@article { author = {خلیفه شوشتری, محمد ابراهیم}, title = {علم عروض میان اصالت و عدم اصالت}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {1-22}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {واقعیت تاریخی گواه آن است که علم عروض همانند علم نحو زاییدة تمدن اسلامی است، و مبدع این علم، خلیل بن احمد فراهیدی است که کتابی در این باره نوشت و علم عروض به دستان توانای وی تکامل یافت که این امر حاکی از استعداد و نبوغ او دارد. اما به خاطر عواملی چند، که زیر آمده است، گروهی از پژوهشگران به اصالت علم عروض  تردید کزده­اند: 1-  ظهور علم عروض به یکباره و تکامل یافته به دست خلیل بن احمد فراهیدی چرا که پیدایش آن، تابع سنت تکامل تدریجی نبوده است. 2- وجود متنی از ابن فارس که از آن چنین استفاده می شود که علم عروض قبل از خلیل وجود داشته است. 3- وجود متنی از بیرونی که دال بر این نکته است که خلیل در وضع علم عروض پیرو هندی­ها بوده است. به خاطر این عوامل ومانندآن، برخی از پژوهشگران جدید معتقدند که علم عروض عربی برگرفته از علم عروض سانسکریتی است، وگروهی دیگر بر این باورند که برگرفته از یونان است و گروه سومی هم معتقدند که عروض قبل از خلیل نیز وجود داشته است. با بررسی آراء و نظریات مخالف و اثبات بطلان آنها؛ و ارائه دلایل تاریخی و علمی مبنی بر اصالت علم عروض؛ و بیان غرض اصلی خلیل بن احمد از ایجاد این علم؛ ودر آخر بیان حقیقت کلمة (المتیر) در نزد باقلانی؛ اصالت علم عروض ثابت می­شود.}, keywords = {عروض,قافیه,بحر,تفعیله,وزن,المتیر}, title_ar = {علم العروض بين الأصالة و الهُجنة}, abstract_ar = {إنَّ الواقع التاريخي يشهد أنَّ علم العروض کعلم النحو وليد الحضـارة الإسلامية، و أنَّ مبتکره هو الخليل بن أحمد الفراهيدي، وأنه ألف في هذا العلم کتاباً و قد ظهر هذا العلم علي يديه متکاملاً، مما يدل علي عبقريته و نبوغه. لکنَّ الأسباب التالية قد دعت بعض الباحثين المحدثين إلي التشکيک في أصالة علم العروض: 1- أنَّ علم العروض ظهر علي يد الخليل بن أحمد کاملاً دون أن يکون ظهوره خاضعاً لسنة‌ التطور. 2- وجود نص لابن فارس يستفاد منه أنَّ علم العروض کان موجوداً قبل الخليل بن أحمد. 3- وجود نص للبيروني اُستفيد منه أنَّ الخليل بن أحمد قد قلد الهنود في وضـعه لعلم العروض.   إنَّ هذه الأسباب ومثلها دفعت بعض المحدثين إلي أن يعتقد قسم منهم أنَّ علم العروض العربي مأخوذ من علم العروض السنسکريتي، و أن يعتقد قسم آخر منهم أنه مأخـوذ من اليونان، و أن يذهب قسم ثالث إلي أنه کان موجوداً عند العرب قبل الخليل. تثبت اصالة علم العروض: 1- بمناقشة الآراء و النظريات المخالفة، و إثبات بطلانها؛ 2- إيراد الأدلة التاريخية و العلمية علي أصالة علم العروض؛ 3- بيان الغرض الذي توخاه الخليل بن أحمد من ابتکار هذا العلم؛ 4- بيان حقيقة معني کلمة (المتير) الواردة في نص الباقلاني.}, keywords_ar = {العروض,القافیة,البحر,التفعیلة,الوزن,المتیر}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1370.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1370_28b144266553503aec426ae349ccd90f.pdf} } @article { author = {پیرانی شال, علی and امیدوار, احمد}, title = {تأثیر اندیشه های محمد عبده در اشعار اجتماعی حافظ إبراهیم}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {23-40}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {حافظ ابراهیم «شاعر نیل» از شعرای مشهور مصر است. وی دراشعار اجتماعی خویش متأثر از شیخ محمدعبده بود. این تاثیرات در زمینه‌های سیاست، تربیت و تعلیم و دفاع از زن و حقوق وی خودنمایی می‌کند. در زمینه سیاست، وی همانند عبده، به نظریه اصلاح و اعتراض دور از افراط معتقد است و در اشعار خویش راه سازش با انگلیسی‌ها به خصوص لورد کرومر را در پیش می‌گیرد و اگر به آنها اعتراضی می‌کند همراه با نوعی چرب زبانی است. مرگ شیخ بر این رویه تاثیر می‌گذارد لذا بر انگلیسی­ها می­تازد .وی بزرگ‌ترین مصیبت جامعه را فساد اخلاق و جهل مردم می­داند و نخستین امر ضروری برای پیشرفت جامعه در نظر او کسب علم و تزکیه نفس است و پرورش را مقدم بر آموزش می‌داند، و خواستار حق آموزش زنان است و معتقد است که اصلاح آنان اصلاح جامعه است؛ ولی زنان را ملزم به امور خانه داری می­داند و مخالف در قید و بند کردن افراطی زنان است و همچون شیخ روبند را رد می کند و آن را از امور شرعی نمی­داند.}, keywords = {حافظ ابراهیم,محمد عبده,سیاست,تعلیم و تربیت,زن}, title_ar = {تأثير آراء محمد عبده في أشعار حافظ إبراهيم الاجتماعية}, abstract_ar = {إنّ نضال حافظ إبراهيم، شاعر النيل، مع ظروف بيئته جعله محبباً إلي النفوس، فاتصل في أثناء نضاله، بالشيخ محمد عبده وتأثّر به في أشعاره السياسية والاجتماعية. و في آرائه جول التعليم و التربية والمرأة والدفاع عن حقوقها. إنّه في مجال السياسة يردّد نغمات الشيخ فيعجب بالإنجليزيين ويطري مزاياهم رغم وطنيته و يعلّل قوتهم بالشوري و العدل و التعاون ونراه يودع اللورد کرومر الداهية و يثني عليه لأنّه کان صديقاً لمحمد عبده ولايثورعلي الإنجليز إلابنوع من اللباقة و الحيلة التي کانت من تأثيرات الشيخ. و في مجال التربية و التعليم يؤکّد علي آراء الشيخ و يدعو الناس إلي تحسين أخلاقهم و يقدّم أمر التربية علي التعليم و يدعو إلي تربية البنات و يفضّل العصر الجاهلي علي العصر المعاصر لفساد أخلاق الناس. وفي مجال المرأة يقف حافظ کأستاذه إلي جانبها و يدافع عنها داعياً إلي جميع ما لها من الحقوق و يري أنّ إصلاح المرأة و الأسرة هو إصلاح الأمة فيذم تقييد النساء و إذلالها لکنه مع ذلک دعا إلي لزوم المرأة البيت و يردّد نغمة الشيخ في الحجاب فيذهب إلي أن النقاب ليس من المشروعات الإسلامية.  }, keywords_ar = {حافظ إبراهیم,الشیخ محمدعبده,السیاسة,التربیة و التعلیم,المرأة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1371.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1371_0c82c4e2e2a337dc02544cdb3119001d.pdf} } @article { author = {عامری, شاکر}, title = {صیغه‌های عام و خاص در زبان عربی (از لحاظ مذکر ومؤنث)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {41-54}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {از نظر جنسیت در زبان عربی دو نگرش به ماهیت اشیاء وجود دارد: نگرش اول عام و کلّی است، و در نگرش دوم، آنها به دو دسته تقسیم می­شوند: مذکر و مؤنث. مذکر خالی از نشانه است، اما مؤنث دارای نشانه می­باشد، در نتیجه در زبان عربی اشیاء دارای سه شکل هستند: صیغه عام یا کلی که شامل مذکر ومؤنث و خالی از نشانه­ است؛ دوم: صیغه مؤنث (با نشانه‌های تأنیث)، و سوم، صیغه مخصوص مذکر (بدون نشانه). به دیگرعبارت، مذکّر از صیغه عموم که خالی از نشانه است استفاده می‌کند، ولی باید قرائنی لفظی یا معنوی و یا سیاقی، که گواهی دهند منظور صیغه مذکر است نه صیغه عموم، باشد، در غیر این صورت صیغه عموم، منظور می­گردد. علاوه بر حالت اول (مشترک بودن مذکر و مؤنث)، دو حالت دیگر استفاده از صیغه عموم وجود دارد. یکی کلمات مبهم که جنس آنها قبل از به کارگیری در جمله آشکار نمی‌شود، مانند کلمه شیء یا اعداد. و دیگری کلماتی که جنس مشخصی ندارند، مانند ابلیس، شیطان، جن، جبرئیل، عزرائیل، میکائیل و خداوند تبارک و تعالی، یا به عبارتی دیگر (ما فوق جنسیت). نتیجه این­که صیغه عموم در عربی سه حالت دارد: اول دربرگیرنده مذکر و مؤنث به طور مشترک؛ دوم عدم وضوح هیچ یک از آن دو (مذکر و مؤنث)، و سوم کلماتی که فوق جنسیت هستند.}, keywords = {مذکر,مؤنث,صیغه عموم,جنسیت,مشترک,مبهم}, title_ar = {صيغ العموم والخصوص في اللغة العربية (بالنسبة للتذکير والتأنيث)}, abstract_ar = {اللغة العربية تنظر إلى الموجودات نظرة عامة، أولاً، ثم تعيد النظر إليها کرّةً أخرى فتقسمها إلى مذکّر ومؤنّث. وقد خلت صيغة العموم من علامات، وکذا صيغة المذکّر، واختصّت بذلک الأمر صيغة المؤنّث. إذن، فاللغة العربية تستخدم ثلاث صيغ في تعاملها مع الأشياء؛ صيغة عامة تشمل المذکّر والمؤنّث تُستخدم عند اجتماعهما خالية مما يميّزها، لأنّ العربية دقيقة في هذا المجال، وصيغة خاصة بالمؤنّث (مع علامات التأنيت)، وصيغة خاصة بالمذکّر (بدون علامات)، أي أنّ المذکّر يستخدم صيغة العموم الخالية مما يميّزها، ولابد من وجود قرائن معنوية أو لفظية أو سياقية تنصّ أو تشهد للمذکّر بذکوريته، وإن انعدمت فالمعنيّ هو صيغة العموم. هناک استعمالان آخران لصيغة العموم، الأوّل هو الکلمات المبهمة التي لا تتضح جنسيتها إلاّ بعد الاستعمال، نحو کلمة شيء أو العدد، والثاني هو الکلمات التي ليس لها جنس معيّن، ولو کان افتراضياً، کالملائکة والجنّ و إبليس و الشيطان وجبريل وميکائيل وعزرائيل والباري تبارک وتعالى، أو ما نستطيع تسميته (ما فوق الجنسية). لذا يمکننا القول: إنّ صيغة العموم في العربية نستخدمها لثلاثة أمور: الأول هو اشتراک المذکّر والمؤنّث، والثاني هو عدم وضوح أيّ منهما، والثالث هو کون الکلمة خارج حدود الجنس ولا تنطبق عليها قوانينه.}, keywords_ar = {التذکیر,التأنیث,صیغة العموم,الجنسیة,المشترک,المبهم}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1372.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1372_1c791f3f16c29ca26e6df687b545f45e.pdf} } @article { author = {پورابراهیم, شیرین and غلفام, ارسلان and آقاغلزاده, فردوس and کرد زعفرانلو کامبوزیا, عالیه}, title = {بررسی زبان‌شناختی استعاره ی جهتی بالا/ پایین در زبان قرآن رویکرد معنی شناسی شناختی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {55-82}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {این مقاله به بررسی زبان‌شناختی استعارة جهتی بالا/پایین در نیمة اول قرآن بر اساس رویکرد معنی شناسی شناختی می­پردازد. عبارات استعاری قرآنی که حاوی کانون های استعاری (مثل: «فوق»، «دون»، «علی»، «اعلی»، «هبط» و غیره) هستند در این عبارات شناسایی شده­اند تا بررسی شود که اولاً: در زبان قرآن، کدام تصورات انتزاعی دینی، با توسل به مفاهیم عینی جهتی بالا و پایین تصورسازی شده­اند؟ ثانیاً، چه ارتباط نظام مندی میان این دسته از عناصر وجود دارد؟ نتایج این تحلیل نشان می‌دهد که مفاهیم انتزاعی قدرت، بیشتر، و بهتر در بالای یک خط عمودی قرار دارند و مفاهیم و تصوراتی چون ضعف، کمتر، و بدتر در پایین قرار دارند. مبنای تجربی این استعاره، فرهنگ قرآن و حرکت جسمانی انسان است.  }, keywords = {معنی شناسی شناختی,استعارة تصوری,استعارة جهتی,استعارة بالا/پایین,زبان قرآن}, title_ar = {دراسة فقه الاستعاريّ لِلجِهات (فوق/تحت) في لُغةِ القرآن الاِتّجاه المعنويّ للکلمات}, abstract_ar = {يَستَعرِضُ هذا المقالُ استعارة الجهاتِ مِن منظور فقهِ اللغةِ القرآنيِّ في النّصفِ الاوّلِ من هَذَا الکتابِ الشريفِ علي ضَوء الاِتّجاه المعنويّ للکلمات؛ و قد کَشَفَ هذا المقالُ کلَّ التعبيراتِ الاستعاريةِ الّتي تَدورُ حولَ «فوق»، «دونَ»، «علي»، «اعلي»، «هَبَطَ» و ما يُشابهُها ليدرسها: [ما هي التصوّرات الانتزاعية التي صوّرت آخذة مفاهيم الجهات نحو «فوق»، «تحت» و... بنظر الاعتبار؟] ثانياً: ما هِيَ الصلة الّتي تَربطُ هذِهِ العناصِرَ بعضها ببعض؟ و تُبَيّنُ  هذِهِ الدراسةُ اَنَّ کُلَّ التّصورات أن کل التصورات الانتزاعية الايجابية کالقدرة: کالقدرة و العظمة و الفضل و ﺃشباهِها تَقَعُ فَوقَ خَطٍّ عموديًّ؛ و علي العکس، کُلَّ التّصورات الانتِزاعيةِ السلبيّةِ مثلَ الضعف وسوء و السوء، و ﺃَضرابِها تَقَعُ تحتَ  خَطٍّ عموديٍّ. و الاُسُس التجربيّة لهذه الاستعارة مَبنِيِّةٌ علي اللغةِ القرآنيِّةِ و الحرکةِ  الجِسمانيةِ للانسانٍ.}, keywords_ar = {الفقه الاستعارﻲ- ﺇستعارة الجهات- ﺇستعارة فوق/تحت- اللغة القرآنیة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1373.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1373_0a7b0ac1dacf7d61c199460fd4cc79c9.pdf} } @article { author = {شکیب, محمود and اسمعیل زاده, محمّد}, title = {مضامین مراثی حسینی در دیوان سیّد مرتضی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {83-106}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {أبوالقاسم علیّ بن أبی أحمدالحسین(355هـ.- 436هـ.) معروف به سیّدمرتضی، از فقها و متکلّمان بزرگ شیعة امامیّه و سرآمد دربسیاری ازعلوم مانند فقه، اصول، کلام، ادبیات، لغت وشعر، روزگارخویش بود. وی عمرشریف خویش را تنها به فراگیری علوم وتدریس وتألیف کتاب ورساله گذرانید و پس از برادرش سیّد رضی با کراهت، نقابت علویان را برعهده گرفت. شعر سید مرتضی آینة تمام نمای روزگارش است؛ زیرا به اندازة کافی ثروتمند بود و نیازی به سرودن اشعار متکسّبانه وتملّق گویی نداشت. وی شاعری توانا وزبان آور بود ولی درشعر به شهرت وآوازة برادرش سیّد رضی نرسید وشاید تلاش حاسدان ودشمنانش یکی ازعلل آن باشد. سیّدمرتضی 14 قصیدة کوتاه وبلند مستقل جمعاً در 696 بیت برای جدّش حضرت امام حسین (ع) مرثیه سروده است. دراین مراثی سوزناک که به‌طورمعمول، آنها را در روزعاشورا می‌سروده، از مبانی فکری شیعه واز آرمان‌های آن دفاع کرده وتشیّع مخلصانة خود را به نمایش گذارده است. بررسی مضامین مراثی حسینی سیّدمرتضی اهمیّت خاصّی دارد؛ چرا که با پرداختن به آن معلوم خواهد شد وی کدامین واقعیّات تاریخی را یادآور شده وچگونه برامام حسین (ع) ویاران باوفایش گریسته وچه عبرت‌هایی را فرا روی خوانندگان اشعارخویش قرار داده است.}, keywords = {رثا,شعر عربی,مراثی حسینی,سیّد مرتضی}, title_ar = {المراثي الحسينيّة ومضامينُها في ديوان الشريف المرتضي}, abstract_ar = {أبوالقاسم عليّ بن أبي أحمد الحسين ( 355هـ - 436هـ ) المشهور بالشريف المرتضي من کبار فقهاء الشيعة الإماميّة کان مُتَوحِّداً في عُلومٍ کثيرةٍ مثل علم الکلام والفقه وأصول الفقه والأدب والنّحو والشعر ومعاني الشعر واللّغة. ماکان يطمح بالخلافة والمناصب الحکوميّه، نلقاه مَصروفاً عن هذا المطمع مشغولاً بالعلم والتدريس والتأليف بينَما کان أخُوه الشريفُ الرَّضي طَمُوحاً لنيل الخلافة. تَولَّي المرتضي نقابةَ الطالبيين وإمارةَ الحجّ والنظر في المظالم بعدَ أخيه الرّضي اضطِراراً. کان المرتضي فصيحَ اللّسان منذُ طفولته مطبوعاً علي الشعر فقاله صَبيّاً ويُعدّ شعره مرآة صادقة للعـصرالّذي کان يحياه. و بما انّه کان ذا ثَراء عريضٍ و سعة في العيش فلم يکن يستجدي بشعره .     الشريف المرتضي شاعرٌ فحلٌ لکنّه لم يحظَ في الشعر بمثل شهرة أخيه الشريف الرضي ولعلّ ذلک يرجع الي حسّاده وخصومه. رثي الشريف المرتضي جدَّه سيّدَ الشهداء الإمامَ الحسين (ع) بأربع عشرة قصيدةً تضمّ ستمائة وستّة وتسعين بيتاً. لقد دافع المرتضي في هذه المراثي المؤلمة المُبکية  الّتي کان ينظمها عادةً في يوم عاشوراء عن مبادئ الفکرالشيعي والتزم بالشيعة والتشيّع . تتناول هذه المراثي موضوعاتٍ کثيرةً نضع أهمَّها بينَ أيدي القرّاء بشَـکلٍ مُوجَزٍ . وجَديرٌ بالذّکر أنَّ لدراسة هذه المضامين أهميةً خاصّةً لأنَّ الشريف المرتضي کان فقيه الشيعة الإمامية الأکبر و سيتبيّن خلال هذه المقالة المتواضعة کيف رَثَي الشريفُ المرتضي الإمامَ الحسين (ع) وأصحابه الکرام وکيف هَجا بني أمية والّذين ظلموا آل البيت عليهم السّلام وما هي الحقائق أو الأحداث الّتي وضع الشاعرالنقـط علي حروفها وما هي العِبَـر الّتي يضعها بين أيدينا لنطبّـقها علي واقعنا المعاش .}, keywords_ar = {الرثاء,المراثی الحسینیة,الشریف المرتضی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1374.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1374_9a7bbde2a19d14e195a2af1225b8156f.pdf} } @article { author = {قائمی, مرتضی and طاهری نیا, علی باقر and صمدی, مجید}, title = {فضای موسیقیایی معلقه ی امرؤالقیس}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {107-134}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {یکی از عناصر مؤثر در زیبایی معلقة امرؤالقیس، موسیقی روان و دل­پذیر آن است. این شاعر بزرگ، با انتخاب بحـر طویل، حرف روی لام مکسور که دارای کشش صوتی فراوانی است،، حروف، الفاظ و هجاهای آهنگین و مناسب با مقتضای حال و نیز صنایع لفظی و معنوی‌ای چون جناس و مراعات نظیر،- که به تکرار و وحدت موسیقی شعر کمک می­کنند،- قصیدة خود را بسیار آهنگین و ممتاز کرده است؛ به طوری که موسیقی داخلی آن، سبب می­شود که خواننده خود را درون فضای موسیقایی شعر بیابد، یعنی از عشوة محبـوب شاعر، فاطمه، ملول گردد، خود را در طبیعت و زندگی بیابانی عصر جاهلی ببیند و در بیابان، صدای پاهای اسب و گاوهای وحشی و زوزة گرگ و چرخ نخ­ریسی را بشنود و لذت ببرد.}, keywords = {موسیقی درونی,موسیقی بیرونی,معلقه امرؤالقیس}, title_ar = {الايقاع الموسيقيّ في معلقة امرئ القيس}, abstract_ar = {من العناصر الّتي لها أثرها في قوّة الصورة الفنية لمعلقة امرئ القيس و جمالها، الايقاع الموسيقيّ الرائع و المتلائم. هذا الشاعر الشهير، باختيار البحر الطويل، و اللام المکسورة في الرويّ ذات المدّ الصّوتي الکثير و باختيار الألفاظ و الحروف المتناغمة والمتناسبة لمقتضي الحال و باستخدام فنيّ للمحسنات اللّفظية والمعنوية کالجناس و مراعاة النظير الّتي تقوّي الوحدة الموسيقية، ينشد قصيدة تمتاز بجرسها الموسيقي، بحيث تسبّب موسيقاه الداخلية أن يري القاريء نفسه في جوّ موسيقيّ شعريّ، خلقه الشاعر للتعبير عن تجربته الشعرية و الشعورية في صورة موحية فيتأثر القاري بعواطف الحزن و الفراق و الحياة في طبيعة صحراوية بين اصوات  الوحوش من صهيل الفرس و رغاء الابل وزئير الأسد و يجد نفسه في ذلک الجو الحيّ و يتلذّذ به. قد نجح الشاعر في معلقته أن يستخدم دلالات الحروف الصوتية التي تتناسب وتتناغم و التصاوير الفنية الحيّة التي تجسّم و تجسّد المفاهيم و المعاني.}, keywords_ar = {الموسیقی الداخلیة,الموسیقی الخارجیة,معلقة امرئ القیس}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1375.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1375_f86602ea5a79f4794040fa56c63bf60d.pdf} } @article { author = {نصیرپور, منوچهر and امجدی قره کوشن, حمیده}, title = {«بیت الحکمه» و تاثیر آن بر غنابخشی فرهنگ و ادب عربی در عصر اول عباسی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {135-155}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {«بیت الحکمة» «بغداد» (218-136هـ.ق) - به عنوان مهم‌ترین کتابخانه در جهان اسلام که اغلب «مأمون» معتزلی را مؤسس آن می‌دانند- در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینه‌های ادبی و غیر ادبی، از جمله فلسفه، نقش موثری داشت. شاهد آن، ظهور «فارابی» شاگرد «مَتّی بن یُونس» از مترجمان «بیت الحکمه» است و فیلسوفانی مثل «کِندی» و ریاضی‌دانانی چون «خوارزمی»، می­باشد.«بیت الحکمه» مدیرانی چون «سَهل بن هارون» و مترجمانی چون «ابن مقفع»، «آل حُنَین» و «آل نوبَخت» ونحویانی مثل «فَرّاء» و برخی سرایندگان شعر فلسفی مانند «ابن رومی»... داشته است. بر اساس منابع موجود، این مکان تأثیری در ترجمة شعر غیر عربی به عربی نداشته است؛ اما در زمینه ادبیات منثور، توانست با بهره­گیری از کتب ادب پارسی چون «کلیله و دمنه» و تألیف کتب متأثر از آن چون «ألف لیلة و لیلة» و«ثُعلَة و عُفرَة»«سهل بن هارون»،«عیون الحکمة» ،«مأمون»،«القائف» «ابوالعلاء معری»، «فاکهة الخلفاء و مناظرة الظرفاء» «ابن عربشاه»، «الصادح و الباغم» «ابن الهَبّاریه» و یکی از رسایل«اخوان الصفا» و خلق شعر تعلیمی، تأثیرات فراوانی در ادبیات عربی بر جای گذارد.}, keywords = {کتابخانه,بیت الحکمة,مأمون,جنبش ترجمه,شعر تعلیمی,کلیله و دمنه}, title_ar = {بيت الحکمة و تأثيره في تطور الثقافة العربية و أدبها في العصر العباسي الأوّل}, abstract_ar = {لبيت الحکمة مکانة ممتازة و خاصّة في حرکة الترجمة في العهد العباسي. الراجح أنّ «المأمون» هو مؤسسه. نشأته أدّت إلي تطوّر الفلسفة و الکلام بين العرب. مؤيّد هذا الأمر ظهور «الفارابي» الذي تلمّذ علي «متّي بن يونس» أحد مترجمي بيت الحکمة و أيضاً ظهور الفيلسوف «يحيي بن عديّ»، تلميذ «الفارابي». کان «يحيي »من مترجمي بيت الحکمة أيضًا. من أعلام هذا المعهد و ذوي الأثر البارز الذين حضروا فيه من مختلف العلوم نستطيع أن نشير إلي «الکندي» من النابغين في الفلسفة، و«الخوارزمي» الرياضيّ و «الفرّاء» النحويّ و «ابن الروميّ» الشاعر الفلسفي و «سهل بن هارون» رئيس بيت الحکمة لحقبة من الزمن، و من المترجمين نشير إلي «ابن المقفّع »و «آل حُنين» و «آل نوبخت» و .. . ليس لبيت الحکمة أثر في نقل الشعر غير العربي إل‍ي الشعر العربي. الراجح أنّ له أثراً في الشعر التعليمي، حين نظم «عبد الحميد أبّان اللاحقي» کليلة و دمنة مأخوذا من الادب الايرانيّ. أمّا في باب الأدب المنثور فانحصرت نشاطاته ضمن نطاقه و استطاع أن يوثّر تأثيرًا کبيرًا في الأدب العربي و ثقافته بأخذ کتب الأدب الإيراني لاسيّما «کليلة و دمنة» و تأليف الکتب المتأثّرة منه کَـ «ألف ليلة و ليلة»، «ثُعلة و عُفرة» لِسهل بن هارون، «فاکهة الخلفاء و مناظرة الظرفاء» لابن عربشاه، «الصادح و الباغم »لابن الهَبّارية، «القائف» لأبي العلاء المعرّي، «عيون الحکمة» للمأمون و إحدي «رسائل اخوان الصفا» اخوان الصّفا و ....}, keywords_ar = {المکتبات الإسلامیة,بیت الحکمة,المأمون,حرکة الترجمة,کلیلة ودمنة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1376.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1376_c01e83681e0f4b8e6d8e1b4fd276900e.pdf} } @article { author = {زمانی جعفری, کریم and زمانی جعفری, صالح}, title = {لطایف ادبی در کلام الهی و نقش آن در ترجمه}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {155-169}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {از محسنات زبان جاودانی قرآن کریم علاوه بر غرایب الفاظ و تعابیر سربسته و مختصر و حذف‌ها و إضمارهای مکرّر آن، مجازگویی‌های فراوان آن است. از این رو، برای فهم مقاصد آیات چاره‌ای جز آن نیست که با مجازات و استعارات قرآنی آشنا شویم، زیرا دانستن معانی لغات و مفردات و آشنایی با بافت جمله‌ها و احوال صرفی و نحوی آن، وافی به مقصود نیست. از آنجا که هر سخنور بلیغ برای ادای معنا و مقصود خود با توجه به مقام و موقع مخاطب سخن می‌گوید، خداوند حکیم نیز در قرآن کریم به لطیف‌ترین وجه، محسنات لفظی و معنوی را به کار برده است. یکی از این محسنات لطیفه، مجازها و استعاراتی است که اگر از سوی مخاطب، مغفولٌ عنه افتد، راه به سر منزل مقصود نخواهد برد و معانی آیات قرآنی را کما هو حقّه در نخواهد یافت.}, keywords = {قرآن کریم,لطایف ادبی,مجازگویی,اعجاز بیانی}, title_ar = {البلاغة الادبية في کلام الله تعالي و دورها في ترجمة الآيات القرآنية}, abstract_ar = {إن احدي ميزات لغة کتاب الله و فضلاً عن غريب ألفاظها و غامض تعابيرها و ماجاء فيه من محذوفات وفيرة و اضمارات متکررة هي کثر المجازات الواردة في هذا الکتاب السماوي المجيد لذلک و من اجل استيعاب ما ترمي اليه الآيات الکريمات لا بد لنا في الوهلة الأولي من التعرف علي ما في القرآن الکريم من المجازات و الاستعارات الخاصة به. إذ إن الإلمام بمدلولات المفردات و معاني الکلمات و معرفة تراکيب الجمل و ما تتضمنه من جوانب صرفية و نحوية وحدهما لايکفيان قط. و بما أن الخطيب البليغ يتماشي في حديثه مع مقام  المتلقي و مستواه لإيصال أغراضه إليه فقد جاء العليم الحکيم کذلک في کتابه العزيز بمحسنات لفظية و معنوية علي أتقن وجه ممکن بحيث تُعتبر المجازات و الاستعارات فيه إحدي هذه المحسنات الرائعة التي ان غاب عنها القاريءلم يهتد إلي المراد و لم يدرک ما ترمي إليه الآيات القرآنية کما ينبغي. و ها نحن سوف نستعرض هنا و من خلال المقالة التالية لمحة بسيطة عن البلاغة الأدبية في القرآن الکريم.}, keywords_ar = {القرآن الکریم,البلاغة الأدبیة,المجازات,الأعجاز الکلامی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1377.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1377_094695472a53005706c2da8dff85dd50.pdf} }