ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
1
16
9863
علمی - پژوهشی
دلالة العنوان في "رسالة من المنفي" لمحمود درويش و"نامه" لأحمد شاملو (دراسة مقارنة)
بررسی تطبیقی دلالت عنوان در دو قصیده
"رساله من المنفى" از محمود درویش و"نامه" از احمد شاملو
فاطمه بخيت
f_bokhait@yahoo.com
1
سعيد بزرگ بيگدلي
bozorghs@modares.ac.ir
2
ناصر نيکو بخت
3
کبري روشنفکر
kroshan@modares.ac.ir
4
جامعة تربيت مدرس
دانشگاه تربيت مدرس
دانشگاه تربيت مدرس
دانشگاه تربيت مدرس
السيميائية تتناول دراسة النصوص الأدبية و عناصرها دراسة دلالية بأساليب جديدة. فمنها العنوان الذي يعتقد النقاد أنّه أول إشارة تواجه المتلقي و مفتاح دلالي يختزل بنية النص في کلمة أو عدة کلمات، و عن طريقه يمکن للقارئ الغوص في أعماق النص من أجل فک رموزه و الوصول إلى دلالاته. لذا أولوه عناية خاصة لکونه علامة سيميائية تتموضع في أعلى النص لتشير إلى مضمونه و محتواه العام. بناءً على ذلک، تسعى هذه المقالة لدراسة العنوانين الشعريين "رسالة من المنفى" لمحمود درويش، و "نامه" لأحمد شاملو دراسة سيميائية و مقارنة دلالة کلمة "رسالة" بينهما، و ذلک وفق المنهج الوصفي - التحليلي، و في ضوء المدرسة الأمريکية في الأدب المقارن. نتائج الدراسة تشير إلى أنّ کلمة "رسالة" تدل على أنّ الشاعرين يريدان أن ينقلا للقارئ رسالة تُعبر عن الأوضاع الاجتماعية التي يعيشان فيها. فمحمود درويش يشير إلى الأوضاع الاجتماعية التي يعاني منها ملايين الناس بسبب حب السيطرة والتملک، و تشرد العديد منهم من أرضهم و وطنهم، و أصبحوا ضحية الظلم لسنوات طويلة. فجاهدوا من أجل الوصول إلى حقوقهم الإنسانية المهضومة و الحياة تحت ظل المساواة؛ و شاملو أيضاً في شعره يروي حکاية الاستبداد الذي أصاب الناس في المجتمعات، و حرمهم حقوقهم الإنسانية. اذن شعره صرخة ضد الظلم و محاولة لکسر السلاسل التي تقيد أبناء شعبه. بناءً على هذا يمکن القول إنّ دلالة کلمة "رسالة" قد لاتخرج کثيراً عن المعنى الذي يمکن أن نفهمه من هذه الکلمة، سوى أنّ النص هو الذي يحدد مضمون الرسالة.
نشانهشناسی، رویکرد نقدی نوینی است که با خوانش و نقد متون ادبی برخی عناصر آن را مانند عنوان، با شیوههای جدید ارزیابی میکند. عنوان، اشاره نخستینی است که خواننده، کلید معنا را فشردهوار در یک یا چند واژه مییابد و امکان ورود به اعماق متن را، بهمنظور گشودن رمزگانهای آن، پیدا میکند؛ بهطوریکه از طریق متن به مفهوم عنوان پی میبرد. براین اساس، این مقاله، نشانهشناختی دو عنوان شعری «رساله من المنفى» اثر محمود درویش و «نامه» اثر احمد شاملو، و همچنین تطبیق واژۀ «نامه» در عنوان این دو تحلیل و بررسی میکند؛ رویکرد این جستار، توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج بیانگر آن است که واژه «نامه» پیامی را به خواننده منتقل میکند که حاکی از بیان اوضاع اجتماعی است که این دو شاعر در آن زندگی میکنند. محمود درویش شرایط میلیونها انسان را نشان میدهد که در اثر زیادهخواهی عدهای از سرزمین خود آواره گشتهاند و قربانی ستم، تجاوز و وحشیگری آنان شدهاند و برای رسیدن به حقوق ازدسترفته خود و زندگی عادلانه مبارزه میکنند و شاملو نیز ستمی بر مردمان سرزمینش را روایت میکند که آنان را از حقوق انسانیشان محروم و رام حاکمیتی جبار کردهاست.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9863_df3e6b78cc3d85bf15fcbcb9c625c2ba.pdf
السیمیائیة
العنوان
محمود درویش
أحمد شاملو
نشانهشناسی
عنوان
محمود درویش
احمد شاملو
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
17
31
9866
علمی - پژوهشی
الانزياح الشعري في الخطاب الثوري لشعر فاروق جويدة
هنجارگریزی شعری در گفتمان انقلابی اشعار فاروق جویده
فرامرز ميرزايي
mirzaeifaramarz@yahoo.com
1
مرتضي قائمي
morteza_ghaemi@yahoo.com
2
مجيد صمدي
_samadi@yahoo.com
3
زهرا کوچکي نيت
kochaki_zahra@yahoo.com
4
ايران- جامعة بوعلي سينا
جامعة بوعلي سينا
جامعة بوعلي سينا
جامعة بوعلي سينا
لايتميز الشعر السياسي الثوري بمضامينه السياسية فحسب، بل بنسجه الفني الذي يجعل الکلمة الشعرية عليا، لأن المعاني السياسية مطروحة في الشارع العام يعرفها الجميع، فالأداء اللغوي الجميل هو الفاصل الذي يرفع الشعر دون الآخر. فالاستنتاج الخاطئ من الاعتقاد السائد بکون الشعر السياسي قريباً من لغة الشعب اليومية ليؤثر في الشارع العام أدي في أحايين کثيرة، إلي إنشاد قصائد سياسية مبتذلة و آنية دون الاستمتاع بجوهر الشعر الفني الذي يکمن في الخروج عن المألوف أو ما يسمي اليوم بـ«الانزياح الشعري». هذا العرض الفني الرفيع هو ما استمتع به الشاعر المصري الملتزم «فاروق جويدة» في شعره السياسي الثوري للوصول إلي قلوب مخاطبيه. فکيف وظف الانزياح في خطابه الثوري لشعره؟ نستنتج مما بحثنا أن ظاهرة الانزياح تظهر في شعر جويده الثوري في سبعة مستويات: الدلالية و الزمنية و الترکيبية و الکتابية و اللغوية و الأسلوبية و اللهجية فيقع القسم الرئيس منها في المستوي الدلالي و أنه لميهتم بالمستوي الصوتي، و استطاع في کل ذلک أن يحسن استخدامها في استجلاب اهتمام الشعب بالمنظورات السياسية و الاحتجاجية و الثورية.
شعر انقلابی، نه به خاطر مضامین سیاسیاش، بلکه به خاطر چهارچوب هنریاش، برتر و ارزشمند است، زیرا مردم عموما با مفاهیم سیاسی آشنا هستند، این تنها بیان هنرمندانه و زیبای زبانی است که شعر را برتر مینماید. برداشت نادرست از اینکه شعر سیاسی، به منظور برانگیختن مردم به شورش، بایستی به زبان ودرک عمومی آنان نزدیک باشد، موجب گردید تا قصاید سیاسی مبتذلی سروده شود که فارغ از هر نوع ذوق ادبی وبدور از عنصر «هنجارگریزی» باشد. فاروق جویده، شاعر متعهد مصری، در اشعار سیاسی ـ انقلابی خود، به منظور تسخیر قلب مخاطبان و تحت تاثیر قرار دادن ایشان، از این پدیده، بسیار بهره میبرد. پس او چگونه هنجارگریزی را در گفتمان انقلابی اشعارش به کار گرفته است؟ از آنچه در این مقال مورد پژوهش واقع شد، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که هنجارگریزی در شعر انقلابی وی در هفت سطح معنایی، زمانی، نحوی، نوشتاری، زبانی، گویشی و واژگانی پدیدار میگردد و این در حالی است که جویده به هنجارگریزی آوایی اهمیتی نداده اما در هفت سطح مذکور به خوبی توانسته است تا با بهکارگیری قالبهای هنجارگریز توجه مخاطبانش را به اهداف سیاسی، اعتراضی و انقلابی خود جلب نماید.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9866_b70b2e80809be076332ee35efba90f35.pdf
الانزیاح
الثورة
الشعر السیاسی
فاروق جویدة
هنجارگریزی
انقلاب
شعر سیاسی
فاروق جویده
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
33
56
9867
علمی - پژوهشی
موقعيت متن در دو داستان کوتاه خسرو نوشتة عبدالحسين وجداني و نخستين جام، اثر مصطفي لطفي منفلوطي با رويکرد فرکلاف
سيد اسماعيل حسيني اجداد
d.hoseini54@gmail.com
1
دانشگاه گيلان استاديار
نظرية نـورمن فرکلاف يکي از رويکردهاي تحليل گفتمان انتقادي در نقد ادبيات داستاني است که متون را در سه سطح توصيف، تفسير، و تبيين، بررسي ميکند.در اين جستار، سعي بر اين است که دو داستان «خسرو» اثر عبدالحسين وجداني و «نخستين جام» اثر مصطفي لطفي منفلوطي به دليل هماننديهاي نسبتاً آشکار و متعدد در ساختار داستان سرگذشت قهرمانان، محتوا، و تفسير نهايي، با استفاده از نظرية نورمن فرکلاف در سه سطح توصيف، تفسير، و تبيين تحليل شود تا از اين طريق لايههاي مختلف معنا و درونماية آن کشف و بررسي گردد. اين پژوهش در پي آن است تا با شناخت تفاوتها و شباهتها در نظامها و وقايع اجتماعي به تبيين و تفسير آنها با استفاده از پديدههاي اجتماعي مشاهدهشده در درون اين نظامها بپردازد. نتايج بهدستآمده در تحليل اين دو داستان نشان ميدهد که بدبختيها و ناکاميهاي زندگي معتادان ريشه در استفاده نکردن از استعدادهاي ذاتي و شرايط مطلوب جامعة خويش دارد و ميتوان ميان اين مشکلات و پيامدهاي آنها ارتباط معنيداري برقرار کرد.
فی عصرنا الراهن یؤکد الکثیر من علماء العلوم الاجتماعیة علی المناهج النوعیة للبحث العلمی کالتحلیل النقدی للخطاب ویرجحونها علی جمع المعلومات الکمی والتحلیل الإحصائی. یعد نورمان فیرکلاف أول من طوَّرَ دراسة التحلیل النقدی للخطاب الذی هو أحد المنهجیات المتقدمة فی دراسة الخطاب. بیَّنَ هذا الناقدُ التحلیلَ النقدی للخطاب فی العلوم الاجتماعیة والإنسانیة منذ أن کتب کتابه «اللغة والسلطة» و أثبت بأن اللغة والسلطة مرتبطان مع بعضهما ارتباطاً کلیاً. هو یحلِّلُ النصوص فی ثلاثة عناوین، الوصفِ و التفسیر و التبیین. قد بحثنا هذه الجوانب الثلاثة فی قصة «خسرو» للکاتب الإیرانی «عبدالحسین وجدانی» و قصة «الکأس الأولی» للکاتب المصری «المنفلوطی» بهذه الدراسة لِأسباب کثیرة، منها التشابه بین الشخصیات الأولی فی النص و التفسیر النهائی و لسانیات النص و الخصائص النفسیة و الاجتماعیة بینهما و السلطة السیاسیة و الاجتماعیة فیما ترتبط بمکانة القصتین. و النتیجة الهامة لهذه الدراسة أن التحلیل النقدی للخطاب یهدِفُ إلی الکشف عن الخصائص المشترکة فی حیاة خسرو و شارب الکأس الأولی من الشباب إلی التبابِ کما وصلنا إلی تعامل اللغة فیما تساهم النص والکلام على خلق السلطة الاجتماعیة والسیاسیة.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9867_b19380a5d5df415cdb6337cc8f4c201b.pdf
موقعیت متن
نورمن فرکلاف
خسرو
نخستین جام
وجدانی
منفلوطی
مکانة النص
نورمن فیرکلاف خسرو
الکأس الأولی
وجدانی و المنفلوطی
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
57
76
9868
علمی - پژوهشی
تحليل زيباييشناختي تصويرهاي هنري و موسيقايي صحيفه سجاديه (مطالعه موردي دعاهاي 23، 24، 25)
دراسة جمالیة التصویر الفنّی و الموسیقی الداخلیة فی الصحیفة السجادیة
(أدعیة 23، 24، 25 نموذجا)
حسن خلف
hasan_khalaf84@yahoo.com
1
مرضيه آباد
hasankhalaf84@gmail.com
2
سيد حسين سيدي
seyedi@um.ac.ir
3
بلاسم محسني
bl_mohseni@yahoo.com
4
دانشگاه فردوسي مشهد
دانشگاه فردوسي مشهد
دانشگاه فردوسي مشهد
دانشگاه فردوسي مشهد
در ميان آثار بهجامانده از معصومين (ع)، نيايشهاي امام سجاد (ع) به لحاظ سبک و اسلوب بيان از ديگر آثار متمايز است. امام سجاد با ارائه کتاب صحيفه، باب تازهاي از ادبيات موسوم به ادب دعا را گشودند که به لحاظ ادبي از نمونههاي برجسته و زيباي متون عربي به شمار ميرود. تشبيهها، استعارهها و کنايههايي که در اين کتاب آمده، تصويرهاي هنري زيبايي را به ارمغان آوردهاست که نشانگر اهميت بارز اين صنايع ادبي نزد آن حضرت است. همچنين استعمال برخي صنايع بديعي ازجمله سجع، جناس، حسن نسق و... نوعي ايقاع و موسيقي دروني به کلام امام بخشيدهاست که بيشازپيش به زيبايي متن و تأثير آن بر مخاطب ميافزايد.
اين مقاله در پي آن است تا با رويکرد بلاغي به نقد و تحليل زيباييشناختي اين صنايع در دعاهاي 23، 24 و 25 صحيفه سجاديه بپردازد. روش کار در اين پژوهش، توصيفي ـ تحليلي است و درصدد است تا به تحليل و تبيين جلوههاي زيبايي صنايع بياني و برخي از صنايع بديعي بپردازد که در توليد موسيقي دروني متن مؤثرند.
أدعیة الإمام السجاد (ع) من حیث الأسلوب تختلف عمّا سواها من آثار الأئمة المعصومین (ع) التی وصلت إلینا. الإمام السجاد (ع) فی کتاب الصحیفة، فتح فصلا جدیدا فی الأدب یُسمّی أدب الدعاء، حیث یُعتبَر هذا الأدب من أبرز وأجمل النصوص العربیة. ما أُودع فی هذا الکتاب من تشبیهات، واستعارات، وکنایات، یعرض صورا فنیّة رائعة تدلّ علی مدی اهتمام الإمام بهذه الصناعات الأدبیة والبلاغیة. کما أنّ استخدام بعض الصناعات البدیعیة کالسجع، والجناس، وحسن النسق، و... أضفی إیقاعا داخلیا علی¬کلام الإمام ممّا ساهم فی جمالیّة نص هذا الکتاب. یهدف هذا المقال وبنظرة بلاغیة إلی نقد وتحلیل جمالیات هذه الصناعات فی أدعیة 23، و 24، و 25 من الصحیفة السجادیة. هذه الدراسة تعتمد المنهج الوصفی التحلیلی وترید أن تدرس وتبین الجوانب الجمالیة للصناعات البیانیة وبعض الصناعات البدیعیة المؤثرة فی إضفاء الموسیقی الداخلیة علی کلام الإمام (ع).
https://iaall.iranjournals.ir/article_9868_5277af656ca77f4c8c26608ce5a64a72.pdf
زیباییشناسی
صحیفه سجادیه
تصویر هنری
موسیقی درونی
بیان و بدیع
الجمالیة
الصحیفة السجادیة
التصویر الفنّی
الموسیقی الداخلیة
البیان والبدیع
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
77
95
9869
علمی - پژوهشی
تحليل درونمايه داستاني حي بن يقظان ابن سينا وابن طفيل
التحلیل المضمونی لقصة حی بن یقظان لابن سینا وابن طفیل
حجت رسولي
h-rasouli@sbu.ac.ir
1
سميه شجاعي
somayeh.shojaei89@yahoo.com
2
خديجه شاه محمدي
khadijeh.shahmohamadi@gmail.com
3
دانشگاه شهيد بهشتي
دانشگاه شهيد بهشتي
دانشگاه شهيد بهشتي
داستان حي بن يقظان ابتدا توسط ابن سينا و سپس به همّت ديگر انديشمندان از جمله ابن طفيل به زبان عربي نوشته شد. نويسندگان اين داستان هر يک با سبک خاص خود کوشيده اند آن را محملي براي نحوه شناخت عقلي خداوند قرار دهند. اگرچه ساختار داستان مزبور به قلم ابن سينا با داستاني که ابن طفيل پرداخته است تفاوت هاي زيادي دارد، ولي درون مايه هر دو بر يک محور که همان پي بردن به وجود باري تعالي است مبتني است. اکنون اين مسأله مطرح است که محتواي اين دو داستان چه وجوه مشترک و چه جنبه هاي منحصر به فردي دارد و رابطه محتواي داستان به قلم ابن طفيل با آن چه از ابن سينا برجاي مانده است چيست؟ اين مقاله با استفاده از ترجمه اين دو اثر، به مقايسه، بررسي و شناخت شباهت ها و تفاوت هاي محتوايي دو داستان پرداخته و سپس با ارائه ي آراء و نظراتي که پيرامون آن دو مطرح شده ـ مانند عدم شباهت اين دو، جز از لحاظ لفظ و عنوان و ويژگي هاي فلسفي ـ داستان¬هاي فوق را مورد نقد قرار داده است. اين پژوهش مي کوشد با روش تحليل محتواي متن و بر اساس ديدگاه هاي صاحب نظران، ضمن بررسي ارتباط محتوايي ميان اين دو اثر و پاسخ به سؤال مطرح شده، اين فرضيه را بررسي کند که ابن طفيل، درون مايه اثر ابن سينا را به عنوان يک تئوري، مبناي کار خود قرار داده و وجهة عملي به آن بخشيده است؛ بدين نحو که گويي ابن سينا فرضيه اي را مطرح ساخته و ابن طفيل آن را اثبات و کوشيده است آن را بسط داده، تبيين نمايد.
لقد کتب ابن سینا بدءاً قصةَ حی بن یقظان باللغة العربیة ثم کتبها فیما بعد علماء آخرون باللغة ذاتها؛ منهم ابن طفیل. لقد سعى کتّاب هذه القصة، کلٌّ بأسلوبه الموقوف علیه، إلى أن یجعلوا من هذه القصة مطیّةً لمعرفة الله معرفةً عقلیة. صحیح أن بنیة القصة الآنفة الذکر لابن سینا تتباین عن القصة التی کتبها ابن طفیل تبایناً واضحاً، إلا أن مضمونهما ینبنی على محور واحد، أیْ إدراک وجود الله تعالى. والآن أمامنا مسألة ما هی الاشتراکات فی محتوى تینک القصتَین وما هی الجوانب الفردیة لکل منهما، وما هی العلاقة بین محتوى القصة المکتوبة بقلم ابن طفیل مع قصة ابن سینا؟ إنّ هذه المقالة، مستندةً إلى ترجمة هذین العملین إلى اللغة الفارسیة، تتناول المقارنة بینهما ودراستهما ومعرفة الوجوه المضمونیة المشترکة والمتباینة فیهما، ثمّ بعد ذلک تُمسِک بإزمیل النقد متطرقة إلى الآراء والرؤى التی عُرضِت حولهما؛ من مثل عدم تشابه ذینک الأثرین إلّا لفظاً وعنواناً وسماتٍ فلسفیةً. تتغیّا هذه الدراسة، منتهجةً نهج التحلیل المضمونی للنص واستناداً إلى آراء أهل الرأی، من خلال دراستها العلاقةَ المضمونیة بین العملَین والإجابة عن السؤال المعروض، أن تتناول بالدرس افتراضَ أنّ ابن طفیل اتّخذ من مضمون عمل ابن سینا کنظریةٍ أساساً لعمله، وألبسها صبغة عملیة؛ على الشکل التالی: کأنّ ابن سینا طَرح فرضیةً ثمّ أَثبتها ابن طفیل فیما بعد وبذل جهده فی بسطها وتبیینها.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9869_f34807810d50938c1701c202eaafa9a5.pdf
ابن سینا
ابن طفیل
داستان حی بن یقظان
عروج عقلی
ابن سینا
ابن طفیل
قصة حی بن یقظان
العروج العقلی
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
97
117
9870
علمی - پژوهشی
بررسي شاخصهاي همتأليفي در مقالات مجله انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي در پايگاه استنادي علوم جهان اسلام (ISC) طي سالهاي 2013-2012
دراسة تحلیلیة لمؤشرات الکتابة المشترکة فی مقالات مجلة الجمعیة
العلمیة الإیرانیة للغة العربیة و آدابها، فی مرکز
فاطمة علي نجاد جمازکتي
alinezhad@isc.gov.ir
1
سعيدة ميرحق جو لنکرودي
saideh8186@yahoo.com
2
فروغ رحيمي
frahimi@isc.gov.ir
3
مرضية کهندل جهرمي
kohandel@isc.gov.ir
4
مرکز الاستشهاد المرجعي لعلوم العالم الاسلامي
پايگاه استنادي علوم جهان اسلام
پايگاه استنادي علوم جهان اسلام.
پايگاه استنادي علوم جهان اسلام.
اين پژوهش با هدف بررسي شاخصهاي مختلف همتأليفي نويسندگان مجله انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي در سال 2012 تا 2013 صورت گرفتهاست. نتايج نشان ميدهد که در اين دو سال 60 مقاله به چاپ رسيده که 40 مقاله به زبان فارسي و 20 مقاله به زبان عربي نوشته شدهاست. حدود 60 درصد مقالات با مشارکت دو نويسنده انجام شده و نشاندهنده آن است که 78 درصد از نويسندگان مجله، روابط همنويسندگي دارند. ميانگين ضريب مشارکت در اين دو سال کمتر از 5/0 بودهاست که نشاندهنده ضعيف بودن ميزان همکاري گروهي بين نويسندگان اين مجله است. تعداد 42 مقاله با مشارکت نويسندگان همکار از يک دانشگاه تأليف شده و تنها در تأليف 11 مقاله، نويسندگاني از دانشگاههاي مختلف با هم همکاري نمودند و اين بيانگر نبودِ همکاري گروهي بيندانشگاهي نويسندگان است. دانشگاههاي تربيت مدرس، خوارزمي و رازي هرکدام با 6 مقاله به طور مشترک در جايگاه نخست بيشترين توليد مقاله ايستادهاند. کبري روشنفکر با 3 مقاله تأليفي به عنوان پرکارترين نويسندة اين مجله شناخته ميشود. ميانگين استناد براي هر مقاله 15/24 استناد و براي هر شماره 12/181 استناد است.
التعاون العلمی من السمات الرئیسة فی نظام البحوث و یعد مؤشرا من مؤشرات دراسة قیمة المقالات العلمیة. تلیه آثار ایجابیة مثل تبادل مفید للآراء و النظرات؛ استعمال مهارات الکتاب المشارکین، زیادة رغبة الباحثین للقیام بالأعمال العلمیة المتنوعة و زیادة جودة المقالات المشترکة. أجری هذا البحث بغیة دراسة مؤشرات مختلفة من الکتاب المشارکین فی مجلة الجمعیة العلمیة الإیرانیة للغة العربیة و آدابها، فی الفترة 2012-2013. تبین النتیجة أنها کتبت ستون مقالة لمدة عامین و انتشرت أربعون مقالة منها باللغة الفارسیة و عشرون مقالة باللغة العربیة. حوالی ستین بالمئة من المقالات ألِّفت من قبل الأساتذة و أعضاء هیئة التدریس و بمساهمة المؤلفَین و تبین أنَّ للثمانیة و السبعین بالمئة من کتّاب المجلة علاقاتٍ کتابیة.تدل النتائج علی أن متوسط نسبة المشارکة فی هذا العام أقل من خمس بالمئة و یمثل انخفاض درجة التعاون المجموعی بین کتاب المجلة. أُلِّفَت اثنانِ و أربعون مقالةً منها بمشارکةِ کاتبَینِ زمیلینِ من جامعة واحدة و فقط فی إحدی عَشرةَ مقالة، تعاون الکتاب المختلفون من جامعات شتی. هذا الأمر یمثل انعدام التعاون بین الکتاب الآکادیمیین. توضح أیضا هذه الدراسة أن جامعة تربیت مدرس، الخوارزمی، و الرازی لکل منها ست مقالات و لها المکانة الأولی فی إنتاج أکثر المقالات. فی هذا الصدد، تعد الدکتورة کبری روشنفکر، کاتبة کثیرةَ الانتاج بین کتاب هذه المجلة، التی کَتَبت ثلاث مقالات منها. إن کتّاب المجلة یستفیدون فی مقالتهم من الکتب أکثر من المنابع الأخری نحو المجلات، المواقع الالکترونیة و... و کان معدل الإحالات إلی مقالة 15/24 إحالة و قدیکون معدل الإحالات لأی عدد المجلة 12/181 إحالة.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9870_cab2fd73a19281c9581878426a68270d.pdf
مجله انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی
همتألیفی
نمایه استنادی علوم جهان اسلام
مجلة الجمعیة العلمیة الإیرانیة للغة العربیة و آدابها
الکتابة المشترکة
کشاف الإستشهاد المرجعی لعلوم العالم الإسلامی
ara
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
2015-05-20
10
33
119
143
9871
علمی - پژوهشی
بنمايههاي شهادت در اشعار علامه سيدمحمدحسين فضلالله (با تکيه بر شهيدان انديشمند و رهبران ديني و فکري)
انعکاس أغراض الشهید و الشهادة فی شعر العلامة محمدحسین فضلالله
(بالترکیز علی العلماء وقادة الدین والفکر)
حسين مهتدي
mohtadi@pgu.ac.ir
1
رسول بلاوي
r.balawi@yahoo.com
2
بوشهر جامعة خليج فارس
فارغ التحصيل دانشگاه فردوسي مشهد
از شاعران معاصر و مراجع تقليد عالم تشيع علامه محمدحسين فضلالله در ديوان خود اشعاري با مضامين ديني و اجتماعي درباره شهيد و شهادت و تأثيرگذاري آن بر جامعه سروده است. نگارندگان در اين مقاله در پي آن هستند تا مشخص کنند کدام دسته از شهيدان و با چه ويژگيهايي توجه شاعر را بيشتر به خود جلب کردهاست؟ آنچه اشعار علامه فضلالله را در مورد شهيد و شهادت از ديگر شاعران متمايز کرده و بر اهميت تحقيق در اين زمينه ميافزايد، اين است که بيشتر اشعار او در اين مورد، مربوط به شهداي رهبران ديني و فکري روزگار او ازجمله شهيد محمدباقر صدر و خواهرش بنتالهدي صدر و چند تن از رهبران حزب الدعوة الإسلاميّة بودهاست که غالباً اين شهيدان با افکار و انديشههاي خود تأثير زيادي در جريانسازي و روشنگري مردم براي مبارزه با استبداد داشتند. ازآنجاکه شاعر نيمي از عمر خود را در عراق سپري کردهاست بيشتر اشعار او در مورد شهيدان انديشمند و رهبران ديني و فکري عراق است؛ همچنين در مواردي نيز از شهيدان لبنان، فلسطين و ايران سخن گفتهاست، و ديدگاه او دربارة شهيد برگرفته از آيات قرآن و فرهنگ عاشوراست. نگارندگان در اين مقاله با تکيه بر ديوان «قصائد للإسلام و الحياة» و با روش سبکشناسي به توصيف و تحليل اشعاري ميپردازند که علامه دراينباره سرودهاست.
الشهید والشهادة من الموضوعات التی تحتل مکانة سامیة فی الفکر الإسلامی، و تطرّق الکثیر من الأدباء والشعراء فی نتاجهم إلی هذا الموضوع. ومن أبرز الشعراء المعاصرین ومراجع الشیعة العظام الذین عالجوا هذا الموضوع فی أشعارهم هو العلامة محمد حسین فضل الله. والباحثان فی هذه الدراسة بصدد الإجابة علی السؤالین التالیینِ: من هم الشهداء الذین شغلوا حیزا واسعا فی نتاج الشاعر وما هی مواصفاتهم التی جلبت انتباه الشاعر؟ وما یمیّز شعر العلامة فضل الله حول الشهید والشهادة عن سائر الشعراء، ویدلّ علی مدی أهمیّة هذه الدراسة، اهتمام الشاعر بشهداء کانوا قادة للدین والفکر فی عصرهم، منهم الشهید محمد باقر صدر وأخته بنت الهدی صدر و بعض قادة حزب الدعوة الإسلامیة حیث کان لهؤلاء الشهداء دورٌ بارزٌ فی حثّ الشعب وتنویرهم ضد الظلم والاستعمار بأفکارهم النیّرة.بما أنّ الشاعر قضی شطرا من عمره الشریف فی العراق فمن الطبیعی أن یکون معظم شعره حول الشهداء الذین کانوا علماء و قادة للدین والفکر فی العراق، کما یذکر أحیانا شهداء لبنان و فلسطین وایران؛ والشاعر فی نظرته إلی الشهید یستوحی أفکاره من القرآن الکریم وثقافة عاشوراء. وإنّنا فی هذه الدراسة بالترکیز علی دیوان "قصائد للإسلام والحیاة" و حسب المنهج الوصفی – التحلیلی، سوف نعالج هذا الجانب من شعر العلامة فضل الله بالنقد والتحلیل.
https://iaall.iranjournals.ir/article_9871_4c1f2f9858fc5e358402e8f55ee84b84.pdf
مقاومت
علامه فضلالله
شهید
شهادت
رهبران دینی
المقاومة
العلامة فضل الله
الشهید
الشهادة
قادة الدین