@article { author = {عامری, شاکر}, title = {صیغه‌های عام و خاص در زبان عربی (از لحاظ مذکر ومؤنث)}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {5}, number = {12}, pages = {41-54}, year = {2009}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {از نظر جنسیت در زبان عربی دو نگرش به ماهیت اشیاء وجود دارد: نگرش اول عام و کلّی است، و در نگرش دوم، آنها به دو دسته تقسیم می­شوند: مذکر و مؤنث. مذکر خالی از نشانه است، اما مؤنث دارای نشانه می­باشد، در نتیجه در زبان عربی اشیاء دارای سه شکل هستند: صیغه عام یا کلی که شامل مذکر ومؤنث و خالی از نشانه­ است؛ دوم: صیغه مؤنث (با نشانه‌های تأنیث)، و سوم، صیغه مخصوص مذکر (بدون نشانه). به دیگرعبارت، مذکّر از صیغه عموم که خالی از نشانه است استفاده می‌کند، ولی باید قرائنی لفظی یا معنوی و یا سیاقی، که گواهی دهند منظور صیغه مذکر است نه صیغه عموم، باشد، در غیر این صورت صیغه عموم، منظور می­گردد. علاوه بر حالت اول (مشترک بودن مذکر و مؤنث)، دو حالت دیگر استفاده از صیغه عموم وجود دارد. یکی کلمات مبهم که جنس آنها قبل از به کارگیری در جمله آشکار نمی‌شود، مانند کلمه شیء یا اعداد. و دیگری کلماتی که جنس مشخصی ندارند، مانند ابلیس، شیطان، جن، جبرئیل، عزرائیل، میکائیل و خداوند تبارک و تعالی، یا به عبارتی دیگر (ما فوق جنسیت). نتیجه این­که صیغه عموم در عربی سه حالت دارد: اول دربرگیرنده مذکر و مؤنث به طور مشترک؛ دوم عدم وضوح هیچ یک از آن دو (مذکر و مؤنث)، و سوم کلماتی که فوق جنسیت هستند.}, keywords = {مذکر,مؤنث,صیغه عموم,جنسیت,مشترک,مبهم}, title_ar = {صيغ العموم والخصوص في اللغة العربية (بالنسبة للتذکير والتأنيث)}, abstract_ar = {اللغة العربية تنظر إلى الموجودات نظرة عامة، أولاً، ثم تعيد النظر إليها کرّةً أخرى فتقسمها إلى مذکّر ومؤنّث. وقد خلت صيغة العموم من علامات، وکذا صيغة المذکّر، واختصّت بذلک الأمر صيغة المؤنّث. إذن، فاللغة العربية تستخدم ثلاث صيغ في تعاملها مع الأشياء؛ صيغة عامة تشمل المذکّر والمؤنّث تُستخدم عند اجتماعهما خالية مما يميّزها، لأنّ العربية دقيقة في هذا المجال، وصيغة خاصة بالمؤنّث (مع علامات التأنيت)، وصيغة خاصة بالمذکّر (بدون علامات)، أي أنّ المذکّر يستخدم صيغة العموم الخالية مما يميّزها، ولابد من وجود قرائن معنوية أو لفظية أو سياقية تنصّ أو تشهد للمذکّر بذکوريته، وإن انعدمت فالمعنيّ هو صيغة العموم. هناک استعمالان آخران لصيغة العموم، الأوّل هو الکلمات المبهمة التي لا تتضح جنسيتها إلاّ بعد الاستعمال، نحو کلمة شيء أو العدد، والثاني هو الکلمات التي ليس لها جنس معيّن، ولو کان افتراضياً، کالملائکة والجنّ و إبليس و الشيطان وجبريل وميکائيل وعزرائيل والباري تبارک وتعالى، أو ما نستطيع تسميته (ما فوق الجنسية). لذا يمکننا القول: إنّ صيغة العموم في العربية نستخدمها لثلاثة أمور: الأول هو اشتراک المذکّر والمؤنّث، والثاني هو عدم وضوح أيّ منهما، والثالث هو کون الکلمة خارج حدود الجنس ولا تنطبق عليها قوانينه.}, keywords_ar = {التذکیر,التأنیث,صیغة العموم,الجنسیة,المشترک,المبهم}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1372.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_1372_1c791f3f16c29ca26e6df687b545f45e.pdf} }