@article { author = {یادگاری, لیلا and زارع, ناصر and بلاوی, رسول}, title = {بازتاب باران و دلالت‌های معنایی آن در شعر عبدالوهاب البیاتی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {1-20}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {شاعران معاصر عرب تنها به جنبة دیداری پدیده‌هایی که در طبیعت و در اطراف خود می‌بینند بسنده نکرده بلکه از این مظاهر طبیعی، موضوعات مهمی را خلق می‌کنند که در ایجاد تصویر فنی و ادبی آثار شعری‌شان به آن‌ها کمک می‌کند. عبدالوهاب البیاتی شاعر ‏معاصر عرب تجربه‌ای خاص در این زمینه دارد؛ به همین خاطر پدیده‌های طبیعی به‌ویژه باران در شعر او دارای جایگاه ویژه‌ و معانی متعددی است. بر همین اساس، شاعر به منظور نوگرایی در خلق تصاویر شعری خود و غنی‌سازی آن، واژه باران را به کار می‌گیرد. باران ازجمله ابزار بیانی است که شاعر با توجه به کاربرد بسیار این واژه در تعداد قابل‌توجهی از اشعارش، بدان توجه داشته است. در این پژوهش که بر پایه روش تحلیلی ـ آماری استوار است، سعی شده است با توجه به نقش باران در دیوان بیاتی، دلالت‌های متعدد منفی و مثبت آن، بررسی و تبیین گردد. باران در شعر بیاتی دارای دلالت‌های مثبت و منفی بسیاری است؛ ازاین‌رو در این مقاله به بررسی مهم‌ترین نمادهای مثبت یعنی سرسبزی، انقلاب، زندگی و روشنایی و دلالت‌های منفی یعنی تنهایی، غم، ویرانی و مرگ پرداخته شده‌است. از بررسی واژه باران در شعر بیاتی، این نتیجه به دست آمد که شاعر در کل، 119 بار این کلمه را به کار برده‌است که 58 بار معنای مثبت و 49 بار معنای منفی داشته و 12 بار نیز در معنای حقیقی آن به کار رفته‌است. این میزان از کاربرد واژۀ باران در شعر بیاتی، ناشی از دیدگاه شاعر نسبت به مرگ و زندگی و به دنبال آن، ناامیدی و امیدواری هم‌زمانی است که در وجود شاعر نهادینه شده‌است.}, keywords = {شعر معاصر عرب,عبدالوهاب البیاتی,باران,دلالت‌های معنایی}, title_ar = {تجليات المطر وحقوله الدلاليّة في شعر عبد الوهاب البياتي}, abstract_ar = {لا يکتفي شعراء العرب المعاصرون بالرؤية البصريّة إزاء ما يرون حولهم من المظاهر الطبيعيّة بل يخلقون من ‏عناصرها مواضع هامّة تساعدهم في تشکيل الصورة الفنيّة والأدبيّة لنصّهم الشعري. للشاعر العراقي المعاصر عبد ‏الوهاب البياتي تجربة خاصّة في هذا المجال، فقد حظيت الظواهر الطبيعيّة ولاسيّما المطر بمکانة بارزة في شعره ‏بمفاهيمه المتعدّدة. وبناء على ذلک کان الشاعر يوظّف هذه المفردة للتجديد في تشکيل صوره الشعريّة وإغناءها. ‏فالمطر يُعدّ من الوسائل التعبيريّة التي اهتمّ بها البياتي بکثافة في عدد ملفت للنظر من قصائده. قد بُني هذا ‏البحث على أساس المنهج التحليلي والإحصائيّ محاولاً تبيين الدور الثنائيّ الذي تلعبه مفردة (المطر) في ديوان ‏الشاعر موضّحاً دلالاتها العديدة إيجاباً وسلباً. وللمطر في شعر البياتي إيحاءات ورموز کثيرة عالجنا من الإيجابيّات ‏الاخضرار، والثورة، والحياة، والتجديد، والضياء ومن السلبيّات الموت، والوحدة، والتدمير، والحزن. وقد تبيّن لنا ‏من دراسة لفظة (المطر) في قصائد البياتي أنّه استخدم هذه الفظة (119) مرّة في المجموع، وقد وظّفها (58) مرّة ‏للدلالة على الإيجابيّات و(49) مرّة للدلالة على السلبيّات، کما جاءت (12) مرّة في معناها الحقيقي. وهذا ‏المقدار من استخدام هذه المفردة الرمزية، ينبعث من رؤية الشاعر إزاء الموت والحياة وعلى إثرهما اليأس والأمل ‏الموجودين في نفسه في آن معاً.  }, keywords_ar = {شعر معاصر عرب,عبدالوهاب البیاتی,باران,دلالت‌های معنایی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_77442.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_77442_8f1779c2ac631458c3c2db817f2118b9.pdf} } @article { author = {زارع, ساجد and کیانی, حسین and کارگر, علی اصغر}, title = {نمود جنسیت، سن و طبقة اجتماعی در کتاب‌های درسی عربی در دوره متوسطه اول در ایران (ارزیابی جامعه‌شناختی)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {21-40}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {پژوهش حاضر به بررسی چگونگی نمود پدیده‌های جنسیت، مراحل سنی و طبقه اجتماعی در 3 کتاب درسی زبان عربی پرداخته که وزارت آموزش‌وپرورش ایران برای دانش‌آموزان دورة متوسطه اول در طول چند سال اخیر طراحی و تألیف نموده‌است. بررسی جنسیت، سن و طبقه اجتماعی در این کتاب‌های درسی بدین‌ دلیل صورت گرفته که معلمان و دانش‌آموزان در معرض بسیاری از واژگان، تصاویر و شکل‌هایی هستند که تأثیر بسیاری روی شناخت و جهان‌بینی ایشان دارد. ازاین‌رو، در این جستار با به‌کارگیری سیاهة جامعه‌شناختی «کانینج ورث» (1995م) پس از استخراج کلمات و تصاویر مرتبط با موضوع، کتاب‌های مذکور بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد میزان پراکندگی جنسیت مذکر و مؤنث در مواد دیداری و نوشتاریِ سه کتاب به شکل همگن صورت گرفته و چنین می‌نمایاند که به زنان در زمینه‌های مختلفِ پرداخته‌شده در کتاب ازجمله شغل و جایگاه اجتماعی، ارزشی همچون مردان بخشیده شده‌است. همچنین بیشتر تصاویر نمایانگر طبقة اجتماعی متوسط است و کیفیت نمود سن و طبقه اجتماعی با فرهنگ ایرانی و مراحل سنی دانش‌آموزان متناسب و هم‌سو است؛ چراکه بیشتر تصاویر و شکل‌ها مرحله نوجوانی را نشان می‌دهد.}, keywords = {کتاب درسی,جنسیت,سن,طبقه اجتماعی}, title_ar = {تجلّيات النوع الاجتماعي والعمر والطبقة الاجتماعية في کتب العربيّة المدرسيّة بالمرحلة الثانويّة الأولي في إيران (تقييم اجتماعي)}, abstract_ar = {إنّ هذه الدراسة تحاول الکشف عن کيفية تمثّل مظاهر النوع الاجتماعي والمراحل العمرية والطبقة الاجتماعية في المقرّر الدراسي لمادّة اللغة العربية بالصّف السابع والثامن والتاسع في المرحلة الثانوية الأولي وهو کتب اللغة العربيّة الثلاثة التي تمّ تصميمها وتأليفها خلال السنوات الأخيرة للطلاب الإيرانيين الدارسين؛ وقد تمّت دراسة النوع الاجتماعي والعمر والطبقة الاجتماعية المتجلّية في طيّات هذه الکتب المدرسية حيث يتعرّض المعلّمون والطلّاب للعديد من الکلمات والصّور والرسوم التي لها تأثير کبير علي معرفتهم ومواقفهم ووجهات نظرهم تجاه العالم. انطلاقاً من هذا، لقد استعرضنا في الدراسة الحالية ثلاثة کتب لمادّة اللغة العربية باستخدام استمارة التقييم الاجتماعي لـ«کانينجس ورث» (1995م) بعد استخراج الکلمات والصور المعنيّة بموضوع البحث. تُبيّن نتائج الدراسة المتمخّضة عن البيانات الإحصائية أنه ثمّة توازن بين مدي النسب المئويّة للنوع الاجتماعي الذکوري والأنثوي التي توزّعت علي المواد المرئيّة والمکتوبة المتضمّنة في الکتب الثّلاثة مما يدلّ علي أنه أعطيت للنساء قيمة مساوية للرجال في مواضيع مختلفة منها المهنة والطبقة الاجتماعية؛ وبالنسبة إلي تمثّل الطبقة الاجتماعية والعمر تتجلّي النتائج أن النسبة العالية من الصّور والرسوم تعرض الطبقة الاجتماعية المتوسّطة وهناک فيها توافق وانسجام مع الثّقافة الإيرانية ومستوي أعمار الطلّاب الدارسين بالمرحلة الثانوية الأولي.}, keywords_ar = {کتاب درسی,جنسیت,سن,طبقه اجتماعی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_82319.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_82319_e550b4af5e416c18426e045d570a6d54.pdf} } @article { author = {امیرى, کریم and پورعابد, محمد جواد}, title = {شخصیت سیره‌ای و رابطة آن با مکان متغیّر در رمان «مقتل بائع الکتب» اثر سعد محمدرحیم}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {41-60}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {رمان‌های عراقی منتشرشدة پسا 2003م از فضایی بهره‌مند شدند که به چالش‌های ناشی از پیدایش انواع خشونت از قبیل کشتن آدم‌ها بر اساس قومیت می‌پردازد. بر این اساس رمان‌نویس عراقی، سعد محمدرحیم، شاهکار خود «مقتل بائع الکتب» (داستان کشتن ‌کتاب‌فروش) را به صحنه آورد، و به دو عنصر ‌شخصیت و مکان در آن جایگاهی برجسته‌ ‌بخشید و میان آن دو رابطة‌‌ هم‌آوایی پیوسته برقرار نمود تا رمانش بتواند بسان یک تابلوی پانورامایی قشری از عراق پسا تغییر و گوشه‌ای از رنج‌های انسان و مکان ناشی از ره‌آورد اشغال را بازنمایی ‌‌کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی می‌کوشد بر شخصیت اصلی این رمان تمرکز نماید تا از ظرافت‌های هنری به‌کاررفته در پردازش و گره زدن آن به مکان متغیّر پرده بردارد. چون شرح‌حال وی بخش‌ عمدة رمان را تشکیل می‌دهد، سیره‌ای‌ نام گرفت. مکان نیز متغیّر ‌نامیده شد؛ زیرا شرایط حاضر بر آن تأثیر گذاشته و چهره‌اش را تغییر داده‌است. بررسی نشان می‌دهد که رمان‌نویس برای پردازش شخصیت‌ جنجالی‌ «محمود المرزوق» و گره‌زدن آن به مکان از تکنیک‌های هنری بهره می‌گیرد، المرزوق شخصیت اصلی و همه‌جانبة رمان است که در مکان‌‌های متغیر به‌ویژه (باز/ بسته) حاضر می‌شود، با آن‌ها رابطه برقرار می‌کند، به‌طور تکامل‌یافته‌ با آن‌ها حاضر و همراه می‌گردد، و با تغییر شمایل آن‌ها خود نیز دگرگون می‌شود.}, keywords = {رمان,شخصیت سیره‌ای,مکان,مقتل بائع الکتب,سعد محمدرحیم}, title_ar = {الشخصيّة السيريّة وعلاقتها بالمکان المتغيّر في «مقتل بائع الکتب» لسعد محمد رحيم}, abstract_ar = {توقّـر للروايات العراقيّة الصادرة بعد 2003م فضاء تسجيلي يعتني بإشکاليات الإنسان وهواجسه من شتّى أنواع العنف مثل القتل على الهوية وغيره، وفي هذا السياق جاءت رواية "مقتل بائع الکتب"، رائعة القاصّ العراقي، سعد محمد رحيم، لتمثّل الواقع وتنوء بتلک الإشکاليات، وقد منح صاحبها الشخصيّة والمکان مکانة مائزة، وأدرجهما في علاقة تناغم مستمرّ، فصارت روايته لوحة بانوراميّة تعکس شريحة من عراق ما بعد التغيير، وتعرض جانباً من مکابدة الإنسان ومعاناة المکان. تفيد الدراسة من المنهج الوصفي ـــ التحليليّ الّذي يساعدها في الترکيز على الشخصيّة الرئيسة، وإماطة الّلثام عن الدقائق الفنّية والجمالية لخلقها وإبرازها من شتّى الجوانب؛ ومن ثمّ الکشف عن طبيعة علاقتها بالمکان، والدلالات الّتي تمخّضت عنها. سُمّيت الشخصيّة المحوريّة "سيرية" نظراً لهيمنة سيرتها على المتن الروائي، واستحواذها على مساحة کبيرة من النصّ؛ مثلما سُمّي المکان "متغيراً" تبعاً لتغيّر ملامحه إثر الظروف الطارئة من انقلاب وحروب واحتلال. من الّلافت أنّ القاصّ يستغلّ التقنيات الفنيّة في تقديم الشخصيّة الإشکاليّة، محمود المرزوق، وربطها بالمکان المتغيّر. المرزوق شخصيّة محوريّة/نمطيّة حضرت في أماکن عدّة وتمثّلت فيها، أهمّها المفتوح والمغلق؛ ولوشيج القرابة بين المکان والشخصيّة جاءت الأخيرة متکاملة مع المکان، مثلما جاء المکان هو الآخر مواکباً لسيرة الشخصيّة ومسيرتها.}, keywords_ar = {رمان,شخصیت سیره‌ای,مکان,مقتل بائع الکتب,سعد محمدرحیم}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_75565.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_75565_7e4010ee9a2e0c8ee5cf0651df46a609.pdf} } @article { author = {قاسمی, جمشید}, title = {الاستعارة الأساسیة ووظیفتها فی روایة «ریح الجنوب»}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {61-80}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {الروایة أهم جنس أدبی تقوم بتصویر الحیاة السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة والاقتصادیة، ولها مقدرةٌ على تصویر الأفکار الإنسانیة والعواطف والتطلعات. عبد الحمید بن هدوقه من الروایین الذین عالجوا فی روایاتهم مختلف المواضیع السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة، من أعماله «ریح الجنوب» الذی استخدم فیه الوصف لمعالجة الواقع الثقافی والاجتماعی والسیاسی المسیطر علی الجزائر بُعید الحرب التحریریة. لقد استخدم الکاتب لتصویر الموضوعات الاجتماعیة والنفسیة للمجتمع نوعاً مِن الاستعارة، هی مزیج من الاستعارة القدیمة والاستعارة الجدیدة التی تعطی النص هویة رمزیة جذابة. یعالج هذا البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی الاستعارات الأساسیة فی روایة "ریح الجنوب" وجوانبها الخفیة فی وصف وضع المجتمع الجزائری. نظراً لتکرار مفاهیم "ریح الجنوب" و"أنغام نای"، وفضلاً عن "خطة الفخار الغامضة" و استخدام هذه المفاهیم فی مشاهد خاصة، تشیر النتائج إلی أن کل واحد من هذه المفاهیم یُعتبّر مجازاً عن إحدی التیارات الفکریة والخصائص الاجتماعیة الموجودة فی المجتمع الجزائریّ بعد الثورة.}, keywords = {الروایة الجزائریة,عبدالحمید بن هدوقة,ریح الجنوب,الاستعارة الأساسیة}, title_ar = {استعارة بنيادي و کارکرد آن در رمان «ريح الجنوب»}, abstract_ar = {«ريح الجنوب» اولين رمان الجزايري به زبان عربي است که نويسندۀ آن «عبدالحميد بن هدوقه» با استفاده از ابزار توصيف، واقعيت فرهنگي، اجتماعي و سياسي الجزاير را به گونه‌اي توصيف کرده که نشان‌دهندة وضعيت حاکم بر الجزايرِ بعد از انقلاب باشد. نويسنده براي به‌تصويرکشيدن وضعيت روحي، رواني و اجتماعي جامعۀ الجزاير، گونه‌اي از استعاره را به کار برده که تلفيقي از استعارۀ قديم و جديد است و به‌واسطۀ همنشيني با صحنه‌هايي خاص، به متن، هويتي جذاب بخشيده‌است، به‌طوري‌که ذهن را براي دريافت چرايي تکرار برخي صحنه‌ها به تکاپو وا مي‌دارد. در اين پژوهش به روش تحليلي ـ توصيفي، استعاره‌هاي بنيادي در رمان «ريح الجنوب» و کارکردهاي آن بررسي مي‌شود. نتايج اين نوشتار نشان مي‌دهد با توجه به بسامد تکرار مفاهيمي مانند «باد جنوب»، «صداي ني» و نيز «طرح ذهني مبهم سفال» و همنشيني آن‌ها با صحنه‌هايي خاص، هر يک به صورتي استعاري، بيانگر يکي از جريان‌هاي فکري و ويژگي‌هاي اجتماعي حاکم بر جامعة الجزاير بعد از انقلاب است.}, keywords_ar = {الروایة الجزائریة,عبدالحمید بن هدوقة,ریح الجنوب,الاستعارة الأساسیة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_86188.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_86188_28d0e8d11c3be89e5843a995aea2231a.pdf} } @article { author = {جهان بخت لیلی, أمید and پرماس, سمیه}, title = {تمظهرُ الهَیمنة و الآراء المضادّة للهَیمنة فی قصّة «خلیل الکافر» (فی ضَوء نظریّة أنطونیو جرامشی)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {81-100}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {یُعتبر أنطونیو جرامشی الإیطالی (1937) مِنْ کبار المنظّرین والمناضلین للرأسمالیّة وهو مؤسّس مفهوم الهیمنة؛ المشروع الذی یرتکز فی الخطوة الأولی علی السُّلطة الثقافیّة والإیدیولوجیّة ویرکّز علی أثر التّفکیر والإرادة کوسیلةٍ لتغییر التأریخ والسُّلطة الإجتماعیّة ویبنی دعائم خطّته علی رفض الطّبقیّة وإحداث التّغییر فی نظام الإستیلاء نحو الرِّضا العامّ. تهدف هذه المقالة إلی التحلیل الإجتماعی لقصّة خلیل کافر لمؤلّفها جبران خلیل جبران فی ضوء نظریّة الهیمنة لأنطونیو جرامشی وممّا دَعانا إلی القیام بهذا البحث هو تماثل آراء جبران الإجتماعیّة مع نظریّة الهیمنة لجرامشی إذ أنّه فی هذا الإنتاج یقومُ بتمحیص الطّبقیّة والسُّلطة السّائدة علی المجتمع الإقطاعیّ محلّلاً وناقداً مدقّقاً ویعرضُ فی أثره هذا مجتمعاً حافلاً بالضَّغط والسَّحق مِنْ قبل الطّبقة المسیطرة علی الطّبقات الأخری. فی الحقیقة ینوی جبران مِنْ خلال خلق شخصیّة خلیل الثائر تمحیصَ وإدانة الطَّبقیّة والتنویه بالمساواة بین الشَّرائح البشریّة؛ المساواة الّتی لایمکن إقامتها فی المجتمع إلّا عنْ طریق تنویر الرّأی العامّ وتعزیز الإیدیولوجیّة فی أذهان الطّبقة السُّفلی. نظراً لنتائج البحثِ یمکنُ القولُ بأنّ جبران فی هذا الأثر إذْ یعتقدُ بتأثیر الدِّعامةِ الإقتصادیّةِ فهو یُولی اهتماماً بالغاً الدَّورَ الفاعلَ للإیدیویوجیّةِ والسُّلطةِ الثقافیّةِ فی تحدید وتغییر البنی الإجتماعیّة والإقتصادیّة وفی ضَوء الإیدیولوجیّات التنویریّة والتثقیفیّة یؤمنُ بانتصار الشَّریحةِ الضَّعیفةِ علی القوی المسیطرة والقُدرات السیاسیّة والرأسمالیّة.}, keywords = {أنطونیو جرامشی,نظریّة الهیمنة,جبران خلیل جبران,خلیل کافر}, title_ar = {بازنمود هژموني و انديشه‌هاي ضدهژمونيک در داستان «خليل کافر» (بر مبناي نظريۀ آنتونيو گرامشي)}, abstract_ar = {آنتونيو گرامشي (1937)، از تئوريسين‌هاي ضدسرمايه‌داري و مفهوم‌پرداز نظريۀ «هِژموني» است؛ طرحي که بر سلطۀ فرهنگي و ايدئولوژيک تکيه داشته و بر قدرت انديشه و ارادۀ آدمي در دگرگوني سلطۀ اجتماعي پاي مي‌فشارد و استراتژي خود را بر نفي تضاد طبقاتي و ايجاد تغيير در نظام استيلا به سوي رضايت عمومي مبتني مي‌داند. هدف مقالۀ حاضر، تحليل جامعه‌شناختي داستان «خليل کافر» اثر جبران خليل جبران به شيوۀ تحليل محتوايي و بر مبناي نظريۀ هژموني گرامشي است. انگيزۀ انجام پژوهش نيز تشابه ديدگاه‌هاي جامعه‌شناختي جبران با نظريۀ مزبور است. وي در اين اثر، فاصلۀ طبقاتي و استبداد حاکم بر جامعۀ ارباب ـ رعيتي را به شيوه‌اي نقادانه ترسيم نموده و سيماي جامعۀ آکنده از فشار طبقۀ فرادست نسبت به قشر فرودست را با آفرينش اثري گويا به نمايش مي‌گذارد. درواقع جهان‌بيني پنهان داستان با نقش‌آفريني شخصيت انقلابي خليل، در جهت نقد تضاد طبقاتي و ستايش برابري ميان لايه‌هاي انساني است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد جبران، ضمن توجه به کارکردهاي پشتوانۀ اقتصادي، بر نقش اثرگذار هژموني فرهنگي در تعيين ساختارهاي اجتماعي و اقتصادي تأکيد دارد و در پرتو آگاهي و ايدئولوژي‌هاي روشنگرانه، به پيروزي ارادۀ قشر فرودست بر نيروهاي سُلطه و قدرت‌هاي سياسي و اقتصادي معتقد است.}, keywords_ar = {أنطونیو جرامشی,نظریّة الهیمنة,جبران خلیل جبران,خلیل کافر}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_80660.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_80660_ef8f6f43d33a5bff31618928e631e479.pdf} } @article { author = {علی احمد, راضیه and عرب یوسف آبادی, عبدالباسط and حبیبی, علی اصغر}, title = {بلاغة السخریة فی قصص «نوادر جُحا»}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {101-122}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {یُطلق أدب الأطفال على أعمال تُکتب للطفل ولاتخلو من هدفی الترفیة والتعلیم. تُعدّ السخریة من الأسباب المؤثرة علی هذا النوع الأدبی التی تبرز البلاغة کعنصر رئیسی لتحقّقها. حاول أدباء الطفل أن یدخلوا عالم الأطفال من خلال شخصیات ساخرة کجُحا وذلک بهدف ترفیه الطفل، فیعرضوه کفکاهی یحکی الوقائع بطرائفه الفریدة وبلاغته المثلى. تنتمی قِیم السخریة الأدبیة لهذه الأعمال إلی أسالیب بلاغیة خاصة تتناسب وعالم الطفل. وهذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی تسعى إلى الکشف عن وجوه تأثیر الأسالیب البلاغیة لتماهی الطفل مع شخصیة جُحا وتمزاجه العاطفی فی قصص "نوادر جُحا" (2007م). ولتحقیق هذا الهدف تمت دراسة جمیع کلمات القصص وتقییم أسالیبها البلاغیة. تشیر النتائج إلى أن الکاتب وظّف أسالیب بلاغیة کالتکرار، ومراعاة ‌النظیر، والتشخیص، والکنایة، والطباق وذلک کی یلقی جوّا من السخریة والضحک فی ثنایا القصص، وفی النهایة کی یبرز بلاغة السخریة فی المجوعة القصصیة.  }, keywords = {أدب الطفل,السخریة,الأسالیب البلاغیة,جُحا,"نوادر جُحا"}, title_ar = {بلاغت طنز در داستان‌هاي کودکانة «نوادر جُحا»}, abstract_ar = {ادبيات کودک شامل آثاري است که مخاطب آن کودک است و دو هدف سرگرم‌کنندگي و آموزشي را دنبال مي‌کند. يکي از عوامل تأثيرگذاري اين نوع ادبي، طنز موجود در آن است که شگردهاي مختلف بلاغي نقش مهمي در تحقق آن ايفا مي‌کنند. در ادبيات کودک عربي شخصيت‌هايي فُکاهي همچون جُحا، انبساط خاطر کودک را فراهم مي‌آورند؛ بنابراين جُحا را به عنوان فردي معرفي مي‌کنند که همه‌چيز را با بذله‌گوييِ منحصربه‌فرد و بلاغت مثال‌زدني‌اش روايت مي‌کند. ارزش ادبي طنز در چنين آثاري در گرو شگردهاي بلاغي خاصي است که متناسب با روحيات کودک به کار مي‌رود. جستار حاضر با تکيه بر روش توصيفي ـ تحليلي در تلاش است، ميزان تأثيرگذاري شگردهاي بلاغي در همذات‌پنداري کودک با شخصيت جُحا را در مجموعة داستاني «نوادر جُحا» (2007م) کشف نمايد. براي دستيابي به اين هدف تمام واژگان داستان‌ها بررسي و عناصر بلاغي آن ارزيابي گرديد. نتايج حاکي از اين است که در اين اثر به ترتيب سازه‌هاي طنزآفرين تکرار، مراعات‌نظير، انسان‌پنداري، کنايه و تضاد به‌گونه‌اي به کار رفته‌است که علاوه بر ايجاد شگفتي و خنده در کودک، در طنزگونگي رخدادهاي داستان و درنتيجه بلاغت طنز مجموعة داستاني تأثير دارد.}, keywords_ar = {أدب الطفل,السخریة,الأسالیب البلاغیة,جُحا,"نوادر جُحا"}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_63609.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_63609_0d1214cbeacd8af95103bb62e7bd5611.pdf} } @article { author = {قائمی, مرتضی and ذوالفقاری, اختر}, title = {دراسة النماذج المعرفیة للزمن فی النص القرآنی استناداً إلی نظریة الاستعارة المفهومیة}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {123-144}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {نظریة الاستعارة المفهومیة هی أداة مناسبة لدراسة وتحلیل النصوص الدینیة، بما فی ذلک القرآن الکریم. من خلال هذه النظریة، یمکن تحدید طریقة وضع المفاهیم للعدید من المفاهیم القرآنیة. الغرض من هذه الدراسة هو التعرف على الطریقة القرآنیة فی تجسیم الوقت کمفهوم تجریدی. فی اللسانیات المعرفیة، من أجل فهم الوقت، یتم تقدیم نموذجین إدراکیین أحدهما یعتمد على الشخص ویستند الآخر على الوقت. أجریت الدراسة الحالیة باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی وتسعى إلى الإجابة عن هذا السؤال: ما هو المنهج القرآنی فی ترسیم وتجسیم الوقت کمفهوم تجریدی؟ تشیر نتائج هذه الدراسة إلى أنّ الإستعارة الوجودیة المادیة والاستعارة الاتجاهیة الاستعارة التصویریة الحرکیة وموقع الأمام والخلف تشکل البنى التحتیة للنموذجین المعرفییْن للوقت فی نص القرآن. بالإضافة إلى هذین النموذجین لتجسیم الوقت فی النص القرآنی، استخدمت الإستعارة الوجودیة الظرفیة والمادیة والإستعارة التصویریة الحجمیة خارج بنیة النموذجین المعرفیین أیضاً.}, keywords = {القرآن الکریم,الاستعارة المعرفیة,النموذج المتمحور علی الشخص,النموذج المتمحور علی الزمن}, title_ar = {مطالعة مدل‌هاي شناختي زمان در متن قرآن بر اساس نظرية استعارة مفهومي}, abstract_ar = {نظرية استعارة مفهومي ابزار مناسبي براي بررسي و تحليل متون ديني و ازجمله قرآن کريم است و به‌وسيلة آن مي‌توان روش مفهوم‌سازي بسياري از مفاهيم قرآني را شناسايي نمود. هدف پژوهش حاضر شناخت شيوة قرآن در عيني‌سازي زمان به عنوان مفهومي انتزاعي است. در زبان‌شناسي شناختي در راستاي درک زمان، دو مدل شناختي شخص‌محور و زمان‌محور مطرح مي‌شود. پژوهش حاضر که به روش تحليلي ـ توصيفي انجام شده‌است، به دنبال پاسخ اين سؤال است که قرآن از چه روشي براي تجسم و ترسيم زمان به عنوان مفهومي مجرد و انتزاعي بهره برده‌است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که استعارة هستي‌شناختي شيء‌انگاري، استعارة جهتي، استعارة تصويري حرکتي و موقعيت عقب و جلو، زيرساخت‌هاي دو مدل شناختي زمان در متن قرآن هستند. علاوه بر اين دو مدل در متن قرآن براي عيني‌سازي زمان از استعارة هستي‌شناختي ظرف‌انگاري، شيءانگاري و استعارة تصويري حجمي خارج از ساختار دو مدل شناختي نيز استفاده شده‌است.}, keywords_ar = {القرآن الکریم,الاستعارة المعرفیة,النموذج المتمحور علی الشخص,النموذج المتمحور علی الزمن}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_86189.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_86189_a0f549add30639dc83418a1b954cecc5.pdf} } @article { author = {رجبی, فرهاد}, title = {وظیفة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة، نظراً للتجربة التاریخیة}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {15}, number = {50}, pages = {145-162}, year = {2019}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = { تُعتبر الترجمة جسراً لإقامة العلاقات بین الشعوب وتمهّد لنقل التجارب فیما بینها. ویمکن لعملیة النقل هذه، -فی حال استمرارها ـــ أن تتحوّل من مجرّد نقل النصوص إلى إنشاء خلفیة مناسبة للتفاعل بین البلدان المختلفة. تشیر التجربة التاریخیة لنهضة الترجمة خاصة فی الفترة العباسیة التی یمکن اعتبارها الفترة الذهبیة للحضارة الإسلامیة، إلى أنّ الاعتماد على إنجازات شعوب أخرى یمکنه أن یؤدّی إلى التنمیة فی المجالات المختلفة. لذلک یبدو أنّ ترجمة النصوص الأدبیة بإمکانها فتح أبواب جدیدة فی مستوى العلاقات الثقافیة بین إیران والبلدان العربیة. بطبیعة الحال، یجب ألّا ننسى وجود بعض العوائق التی من شأنها أن تؤثّر على حرکة الترجمة وتحدّ من تحقیق أهداف الترجمة، کعدم وجود إنتاجات ثقافیة، ووجود تناقضات متعددة فی دوافع الترجمة. تحاول هذه الدراسة البحث عن الوظیفة التاریخیة لترجمة النصوص من الفارسیة إلى العربیة ودور المترجمین البارزین، إضافة إلى دراسة مکانة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة. ثمّ سیتطرّق إلى النتائج الإیجابیة والتحدیات الموجودة، لیقدّم حلولاً فی هذا المجال. تشیر النتائج إلى أنّ الجهود المبذولة حتّى الآن لم تتمکّن من الحصول على نتائج مناسبة، وأنّ تحقیق هذا الهدف بحاجة إلى إعادة نظر وجهود أکثر.  }, keywords = {الترجمة,البلدان العربیة,اللغة الفارسیة,التفاعل,الثقافة}, title_ar = {کارکرد ترجمه در ايجاد تعامل بين ايران و کشورهاي عربي با توجه به تجربة تاريخي آن}, abstract_ar = {ترجمه، به عنوان پلي ارتباطي بين ملت‌ها، همواره زمينه‌ساز انتقال تجربه‌هاست. اين انتقال در صورت تداوم، مي‌تواند از صرف نقل يک متن، به بستري مناسب براي ايجاد تعامل تبديل شود. تجربة تاريخي، در اثر نهضت ترجمه، به‌ويژه در دوره عباسي که مصادف است با شکل‌گيري دوره طلايي تمدن اسلامي، نشان مي‌دهد استفاده از دستاوردها و ظرفيت‌هاي ديگر ملت‌ها مي‌تواند به توسعه و شکوفايي در سطوح مختلف بينجامد؛ بنابراين به نظر مي‌رسد امروز نيز ترجمه بتواند با به‌کارگيري شيوه‌هاي نوين و توانمندي‌هاي موجود در متون ادبي، در سطح روابط فرهنگي بين ايران و کشورهاي عربي دري جديد ايجاد کند. البته در اين مسير موانع و چالش‌ها را نيز نبايد از نظر دور داشت؛ چنان‌که مثلاً نبودِ توليدات فرهنگي مناسب، وجود تعارضات متعدد انگيزشي و ديگر مؤلفه‌ها از عواملي است که نقش ترجمه را در تحقق اهدافش تحت تأثير قرار مي‌دهد. نوشتة حاضر مي‌کوشد با بررسي کارکرد تاريخي ترجمه متون، از فارسي به عربي و نقش‌آفريني مترجمان برجسته، جايگاه ترجمه را در ايجاد تعامل بين ايران و کشورهاي عربي بررسي ‌کند، پيامدهاي مثبت و چالش‌هاي فرارو را مطالعه نمايد و با ارائة راهکارهايي به کارکرد ترجمه در تحقق اين هدف بپردازد. نتايج نشان مي‌دهد تلاش‌هاي انجام‌شده در اين حوزه تاکنون نتوانسته به نتايج مطلوب ختم شود و تحقق اين هدف، نيازمند بازنگري و تلاشي مضاعف در امر تأثيرگذاري ترجمه با توجه به تجربة تاريخي و منابع موجود گذشته است.}, keywords_ar = {الترجمة,البلدان العربیة,اللغة الفارسیة,التفاعل,الثقافة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_67049.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_67049_d96beb06953b1524c845cc4ed0967844.pdf} }