لقد وظّف علاء الأسواني عدة مواصفات حداثية في رواية «عمارة يعقوبيان» يبيّن من خلالها أمراض المجتمع المصري. يسعي هذا البحث إلي الکشف عن تلک المواصفات والرؤي الحداثية في الرواية معتمداً علي المنهج الوصفيّ ـ التّحليليّ. فمنها أن النّص الحداثيّ يکون ذا وجهين (أو بنيتينِ) أو أکثر، وقد وظّف علاء الأسوانيّ هذه المواصفة الحداثيّة في الرواية، فنراه يستغرق في تفاصيل الجنس في الرواية، لکنّه لا ينشد من تلک التّفاصيل إيراد الملذّات بل يقصد تأصيل کوابيس الجنس المهيمنة علي المجتمع المصريّ. يحسب الکاتب التّحرّش الجنسيّ مرضاً وافداً علي المصريين لم يکن ـ کظاهرة ـ في مصر قبل السّبعينات من القرن العشرين. وقد وُجِدَ هذا المرض الحديث نتيجةً لتخلّف النّظرة إلي المرأة، إلّا أنّه لايصرّح بهذا الرّأي مباشرة بل يضمّنه في البنية التّحتيّة، لأنّه قد أراد أن يعالج هذا المرض بطريقة هادئة خفيفة من دون کرهٍ منه. واللّاموقع لمفهوم البطل، تداخل القصص والتّقنيات التّيّاريّة الّتي هي الاسترجاع، والتّنبّؤ، والمونولوج من التّقنيات الحداثيّة الأخري الّتي قد وظّفها الأسوانيّ في رواية «عمارة يعقوبيان» محاولاً تأصيل المشکلات الاجتماعية أو بيانها کوجع تتألم منه مصر. فهذه التقنيات الحداثية في الرواية هي التي سوف تُعالَج في هذا البحث.
علاء الأسوانی در رمان «عمارة یعقوبیان» با بهرهگیری از چندین ویژگی مدرنیستی، بیماریهای جامعة مصر را برمیشمرد و ریشهیابی میکند. این پژوهش میکوشد با روش توصیفی ـ تحلیلی، این دسته از ویژگیها و نمودهای آنها را در این رمان آشکار سازد. برای مثال، یکی از ویژگیها این است که در این متن به یک ساخت اکتفا نمیشود، بلکه متن از روساخت فراتر میرود، اسوانی نیز از این فن بهره گرفتهاست؛ وی در رمان «عمارة یعقوبیان» به نحوی گسترده تابوهای جنسی را بیان میدارد اما با بیان آنها، لذتهای جنسی را در دورنگری خود جای نمیدهد، بلکه مقصود او ریشهیابی انحرافات جنسی است که بر جامعة مصر سلطه یافتهاست. نویسنده بر این باور است که انحراف جنسی ـ به عنوان یک پدیده ـ نوعی بیماری است که مصریان در دهة هفتاد قرن بیستم به آن دچار شدهاند. در نظر وی این بیماری حاصل نگرش متحجرانه به جنس مؤنث است. اما اسوانی در رمان «عمارة یعقوبیان» مستقیماً این نظر را بیان نمیدارد، بلکه آن را به شیوة مدرنیستی در ژرفساخت مینهد و خود زیرکانه در لباس یک عکّاس ظاهر میشود، چراکه قصد دارد به نحوی آرام و بدون اینکه مخاطب از او برنجد، این بیماری را درمان کند. قهرمانزدایی از شخصیت داستانی، شیوة تداخل داستانها و همچنین شیوههای جریان سیال ذهن اعم از «بازگشت به گذشته»، «پیشگویی» و «گفتوگوی درونی» از تکنیکهای مدرنیستی دیگری است که اسوانی در رمان «عمارة یعقوبیان» از آنها بهره گرفته و سعی میکند از آن طریق مشکلات جامعة مصر به عنوان یک درد را بیان و ریشهیابی نماید.