ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
1
20
100391
علمی - پژوهشی
أدلجة الاشتراکية التکاملية في رواية «الشراع والعاصفة» لحنّا مينه
چگونگی ایدئولوژی کردن سوسیالیسم در رمان
«الشراع والعاصفه» حنّا مینه
رضا ناظميان
nazemian_reza2003@yahoo.com
1
احيا کماسي
ehyakomasi@yahoo.com
2
استاد گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه علامه طباطبايي
دانشجوي دکتري زبان و ادبيات عربي دانشگاه علامه طباطبايي
الإيديولوجيا إنّها علمُ الأفکار تحاولُ الوصولَ إلي جذور المعرفة الإنسانية وفروعها وحدودها. وبينها وبين الأدب، علاقة وثيقة. أمّا الأدلجةُ فهي الالتزام بمذهب أو مبدأ معيّن من الأفکار واتّخاذ الطريقة والأسلوب لنهج معيّن. الاشتراکية من أشهر النظريات وأبرز الإيديولوجيات في الروايات العربية. من أهداف هذه النظرية، الالتزام بأهداف الطبقة العاملة وصياغة المجتمع الأوفر إنسانيةً وعدالةً علي الأرض. حنّا مينه روائي سوري له إيديولوجية مختصَّة به يعکسها في رواياته. وإنّه من الروائيين الذين يأخذون الرواية کأداة لبيان آرائهم وإيديولوجيتهم. رواية "الشراع والعاصفة" من روايات حنّا، تُقَدِّمُ لنا رؤية اشتراکية لکاتبها. أهمّية مسألة إيديولوجيا الراوي وکيفية أدلجة الرواية اشتراکياً، جعلت الباحثان أن يبحثا عن هذا الموضوع ويُعالجاه بالمنهج الوصفي ـــ التحليلي. من أهمّ النتائج التي وصل إليها الباحثان هي إنَّ أبرز الميزة الاشتراکية الحاکمة في الرواية، هي التکاملية (التطوّرية). يعالج الرواي التکاملية في محورين أساسيين: 1) التکامل التاريخي؛ 2) تکامل الشعور الإنساني. ونري أنّ التزام الراوي بالاشتراکيّة لم يجعل أدبه متصنّعاً.
ایدئولوژی تلاش میکند ریشههای دانش بشری و شاخهها و مرزهای آن را بیابد. میان این علم و ادبیات رابطة نزدیکی برقرار است. ایدئولوژی کردن به معنای پیروی از یک آموزة خاص یا یک تفکر و یا اتخاذ یک رویکرد خاص است. سوسیالیسم یکی از مشهورترین نظریهها و ایدئولوژیهای برجسته در رمانهای عرب است. یکی از اهداف این نظریه پیروی از مطالبات طبقة کارگر و تشکیل جامعهای انسانی و عادلانه روی زمین است. حنّا مینه رماننویس سوری است. وی رمانهایش را به عنوان ابزاری برای بیان دیدگاهها و ایدئولوژی خود به کار میگیرد. رمان «الشراع والعاصفه» ازجمله رمانهای حنا مینه است که چشمانداز و جهانبینی خاصی از نویسنده آن به دست میدهد. اهمیت مسئله چگونگی ایدئولوژی کردن رمان بهوسیلة رماننویس، نگارنده را به سمت این موضوع سوق دادهاست تا با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی آن بپردازد. ازجمله مهمترین یافتههای تحقیق پیش رو این است که برجستهترین ویژگی سوسیالیستی رمان، یکپارچهسازی (تکامل) است که در دو محور اصلی مطرح شده است: 1) تکامل تاریخی؛ 2) تکامل شعور افراد. نکتة دیگر اینکه هیچ اثری از تصنع در زبان رماننویس به خاطر پایبندی وی به ایدئولوژی سوسیالیستی دیده نمیشود.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100391_d1520eaacd8e7a88b472044ca8d25e74.pdf
الإیدیولوجیا
أدلجة الاشتراکیة
الروایات العربیة
الشراع والعاصفة
ایدئولوژی
ایدئولوژی کردن سوسیالیسم
رمانهای عربی
الشراع والعاصفه
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
21
42
100219
علمی - پژوهشی
تحليل أنواع الدوافع لدي متعلّمي اللّغة العربيّة لغير الناطقين بها في مرکز اللّغات بجامعة الکويت
بررسی انواع انگیزش عربیآموزان مرکز آموزش زبان دانشگاه کویت به عنوان زبان خارجی
يوسف نظري
nazari.yusuf@gmail.com
1
دانش محمدي
d.mohammadi64@gmail.com
2
استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه شيراز
استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه شيراز
ظهرت في العقود الأخيرة محاولات عديدة لاستکشاف دوافع متعلّمي اللّغات الأجنبيّة لأنّ تحليل الدوافع والرغبات من المبادئ الرئيسة في تخطيط المناهج والمقررات القائمة علي المتعلّم. والکشف عن دوافع المتعلّمين يساعد المؤسّسات والمخطّطين والمؤلّفين والمدرّسين علي تطوير مناهجهم وفقاً للمتطلّبات الجديدة. انطلاقاً من هذه الضّرورة حاولت هذه الدّراسة استکشاف أنواع الدوافع لدي متعلّمي اللّغة العربيّة في إحدي المراکز المهمّة لتعليم اللّغة العربيّة لغير الناطقين بها في الکويت. ولهذا الأمر قد تمّ جمع البيانات بالطريقة المسحيّة وباستخدام استبانة LLOS-IEA الخاصّة لأنواع الدوافع عند متعلّمي اللّغات الأجنبيّة. وقد تمّت معالجة البيانات في الحزم الإحصائيّة (SPSS). أجريت الدّراسة في العام الدراسي 2018/2019 في مرکز اللّغات بجامعة الکويت. وتکوّن مجتمع الدّراسة من دارسي اللّغة العربيّة في مرکز تعليم اللّغات بجامعة الکويت. بلغ عدد أفراد عينة الدّراسة 62 طالباً وطالبة عمرهم بين 19 و28 عاماً. يحمل المشارکون في هذه الدّراسة 27 جنسيّة من مختلف البلدان الآسيويّة والأفريقيّة والأروبّيّة. کشفت نتائج الدّراسة أنّ متوسّط «غياب الدّافعيّة» قليل جداً وهذا الأمر يوضّح ارتفاع الدّافعيّة لدي هؤلاء المتعلّمين. أمّا المقارنة بين متوسّط الدّافعيّة الخارجيّة والداخليّة فبيّنت ارتفاع متوسّط الدّافعيّة الداخليّة وهذا يدلّ علي أنّ حوافز المتعلّمين داخليّة أکثر من أن تکون خارجيّة. وکشفت نتائج الاختبارات الإحصائيّة عن عدم وجود قيمة ذات دلالة إحصائيّة لمتغير الجنس والفرع الجامعي في نوعي الدّافعيّة. وتبيّن أنّ هناک قيمة ذات دلالة إحصائيّة للمنطقة الجغرافيّة الّتي ينتمي إليها المتعلّم في الدّافعيّة الخارجيّة.
در چند دهه اخیر کوششهای فراوانی به منظور بررسی انگیزههای فراگیران زبانهای خارجی انجام شده است. چرا که دانستن انگیزههای یادگیری زبان، جزء ارکان اصلی طراحی روشها و سرفصلهای درسی محسوب میشود. شناخت انگیزههای فراگیران کمک شایانی به برنامهریزان درسی، نویسندگان کتب آموزشی و مدرسان میکند تا روشها وتکنیکهای خود را هر چه بیشتر با مقتضیات جدید هماهنگ سازند. بر همین اساس پژوهش حاضر کوشیده تا به بررسی انگیزههای فراگیران یکی از مراکز آموزش زبان عربی به غیر عربیزبانان در کویت بپردازد. دادههای این پژوهش به صورت پیمایشی و بوسیله پرسشنامه LLOS-IEA که ویژه سنجش انگیزههای یادگیری زبان خارجی است جمعآوری شده و در برنامه SPSS پردازش شده است. دادههای پژوهش مربوط به سال تحصیلی 2018/2019 مرکز آموزشهای زبان دانشگاه کویت است. جامعه پژوهش، فراگیران زبان عربی این مرکز است و نمونه آماری آن را 62 دانشجو که سن آنها بین 19 تا 28 سال است و از 27 کشور مختلف آسیایی، آفریقایی و اروپایی هستند تشکیل میدهد. این پژوهش نشان داد که میانگین «بیانگیزشی» در این جامعه آماری بسیار پایین است که این نشان از انگیزه بالای فراگیران دارد. مقایسه میان میانگین انگیزههای بیرونی و درونی حاکی از این است که انگیزههای فراگیران بیش از آن که بیرونی باشد درونی است. از طرف دیگر آزمونهای آماری رابطه معناداری میان متغیرهای جنسیت و رشته دانشگاهی با دو نوع انگیزه نشان نداد. اما میان منطقه جغرافیایی فراگیر و انگیزههای بیرونی رابطه معناداری وجود دارد.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100219_2bf056517c6ad1bc250539329ba0d3de.pdf
تعلیم اللّغة العربیّة
الدّافعیّة الخارجیّة
الدّافعیّة الداخلیّة
جامعة الکویت
آموزش زبان عربی
انگیزه بیرونی
انگیزه درونی
دانشگاه کویت
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
43
62
100215
علمی - پژوهشی
تقنية التکرار في دعاء عرفة أنماطه ووظائفه الجماليّة والدلاليّة
تکنیک تکرار در دعای عرفه
گونهها و کارکردهای زیباشناختی و معناشناختی آن
محمد حسين کاکوئي
mohammad_kakuy@yahoo.com
1
عباس گنجعلي
a.ganjali@hsu.ac.ir
2
دانشجوي دکتري زبان و ادبيات عربي دانشگاه حکيم سبزواري
دانشيار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه حکيم سبزواري
إنّ دعاء عرفة للإمام الحسين (ع) بوصفه نصّاً أدبيّاً يحظي بکثير من الأساليب البيانيّة والجماليّة بأنواعها المتعدّدة کالتکرار. يحاول هذا المقال أن يبحث عن جزء من هذه الأساليب فيتناول تقنية التکرار التي تُعدّ نوعاً من الموسيقى الکلاميّة الداخليّة للنصّ الأدبيّ وهي في الحالة نفسها عنصر من عناصر الإيقاع، کما يتناول أنماط التکرار المختلفة؛ منها التکرار الاستهلاليّ، والبداية، والبسيط، والتراکميّ، والختاميّ، والدائريّ، واللازمة، والمؤکّد، والمتدرّج أو الهرميّ، والمجاور. وتهدف هذه الدراسة إلي الکشف عن بعض خفايا هذا الدعاء وأسراره وحقائقه حتّى يتلذّذ به المتلقّي حينما يقبل عليه فيقرأه أکثر فأکثر. وسبب اختيار هذه التقنية هو تلألؤ حضورها ولمعانها في هذا الدعاء کنصّ مأثور وهي نفسها تقنية فنّيّة قديمة لم تفقد فاعليّتها حتّى الآن وهي أيضاً کثيرة الاستخدام حاليّاً حيث يستخدمها الأدباء المحدثون في آثارهم، ويتفنّنون في أنماطها؛ فبدا لنا أنّه قد يفيد القارئ إجراء هذه الأنماط في دعاء عرفة. تمّ هذا البحث على الأسلوب الوصفيّ - التحليليّ بالدراسة الداخليّة للنصّ وحاول أن يأتي بما هو أنسب للنموذج وما هو أبين لعرض هذه التقنية أو هو أکثر حضوراً في هذا الدعاء. ولقد وُظّف التکرار توظيفاً موفّقاً جعل النصّ ذا مرونة حيث يمکن تطبيق التقنيات الأدبيّة الحديثة عليه والّتي تُعتبر من ميزات الأدب الحديث کأنماط التکرار في مسمّياتها الجديدة، مع أن الأدعية المأثورة تندرج ضمن الأدب القديم.
دعای عرفه امام حسین (ع) متنی ادبی است که از شیوههایی بیانی و زیباشناختی مانند تصویر و موسیقی در گونههای مختلفش مثل تکرار، بهرهمند است. هدف مقاله بررسی یکی از شیوههای بیانی یعنی تکنیک تکرار بوده که خود نوعی از موسیقی کلامی درونمتنی و یکی از ارکان تشکیلدهندة ضرباهنگ است؛ لذا درصدد است تا برخی از انواع این تکنیک مانند تکرار استهلالی، آغازین، ساده، تراکمی، پایانی، مدوّر، لازمه، مؤکّد، تدریجی و مجاور را در دعای عرفه بکاود و بخشی از زوایای پنهان آن را بازشناسد تا مخاطب هنگام خواندن آن لذت بیشتری ببرد. علت انتخاب این موضوع، این است که تکنیک تکرار بیشتر از دیگر تکنیکها در این دعا به عنوان ادبیات قدیم، جلوهگر شده و نیز تکنیکی قدیمی است که مانند تکنیکی نو در بیشتر آثار ادیبان معاصر به گونههای مختلف به کار میرود. بنابراین به نظر رسید که میتوان این تکنیک متنوع را در دعای عرفه اجرا کرد. این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر کاوش درونمتنی انجام شده و تلاش کرده تا نمونههای مناسبتری که هدف این تکنیک را روشنتر کرده یا کاربرد بیشتری دارد، مورد توجه قرار دهد. بهکارگیری زیبای تکنیک تکرار در این دعا، متن را انعطافپذیر ساخته به گونهای که میتوان تکنیکهای جدید ادبی را ـ که مشخصه ادبیات جدید است ـ در آن پیاده کرد؛ گرچه دعاها خود در زمرة ادبیات قدیم جای دارند.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100215_2f6946d1d2be01a6f3cfbe6d6aa28b3c.pdf
الدلالة
تقنیة التکرار
أنماط التکرار
دعاء عرفة
نشانه
تکنیک تکرار
گونههای تکرار
دعای عرفه
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
63
80
100216
علمی - پژوهشی
سيميائية العنونة ووظائفها الدلالية في ديوان «نوبات شعرية» لصالح الطائي
نشانهشناسی عنوان و کارکردهای معنایی آن
در دیوان «نوبات شعریه» صالح طائی
رسول بلاوي
r.balawi@yahoo.com
1
ناصر زارع
naserzare@gmail.com
2
مينا غانمي اصل عربي
ghanemimina@gmail.com
3
دانشيار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه خليج فارس، بوشهر
استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه خليج فارس، بوشهر
دانشجوي کارشناسي ارشد زبان و ادبيات عربي دانشگاه خليج فارس، بوشهر
العنونة ظاهرة حديثة بزغت خلال السنوات الأخيرة في ساحة النقد وتُعدّ من أبرز الموضوعات التي تطرّق إليها النقد الحديث في مجال النظريّات السيميائية. فبات العنوان في ميادين الدراسات النقدية، موضوعاً رئيسياً لا هامشياً خاض فيه الکثير من الباحثين. لذلک يتوجّب على المؤلف أن يولي عناية خاصة بالعنوان باعتباره عتبة من العتبات النصية والنقطة المشترکة بين المتلقي والنص. ولإيضاح هذه الأهمّية وکشف المجهول في العنوان، استفدنا من المنهج السيميائي لفکّ عُقدة العناوين من خلال تطبيقها على العناوين المختارة من ديوان الشاعر العراقي صالح الطائي المعنون بــــ "نوبات شعرية". الغرض من هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفي-التحليلي وعبر دراسة العناوين سيميائياً، هو أن نکتشف عن مدى تأثير هذه العناوين على القارئ وما تترکه من أثر في نفسه ونهدف إلى العلامات المستترة فيها وتوضيح البواعث في اختيارها عناويناً تتصدّر القصيدة. وفي ختام هذا البحث توصّلنا إلى نتائج نستخلص أهمّها: إنّ الدلالات الوطنية هي من أبرز الدلالات الطاغية على العناوين، ونجد أيضاً تلاقي المضامين السياسية مع الوطنية على غِشاء العناوين مما يدلُّ على انشغال الشاعر وانغماسه بهذه القضايا، ومن ثمَّ، قليلاً ما يصدم العين عنوان مفرد فالجمل الاسميّة تمتّعت بالريادة في هذا الحقل کونها تدلّ على نوعٍ من الثبوت في النضال والاستمرارية في هذا الطريق. وأمّا العبارات التي استخدمها الشاعر ليعنون بها قصائده، فما هي إلّا مرآة تعکس ما يمرّ بوطنه؛ بحيث أنّه استعار بعض الحوادث التي مرّت بها العراق کــ "سبايکر" و"الانتخابات" تسمية لعناوينه.
عنوان، به اعتبار سرآغاز هر متنی ازجمله شعر، آغازگاه تلاقی متن و خواننده است. اهمیت این آغازگاه بر ناقدان پوشیده نبوده و نیست. بر پایة اهمیتی اینچنین است که در سالهای نهچندان دور نشانهشناسی عنوان، توجّه ناقدان را سخت به خود معطوف کرد و از آن پس به مثابة رویکردی نوپدید پا به قلمرو نقد نهاد. این نوشتار با کاربستِ چنین رویکردی در شماری از عناوین برگزیده از دیوان «نوبات شعریه» صالح طائی، در پیِ بازنمودنِ دلالتهای پنهان آن عناوین است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر پایة رویکرد نشانهشناسی، میکوشد از یکسو میزان اثرپذیری خواننده را از عناوین اشعار بررسی کند و از دیگر سوی، قصد و غرض شاعر را از انتخاب عناوین بازنماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شمار درخورِ توجهی از عناوین، دارای درونمایههای سیاسی با وجه غالب مضامین میهنی هستند و این خود نشان از وطندوستی شاعر دارد. در میان عناوین برگزیده، جملههای اسمی فراوانی دیده میشود که بازتابندة حوادث میهن شاعر، عراق است و یکسر دلالت بر استمرار مبارزه برای میهن دارند. به گونهای که برخی سرودههایش را به وقایعی همچون «سبایکر» و «انتخابات» و دیگر موارد، نامگذاری کردهاست.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100216_a2c575e6a684e854f33d1a9d27b9f1dc.pdf
السیمیائیة
العنوان
الدلالات
صالح الطائی
دیوان «نوبات شعریة»
نشانهشناسی
عنوان
دلالتها
صالح طائی
دیوان «نوبات شعریه»
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
81
102
100390
علمی - پژوهشی
القهوة في شعر محمود درويش (دراسة دلاليّة)
قهوه در شعر محمود درویش (بررسی معناشناسی)
کريم کشاورزي
kkeshavarzi222@gmail.com
1
محمد علي سلماني مروست
salmani_m@yazd.ac.ir
2
سيد فضل الله مير قادري
sfmirghaderi@gmail.com
3
ليلا رئيسي
leila.raeisi@gmail.com
4
دانشجوي دکتراي زبان و ادبيات عربي دانشگاه يزد
استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه يزد
استاد گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه شيراز
دانشجوي دکتراي زبان و ادبيات عربي دانشگاه شيراز
تُعتبَر القهوة بمثابة المشروب الاجتماعي الذي مرّت بها التطوّرات الدلاليّة في إطار طقوساتها الثقافيّة وتوظيفها الأدبي من العصر العثماني إلي العصر الحديث. لقد حظيت القهوة بمکانة بارزة عند درويش حيث يعطيها الشاعر بُعداً دلاليّاً عبر سياقها اللغوي ومصاحبتها اللفظيّة مع کلمات کـ الصباح، والمساء، والجغرافيا واليد. يجسّد درويش "القهوة العربيّة" في داخل النصّ الشعري للإشارة إلي مدي علاقتهما وتوظيفها غير المألوف وأيضاً تجربته الشعوريّة والواقعيّة في إزاء الجغرافيّة الوطنيّة والأرض والثقافة العربيّة وأحواله الوجدانيّة. يستلهم الشاعر من القهوة بوصفها المادّة الثريّة الخصبة لإحياء الذکريات الماضيّة وتبيين الهويّة وذات الفلسطيني المقاوم الذي يناهض أمام التشرّد والنفي والاستعمار. اعتمد هذا المقال حسب المنهج الوصفي–التحليلي علي دراسة أبعاد دلاليّة للقهوة ومتعلقاتها التي تمثّل مدي تعايش درويش بهذا الموروث الشعبي ضمن الوقوف علي عينيّات من الشاعر. أوحت نتائج الدراسة إلي أنّ القهوة تقع جسراً رابطاً للتفاعل بين درويش وبين نبض الشعب وروحه وکيانه وتنبع دلالاتها عن مدي تعلّق الشاعر بالماضي، والحاضر والمستقبل لإحياء الهويّة العربيّة ومناهضة الاستعمار في ظلّ المقارنة حيث يجعل الشاعر، الحاضر منتمياً إلي جذوره التاريخيّة. يکشف درويش عبر القهوة عن الدلالات الوطنية، والخلجانات الرّوحيّة والحُبّ في إطار سياقها الشعري وأيضاً يبيّن أنّ توصيف المقهي في أشعاره لاينحصر علي المکان الکلاسيکي لشرب القهوة بل کعنصر من عناصر النقد الاجتماعي والنفسي لاهتمام الشعب بتراثهم وهويتهم القوميّة.
قهوه به عنوان یک نوشیدنی اجتماعی از دورة عثمانی تاکنون از نظر دلالتهای معنایی دستخوش تغییراتی شده و این دگرگونیها در چهارچوب آداب و رسوم فرهنگی و کاربرد ادبی روی داده است. این واژه در شعر محمود درویش جایگاه ویژهای دارد و در سیاق شعر در کنار کلماتی از قبیل صبح، غروب، جغرافیا و دست، معنای جدیدی به خود گرفتهاست. شاعر با بهکارگرفتن «قهوه عربی» به بیان تجارب واقعی و یا احساسات و احوال درونی خویش و نیز بازنمایی خاطرات گذشته میپردازد و مفاهیم وطن، سرزمین و فرهنگ عربی را به تصویر میکشد. او همچنین هویت فلسطینی را برای خواننده ترسیم میکند که درگیر مبارزه با آوارگی و تبعید و استعمار است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد تا با بهرهگیری از برخی اشعار محمود درویش، جنبههای معناشناسی قهوه و واژههای مربوط به آن را بازگو کند. این واژهها همزیستی شاعر با این میراث تودهپسند را به تصویر میکشند. نتایج نشان داده قهوه همچون پل ارتباطی میان شاعر و ملت است و مفاهیم مربوط به آن، تعلق شاعر به گذشته و حال و آینده را ترسیم میکند و هویت عربی و مبارزه او با استعمار را نشان میدهد. درویش بر آن است تا زمان حاضر را با پیوند دادن به ریشههای تاریخی بازسازی کند. او بهواسطة قهوه، در سیاق شعری خود به مواردی ازجمله ملیگرایی، تنشهای درونی و عشق اشاره دارد و معتقد است که امروزه قهوهخانه یکی از ابزارهای نقد اجتماعی است که مردم را به پاسداری از میراث و هویت قومی خویش فرامیخواند.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100390_f861a441d56e5d5b719d44fc4cb710d9.pdf
الشعر العربی الحدیث
الدلالات المعنویّة
القهوة العربیّة
محمود درویش
شعر معاصر عرب
دلالتهای معنایی
قهوة عربی
محمود درویش
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2020-02-20
15
53
103
122
100419
علمی - پژوهشی
کاربرد شگردهاي زمان در تکوين فرايند گفتمان روايي در رمان «رجالٌ في الشّمس» اثر غسان کنفاني
تطبیق التقنیات الزمنیة علی تطویر عملیة الخطاب السردی
فی روایة «رجالٌ فی الشّمس» لغسان کنفانی
سعيد تاجيک
saeid52.37@gmail.com
1
شمسي واقف زاده
shvaghefzadeh@yahoo.com
2
طالب الدکتوراه، قسم اللغة دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين، پيشواالفارسية و آدابها بجامعة آزاد، فرع ورامين-بيشوا، ايران.
استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين، پيشوا
در گفتمان روايي «ژنت»، بر داستان و چگونگي بيان آن يعني گفتمان، هر دو تأکيد ميگردد و به روايت به عنوان تعاملي ميان داستان و گفتمان نگريسته ميشود. گفتمان در اين رويکرد سه جنبه دارد: الف) زمان که خود متشکل است از: نظم، تداوم، تکرار؛ ب) وجه؛ ج) لحن. نظريۀ ژنت به توصيف روابط ميان جهان روايتشده، روايت در چهارچوب نمودهشده و روايتگري ميپردازد. در اين جستار به روش توصيفي ـ تحليلي سعي شده علاوه بر معرفي نظريۀ ژنت و اثبات کاربست اين رويکرد بر تحليل رمانهاي عربي، با بررسي ساختار زمان، کانونهاي روايت، فاصلۀ روايت با بيان راوي و انواع ديدگاه بهکاررفته در رمان، به تحليل متن روايي پرداخته و توانايي داستانپردازي نويسنده در شکل دادن به نظام و ساختار روايي رمان، سنجيده شود. اين رمان از نظم روايي مثبتي برخوردار است اما شخصيتهاي اصلي آن بازگشتهايي به خاطرات خود دارند که اين امر، روايت را دچار زمانپريشي گذشتهنگر ساختهاست. نويسنده از تلخيص براي معرفي شخصيتهاي فرعي داستان استفاده کرده و گاه با حذف رويدادهاي واقعشده، بر روند روايتگري سرعت ميبخشد. با هدف بالا بردن ميزان اضطراب داستان، گاه صحنه، به صورت نقلقول مستقيم آزاد جريان مييابد. تکرارها همگي نمادهايي معنادارند. راوي، برونداستاني و داناي کل است و به ارزيابي ديدهها و شنيدههاي خود نميپردازد.
فی تحلیل الخطاب الروائی لجیرار جینیت یرکّز الناقد علی الروایة وکیفیة أداء خطابها معاً، وتتمّ دراسة الروایة باعتبارها تعاملاً بین الروایة والخطاب. یتضمّن الخطاب فی هذا الإتجاه ثلاثة أبعاد: أ) الزمن أی علاقة زمن الروایة بزمن الخطاب والذی ینقسم بدوره إلی ثلاثة مجموعاتٍ هی النظم والتناسق، وإستمرار الروایة، والتکرار ب) الحالة والصورة أی درجات وأشکال تقدیم الروایة ج) الصوت واللحن أی الاأسلوب الذی تصبح فیه عملیة القصّ جزءاً من الروایة. فهذه المقالة ومن خلال المنهج الوصفی التحلیلی، فضلاً عن تعریف نظریة جینیت، تدرس تطبیق هذا الإتجاه النقدی علی روایة "رجال فی الشمس" لغسان کنفانی، وعناصر الزمان ومحاور الروایة وأنواع الإتجاهات فیها لکی یتبین من خلال ذلک موهبة الروائی فی صیاغة روایته وبیان جمالیتها الفنیّة. تمتاز هذه الروایة بنظم روائی خاصّ لکن شخصیات الروایة کثیراً ما ترجع إلی الذکریّات مما أخلّ بالروایة. کاتب الروایة یستخدم أسلوب التلخیص فی تعریفه لبعض الشخصیات الفرعیة ویزید من سرعة الروایة من خلال حذف بعض الأشخاص، کما أنَّه عندما یحاول الإثارة ینصرف عن أسلوب تسلسل الأحداث وفی تخاطب الشخصیات یقوم بالخطاب المباشر وأنَّ عناصر التکرار کلّها ذات دلالاتٍ خاصّةٍ؛ فإنَّ الراوی هو شخصٌ خارج الروایة وهو یعلم بمجریات الأحداث إلّا أنَّه لا یقیّم نظراته.
https://iaall.iranjournals.ir/article_100419_63476634962c7a63ba35fa2ebbeabfa6.pdf
گفتمانشناسی روایت
ژنت
فلسطین
غسّان کنفانی
رجالً فی الشّمس
تحلیل الخطاب الروائی
جینیت
فلسطین
غسّان کنفانی
«رجالٌ فی الشّمس»