@article { author = {نودهی, مهدی and گنجعلی, عباس}, title = {خوانشی بر دیالکتیک سوبژه و ابژه در گفتمان هنری آدونیس}, journal = {مجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)}, volume = {14}, number = {47}, pages = {19-38}, year = {2018}, publisher = {انجمن ايراني زبان وادبيات عربي}, issn = {23456361}, eissn = {27173461}, doi = {}, abstract = {اکنون در دوره‌ای قرار داریم که مهم‌ترین شاخصة آن، چالش معرفت‌شناسی است. این، موضوعی است که همواره مورد عنایت و توجه فیلسوفانی چون دکارت، نیچه و مارکس و... بوده‌است. هرکدام از این اندیشمندان، خوانش خاص خود را نسبت به سوژه و ابژه دارند. برخی از آن‌ها گرایش سوژه‌محور و برخی دیگر نیز گرایش ابژه‌محور، در رابطه با انسان و حقیقت دارند. پرواضح است که دیالکتیک سوژه و ابژه از مفاهیم و مؤلفه‌های بنیادینی است که سابقة آن به موضوعات فیزیک و متافیزیک برمی‌گردد که بین هراکلیتوس، از سوفسطاییان و سقراط، فیلسوف یونانی جریان داشته‌است. از دیگر سو نیز، آدونیس، به عنوان شاعری که بر قالب‌های تصویری و معنایی کلاسیک تاخته، تحت تأثیر برخی از فیلسوفان کلاسیک و مدرن به‌ویژه هراکلیتوس، سارتر و هوسرل قرار گرفته‌است. بر این اساس، این جستار با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی می‌کوشد تا نخست به فلسفة نظری آدونیس بپردازد، سپس محورها و چالش‌های سابجکتیو و آبجکتیو موجود در تجربة شعری وی را برای مخاطب ترسیم کند. همچنین، مهم‌ترین محورهای برخاسته از آن یعنى «اصالت بشر یا خدا»، «حقیقت: استعاره یا حقیقت»، «ارادة معطوف به قدرت» و «شیء‌وارگی یا بنیادگرایی» را بررسی می‌کند. از دیگر سو نیز، با توضیح و تبیین ابعاد اندیشگانی آدونیس، زمینه را برای مخاطب فراهم می‌کند تا بیش‌ازپیش نسبت به این امر آگاهی یابد.}, keywords = {آدونیس,دیالکتیک سوژه,دیالکتیک ابژه}, title_ar = {دراسة في الديالکتيک الذاتي والموضوعي في خطاب أدونيس الفني}, abstract_ar = {نحن نعيش الآن عصراً يمتاز بالصّراع المعرفي، والّذي کان ولايزال موضعاً للعناية من جانب الفلاسفة الکبار أمثال ديکارت، ونيتشه، ومارکس، وغيرهم؛ کلّ منهم له قراءته في الذات والموضوع بشکل عام. فمنهم من ينزع نزعة ذاتيّة، وعلى عکسه من يميل ميلاً موضوعيّاً إلى الإنسان والحقيقة. ولا يخفى على أحد أنّ جدليّة الذات والموضوع إشکاليّة جوهريّة لها قدمة قدم البحوث الطبيعيّة وما بعد الطبيعية الّتى کانت جارية بين أمثال هيرقليط، باعتباره فيلسوفاً سوفيستاً، وسقراط باعتباره فيلسوفاً أصيلاً إغريقياً. ومن زاوية أخرى، فإنّ أدونيس، باعتباره شاعراً متمرّداً على القوالب التصويرية والمعنوية للشعر الکلاسيکي، فقد تأثّر في تجربته ببعض من الفلاسفة القدامى والمعاصرين أمثال هيرقليط وسارتر وهوسرل ومن إليهم. عليه، فإنّ المقال هذا، يهدف، من خلال اعتماده على المنهج الوصفي ـ التحليلي، إلى إلقاء الضوء على فلسفة أدونيس النظرية، وبالتالي إجلاء بعض ما يکون في تجربته من التحديات الذاتيّة والموضوعيّة. وانطلاقاً منه، يهمّه أيضاً کشف الغطاء عن المحاور الرئيسة الناتجة عنها وهي المتجليّة في "أصالة الإنسان أو الله"، و"استعاريّة الحقيقة وإرادة القدرة "، و"إرادة التشييء أو التجهور"، وما إلى ذلک. هذا من جهة، لکن من جهة أخرى، يشفّ للمخاطب عن أبعاد وتحدّيات الشاعر العقديّة والفنّية، ليکون في موضع يسمح له التعرف عليها أکثر فأکثر.}, keywords_ar = {أدونیس,الدیالکتیک‎ ‎الذاتی,الدیالکتیک الموضوعی}, url = {https://iaall.iranjournals.ir/article_62772.html}, eprint = {https://iaall.iranjournals.ir/article_62772_2cdc8c570a60f7c9b23903a8a21a7bd3.pdf} }