طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلفون

دانشگاه مازندران

المستخلص

چکيده:
تک‌گويي دروني، شيوه‌اي از گفت‌وگوست که از اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيست در داستان‌نويسي، متداول شد و توجه بسياري از شخصيت‌هاي ادبي را به خود معطوف ساخت؛ و يکي از شيوه‌هاي بياني است که راوي، نويسنده، از آن به‌منظور پيش‌برد ماجراهاي داستان خود بهره مي‌گيرد و گفتاري را که در ذهن يکي از قهرمانان، يا قهرمان اصلي جريان دارد، براي خوانندگان روايت مي‌کند تا بدين‌وسيله محتواي ضمير خودآگاه يا ناخودآگاه قهرمان را به خواننده منتقل کند.
توفيق الحکيم، نويسنده‌ي معروف و معاصر مصري، در زمينه‌ي تک‌گويي در بعضي از داستان‌ها و رمان‌هاي خود ازجمله «حمار الحکيم»، به‌گونه‌اي پيش مي‌رود که گاهي در چند صفحه از داستان، شخصيت با خود حرف مي‌زند؛ به‌خصوص با تک‌گويي‌هايي که به زبان درنمي‌آيد و در طي آن، جريان ضمير ناخودآگاه همان‌طور که در ذهن شخصيت رخ مي‌دهد، بدون دخالت نويسنده، بازگو مي‌شود؛ اين روند، چنان واقعي و صادقانه است که ضعف ساختاري به‌وجود نمي‌آورد.
اين جستار بر آن است يکي از وجوه رنگارنگ بازنمايي گفتمان را در رمان «حمار الحکيم» از منظر تک‌گويي دروني بررسي کند تا چگونگي به‌کارگيري تک‌گويي دروني در آن توضيح داده شود و نحوه‌ي شکل‌گيري انواع آن، تجزيه و تحليل شود تا به کمک آن به توصيف دنياي شخصيت‌ها و اشياي پيرامون آن بپردازد که در ذهن قهرمان داستان وجود دارد و بيان کند که نويسنده از شيوه‌هاي مختلف تک‌گويي دروني به‌عنوان ابزاري براي بيان افکار و انديشه‌هاي درون ذهن شخصيت داستان، استفاده کرده است.

الكلمات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

بررسی شیوه‌های به‌کارگیری واگویه‌ی درونی در پیشبرد روایت رمان «حمار الحکیم» اثر توفیق الحکیم

المؤلفون [Persian]

  • حسن گودرزی لمراسکی
  • حسین یوسفی آملی
  • فاطمه خرمیان

دانشگاه مازندران

المستخلص [Persian]

چکیده:
تک­گویی درونی، شیوه­ای از گفت­وگوست که از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست در داستان­نویسی، متداول شد و توجه بسیاری از شخصیت­های ادبی را به خود معطوف ساخت؛ و یکی از شیوه­های بیانی است که راوی، نویسنده، از آن به­منظور پیش­برد ماجراهای داستان خود بهره می­گیرد و گفتاری را که در ذهن یکی از قهرمانان، یا قهرمان اصلی جریان دارد، برای خوانندگان روایت می­کند تا بدین­وسیله محتوای ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه قهرمان را به خواننده منتقل کند.
توفیق الحکیم، نویسنده­ی معروف و معاصر مصری، در زمینه­ی تک­گویی در بعضی از داستان­ها و رمان­های خود ازجمله «حمار الحکیم»، به­گونه­ای پیش می­رود که گاهی در چند صفحه از داستان، شخصیت با خود حرف می­زند؛ به­خصوص با تک­گویی­هایی که به زبان درنمی­آید و در طی آن، جریان ضمیر ناخودآگاه همان­طور که در ذهن شخصیت رخ می­دهد، بدون دخالت نویسنده، بازگو می­شود؛ این روند، چنان واقعی و صادقانه است که ضعف ساختاری به­وجود نمی­آورد.
این جستار بر آن است یکی از وجوه رنگارنگ بازنمایی گفتمان را در رمان «حمار الحکیم» از منظر تک­گویی درونی بررسی کند تا چگونگی به­کارگیری تک­گویی درونی در آن توضیح داده شود و نحوه­ی شکل­گیری انواع آن، تجزیه و تحلیل شود تا به کمک آن به توصیف دنیای شخصیت­ها و اشیای پیرامون آن بپردازد که در ذهن قهرمان داستان وجود دارد و بیان کند که نویسنده از شیوه­های مختلف تک­گویی درونی به­عنوان ابزاری برای بیان افکار و اندیشه­های درون ذهن شخصیت داستان، استفاده کرده است.

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • تک¬گویی درونی
  • توفیق الحکیم
  • حمار الحکیم
  • گفت¬وگو