکارگیری برخی عناصر ساختاری هزار و یک شب، فقط بر چهارچوب ساختاری یا محتوایی آن اکتفا نکرده و در اثر خود، تغییرات فراوانی را برحسب اندیشه و سبک شخصی پدید آوردهاست؛ ازاینرو، ساختار و محتوایی متفاوت از متن مبدأ پدید آورده و رمان را با قضایا و جریانهای امروزی هماهنگ نمودهاست. واسینی به جای مصالحه با حکّام ظالم، به مناقشه و مقابله با آنها برخاسته و شهرزاد را از این حیث به باد انتقاد میگیرد. او حتی تاریخنگارانی را که به جریان آزادیخواهی و مبارزهطلبی کمک نکردهاند، مورد انکار قرار میدهد.
ادبی
رضا ناظمیان؛ علی مظفری
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 39-58
چکیده
اگر یک متن را بسان تکههای یک پازل به حساب بیاوریم، میتوان گفت مسئلة اساسی در این پازل، ارتباط و همخوانی بین قطعات است. ساختارگرایان معتقدند یک متن، دارای بافت است. سازگاری میان اجزای این بافت، مسئلهای است که لازم است بدان پرداخته شود. آنان در واقع میخواهند رابطة یک جزء با جزئی دیگر را کشف کنند. ما در این مقاله به تحلیل و تطبیق ...
بیشتر
اگر یک متن را بسان تکههای یک پازل به حساب بیاوریم، میتوان گفت مسئلة اساسی در این پازل، ارتباط و همخوانی بین قطعات است. ساختارگرایان معتقدند یک متن، دارای بافت است. سازگاری میان اجزای این بافت، مسئلهای است که لازم است بدان پرداخته شود. آنان در واقع میخواهند رابطة یک جزء با جزئی دیگر را کشف کنند. ما در این مقاله به تحلیل و تطبیق اصول ساختارگرایی بر دو رمان «قصة حبّ مجوسیة» اثر عبد الرحمان منیف و «چشمهایش» اثر بزرگ علوی خواهیم پرداخت؛ روش ما در این پژوهش، روش تحلیلی ـ تطبیقی (مکتب تطبیقی امریکایی) و استفاده از منابع کتابخانهای خواهد بود. سرانجام به این نتیجه خواهیم رسید که زن اثیری در هر دو رمان، نقش برجستهای دارد و نیز «چشم» نقش بسزایی در رمانها ایفا میکند. همچنین بهکارگیری فنون رماننویسی در دو رمان بسیار بارز است و در میان این فنون، سازگاری و همخوانی نیز وجود دارد؛ تا جایی که میتوان گفت ساختار هر دو رمان، ساختاری مستحکم و هماهنگ است.
ادبی
حسین ابویسانی؛ حسین جوکار
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 59-80
چکیده
نمایشنامة «پیگمالیون» اثر «جرج برنارد شاو» از نمایشنامههایی است که به خاطر دوریِ مضمون آن از مشکلات سیاسی و اجتماعی و همچنین تمرکز آن بر بُعد انسانی، توجه بسیاری از ناقدان و پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. برنارد شاو در این نمایشنامه مشکل اختلاف طبقاتی جامعه را طرح نموده، و در خلال آن مشکل هنرمند در تمایز میان هنر و ...
بیشتر
نمایشنامة «پیگمالیون» اثر «جرج برنارد شاو» از نمایشنامههایی است که به خاطر دوریِ مضمون آن از مشکلات سیاسی و اجتماعی و همچنین تمرکز آن بر بُعد انسانی، توجه بسیاری از ناقدان و پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. برنارد شاو در این نمایشنامه مشکل اختلاف طبقاتی جامعه را طرح نموده، و در خلال آن مشکل هنرمند در تمایز میان هنر و زندگی را نیز به نمایش گذاشتهاست. همچنین از طرف دیگر «توفیق الحکیم»، نمایشنامهای با همین عنوان، با تأثیرپذیری از نمایشنامة شاو نوشته که موضوع اصلی آن توجه به مشکل هنرمند یعنی تمایز میان هنر و زندگی است. این مقاله با روش توصیفی ـ تطبیقی به بررسی تطبیقی این دو نمایشنامه پرداخته و تأثیر تئاتر غربی را بر تئاتر عربی نشان میدهد. این مقایسه نیز براساس یکی از ویژگیهای مکتب سمبولیسم یعنی چالش میان هنر و زندگی انجام شدهاست؛ نتیجههای بهدستآمده از پژوهش نشان میدهد که هیگینز و پیگمالیون از شخصیتهای اصلی و هنرمند دو نمایشنامه، موفقیت در هنر را بر زندگی و سرنوشت دو زن داستان یعنی الیزا و گالاتیا ترجیح میدهند.
ادبی
سعدالله همایونی؛ عدنان طهماسبی؛ نجمه محیایی
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 81-102
چکیده
آشناییزدایی یکی از شگردهای ادبی است که پژوهشهای اسلوبشناسی دربارة متون ادبی بر پایة آن استوار است. مراد از آشناییزدایی عدول از ساختار رایج زبانی و انتخاب ساختاری براساس معیارهای ادبی و ویژه است. در این میان، بدر شاکر السیاب از جمله شاعرانی است که برای پویایی و غنای هرچه بیشتر زبان شعری خود، بدین شگرد ادبی روی میآورد و توجه ...
بیشتر
آشناییزدایی یکی از شگردهای ادبی است که پژوهشهای اسلوبشناسی دربارة متون ادبی بر پایة آن استوار است. مراد از آشناییزدایی عدول از ساختار رایج زبانی و انتخاب ساختاری براساس معیارهای ادبی و ویژه است. در این میان، بدر شاکر السیاب از جمله شاعرانی است که برای پویایی و غنای هرچه بیشتر زبان شعری خود، بدین شگرد ادبی روی میآورد و توجه و احساس خوانندگان اشعار خویش را بهویژه با قصیدة زیبای «سرودة باران» برمیانگیزد؛ بهطوریکه مخاطبِ وی، لذت ادبی فراوانی را تجربه میکند. بدر شاکر السیاب در این شاهکار، از پدیدة آشناییزدایی ترکیبی و جانشینی به صورت برجسته و ماهرانه بهره بردهاست، بهطوریکه شعر وی به کمک اقسام مختلف آشناییزدایی از قبیل حسآمیزی، جانبخشی، تشبیه، استعاره، طنز و... به زیبایی و قدرت الهامبخشی وافری دست یافته و از این راه تابلویی زیبا از صحنههای بینظیر و درهمتنیده را به مخاطب عرضه میکند. پژوهش حاضر تلاشی است تا موضوع مذکور را با خوانشی متنی بررسی کند و از این رهگذر به واکاوی الفاظ و ترکیبهای زبانی بپردازد که از نظر معناشناختی، اسلوبی و زیباییشناختی از روابط بافتی زبان معیار عدول کردهاند.
ادبی
سید فضل الله میرقادری؛ موسی عربی؛ علی خطیبی
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 103-118
چکیده
حرکت در تصاویر شاعرانه بازتابی از روح شاعر و تجسمی از خاطرهها و احساسات قلبی و عقلی وی است. عادتکردن انسان به تصاویر جامد میتواند از تأثیر آن بکاهد و یا مانع دیدن آنها شود. این حرکت و جنبش است که عادت را میشکند و زیبایی را به تصویر بازمیگرداند. عبدالعزیز سعود البابطین نیز مانند سایر شاعران تلاش کرد از طریق تصاویر شعری و ...
بیشتر
حرکت در تصاویر شاعرانه بازتابی از روح شاعر و تجسمی از خاطرهها و احساسات قلبی و عقلی وی است. عادتکردن انسان به تصاویر جامد میتواند از تأثیر آن بکاهد و یا مانع دیدن آنها شود. این حرکت و جنبش است که عادت را میشکند و زیبایی را به تصویر بازمیگرداند. عبدالعزیز سعود البابطین نیز مانند سایر شاعران تلاش کرد از طریق تصاویر شعری و تجربة شعوری خود و به کمک حرکت حاصل از افعال بهکارگرفتهشده، روح زندگی را در شعر خود بدمد. ما در این جستار تلاش کردیم تا چگونگی خلق تصاویر زنده و پویا رادر شعر او بررسی کنیم. ازآنجاییکه افعال، نقش سازندهایی در حرکت و پویایی تصاویر شاعرانه دارند، ما با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به چگونگی بهکارگیری این افعال با انواع گوناگونش پرداختیم. نتیجة پژوهش نشان میدهد شاعر از فعلهای حرکتی انتقالی، حرکتی منتهی به سکون و حرکتی موضعی استفاده کردهاست. در این میان از افعال حرکتی انتقالی مانند «رفتوآمد» بیشتر از افعال حرکتی منتهی به سکون و موضعی استفاده کرده که شاید این مسئله به دلیل سفرهای زیاد شاعر باشد. همچنین وی رویدادهای انسانی را به جامدات و پدیدههای طبیعی شاخص نسبت داده و حالتهای روانی و ذهنی خاص خود را به کمک آن مجسم نمودهاست. بهویژه اینکه شاعر از افعالی استفاده میکند که با پدیدههای طبیعی پویا ارتباط داشته باشد تا بتواند حرکت و پویایی را به تصویر شعری بیفزاید.
ادبی
فرامرز میرزایی؛ یدالله هنری لطیف پور؛ mahboobeh rahbartejarat
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 119-140
چکیده
إنّ القراءة السیاسیة للروایة تساهم فی فهم السلوک السیاسی للمجتمع، لأنّها مرآة تعکس حقائقه. والعنف السیاسی بنوعیه الجماعی والحکومی من القضایا الهامة فی الفکر السیاسی المعاصر. فیعتقد المنظّر السیاسی الأمریکی «تیدروبرت جیر» بأنّ الحرمان النسبی یخلق العنف السیاسی الجماعی الذی یؤدّی إلی قیام المحرومین باعمال العنف. والمنظّر ...
بیشتر
إنّ القراءة السیاسیة للروایة تساهم فی فهم السلوک السیاسی للمجتمع، لأنّها مرآة تعکس حقائقه. والعنف السیاسی بنوعیه الجماعی والحکومی من القضایا الهامة فی الفکر السیاسی المعاصر. فیعتقد المنظّر السیاسی الأمریکی «تیدروبرت جیر» بأنّ الحرمان النسبی یخلق العنف السیاسی الجماعی الذی یؤدّی إلی قیام المحرومین باعمال العنف. والمنظّر السیاسی الآخر "تاسیت"، کان یعتقد أنّ العنف الحکومی یخلق التقاعس والانعزال اللذین بدورهما یؤدّیان إلى تشدید العنف السیاسی، فمن هذا المنطلق تأتی دراسة روایة "نجمة أغسطس" لصنع الله إبراهیم، الکاتب المصری الشهیر، لتلقی الضوء علی الخفایا السیاسیة لها لأنّها تعکس، فنیاً، کلا العنفین الجماعی والحکومی للمجتمع المصری فی الستینات من القرن العشرین. إذن ما هی أسباب کلا العنفین فی هذه الروایة وما هی رموزهما وما هی آلاثار المترتبة علیهما؟ فمن خلال الدراسة التحلیلیة الوصفیة للروایة واستناداً على آراء تید روبرت جیر یتّضح أنّ الحرمان بأنواعه السیاسی والاقتصادی والاجتماعی أهمّ دوافع الشخصیات الروائیة للمشارکة فی محاولة إغتیال عبدالناصر وبناء علی آراء تاسیت یتّضح أنّ الإنفعال والإعتزال وعدم الثقة والنفاق وسوء الظن وانحراف اللغة، من آثار العنف الحکومی السلبیة فی هذه الروایة، وأنّ مصدر الحرمان یتجلّی فی إستبداد عبد الناصر وهو السبب الرئیس للعنف الحکومی فی روایة نجمة اغسطس.
ادبی
بی بی راحیل سن سبلی؛ سید حسن فاتحی
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 141-160
چکیده
إدوارد سعید من أهمّ المنظّرین لنقد مابعد الإستعماریة، عرّف فی کتابه الشهیر «صور المثقف» الأدوار التی تقوم بها الشخصیة المثقفة فی المجتمع. المنهج المُتبّع فی هذا البحث هو المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ ویهدف إلی دراسة علاقة المثقف بالسلطة والمرأة والمجتمع والدین فی روایة «ذاکرة الماء» للروائی الجزائری، واسینی الأعرج وفقاً ...
بیشتر
إدوارد سعید من أهمّ المنظّرین لنقد مابعد الإستعماریة، عرّف فی کتابه الشهیر «صور المثقف» الأدوار التی تقوم بها الشخصیة المثقفة فی المجتمع. المنهج المُتبّع فی هذا البحث هو المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ ویهدف إلی دراسة علاقة المثقف بالسلطة والمرأة والمجتمع والدین فی روایة «ذاکرة الماء» للروائی الجزائری، واسینی الأعرج وفقاً لآراء إدوارد سعید. النتائج تدلّ علی أنّ المثقفین فی هذه الروایة قد إتّخذوا مناهج مختلفة فی قبال السلطة السیاسیة والدینیّة کالمعارضة والمماشاة والهجرة والحیاد والصمت وکانوا ینظرون إلی المرأة، نظرة جسدیة إیروتیکیّة أو لیبرالیّة أو إنسانیّة وکانت صورتهم مشوّهة فی المجتمع، لأنّهم قد طرحوا الدین جانباً فی حیاتهم الشخصیّة أو تمسّکوا بالأصولیّة المتطرفة وأیضاً بسبب فقدان حریّة التعبیر وهیمنة الجهل واللاوعی والإشاعات والخرافات فی المجتمع لم یقبل الناس الشخصیات المثقفة وأقوالهم وأدّی هذا الأمر إلی تهمیشهم وإبتعادهم عن المجتمع.
ادبی
بهروز قربان زاده؛ جواد محمدزاده؛ رسول فتحی مظفّری
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 161-182
چکیده
عالج هذا البحث حسب المنهج الوصفی ـ التحلیلی ومن منظار الأسلوبیة، جمالیات الملامح المتمیّزة لقصیدة "اللامیة الفخریة" فی المستویات: الصوتیة، والمعجمیة، والنحویة، والدلالیة والفکریة. فی المستوی الصوتی، تبیّن أنّ الشاعر قد حظی باستخدام الصوامت والمصوتات ذات الصفات المجهورة مثل "الألف واللام" لیخلق نمطاً من أنماط الموازنة بین الموسیقی ...
بیشتر
عالج هذا البحث حسب المنهج الوصفی ـ التحلیلی ومن منظار الأسلوبیة، جمالیات الملامح المتمیّزة لقصیدة "اللامیة الفخریة" فی المستویات: الصوتیة، والمعجمیة، والنحویة، والدلالیة والفکریة. فی المستوی الصوتی، تبیّن أنّ الشاعر قد حظی باستخدام الصوامت والمصوتات ذات الصفات المجهورة مثل "الألف واللام" لیخلق نمطاً من أنماط الموازنة بین الموسیقی الداخلیة وفحوی القصیدة. فی المستوی المعجمی، أثبت البحث أنّ الشاعر قد استخدم ضمیر "الأنا" المتکلّم من أجل الوحدة الموضوعیة فی القصیدة؛ حیث إنّ تواتره ـ بالإضافة إلی خلق الملمح الأسلوبی ـ قد أدّی إلی إثبات استعلاء الشاعر ونرجسیته. یُعدّ تقدیم ما حقّه التأخیر والاعتراض من أهمّ الظواهر المنزاحة عن المعیار النحوی وتکمن جمالیاتهما فی حصر المعانی النرجسیة وتخصیصها لدی الشاعر، علاوة علی ذلک، لهما غایة من التأثیر والمفاجئة فی المتلقّی. أمّا الاستعانة المنشودة بالعناصر اللغویة (الاستعارة والتشبیه و...) وخلق الصور المخیّلة والعاطفیة، والتأکد علی الاستعلاء وإثبات النمطین من النرجسیة فهی من السمات الأسلوبیة الأخری فی التعبیر عن المعانی الفخریة والتغنّی بها.
ادبی
روح اله نصیری
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 21-38
چکیده
در رمان «عمالقة الشمال» رابطة تنشآلودی بین مردم مسلمان نیجریه (من) با بیگانگان (دیگری) وجود دارد. عنوان این رمان و اسم شخصیتهای آن با نشانههای رمزی و دلالتهای صوتی، معنایی و کارکردی خود بیانگر گرایش فکری نجیب الکیلانی هستند. در پژوهشهای نشانهشناختی، عنوان رمان و شخصیتها اهمیت ویژهای دارند؛ چرا که در فهم محتوای رمان ...
بیشتر
در رمان «عمالقة الشمال» رابطة تنشآلودی بین مردم مسلمان نیجریه (من) با بیگانگان (دیگری) وجود دارد. عنوان این رمان و اسم شخصیتهای آن با نشانههای رمزی و دلالتهای صوتی، معنایی و کارکردی خود بیانگر گرایش فکری نجیب الکیلانی هستند. در پژوهشهای نشانهشناختی، عنوان رمان و شخصیتها اهمیت ویژهای دارند؛ چرا که در فهم محتوای رمان و شناخت دلالتهای معنایی آن تأثیر میگذارند. ازاینرو در مقالة حاضر با استفاده از روشهای نشانهشناختی، اجتماعی و تطبیقی؛ ویژگیهای عنوان و شخصیتهای رمان «عمالقة الشمال» از لحاظ معنایی، صوتی و کارکردی مورد بررسی قرار گرفت تا دلالتهای نشانهای آنها مشخص شود. در نهایت مشخص شد عنوان رمان به صورت هدفمند انتخاب شدهاست و نشانههایی از محتوای رمان را با خود به همراه دارد. همچنین اسم شخصیتها با دلالتهای صوتی، تصویری و کارکردی القاکنندة طیفی از معانی و مدلولهای متفاوت ـ از معانی اسلامی تا نشانههای استعماری ـ است.
ادبی
علی خضری؛ رسول بلاوی؛ فاطمه محمدی
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 39-56
چکیده
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این ...
بیشتر
سبکشناسی با رویکردی نقدگرایانه، میکوشد ساختارهای لغوی متن را بررسی نماید و سخن را از حالت عادی، به جنبة فنی سوق دهد تا زیباییهای فنی پنهان متن را نمایان سازد؛ بهگونهای که باعث تمایز اشعار گوناگون از همدیگر شود. عبدالرحیم محمود شاعر مبارز فلسطینی، صاحب سبکی خاص در برانگیختن عنصر حماسه و ایستادگی و مقاومت در میان مردم است. این پژوهش به سبکشناسی یکی از بارزترین سرودههای عبدالرحیم محمود، یعنی قصیدة «أنشودة التحریر» میپردازد و مردم کشورهای عربی را به شکل عام و مردم فلسطین را به طور خاص به پایداری و امید به آزادی دعوت میکند. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، با تکیه بر روش آماری، میکوشد شکل ساختاری قصیدة «أنشودة التحریر» را در سه سطح آوایی، ترکیبی و بلاغی بررسی کند و روابط موجود در پیوند این سطوح را نمایان سازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سطح آوایی، استفادة گسترده از آواهای بم و شدید با سیاق کلّی قصیده که بیانگر حماسه است، تناسب دارد. در سطح ترکیبی، جملههای فعلیه بر جملة اسمیه برتری دارد تا عوامل استمرارِ پایداری و امید به آزادی را نمایان سازد. در سطح بلاغی نیز ارتباط و تناسب زیبایی میان الفاظ و ساختار متن وجود دارد و معانی از گسترة تجسم تصاویر حسی برای ما تداعی میشود.
ادبی
محمود حیدری
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 79-98
چکیده
فرهنگپذیری بارزترین ابزار گفتوگوی بین فرهنگها و به معنای سازوکارهای تبادل فکری در بین فرهنگهای مختلف است و نیز یکی از زمینههای پژوهش در ادبیات تطبیقی به شمار میرود. از نشانههای این تداخل فرهنگی بین فرهنگ فارسی و عربی در دورة نخست شعر عباسی، حضور جلوههایی از فرهنگ ایرانی در شعر ابونواس است. یکی از نمودهای بارز این امر، ...
بیشتر
فرهنگپذیری بارزترین ابزار گفتوگوی بین فرهنگها و به معنای سازوکارهای تبادل فکری در بین فرهنگهای مختلف است و نیز یکی از زمینههای پژوهش در ادبیات تطبیقی به شمار میرود. از نشانههای این تداخل فرهنگی بین فرهنگ فارسی و عربی در دورة نخست شعر عباسی، حضور جلوههایی از فرهنگ ایرانی در شعر ابونواس است. یکی از نمودهای بارز این امر، نگاه مقدس به آتش و نور با توجه به تعالیم دین زرتشتی است. این پژوهش به شیوة تطبیقی به بررسی این پدیده در شعر این شاعر ایرانیالأصل میپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فراوانی معانی و تصویرهای شعری برگرفته از آتش و نور، به فرهنگ ایرانی شاعر برمیگرد که به گزینش چنین تصاویر درخشانی در شعر او منجر شدهاست. گویی شاعر با این تصاویر نورانی میخواهد با تمدن اسلامی آن دوره که رنگوبوی ایرانی به خود گرفته، همراه شود و ارتباط خود را با فرهنگ پدری و سرزمین مادری خود مستحکم نماید. نکتة قابل توجه در این تصاویر این است که شاعر بهصراحت اشارهای به مقدس بودن آتش و برتری آن نکرده و دلیل آن ترس از تهمت زندقه است. اما با دقت بیشتر میتوان دریافت که وی چگونه بین این نوع تصاویر شعری و آیات قرآنیای که بیانکنندة تصاویری نورانی هستند، ارتباط برقرار کرده و به تقدس آتش و نور اقرار نمودهاست.
ادبی
abdolreza attashi
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 99-112
چکیده
پدیدة ابدال از سیستمهایی است که در حیطة تولید معانی مختلف بهواسطة واژههای دارای ریتم موسیقایی منظمی نقش ایفا مینماید که تنها در یک حرف با همدیگر اختلاف دارند. لغویان در پدیدة ابدال در یک کلمه، اقدام به تغییر حرفی به جای حرفی دیگر نمودهاند؛ بنابراین این پدیدة لغوی را با تمامی انواع مختلف آن به کار میگیرند تا متون خود را با ...
بیشتر
پدیدة ابدال از سیستمهایی است که در حیطة تولید معانی مختلف بهواسطة واژههای دارای ریتم موسیقایی منظمی نقش ایفا مینماید که تنها در یک حرف با همدیگر اختلاف دارند. لغویان در پدیدة ابدال در یک کلمه، اقدام به تغییر حرفی به جای حرفی دیگر نمودهاند؛ بنابراین این پدیدة لغوی را با تمامی انواع مختلف آن به کار میگیرند تا متون خود را با کلمات همسان و یا ناهمسان از نظر معنی غنا بخشند. اهمیت بهکارگیری ابدال در دادههای ادبی بستگی به نقش چنین پدیدهای در ابعاد واژگانی، موسیقایی و معانی مختلف در دادههای ادبی دارد. پدیدة ابدال انواع مختلفی دارد، ازجمله ابدال واژگانی که در واژههای مختلف با معانی موافق اتفاق میافتد. در این حالت دو واژه هیچگونه اختلافی با همدیگر ندارند، مگر تنها در یک حرف. همچنین ابدال به دلایل گوناگونی اتفاق میافتد؛ ازجمله آسانی نطق و اختلاف در تلفظ لغات نزد قبایل مختلف. ابدال به ادیبان کمک میکند تا از فهم اشتباه متون و بطلان اتهام در تغییر کلمات مصون بمانند. ابن سکیت وابوالطیب، دو ادیب از بزرگان لغتاند که تألیفات مشابهی در زمینة ابدال و اضداد دارند و نقش بارزی را در توسعة زبان ایفا نمودهاند. این پژوهش براساس روش تحلیلی ـ توصیفی میکوشد پدیدة ابدال را در کتاب این دو ادیب بررسی نماید تا تأثیر آنان را در پیشرفت زبان مشخص کند. ترسیم نمایی کامل از ابدال و راهها، ابواب، دلایل، فواید و دیدگاههای موافق و مخالف آن از مهمترین نتایج این پژوهش است.