@article { author = {هاشمی, مریم and نعمتی قزوینی, معصومه}, title = {بازتاب واقع‌گرایی عقلانی در آثار أمین الریحانی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {1-18}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {مکتب واقع‌گرایی، عکس‌العملی در برابر مکتب رمانتیسم است. پیروان این مکتب بر این باورند که واقعیت باید آن‌گونه که هست بررسی شود و هنرمند باید ابعاد مهم موضوعی را که می‌خواهد به اطلاع مردم برساند، برجسته سازد؛ به‌نحوی‌که واقعیت را به طور دقیق انعکاس دهد و از هر نوع ابهام و گنگی به دور باشد. واقع‌گرایی عقلانی یکی از فروع واقع‌گرایی طبیعی است که در آن عقل به عنوان اصلی‌ترین منبع معرفت و تفکر بشری قلمداد می‌شود. بر اساس این مکتب غرض از تربیت انسان رسیدن به سعادت است که تحقق آن تنها با پرورش انسانی متعادل که دارای قوای جسمانی و روحانی هماهنگ باشد، ممکن می‌شود. امین ریحانی(1876-1940) یکی از اندیشمندان و مصلحان اجتماعی برجستة عرب و از پیشگامان تفکر رئالیستی به‌ویژه رئالیسم عقل‌گرا به شمار می‌آید. مقالة حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به مطالعه بن‌مایه‌های تفکر واقع‌گرایی عقلانی از خلال پنج اثر برگزیدة وی ـ فن و أدب، أنتم الشعراء، هتاف الأودیة، بذور للزارعین، الریحانیات و قومیات ـ پرداخته است. نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد، ریحانی با توجه به حضور طولانی‌مدت در غرب و اثرپذیری از جریان‌های فکری غرب، در تحلیل مسائل پیرامون خود نگاهی واقع‌گرا و عقلانی دارد. بازتاب این نوع تفکر ریحانی در قالب چهار محور شعر، نگارش، تعلیم و تربیت، دین مشاهده می‌شود.  }, keywords = {مکاتب ادبی,واقع‌گرایی,عقلانیت,ادبیات عربی,أمین الریحانی}, title_ar = {انطباعات الواقعية العقلانية في أدب أمين الريحاني}, abstract_ar = {جاءت المدرسة الواقعية رداً على المدرسة الرومانسية، وقد اعتقد أصحاب هذه المدرسة بضرورة معالجة الواقع مع رسم أشکال الواقع کما هي، وتسليط الأضواء على جوانب هامة يريد الفنان إيصالها للجمهور بأسلوب يسجل الواقع بدقائقه دون غرابة أو نفور. الواقعية العقلانية هي إحدى فروع الواقعية الطبيعية إذ يعتبر العقل، مصدراً رئيساً للمعرفة والتفکير البشري، وفي ضوء هذه المدرسة الفکرية، الغرض من تربية الإنسان هو الوصول إلى السعادة، وهذه تتحقق بالتنمية البشرية المتوازنة التي لديها القوة والانسجام الروحي. وأمين الريحاني (1876-1940) هو من أبرز المفکرين والمصلحين الاجتماعيين العرب ومن روّاد التفکير الواقعي ولا سيّما الواقعية العقلانية. فالمقالة هذه تعالجُ جذور تفکر الواقعية العقلانية مستخدماً المنهج الوصفي ـ التحليلي من خلال دراسة خمسة آثاره المقتطفة وهي: أدب وفن، أنتم الشعراء، هتاف الأودية، الريحانيات والقوميات. يدلّ بعض النتائج للبحث علي أن الريحاني بما أنه کان يعيش في الغرب منذ صغره، وتأثر من تياراته الفکرية، کان يحلل وينظر إلى القضايا البشرية بنظرة واقعية عقلانية. فنري تأملات هذا النوع من التفکير للريحاني في أربعة محاور رئيسة وهي: الشعر، والکتابة، والتعليم، والتربية، والدين.}, keywords_ar = {المدارس الأدبیة,الواقعیة,العقلانیة,الأدب العربی,أمین الریحانی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17212.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17212_c1f908e9d3c011e67a922bf82a8ba829.pdf} } @article { author = {mohammadi bayazidi, majid and پروینی, خلیل and روشنفکر, کبری}, title = {عشق اگزیستانسیالیستی در رمان‌های «جیل القدر» و«ثائر محترف» أثر مطاع صفدی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {19-38}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {مفهوم عشق در فلسفة اگزیستانسیالیسم با نگاه این فلسفه به دیگری پیوندی ناگسستنی دارد. این فلسفه دیگری را تهدیدی بر سر راه آزادی مطلق می‌داند. ازاین‌رو مرد اگزیستانسیالیستی به زن به عنوان دیگری نگاه می‌کند که قصد تملک و به بند کشیدن او را دارد؛ به همین خاطر او یا به ارتباط‌های عاشقانه تن نمی‌دهد و یا سعی می‌کند استقلال و آزادی خود را در این‌گونه روابط حفظ کند. مطاع صفدی به عنوان یکی از تأثیرپذیرنده‌ترین رمان‌نویسان عرب از فلسفة اگزیستانسیالیست، به روابط عاشقانه بین زن و مرد در رمان‌های «جیل القدر» و «ثائر محترف»، رنگ‌وبوی اگزیستانسیالیستی بخشیده‌است. این پژوهش در نظر دارد با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مفهوم عشق و جایگاه زن در آن، در این دو رمان بپردازد. نتایج نشان می‌دهد که قهرمانان این دو رمان بر اساس نگاهشان به دیگری، نه‌تنها از عشق ورزیدن به زن ناتوانند، بلکه به ناممکن بودن عشق اعتقاد دارند، به‌طوری‌که آنها عشق را نوعی نزاع بین عاشق و معشوق تصور می‌کنند و بر استقلال دو طرف در این گونه روابط تأکید می‌ورزند. درنتیجه زن در این نوع روابط، فقط در جسمش خلاصه می‌شود و به یک موضوع جنسی صرف تبدیل می‌گردد.}, keywords = {عشق اگزیستانسیالیستی,دیگری,جیل القدر,ثائر محترف,مطاع صفدی}, title_ar = {الحبّ الوجودي في روايتي «جيل القدر» و«ثائر محترف» لمطاع صفدي}, abstract_ar = {إنّ مفهوم الحب في الوجودية يرتبط ارتباطا وثيقاً بنظرتها إلي الغير الذي تعده تهديدا لاستلاب الحرية المطلقة التي تدعو إليها، حيث إن الرجل الوجودي ينظر إلي المرأة کالذي يقصد امتلاکه واستعباده، فيسعي إلي عدم الخضوع للعلاقات الغرامية أو يحاول الاحتفاظ باستقلاله وحريته داخل هذه العلاقات. إن مطاع صفدي الذي يعدّ من أقوي الأصوات المتبنية للفلسفة الوجودية في الأدب العربي قد أضفي اللون الوجودي علي العلاقات الغرامية التي تربط بين الرجل والمرأة في روايتيه «جيل القدر» و«ثائر محترف». إن هذه الدراسة تنوي التطرق إلي مفهوم الحب ومکانة المرأة فيه في هاتين الروايتين علي أساس الأسلوب الوصفي ـ التحليلي. إن النتايج تدل علي أن أبطال هاتين الروايتين علي أساس نظرتهم إلي الغير لا يتمکنون من أن يبادلوا المرأة الحب بل إنهم يعتقدون باستحالة الحب کما أنهم يعتبرون الحب نوعا من الصراع بين الحبيبين فيصرّون علي الانفصال بينهما داخل هذه العلاقات وبذلک تختزل المرأة في جسدها وتتبدل إلي موضوع جنسي بحت في هذه العلاقات.}, keywords_ar = {الحبّ الوجودی,الآخر,جیل القدر,ثائر محترف,مطاع صفدی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_13966.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_13966_4f0d4293ab418703115636395ba980b8.pdf} } @article { author = {شهبازی, اصغر and احمدیان, حمید}, title = {حذف در تعبیر قرآنی و جایگاه آن در ترجمه فارسی (حذف فعل برای نمونه)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {39-60}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {اسلوب حذف از اسالیب بلاغی مهم و از وجوه اعجاز بیانی آیات قرآن کریم به شمار می‌آید. اهمیت این پدیدة پرکاربرد قرآنی در رسیدن به معنا و مضمون صحیح آیات بیشتر جلوه می‌نماید؛ چراکه دریافت مضمون بسیاری از آیات بدون توجه به مواضع حذف و اغراض معنایی آن امکان‌پذیر نیست. این امر در انسجام و پیوستگی ترجمه تأثیری برجسته دارد. ازجمله محذوفات قرآنی، حذف «فعل» است که یکی از ارکان اصلی جمله به شمار می‌آید و با اهداف معنایی خاص حذف می‌شود. در این مقاله تلاش می‌شود تا ضمن بررسی افعال محذوف و نقش آن در فهم معنا، اثر آن در چهار ترجمه فارسی ارزیابی شود. در بررسی حاضر که به شیوة توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفت، به نظر می‌رسد که انگیزه‌های معنایی حذف و ذکر تقدیر از یک سو و اختلاف ساختاری دو زبان از نظر دستوری از سوی دیگر، ترجمه محذوف را با چالش‌هایی روبه‌رو ساخته‌است. از برجسته‌ترین اشکالات ترجمه‌های مورد بررسی می‌توان به مواردی چون: اهمال اهداف معنایی حذف، عدم توجه به ساختار دستوری آیات و بی‌توجهی به کاربرد دقیق علائم نگارشی اشاره کرد.}, keywords = {قرآن کریم,ترجمه‌های فارسی,حذف فعل,تقدیر,انسجام}, title_ar = {الحذف في التعبير القرآني ومکانته في الترجمة الفارسية (حذف الفعل نموذجاً)}, abstract_ar = {يعدّ أسلوب الحذف من الأساليب البلاغية المهمّة، ووجه من وجوه الإعجاز البياني في القرآن الکريم. إنّه ظاهرة لغوية کثيرة الاستعمال في التعبير القرآني، حيث قد لا يمکن الوصول إلي معني الآية ومضمونها دون تقدير ما هو محذوف في الآية. فمعرفة مواقعه والإلمام بأغراضه الدلالية أمران بالغا الأهمية لترميم الأجزاء المقطوعة، وتحقيق الاستمرارية، والاتّساق في الترجمة. تعدّ الأفعال التي هي العمدة في الکلام من جملة هذه المحذوفات التي ورائها مقاصد دلالية تختلف باختلاف السياق القرآني. في هذا المقال، ألقينا الضوء علي هذا الرکن المحذوف لنري سبب حدوثه ومدي أثره في فهم المعني وقمنا بتقويم مکانته في أربع الترجمات الفارسية المعاصرة. من خلال دراستنا التي انتهجت المنهج الوصفي ـ التحليلي، يبدو لنا أنّ دواعي الحذف ومعرفة التقدير من جهة واختلاف اللغتين من حيث خصائصهما اللغوية والترکيبية من جهة أخري، جعلت عملية نقل المحذوف عملية مستعصية. ومن أبرز الاشکاليات الترجمية في نقل الأفعال المحذوفة هي: إهمال بعض دقائق المحذوف الدلالية، وعدم الاهتمام بالبناء اللغوي للآيات وترکيبها، وانعدام علامات الترقيم الصحيحة لنقل المحذوف.}, keywords_ar = {القرآن الکریم,الترجمات الفارسیة,حذف الفعل,التقدیر,الاتساق}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_14149.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_14149_cde9231fc8265a4f097717e09f8b7585.pdf} } @article { author = {پیشوایی علوی, محسن and حسین‌پناهی, گلاله}, title = {تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {61-82}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {این مقاله با روش توصیفی‌‌ تحلیلی، به بررسی تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم می‌پردازد. در خلال این بررسی، به نمونه‌های منطبق با مظاهر و نمودهای این میراث در شعر این شاعر پرداخته می‌شود. نشان دادن جلوه‌های دلالتی تصویر شعری و نقش آن‌ها در تصویر سازی شاعر و انتقال آن‌ها به مخاطب، از دیگر اهداف و کارهای انجام شده در این مقاله است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بکارگیری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم، بیانگر پیوند و رابطه‌ی قوی و عمیق میان افکار شاعر و شرایط عصر و زمان او، با گنجینه‌ی میراث ادبی ملت اوست. و این ناشی از آگاهی و بینش شاعر نسبت به حضور معنوی‌اش در گذشته، و حضور گذشته در حال، و قطعیت استمرار آن در آینده است. تصویر شعری انعکاس یافته در میراث، نشان‌دهنده‌ی توانایی ادبی شاعر در القای معانی و مفاهیم، خلق تصاویر زنده و پویا، و ایجاد تنوع و تازگی است. علاوه بر آن که این تصاویر از لحاظ خصوصیات فنی و ادبی، کاملاً متفاوت از تصاویر موجود در اشعار گذشتگان است. رمز، تشخیص و جان‌بخشی، تکرار، تناقض میان عناصر تصویر و تنوع آن‌ها، بکارگیری الگوهای میراثی موافق و متناسب با مفهوم مورد نظر شاعر و یا مخالف و متفاوت با آن، و تداخل تصویرها، از جمله مهمترین تکنیک‌های مورد استفاده‌ی سمیح القاسم در بهره‌گیری از میراث ادبی و فراخوانی آن در شعر خود است.}, keywords = {شعر عربی معاصر,تصویر شعری,میراث ادبی,سمیح القاسم}, title_ar = {الصورة الشعرية ‌للتراث الأدبي في شعر سميح القاسم}, abstract_ar = {يعالج هذا البحث بالمنهج الوصفي ـ التحليلي، دراسة الصورة الشعرية للتراث الأدبي في شعر سميح القاسم، وذلک مستعيناً ببعض النماذج التطبيقية من أشعار الشاعر. وقمنا بالکشف عن الإضاءات الدلالية للصورة الشعرية ودورها في تصوير الشاعر ونقلها إلي المتلقي. وأوحت بعض النتائج للبحث بأنّ توظيف التراث الأدبي ينمّ عن العلاقة الوطيدة بين الحالة الفکرية والعصرية لدي الشاعر وبين کنوز أمّته الأدبية الموروثة. وکل ذلک ناتج عن وعي الشاعر لحضوره في الماضي، وحضور ماضيه في الحاضر، وحتمية استمراره في المستقبل. والصورة الشعرية للتراث تخبر عن مقدرة أدبية لشاعرنا في الإيحاء والحيوية والتطور، وتختلف تماماً عن الصورة القديمة في خصائصها الفنية والأدبية. والرمز، والتشخيص، والتکرار، والتناقض بين عناصر الصورة وتنوعها، والتوظيف الطردي والمتباين، وتمازج الصور وتداخل بعضها ببعض من التکنيکات المستخدمة عند سميح القاسم في استدعاء التراث الأدبي.}, keywords_ar = {الشعر العربی المعاصر,الصورة الشعریة,التراث الأدبی,سمیح القاسم}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17356.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17356_5e56cd1094e3a3bb5161ad83ec808b62.pdf} } @article { author = {میرزایی الحسینی, سید محمود and نظری, علی and ولیئی, یونس}, title = {بررسی معناشناختی باهم‌آیی واژگانی در شعر زهیر بن أبی سلمی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {83-102}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {شعر زهیر بن أبی سلمی، شاعر عرب پیش از اسلام، در کنار مضامین حکمی، از انسجام واژگانی برجسته‌ای برخوردار است. با تأمل در شعر وی درمی‌یابیم که باهم‌آیی در سطح واژگان به انسجام واژگانی در دیوان شاعر انجامیده و نقش مهمی در مضمون‌پردازی و استواری ترکیب‌ها و تعبیرهای ادبی ایفا نموده‌است. اصطلاح باهم‌آیی واژگانی بیانگر روندی است که طی آن یک واژه با واژه یا واژگان دیگری با هم به کار می‌روند. این موضوع از موضوعات مهم و تعیین‌کننده در معناشناسی به شمار می‌آید و نقش برجسته‌ای در کشف دلالت ترکیب‌ها و الفاظ بازی می‌کند. این پدیده، همچنین از زیبایی و درهم‌تنیدگی زبان، دقت و چیره‌دستی شاعر در گزینش واژگان و چینش آنها در یک بافت بدیع زبانی پرده برمی‌دارد. این مقاله با به‌کارگیری روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی باهم‌آیی‌های واژگانی در شعر زهیر می‌پردازد و در پی شناسایی انواع باهم‌آیی‌های واژگانی به‌کارگرفته‌شده در شعر وی و تبیین نقشی است که این پدیدة زبانی در مشخص‌نمودن معنای واژگان و ترکیب‌ها و در درک عمیق شعر دارد. همچنین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ‌گویی به این پرسش است که باهم‌آیی‌های واژگانی در دیوان زهیر بیشتر به چه حوزه‌هایی از معنا اختصاص دارد؟ نتایج نشان داد که باهم‌آیی‌های واژگانی دیوان شاعر به دو صورت اسمی و فعلی است، در انواع مختلفی به کار گرفته شده‌است، و حوزة معنایی جنگ بیشترین باهم‌آیی را به خود اختصاص داده‌است.}, keywords = {شعر جاهلی,زهیر بن ابی سلمی,معناشناسی,باهم آیی واژگانی}, title_ar = {المصاحبة اللفظية في شعر زهير بن أبي سلمي؛ دراسة دلالية}, abstract_ar = {اشتهر زهير بن أبي سلمي الشاعر العربي الجاهلي الشهير بشاعر الحکمة؛ ولکنّ شعره إضافة علي مضامينه الحکمية يتميّز بجودة السبک، وجزالة اللفظ، والتراکيب. إذا تأمّلنا في شعره نري بوضوح أنّ المصاحبة علي المستوي المفرداتي أدّت إلي حبک نصّه الشعري ولعبت دوراً مهمّاً في خلق المضامين وجزالة التعابير الشعرية. يشير مصطلح المصاحبات اللفظية إلى کلمة يقترن استخدامها في اللغة بکلمة أو کلمات أخري، وهي من الموضوعات الهامة والحيوية في علم الدلالة التي تظهر جمال اللغة ودقتها وتآلف ألفاظها کما تظهر مدي دقة الشاعر وبراعته في انتقاء الألفاظ ونظمها ورصفها في نسق لغوي بديع. يتطرق بحثنا هذا في إطار المنهج الوصفي ـ التحليلي إلي دراسة المصاحبات اللفظية في شعر زهير لتبيين أصناف المصاحبات اللفظية الموظّفة في شعره، ولإظهار دور هذه الظاهرة اللغوية في تحديد معني الألفاظ والتراکيب، وفي فهم عميق للشعر ومعرفة الحقول الدلالية التي أکثر الشاعر من توظيف المصاحبات فيها. کذلک يرمي البحث إلي الإجابة عن هذا السؤال الرئيسي وهو: بأيّ حقول دلالية تتعلق المصاحبات اللفظية في ديوان زهير؟ نري من خلال هذه المقالة أن زهيراً استخدم المصاحبات اللفظية في نوعيها الاسمي والفعلي في أنماطهما المختلفة، وحقل «الحرب» الدلالي هو الحقل البارز بين المصاحبات اللفظية في شعره.}, keywords_ar = {الشعر الجاهلی,زهیر بن ابی سلمی,علم الدلالة,المصاحبة اللفظیة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17128.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17128_2ca4db266e3855e87e2c902abf5db1d7.pdf} } @article { author = {فرید, زهرا and شکیب, محمود}, title = {دراسة التضاد ودورها فی تفسیر القرآن الکریم (معتمدة علی تفسیر التبیان للشیخ الطوسی والمیزان للعلامة الطباطبائی)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {103-126}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {إنّ الخطوة الأولی للوصول إلی معارف القرآن الکریم العمیقة هی معرفة معانی الألفاظ الموجودة فیها نحو الأضداد وهی التی تعدّ قسما من المشترک اللفظی أو متعددة المعانی تطلق علی ألفاظ تتصرف إلی معنیین متضادین؛ وبما أن لها دور هام فی تفسیر الآیات وترجمتها فقد وقعت من القدیم محل اهتمام المفسرین. حصولاً علی تفسیر واضح عن هذه الکلمات التی تحمل معنیان متضادان خاصة فی الآیات القرآنیه، علینا أن نطلع علی رؤیة المفسرین واللغویین الخبراء الذین یقدّمون تفسیرا وافیاً معتمدا علی الشواهد. یحاول هذا المقال أن یدرس هذه الظاهرة، حیث یعرض أولاً موجزا عن خلفیة الأضداد ووجهات النظر المختلفة عن وجود هذه الألفاظ فی اللغة العربیة والقرآن الکریم، ثم ینتقل إلی معالجة هذه الظاهرة اللغویة التی لا یمکن انکارها، فی تفسیر التبیان للشیخ الطوسی والمیزان للعلامة الطباطبایی. جاءت فکرة هذا البحث بسبب إیماننا بأهمیة هذین التفسیرین وکثرة المباحث اللغویة فیهما ومن ثم اهتمام کلا المفسرین إلی مکانة هذه الألفاظ فی تفسیر الآیات القرآنیة. من أهم النتائج التی توصلت إلیها المقالة هی: إثبات وجود ظاهرة الأضداد فی اللغة العربیة والقرآن الکریم من قبل هذین المفسرین، واستخدام معانی هذه الکلمات المتضادة فی تفسیر الآیات، واتساع دائرة البحث لظاهرة الأضداد فی التبیان بالنسبة إلی تفسیر المیزان. وکذلک اهتمام کلا المفسرین بعوامل ظهور ظاهرة الأضداد فی اللغة.}, keywords = {التفسیر,التبیان,المیزان,المشترک اللفظی,الأضداد}, title_ar = {بررسي واژگان اضداد و نقش تفسيري آنها در قرآن کريم (با محوريت تفاسير تبيان شيخ طوسي و الميزان علامه طباطبايي)}, abstract_ar = {واژگان اضداد به دليل نقش مهمي که در تفسير آيات دارند، از ديرباز مورد توجه مفسران قرآن قرار گرفته‌‌اند. براي دست‌‌يافتن به يک تفسير روشن از معناي چنين کلماتي که در عين وحدت داراي دو معناي متضادند، به‌‌ويژه در آيات قرآن، بايد به ديدگاه مفسران صاحب‌‌نظر و لغت‌‌شناسي که در شناخت اين کلمات تبحر دارند، و با ارائة شواهد و قرائن تفسير شايسته‌‌اي از آنها ارائه مي‌دهند، مراجعه کرد. ازاين‌‌رو اين مقاله قصد دارد بعد از ارائة گزارشي از پيشينة مبحث اضداد و اختلاف‌‌نظر بزرگان علم لغت در زمينة وجود اين الفاظ در زبان عربي و آيات قرآن، به بررسي اين پديدة غيرقابل انکار زباني، در تفاسير قرآن بپردازد. انتخاب تفسير تبيان شيخ طوسي و الميزان علّامه طباطبايي از ميان تفاسير موجود به دليل دقت نظر و توجه هر دو مفسر به اهميت و جايگاه اضداد در تبيين و تفسير آيات قرآن بوده‌است. ازجمله نتايج اين مقاله، تأييد وجود پديدة اضداد در زبان عربي و قرآن از جانب هر دو مفسر، توجه و بهره‌‌گيري از معناي متضاد اين کلمات در تفسير آيات، گسترده‌‌تر بودن مبحث اضداد در تبيان نسبت به الميزان و نيز توجه هر دو مفسر به عوامل پيدايش اضداد در زبان است.}, keywords_ar = {تفسیر,تبیان,المیزان,مشترک لفظی,اضداد}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17221.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17221_d2c801c703e248a656c6bfc4a5acf2f7.pdf} } @article { author = {عچرش, خیریه and دادخواه طهرانی, حسن and سیاحی, صادق and edalatinasab, ali}, title = {تحلیل الخطاب السائد فی روایة "أجنحة الفراشة" لمحمد سلماوی (فی ضوء نظریة تحلیل الخطاب النقدی لنورمن فیرکلاف)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {127-152}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {إنّ نظریة «تحلیل الخطاب النقدی» تعتبر مقاربة جدیدة فی تحلیل الخطاب الذی یعدّ منهجاً من المناهج متعددة التخصصات فی العلوم الإنسانیة والاجتماعیة. تهتم هذه النظریة بانتاج أو تنمیة ایدئولوجیة خاصة، وتعالج المستویات العالیة من الجملة خلال نظرته العلمیة والتطبیقیة إلی النصوص. وبما أن النصوص الحدیثة وخاصة الروایة تحمل دوراً بارزاً فی التغییرات الثقافیة والاجتماعیة، یعدّ تحلیل الخطاب السائد من أهمّ ضروریات الأدب المعاصر. یتبنّی هذا البحث على تحلیل الخطاب النقدی فی ضوء نظریة نورمان فیرکلاف (1941) التی تتحلی ببعض الإتجاهات السابقة لتحلیل الخطاب نحو آراء فوکو. ففی ضوء نظریة تحلیل الخطاب النقدی لفیرکلاف، تمت دراسة روایة «أجنحة الفراشة» لمحمد سلماوی فی ثلاثة مستویات من وصفٍ، وتفسیرٍ، وشرحٍ. تشیر بعض النتائج للدراسة إلی أنّ الکاتب فی مستوی الوصف استخدم علاقة التضاد، والترادف، والتواصل بین الألفاظ لتبیین فکرته، وفی مستوی التفسیر استخدم التناص لتبیین آرائه والتعبیر بتطور الشخصیة المرأة، وفی مستوی الشرح عبّر عن الخطاب السائد وهو الهویة، والحریة، والوطن، ومدی علاقته بالعوامل النصیة والمؤثرات الخارجیة فی النص.}, keywords = {تحلیل الخطاب النقدی,فیرکلاف,مستویات الخطاب,روایة «أجنحة الفراشة»}, title_ar = {تحليل گفتمان غالب رمان «اجنحة الفراشة» از محمد سلماوي (بر اساس نظرية تحليل گفتمان انتقادي نورمن فرکلاف)}, abstract_ar = {تحليل گفتمان انتقادي، رويکردي نو و شاخۀ مهمي از نظرية تحليل گفتمان است. توليد يا تقويت يک جهان‌بيني خاص و نگرش به سطوح بالاتر جمله، از جالب‌ترين موضوعات تحليل گفتمان انتقادي است و نگاهي علمي و کاربردي به متون دارد. ازآنجاکه تحليل متون جديد، به‌ويژه رمان، در شناسايي علل تغيير و تحولات فرهنگي و اجتماعي جهان معاصر نقش بسزايي دارد، بيان گفتمان غالب متون و جهت‌دهي آنها از ضرورت‌هاي تحليل ادب معاصر است. اين پژوهش نيز بر همين مبنا و بر اساس نظرية نورمن فرکلاف (1941) رمان اجنحة الفراشة را در سه سطح توصيف، تفسير و تبيين به شيوة توصيفي ـ تحليلي، بررسي مي‌کند. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد نويسنده در سطح توصيف با ايجاد روابط هم‌نشيني و گاهي تضاد و همچنين برقراري ارتباط بين واژگان، در پي تبيين انديشه‌هاي خويش است؛ در سطح تفسير از بافت بينامتني براي ترسيم بافت موقعيت موجود بهره برده و سير تحول شخصيت زن را بيان کرده‌است؛ در سطح تبيين، گفتمان غالب ـ که همان هويت و آزادي‌خواهي است ـ را در ارتباط با عوامل درون‌متني و برون‌متني به تصوير کشيده‌است.}, keywords_ar = {تحلیل انتقادی گفتمان,فرکلاف,سطوح گفتمان,رمان اجنحة الفراشة}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17218.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17218_9fb80acbc698127146d613db2c92ad4a.pdf} } @article { author = {مهدوی آرا, مصطفی and شایان, شادی}, title = {الهواجس الوجودیة عند أبی القاسم الشابی (دراسة نقدیة لشعر الشابی فی ضوء المنهج النفسی)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {153-176}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {تعتبر المدرسة الوجودیة مدرسة نفسیة تتجذر فی الوجودیة الفلسفیة، وقد ظهرت علی ید عالم النفس الأمریکی «رولو مای». ویری الوجودیون أن هناک مخاوف وهواجس تتأصل فی کینونة الإنسان، وتجعل الفردَ یتعرّض لتأملات فی حقیقة الموت، والفناء، والاحساس بالیأس، وعبث الحیاة؛ فقد تؤدی هذه التأملات إلی إثارة الهواجس والاضطرابات الوجودیة التی تسبب الصراعات النفسیة للفرد وعدم توازنه فی التصرّف مع الکون والمجتمع. ویحاول هذا البحث دراسة کیفیة تعامل الشاعر أبی القاسم الشابی مع الذات، والآخرین، والبیئة، معتمداً علی نظریة «الحضور الوجودی» إثر إضطرابات وجودیة اُبتلی بها الشابی. ینتهج البحثُ المنهج الوصفی–التحلیلی للکشف عن جوانب غیر مدروسة من شخصیة الشاعر. وما یبین ضرورة انجاز البحث هو حبّ الاستطلاع علی فهم أعمق لشخصیة الشابی ونحن مؤملون أن نسهم قسطا طفیفاً فی توسیع العلوم الجدیدة التی تربط بین التخصصین. وتطالعنا نتائج البحث أنّ الشاعر عانی طوال حیاته من حوادث نحو: إصابته بالمرض القلبی، والتأمل فی الموت، والوحدة، والإحساس بالتخلّی عن الآخرین و.. الخ. کل ذلک مصدر لإثارة المخاوف الوجودیة فی شخصیة الشاعر، وانبجاس الخیفة، والهواجس النفسیة، والوجودیة، ما أدّت إلی الصراعات النفسیة لدی الشابی والتعاملات الغیر الملاءمة مع الذات والآخرین.}, keywords = {ابوالقاسم الشابی,نظریة «الحضور الوجودی»,التعامل}, title_ar = {دغدغه‌هاي بودن در شعر ابوالقاسم شابي (تحليل روان‌شناختي شعر شابي بر مبناي نظرية وجودي)}, abstract_ar = {نظرية «وجودي» نظريه‌اي روان‌شناختي است که ريشه در اگزيستانسياليسم فلسفي دارد و توسط روان‌شناس مشهور آمريکايي «رولو مي» در حوزة روان‌شناسي پايه‌گذاري شده‌است. درواقع روان‌درماني وجودي به اضطراب‌هايي مي‌پردازد که ريشه در هستي انسان دارد. با اين توضيح که انسان گاه در طول زندگي با واقعيت‌هايي چون مرگ و نيستي، احساس بي‌معنايي و... روبه‌رو مي‌شود که در صورت پاسخ نگفتن درست به اين مسائل، دچار حيرت و اضطراب وجودي مي‌گردد؛ اضطراب‌هايي که ارتباط او با خود، ديگران و محيط را مختل مي‌سازد. پژوهش حاضر با تکيه بر «نظرية وجودي» و به روش توصيفي ـ تحليلي چگونگي ارتباط شاعر معاصر تونسي، ابوالقاسم شابي را در سه سطح بودن: با خويشتن، ديگران و طبيعت از خلال شعر وي مورد مطالعه قرار داده‌است. نتايج به‌دست‌آمده از تحقيق نشان مي‌دهد، بيماري قلبي و انديشيدن به مرگ، تنهايي و احساس جدايي از ديگران، از عوامل زمينه‌ساز اضطراب‌هاي وجودي در شخصيت ابوالقاسم شابي بوده و اين اضطراب، ارتباط شاعر را در سه سطح: با خويشتن، با ديگران و با طبيعت متأثر ساخته‌است.}, keywords_ar = {ابوالقاسم شابی,نظریة وجودی,ارتباط}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_12465.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_12465_d2af2757844a1d58e0b2042c9ef7c2b1.pdf} } @article { author = {izanlo, omid}, title = {البطل الإشکالی فی روایة «اللص والکلاب» لنجیب محفوظ}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {177-196}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {اهتم الکثیر من النقاد بروایات نجیب محفوظ وقصصه کأحد من روّاد الروایة فی العالم العربی. لکنه قلّما نری دراسة روایاته دراسة اجتماعیة تعالج الأسباب التی شجّعت نجیب محفوظ باستخدام المواضیع الاجتماعیة فی آثاره القصصیة. تعدّ الدراسة الاجتماعیة منهجا نقدیا یجمع بین الأدب وعلم الإجتماع، والذی کان «لوکاتش» و«غولدمان» من روّاده. فی البدایة تطرق لوکاتش إلی قضیة «البطل الإشکالی» کفرع من فروع النقد الاجتماعی ثم درسها غولدمان، وأوسع معناها، وخصص لها معاییر. یحاول هذه المقال باستعانة المنهج الوصفی-التحلیلی أن یحدد معاییر البطل الإشکالی أولاً، ویقارنها مع خصائص البطل الإشکالی ثانیاً. یعتبر سعید مهران بطل الروایة، بطلا إشکالیا فی رأی لوکاتش وغولدمان لأنه أصبح ضحیة الظروف الإجتماعیة المحیطة به. یسعی هذا البطل أن یحلّ مشاکل المجتمع من جهة، ویبعث القیم التی نزحته من جهة أخری، ولکن لیس أمامه إلا الهزیمة والاستسلام.}, keywords = {نجیب محفوظ,روایة «اللص والکلاب»,البطل الإشکالی}, title_ar = {قهرمان مسئله‌دار در رمان «اللص و الکلاب» اثر نجيب محفوظ}, abstract_ar = {نجيب محفوظ يکي از پيشگامان داستان‌نويسي در جهان عرب است که موردتوجه بسياري از ناقدان بوده‌‌است؛ اما کمتر پژوهشي را مي‌توان يافت که رمان‌هاي محفوظ را از بُعد جامعه‌شناختي و با رويکرد تبيين چرايي مسائل مطرح‌شده، بررسي کند. اين نوع نقد يکي از انواع نقد بينارشته‌‌اي است که لوکاچ و گلدمن از طلايه‌‌‌‌داران آن به شمار مي‌روند. ابتدا لوکاچ موضوع «قهرمان مسئله‌دار» را، به عنوان يکي از زيرمجموعه‌هاي نقد جامعه‌شناختي، مطرح مي‌کند، سپس گلدمن مفهوم آن را توسعه مي‌بخشد و ويژگي‌هايي را براي آن برمي‌شمرد. اين مقاله با روش توصيفي ـ تحليلي تلاش دارد تا ويژگي‌هاي قهرمان مسئله‌دار را تبيين کند سپس آن را بر قهرمان رمان «اللص والکلاب» تطبيق دهد. سعيد مهران قهرمان رمان است و بر اساس نظرية لوکاچ و گلدمن فردي مسئله‌دار به شمار مي‌رود؛ زيرا قرباني شرايط اجتماعي موجود عصر خود است. او هر چه تلاش مي‌کند تا به اصلاح جامعه دست زند و از اين طريق ارزش‌هاي راستين را احيا کند، راه به جايي نمي‌برد و درنهايت محکوم به شکست مي‌شود و تسليم مي‌گردد.}, keywords_ar = {نجیب محفوظ,رمان «اللص والکلاب»,قهرمان مسئله‌دار}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17219.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17219_e9ffa076319dfae7ed6684f72cd966a3.pdf} } @article { author = {اسماعیل زاده, حسن and رحماندوست, مجتبی and مجاهد, مختار}, title = {تهوید الطلاب الفلسطینیین فی النظام التعلیمی لمدارس فلسطین المحتلّة}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {197-218}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {یسعی الکیان الصهیونی فی تهوید المعالم والآثار الفلسطینیة والعربیة، ودخول سیاساتهم الناعمة فی خلد الجیل الحدیث لأجل تطبیع حضوره الآنی فی أذهان شعوب المنطقة بما فیها ساکنی فلسطین الأصلیّین، حیث إنه استخدم أظرف الحیل کالتسلل فی النظام التعلیمی وسیاسة الترعیب والتخویف معا. فلذلک إنّ الصهاینة، عن طریق تزویر وتحویل الکتب المدرسیة، تهدف إلی تألیف الکتب الحدیثة وتعریف الحقائق وواقعیات الشعب الفلسطینی تعریفا معاکسا. نحن فی هذه الدراسة من خلال المراجعة إلى بعض الکتب المدرسیة التاریخیة، والجغرافیة، والأدبیة، والدینیة، والمدنیة فی فلسطین المحتلة، ونقد وتحلیل مضامین تلک الکتب کشفنا عن مؤامرات المصمیمن على هذه الکتب وموالیها. وتدل بعض النتایج لهذه الدراسة علی أن الصهاینة تنوی علی تهوید الأطفال الفلسطینیین وتغییر رؤیتهم بالنسبة إلی معالم فلسطین الإسلامیة والعربیة، کما تهدف إلی تطهیر وجه الصهاینة وتنسیب تعالیم الدین الحنیف کسبب التخلف لدی الطلبة الفلسطینیین.}, keywords = {التهوید,النصوص التعلیمیة,فلسطین المحتلّة,الکیان الصهیونی}, title_ar = {يهودي‌سازي در سيستم آموزشي مدارس فلسطين اشغالي}, abstract_ar = {رژيم صهيونيستي براي عادي‌سازي حضور خلق‌الساعة خود در اذهان مردم منطقه و به‌ويژه ساکنان اصلي سرزمين فلسطين، سعي در يهودي‌سازي نمادها و ماهيت آثار فلسطيني و عربي دارد و براي گنجاندن نرم سياست‌هاي خود در ذهن نسل نو اين سرزمين زيرکانه‌ترين شيوه يعني نفوذ در سيستم آموزشي را در کنار سياست ايجاد رعب و وحشت در پيش گرفته‌است. ازاين‌رو ضمن تحريف و تغيير محتواي کتاب‌هاي درسي، بناي اصلي را در تأليف اين کتاب‌ها، بر يهودي‌سازي نسل‌هاي نو و وارونه جلوه‌دادن حقايق و واقعيت‌هاي ملت فلسطين گذاشته‌است. در اين پژوهش مي‌کوشيم روش‌هاي تحقق اين برنامه و نحوة اجراي آن را بررسي و تحليل نماييم. به همين منظور با مراجعه به کتب درسيِ تاريخي، جغرافيايي، اجتماعي، ادبي و ديني مدارس فلسطين اشغالي و تحليل و نقد بخشي از محتواي آنها، از دسيسه‌هاي طراحان اين کتاب‌ها و حاميان آنها پرده گشوده‌ايم. درنتيجه مشخص شد که يهودي‌سازي کودکان فلسطيني، تغيير ذهنيت آنان در رابطه با ماهيت نمادهاي اسلامي ـ عربي فلسطين، تطهير چهرة صهيونيست‌ها و معرفي تعاليم اسلامي به عنوان عامل عقب‌ماندگي، در ذهن دانش‌آموزان فلسطيني، از مهم‌ترين اهداف اين نقشه است.}, keywords_ar = {یهودی‌سازی,متون آموزشی,فلسطین اشغالی,رژیم صهیونیستی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17217.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_17217_ce0e1aa2f84507904b4f5ad5ec0b1ee6.pdf} } @article { author = {فاضلی, محمد}, title = {نقدٌ علی نقد «الدراسة» الواهی}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {221-242}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {یتضمّن هذا المقالُ ملاحظات علی «نقد» ظهر أسابیع من قبل حول کتاب «دراسة ونقد فی مسائل بلاغیّة هامّة» مَن تأمل نقد الکتاب عرف أنّ هذا الخلف الشّاذّ لم یکن مولود یومٍ و لیلةٍ، ولم یَرَ النّور صُدْفة؛ بل «زُمَّتْ رکابُه بلیلٍ مُظلِم» وفتح عینیه بعد ما نُودیَ فی القوم خُذوا حِذرکم وأعِدُّوا ما استطعتم من العُدّة، لقد جاءکم شاذٌّ یقول شیئاً عجباً». لقد بذل «النقدُ» جهوداً مُضنیةً فی سبیل ما نواه و رواه، فقلب الکتاب ظهراً علی بطن بالجَسّ والمَسّ، متّخذاً البصرَ للاهتداء إلی غایته مِصباح َالفَحْص، حتّی یُلقِی فی رحله ما الْتَقَطَه من لیله، غافلاً عن أنّه لا یُجنی من الشّوک العِنبُ. ألا تراه فی ما جناه: (ص39 س 9) حینما یشکو من طول الجملة، ویبکی علی افتراقِ الضّمّتین، اشتبه علیه الأمرُ فی «الفاعل» و «نائب الفاعل» لأنّ التّمییز بینهما لا یُجنی من «البصر». لقد حاول ذلک «الخَلفُ» تحت عناوین «الشّکل»، «المحتوی»، «الاصطلاحات التّخصّصیّة»، «النّظرات التّحلیلیّة» و «أسالیب ارائة المطالب والإرجاعات» حشدَ نظراتٍ سطحیّة عامیّة، اخطاءٍ علمیّة وخُزَعْبلاتٍ صبیانیّةٍ، لا یغنی من الجوع شیئاً، ولا یرجع صاحبُه من تَطوافه الاّ صَفر الکفّ وبخُفّی حُنَینٍ.}, keywords = {الشّکل والمحتوی,الاصطلاحات الخاصّة,النّظرات التّحلیلیّة,وأسالیب إرائة المطالب مع الإرجاعات}, title_ar = {نقدي بر سُست‌نقد نوشته‌شده بر «الدراسة»}, abstract_ar = {گفتار پيشِ رو نقدي است بر نوشته‌اي انتقادي که مدّتي پيش دربارة کتاب دراسة و نقد في مسائل بلاغية هامّة نوشته شد؛ تأمل در اين نوشته گوياي آن است که خَلف ناصالح، مولود «يوم و ليلة» نيست و جنبۀ اتفاقي ندارد؛ بلکه بر مبناي «و نادي في قومه و قال خُذوا حِذرَکم و أعِدّوا العُدّة، لَقد جاءَکم شاذٌّ و قال شيئاً عَجباً» چشم گشوده‌است. نقد يادشده براي دستيابي به اهداف خود تلاش خسته‌کننده‌اي را به کار مي‌گيرد؛ کتاب را بارها از جنبه‌هاي مختلف تَصفُّحِ لَمْسي مي‌نمايد و با چشم ظاهربين به آن مي‌نگرد تا شايد ره‌آوردي را هرچند ناچيز در رَحل اندازد؛ غافل از اينکه عيب خود مي‌نمايد و بر حُسْن طرف مي‌افزايد. چراکه در همان حال ‌که از طول يک «جمله» مي‌نالد و بر جدايي «دو ضمّه» اشک مي‌ريزد، در همان «جمله» خود «فاعل» را به جاي «نائب فاعل» مي‌نشاند! زيرا درک چنين مواردي از «بَصَر» برنمي‌آيد. همين نقدِ سست، با عناوين معرکه‌آرايي همچون: شکلي، محتوايي، اصطلاحات تخصصي، نظرات تحليلي، روش ارائۀ مطالب، و شيوۀ ارجاعات دست‌وپا مي‌زند و به هر حشيشي متوسل مي‌شود که از اول تا انتها، غلط، عوامانه و کودکانه است و در متن اين مقاله به صورت مستدل و منطقي، پاسخ آن آمده‌است: «فوَقَعَ الحقُّ و بَطَلَ ما کانوا يعملونَ».}, keywords_ar = {شکلی,محتوایی,اصطلاحات تخصصی,نظرات تحلیلی,ارجاعات}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_43870.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_43870_87499cdc9291ea17c1f0a96883b472db.pdf} } @article { author = {خلیفه شوشتری, محمد ابراهیم and همتی, شهریار}, title = {نقدی کوتاه بر کتاب «دراسة ونقد فی مسائل بلاغیة هامة»}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {243-246}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {نقاط قوّت شکلی کتاب حروف‌نگاری، صفحه‌آرایی و صحافی کتاب تقریباً مطلوب است و قواعد عمومی ویرایش و نگارش غالباً رعایت شده است. نقاط قوّت محتوایی کتاب با توجه به اینکه مؤلف کتاب از صاحب‌نظران بلاغت قدیم عربی در ایران است، کتاب حاضر یکی از منابع مهم حوزة بلاغت عربی در دورة تحصیلات تکمیلی است. با توجه به اینکه کتاب برخی از مباحث مهم حوزة بلاغت را مطرح کرده، این امکان برای نویسنده فراهم شده‌است که به صورت تفصیلی هرکدام از این مباحث را ارائه دهد. در ارجاع به منابع، غالباً امانت‌داری رعایت شده‌است.}, keywords = {نقد,کتاب «دراسة ونقد فی مسائل بلاغیة هامة»}, title_ar = {نقدي کوتاه بر کتاب «دراسة ونقد في مسائل بلاغية هامة»}, abstract_ar = {نقاط قوّت شکلي کتاب حروف‌نگاري، صفحه‌آرايي و صحافي کتاب تقريباً مطلوب است و قواعد عمومي ويرايش و نگارش غالباً رعايت شده است. نقاط قوّت محتوايي کتاب با توجه به اينکه مؤلف کتاب از صاحب‌نظران بلاغت قديم عربي در ايران است، کتاب حاضر يکي از منابع مهم حوزة بلاغت عربي در دورة تحصيلات تکميلي است. با توجه به اينکه کتاب برخي از مباحث مهم حوزة بلاغت را مطرح کرده، اين امکان براي نويسنده فراهم شده‌است که به صورت تفصيلي هرکدام از اين مباحث را ارائه دهد. در ارجاع به منابع، غالباً امانت‌داري رعايت شده‌است.}, keywords_ar = {نقد,کتاب «دراسة ونقد فی مسائل بلاغیة هامة»}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_43871.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_43871_08b931b0a70c7ea9f8469e0455c69b27.pdf} } @article { author = {نامداری, ابراهیم}, title = {نظرة جدیدة إلی کتاب «تأریخ الأدب العربی فی الأندلس»}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {12}, number = {41}, pages = {247-266}, year = {2017}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {إنّ التأریخ مع قصصها المرّة والحلوة باب إلی عالم جدید؛ عالم ملأت بالتجارب الثمینة التی لا تُحصل علیها إلّا بمضیّ السنین والقرون المتمادیة، حیث لا یُستثنی منها تأریخ الأدب الأندلسی (إسبانیا الحالیة)؛ ألا وهو تأریخ أناس مجاهدین ومتفانین استطاعوا أن یضعوا حجر أساس الإسلام والآداب الشرقیة فی ما وراء الحدود الاسلامیة نحو أروبا والغرب، وأن یثبتوا أنّ للاسلام قدرة التسلل والنفوذ فی قلوب غیر المسلمین؛ فمن الضروری إذاً أن ننظر فی وقائع هذا العصر التأریخی، وأن نلقی الضوء علی نجوم سماء الشعر والأدب. إنّ کاتب المقال هذا، قرأ الکتاب «تأریخ الأدب العربی فی الأندلس» بأکمله متکئاً علی المنهج النقدی، وقیّم مواضع قوة الکتاب کالتالی: نقد آراء الآخرین نقداً علمیاً وحیادیاً، والاستناد بالأشعار والاستشهاد بها تأییداً لدعواه وتسلسل العبارات تسلسلاً منطقیاً؛ فی حین بیّن مواضع ضعف الکتاب کالتالی: خلوّه من منهج واحد فی کتابة الحواشی والمراجع، والاهمال فی بعض النقول، وعدم مراعاة القواعد النحویة، و شرح بعض العبارات والمصطلحات شرحاً غیر وافٍ؛ ومن ثمّ أنّ الکتاب هذا، أثر تطبیقیّ وعملیّ فی برنامج فرع اللغة العربیة وآدابها التعلیمیّة وبامکاننا أن نعتبره أثرا شاملا وتامّاً فی تأریخ الأدب العربی فی الأندلس.}, keywords = {تأریخ الأدب,الأندلس,الموشحات,النقد}, title_ar = {نگرشي نو بر کتاب «تاريخ الأدب العربي في الأندلس»}, abstract_ar = {تاريخ ادبيات اندلس (اسپانياي کنوني)، تاريخ مردماني پرتلاش و جهادگر است که توانستند سنگ بناي اسلام و آداب‌ورسوم شرقي را در اروپا و سرزمين غرب بگذارند و اثبات کنند که اسلام توانايي رخنه در دل‌هاي نامسلمانان را دارد؛ بنابراين ضروري است حوادث اين دورة درخشان تاريخي و آثار سرآمدان شعر و ادب آن را بررسي و تحليل نماييم. اين مقاله با تکيه بر روش نقدگونه، کتاب تاريخ الأدب العربي في الأندلس را بررسي و نکات قوّت و ضعف آن را چنين ارزيابي مي‌کند: نقد علمي و بي‌طرف، استناد و استشهاد به اشعار براي اثبات ادعاي خويش، و انسجام مطالب و نظم منطقي آن ازجمله نقاط قوت؛ و نداشتن وحدت رويه در ثبت ارجاعات، کم‌دقتي در پاره‌اي نقل‌قول‌ها، بي‌قاعدگي نحوي، فقدان شرح کافي برخي مطالب يا اصطلاحات از نقاط ضعف آنهاست؛ نهايت اينکه اثر حاضر در برنامة آموزشي رشتة زبان و ادبيات عربي، کتابي کاربردي است و مي‌توان آن را اثري جامع در تاريخ ادبيات دورة اندلس به حساب آورد.}, keywords_ar = {تاریخ ادبیات,اندلس,موشحات,نقد}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_40626.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_40626_3b6289968d5511827adeb6e1eab5d204.pdf} }