الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
12
01
رمزيّة المرأة بین رسوم "ناجي العلي" الكاريكاتيريّة ورواية «زيتون الشوارع» لـ"إبراهيم نصر الله"
1
24
AR
أقدس
بهزادي بور
طالبة دكتوراه في قسم اللغة العربية وآدابها بجامعة الزهراء (س).
aghdas.behzadi@yahoo.com
انسيه
خزعلي
أستاذ في قسم اللغة العربية وآدابها بجامعة الزهراء (س).
ekhazali@gmail.com
يطمح هذا البحث إلى فحص رمزيّة المرأة في الکاریکاتیر والروایة المقاومة وصولاً إلى استجلاء مظاهر التداخل بين الفنّين مِن زوايا متشابهة ووجوه مختلفة. وينهض البحث منهجياً على وصف المضمون وتحليله، انطلاقاً مِن مبادئ المدرسة الأمريكيّة في الأدب المقارن التي تُضيء على أهميّة دراسة العلاقات بين الأدب والفنون، في محاولة فكّ الرموز الدلاليّة للمرأة في الكاريكاتير والرواية، مُتّخذاً مِن عدد مِن رسوم ناجي العلي الكاريكاتيرية ورواية زيتون الشوارع أنموذجين له. فرسوم "ناجي العلي" مشفوعة بعلاقة الأدب والفن بنوعيه؛ فیها مشاهد مُرفَقة بالعبارات، وصورٌ قد غلبت عليها الأبعاد الدلالية المقروءة. ومن جانب آخر نجد رواية (زيتون الشوارع) لـ"إبراهيم نصر الله" مشبعة بالمشاهد الكاريكاتيرية الرمزيّة التي انتزعتها مِن الكاريكاتير. تسرّبت الصورة الرمزيّة لدى الاثنين إلى الشخصيّات بلْ الشخوص أيضاً ومنها شخصيّة المرأة التي وظفّها "العلي" لترمز إلى الوطن والمقاومة في هالة مِن القدسيّة والكماليّة، وحمّلها "نصر الله" الواقعيّة والرياليّة المرّة، لتمثّل الأرض المغتصبة والواقع المعاش للفلسطيني اللاجئ، والتي تشير إلى دلالات مشتركة مع كاريكاتيرات "العلي". يبدو أنّ ناجي العلي قد تسلّح بالشفافيّة والرمز السهل للمرأة واستطاع بنجاح إيصال المدلول ونقل الفكرة المطلوبة للمتلقّي نقلاً سريعاً مؤثّراً بتوظيف رموز أقلّ تعقيداً. بينما في زيتون الشوارع فالرمز غير صريح ذو أبعاد دلاليّة مختلفة، يُبرز نصر الله جوانبها شيئاً فشيئاً حتى نهاية الرواية، طامحاً إلى أنْ يترك أثراً طويل الأمد على المتلقّي. أيضاً لدى الاثنين تتماهى المرأة الرمزية مع المرأة الفلسطينيّة، وتمثّل نموذجاً اجتماعياً للفلسطينيّة المضطهدة.
الرمزیّة,المرأة,الكاريكاتير,ناجي العلي,إبراهيم نصر الله
https://iaall.iranjournals.ir/article_132216.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_132216_dd32a8a87de780db7dfa545683b37193.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
بررسی عملکرد حافظة کوتاهمدت در فرایند ترجمة شفاهی عربی به فارسی و بالعکس (بررسی موردی ترجمه شبکههای العالم و خبر)
25
52
AR
محبوبة
قاسمي
دانشجوي کارشناسي ارشد مترجمي زبان عربي دانشگاه سمنان
mahboobeg73@gmail.com
علي
ضيغمي
0000-0002-2514-7282
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه سمنان
zeighami@semnan.ac.ir
صادق
عسکري
دانشيار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه سمنان
s_askari@semnan.ac.ir
پردازش اطلاعات در حافظه شامل رمزگذاری، ذخیرهسازی و یادآوری است و عواملی چون مشکل معادلیابی و فراموشی مطالب، از چالشهای مؤثر بر حافظه کوتاهمدت در ترجمه شفاهی عربی به فارسی و بالعکس است. پژوهش حاضر که پژوهشی بینرشتهای است؛ با روش تجربی به تبیین تکنیکهای روانشناسی مرتبط با حافظه پرداخته و با روش توصیفیـ تحلیلی به چگونگی معادلسازی توسط مترجم و تبیین عملکرد حافظه کوتاهمدت در فرآیند ترجمه شفاهی عربی به فارسی و بالعکس پرداخته است. شیوه عملکرد حافظه کوتاهمدت در دو نوع ترجمه شفاهی همزمان همردیف و ترجمة منقطع عربیـ فارسی به دوصورت است؛ مورد اول خطی است و با اجرای خطی و مستقیم، مراحل سهگانه عملکرد حافظه در رمزگذاری، ذخیرهسازی و یادآوری در حافظه کوتاهمدت مترجم شفاهی عربیـ فارسی است و عواملی نظیر محل قرارگیری فعلها در زبانهای فارسی و عربی و تداخل زبانی در تلفظ برخی از حروف در این دو زبان میتواند در عملکرد این نوع ترجمه اختلال ایجاد نماید و مورد دوم، انتقالی است که با ذخیرهسازی اطلاعات در حافظه به صورت رمزی، حفظ و تکرار رمز مورد نظر در حافظه کوتاهمدت و نهایتا انتقال به حافظة فعال صورت میگیرد.<br />
ترجمه همزمان هم ردیف,ترجمه منقطع عربی ـ فارسی,حافظه کوتاه مدت,تقویت حافظه
https://iaall.iranjournals.ir/article_120872.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_120872_9439ce8bb052ae4122f50eb65e6fdead.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
ترجمۀ اصطلاحات از نظریه تا تطبیق (مطالعۀ موردی: ضربالمثلهای عربی خوزستان)
53
76
AR
مرتضی
زارع برمي
0000-0002-4113-7850
استادیار گروه مترجمی زبان عربی، دانشگاه دامغان
tmu.zare@yahoo.com
سيده ليلا
فاضلي
دانشآموختۀ کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی دانشگاه دامغان
leil.fazeli@gmail.com
مونا بیکر در کتاب In Other Words (1992) از چهار راهکار برای ترجمۀ اصطلاحات نام برد: استفاده از اصطلاحی با معنا و صورت مشابه، به کار بردن اصطلاحی با معنای مشابه ولی صورت متفاوت، دگرگویی، و ترجمه با حذف کردن اصطلاح. وی در ویراست دوم این کتاب (2011) سه راهکار قرض گرفتن اصطلاح زبان مبدأ، ترجمه از طریق حذف بازی با اصطلاح، و جبران را بر راهکارهای قبلی افزود. ما از راهکارهای فوق، در این مقاله با عنوان «گروه الف» نام بردیم. در گام دوم، راهکارهای خودمان را با عنوان «گروه ب» ارائه دادیم: معادلیابی قوی با احتمال معادلیابیهای متوسط و ضعیف، معادلیابی متوسط با احتمال معادلیابی ضعیف، معادلیابی ضعیف با امکان قرض گرفتن، و ترجمۀ اصطلاح منحصربهفرد با قرض گرفتن یا دگرگویی. در گام سوم، ضربالمثلهای عربی خوزستان را به عنوان مواد اصلی پژوهش، با کمک راهکارهای «گروه الف» و «گروه ب» ترجمه کردیم تا به یک سؤال پاسخ بدهیم: ترجمۀ اصطلاحات در عمل چگونه انجام میشود؟ این پژوهش با رویکردهای تبیینی، تحلیلی و استنباطی به سرانجام رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد که «گروه ب» از «گروه الف» در سامان دادن به ترجمۀ اصطلاحات توفیق بیشتری دارد، زیرا بر اساس راهکارهای «گروه ب» اگر مترجم بتواند در ترجمۀ ضربالمثلها به شیوۀ صعودی از تشخیص موارد کلمهای آغاز کند تا به تشخیص معانی آنها در اصطلاح برسد و پس از آن بافت موقعیتی و بافت فرهنگیای را بازسازی کند که این معانی و عبارتپردازیها را فعال کردهاند، آنوقت میتواند ضربالمثلها را با صحت بالا ترجمه کند.
خوزستان,فرهنگ عامه,ترجمه,اصطلاح,ضربالمثل
https://iaall.iranjournals.ir/article_125635.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_125635_7db70935fa89627d2b255582f2f5db13.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
کارکرد کنشهای غیرکلامی در رمان «زُقاق المِدَقّ» اثر نجیب محفوظ
77
100
AR
اميد
جهان بخت ليلي
استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه گیلان
omidjahanbakht@gmail.com
سميه
پرماس
دانشجوي دکتري زبان و ادبيات عربي. دانشگاه بين المللي امام خميني (ره)
parmas.sp@gmail.com
ادیبان با آگاهی از ظرفیتهای حوزۀ ارتباطات غیرکلامی در صدد انتقال ملموستر اندیشهها و احساسات برآمده و به فضاسازی گفتمانی و شخصیتپردازی در آثار خویش پرداختهاند. در این گونۀ ارتباطی، انتقال مفاهیم و پیامها از طریق حالتهای چهره، حرکتهای بدن، ژستها، آواهای صوتی و حتی مصنوعات و طرز لباسپوشیدن افراد صورتمیپذیرد. در نوشتار حاضر با نگاهی میانرشتهای و بهشیوۀ توصیفی- تحلیلی، بازتاب کنشهای غیرکلامی و کارکردهای عمدة آنها از جمله کارکرد تأکیدی، جانشینی، تکمیلی و تکذیبی در رمان «زُقاق المِدقّ» اثر نجیب محفوظ (1911- 2006)، نویسندۀ مصری مورد بررسی قرار گرفته و تبیین میگردد که نویسنده با چه سازکاری از کنشهای غیرکلامی در پیشبرد فرآیند ارتباطی شخصیتها و انتقال مفاهیم موفق بودهاست. نتیجة پژوهش نشان میدهد که محفوظ در این اثر از قابلیتهای ارتباط غیرکلامی بهمنظور القای هرچه بهتر مقصود شخصیتهای داستانی و حقیقتمانندی کنشهای آنها بهرهمیگیرد. در این داستان خندیدن، نگریستن و اخمکردن بهعنوان رفتارهای چهره، حرکات دست، لحن و سکوت بهعنوان مصادیق پیرازبان در شکلگیری فرآیند ارتباط و انتقال پیام، نقشی تأثیرگذار دارند و کارکرد مسلطشان غالباً از نوع جانشینی و تأکیدی است. در این جستار مشخص گردید که نویسنده از سکوت معنادار برای القای مفاهیمی همچون رضایت، سرگشتگی، تفکر، احساس لذت، کتمان راز و غیره استفاده میکند.
نجیب محفوظ,رمان «زُقاق المِدقّ»,کنشهای غیرکلامی,انتقال معنا
https://iaall.iranjournals.ir/article_120869.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_120869_00cac149de90f9a1b603f0119980c02a.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
مقایسۀ روایت عاشورایی الفتوح ابن اعثم و ترجمۀ فارسی آن بر اساس فزونمتنیت ژنت
101
120
AR
حامد
صافي
استاديار دانشگاه علوم و فنون دريايي خرمشهر
safi@kmsu.ac.ir
کتاب الفتوح اثر ابومحمّد احمد بن علی، معروف به ابن اعثم کوفی، احتمالاً اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هـ.ق به زبان عربی نگاشته شد. محمّد بن احمد مستوفی هروی بخشی از این کتاب را در سال 596 هـ.ق به دستور یکی از امرای خوارزم به فارسی ترجمه کرد. ژرار ژنت نظریۀ فزونمتنیّت را پیرامون ارتباط متون با یکدیگر مطرح کرد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است روایت عاشورا در کتاب الفتوح ابن اعثم با ترجمۀ فارسی الفتوح مقایسه و بررسی شود. برای این مقایسه و تطبیق، از نظریۀ فزونمتنیت ژرار ژنت بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه، متن ب (زیرمتن) تحت تأثیر متن الف (زبرمتن) آفریده میشود. ارتباط فزونمتنی متون در دو شکل تقلید و دیگرگونگی و سه حالت تفنّن، هجو و جدّی قابلبررسی است. تغییرات ایجادشده در زیرمتن نسبت به زبرمتن، گشتار نام دارد که به انواع گشتار کمّی، کاربردی و کیفی قابلتقسیم است. بر اساس این نظریه، روایت ابن اعثم برای ترجمۀ فارسی الفتوح، یک زبرمتن در نظر گرفته شد. بر مبنای نتایج پژوهش، روایت فارسی الفتوح با گشتارهای برش، انبساط، فزونسازی، ارزشگذاری دوباره و ارزشکاهی دچار دیگرگونگی شده و همچنین نسبت به روایت الفتوح عربی، نمایشیتر، عاطفیتر، ادبیتر و با گرایش شیعی نوشته شده است.
الفتوح,عاشورا,فزونمتنیّت,ترجمه
https://iaall.iranjournals.ir/article_134892.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_134892_80e7d65790adb243eb47a540c48eaf51.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
ناسازواری فرآیند ادراک زیبایی و شمول دایرۀ مفاهیم در شعر
121
140
AR
ابوالحسن
امين مقدسي
استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
aminmoghaddeci@yahoo.com
فرزانه
آجورلو
دانشآموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
sadid_86@yahoo.com
زیباییهای قابلادراک در شعر، با توجّه به واقعیّت جامعه ادبی و مرتبه وجودی و معرفت انسانی، غالباً، در فضایی "واقعگرایانه" تعریف میشود، و تأثر افراد از این زیباییها که طبیعتی متغیّر داشته و در شرایط گوناگون یکسان نیستند، نیز متفاوت است. زیبایی و لذّت شعر در فضای "آرمانگرایی"، آنگاه مطرح میشود که در جامعهای رشدیافته، حقیقت وجود انسان در عالیترین مراتب، زیبایی و لذّت را درک کند، زیرا افرادی که در مراتب متنازل وجودی هستند مرتبۀ متعالی زیبایی و لذّت را درک نمیکنند. تعریف زیبایی در نظام "ارزش"ها، تعریفی ذهنی و تجریدی بوده و شکاف عمیقی بین آن و واقعیت جامعه ادبی وجود دارد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بهمنظور تبیین ماهیت معرفتشناختی شعر و نسبت آن با ادراک عقلی و حسّی در دریافت معانی انجامشده است. زیرا پیوند میان واقعیت جامعه، که مهد پرورش شعر و ادب است، و جامعه آرمانی که جامعهای "خردگرا"ست، تنها با تکیهبر ارکان وثیق هدایت و تربیت فکری و شناختی انسان، یعنی "عقل" و "وحی" ممکن خواهد بود. حالآنکه شعر به جهت ماهیت حسّی و طبیعت خیالانگیزش، از چنین جایگاهی برخوردار نبوده، رشد آن در گرو رشد بنیادین جامعه است.<br /><strong> </strong>
زیبایی,لذّت,احساس,عقل,شعر
https://iaall.iranjournals.ir/article_136452.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_136452_d16cbc82c465af66bdf828c3ff2b7301.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
واکاوی الگوهای توانش ارتباطی دل هایمز در گفتمان اجتماعی نهجالبلاغه (مطالعه موردی: خطبه های نهج البلاغه)
141
160
AR
علي
صياداني
0000-0001-5773-6092
أستاذ مشارک في قسم اللغة العربية و آدابها، جامعة الشهيد مدني بأذربيجان، تبريز، ايران.
a.sayadani@azaruniv.ac.ir
يزدان
حيدرپور مرند
0000-0002-1535-2733
الماجستير في قسم الترجمة للغة العربية، جامعة الشهيد مدني بأذربيجان، تبریز، ایران
y.heydarpour@gmail.com
از مباحث نوینی که در تحلیل گفتمان ارائهشده است، رویکرد جامعهشناختی دل هایمز است که برخاسته از توانش ارتباطی است. بحث حاضر در گام اول اشاره به ارتباط توانش زبانی با توانش ارتباطی دارد که زبان کارکرد حقیقی خود را ایفا میکند. در مرحله دوم اشاره به بافت برونزبانی دارد که عامل کنش در آن تأثیر میگذارد. این مسئله نمود واقعی از پیوند صورت زبانی ویژه با بافت اجتماعی حاکم در گفتار است و بسامد و احتمال وقوع آن در شرایط موجود مشخص میشود. ازنظر هایمز رویدادهای زبانی تنها به صورتهای دستوری زبان خلاصه نمیشود؛ بلکه در قالب تعاملهای اجتماعی و قراردادهای اجتماعی و فرهنگی معنا مییابند و سازندة شاکلههای توصیفی توانش ارتباطی هستند. دو مقولة کلی استدلالهای ساختاری و آوایی ازجمله مؤلفههای اساسی این مبحث است. بسترهای زمانی- مکانی، نوع بیان گفتار و عناصر زبانی نیز در شکلگیری این دو مقوله تأثیرگذرا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی درصدد تطبیق ویژگیهای رویکرد مزبور با گفتمان اجتماعی خطبههای نهجالبلاغه است. نتایج نشان میدهد که عوامل زبانی مزبور، نوع و محتوای گفتار حاکم در بافت برونزبانی نهجالبلاغه را نشان داده و در روندِ تشخیص تعاملهای ارتباطی حاکم بر متن مؤثر هستند.
گفتمان اجتماعی,الگوهای توانش ارتباطی,دل هایمز,خطبههای نهجالبلاغه
https://iaall.iranjournals.ir/article_130723.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_130723_000cf5087e1eff6dbeec5bce71065a77.pdf
الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
23456361
27173461
17
60
2021
11
22
واكاوي سطح پويایي محتوا در مجموعة «العربية بين يدﻳﻚ» بر اساس الگوی ويليام رومی
161
184
AR
ساجد
زارع
0000-0003-1354-806X
استاديار گروه زبان و ادبيات عربی، دانشگاه يزد
zare.sajed@gmail.com
فاطمه
جمشيدي
دانشآموختة دکتری زبان و ادبيات عربی، دانشگاه يزد
f.jamshidi1364@gmail.com
از گذر تحليل انتقادی محتوای هر کتاب درسی، میزان هدفمندی محتوای کتاب و هماهنگی اهداف آموزشی آن با توانمندی فراگيران در ترازوی نقد و بررسی قرار میگیرد و از آنجا که شناسایی نقاط قوت و ضعف محتوای آموزشی برای تولید دانش و بهرهبرداری از آن در عمل، حائز اهمیت است، میتوان به ضرورت ارزیابی محتوای کتابهای درسی پی برد تا فرصتی برای تأليف کتابهایی هدفمند در جهت تحقّق برنامههای آموزشی فراهم گردد و به تبع آن تأثیرات مثبتی در فرايند آموزش مشاهده شود؛ از اين رو در جستار حاضر، مجموعة سه جلدی «العربية بين يدﻳﻚ» که یکی از منابع مهم و شناخته شدة آموزش زبان عربی به شمار میرود، بر اساس الگوی ويليام رومی ارزیابی گرديد. روش تحقیق در پژوهش پیش رو، توصیف و تحليل انتقادی و کيفی محتوا است و واحدهای تحليل شامل جملات متنِ دروس، تمارین و تصاویر کتاب میشود. نتایج نشان میدهد متون کتاب مورد بحث به صورت غيرفعّال ارائه شده است و ذهن زبانآموزان را درگیر نمیکند، درحالیکه تمارین و تصاویر مندرج در برخی جلدها، حالت پويا دارد و زمينه را جهت کنکاش ذهنی زبانآموزان و تقویت قوّة تحليل و پرسشگری آنها فراهم میسازد. پس از بررسی و مقایسة کلّی سیر تحوّل و پویایی محتوای کتاب نیز روشن گرديد که تمارین تنها در جلد دوّم نسبت به جلد اوّل به سمت پویایی گرایش دارد، امّا این سیر صعودی به سوی فعّال شدن، در متون و تصاویر جلد دوّم و سوّم کتاب دیده نمیشود.
آموزش زبان عربی,تحلیل انتقادی محتوا,کتاب درسی,«العربية بين يديك»,الگوی ویلیام رومی
https://iaall.iranjournals.ir/article_125338.html
https://iaall.iranjournals.ir/article_125338_10f4ec14f93dc7c0b8e5546b25743ce7.pdf