2024-03-28T16:01:04Z
https://iaall.iranjournals.ir/?_action=export&rf=summon&issue=8934
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
البوليفونية في الرواية النسوية دراسة مقارنة بين رواية «ذاکرة الجسد» ورواية «چراغها را من خاموش ميکنم»
فاطمه
اکبري زاده
الرواية کجنس أدبي خاص تتميّز بخصائص متفردة کثيرة، وقد استفادت المرأة منها لخلق عالم خاص بنفسها؛ إذ قام نقد الأدب النسوي بدراسة آثار النساء الأدبية بمختلف الاتجاهات والنظريات في النقد والتحليل ومنها نظرية باختين في نقد الرواية أي "تعددية الأصوات أو البوليفونية". وبما أنّ هناک آراء مختلفة في إمکانية ظهور تعددية الأصوات في الروايات النسوية، فلذلک المقال يهتم بدراسة الروايتين النسويتين الفارسية والعربية لتبيين آليات الدموقراطية النصية وامکانية حضور الأصوات المختلفة أو عدمها وفق التصور الباختيني في البناء السوسيولوجي لنص الروايتين وحسب التحليل الداخلي للنص دون الاعتماد علي الوسائط الخارجية التکوينية له. فتُدرس أسلوبية الرواية والعلاقات الحوارية علي حدود الأنساق الداخلية مقارنة بين الرواية العربية "ذاکرة الجسد" لأحلام مستغانمي والفارسية "چراغها را من خاموش ميکنم (أنا أطفئ المصابيح)" لزويا پيرزاد بالمنهج المقارن حسب المدرسة الامريکية وعلي أساس النقد التلفيقي بين النقد النسوي والنقد الباختيني. وقد تبيّن أنّه لايمکن إصدار الحکم المطلق علي مونولوجية الروايات النسوية ورغم أنّ پيرزاد تخلق الرواية النسوية باعتلاء الصوت النسوي ولغة المرأة وفکرتها وتتجه نحو خلق رواية مونولوجية لکن مستغانمي تستخدم الاستراتيجيات السردية المختلفة ومختلف الايدئولوجيات في قضية المرأة و الوطن وتتجه نحو خلق الرواية المتعددة الأصوات أو البوليفونية.
الروایة
الحواریة
البولیفونیة
ذاکرة الجسد
چراغها را من خاموش میکنم.
2018
08
23
1
18
https://iaall.iranjournals.ir/article_50800_cba3de31e47468d180f00518c70dba06.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
دراسة في الديالکتيک الذاتي والموضوعي في خطاب أدونيس الفني
مهدي
نودهي
عباس
گنجعلي
نحن نعيش الآن عصراً يمتاز بالصّراع المعرفي، والّذي کان ولايزال موضعاً للعناية من جانب الفلاسفة الکبار أمثال ديکارت، ونيتشه، ومارکس، وغيرهم؛ کلّ منهم له قراءته في الذات والموضوع بشکل عام. فمنهم من ينزع نزعة ذاتيّة، وعلى عکسه من يميل ميلاً موضوعيّاً إلى الإنسان والحقيقة. ولا يخفى على أحد أنّ جدليّة الذات والموضوع إشکاليّة جوهريّة لها قدمة قدم البحوث الطبيعيّة وما بعد الطبيعية الّتى کانت جارية بين أمثال هيرقليط، باعتباره فيلسوفاً سوفيستاً، وسقراط باعتباره فيلسوفاً أصيلاً إغريقياً. ومن زاوية أخرى، فإنّ أدونيس، باعتباره شاعراً متمرّداً على القوالب التصويرية والمعنوية للشعر الکلاسيکي، فقد تأثّر في تجربته ببعض من الفلاسفة القدامى والمعاصرين أمثال هيرقليط وسارتر وهوسرل ومن إليهم. عليه، فإنّ المقال هذا، يهدف، من خلال اعتماده على المنهج الوصفي ـ التحليلي، إلى إلقاء الضوء على فلسفة أدونيس النظرية، وبالتالي إجلاء بعض ما يکون في تجربته من التحديات الذاتيّة والموضوعيّة. وانطلاقاً منه، يهمّه أيضاً کشف الغطاء عن المحاور الرئيسة الناتجة عنها وهي المتجليّة في "أصالة الإنسان أو الله"، و"استعاريّة الحقيقة وإرادة القدرة "، و"إرادة التشييء أو التجهور"، وما إلى ذلک. هذا من جهة، لکن من جهة أخرى، يشفّ للمخاطب عن أبعاد وتحدّيات الشاعر العقديّة والفنّية، ليکون في موضع يسمح له التعرف عليها أکثر فأکثر.
أدونیس
الدیالکتیک الذاتی
الدیالکتیک الموضوعی
2018
09
22
19
38
https://iaall.iranjournals.ir/article_62772_2cdc8c570a60f7c9b23903a8a21a7bd3.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
بررسي نقش و اهميت آشناييزدايي در ژانر مقامه با نگاهي تحليلي ـ تطبيقي به نقش آن در شکلگيري مقامات همداني و حريري
محمود
آبدانان مهديزاده
محمدصادق
ضروني
آﺷﻨﺎييزدايي[1] اﺻﻄﻼحي اﺳﺖ ﻛﻪ نخستين بار، ﺷﻜﻠﻮفسکي ﻣﻨﺘﻘﺪ شکلگراي روس آن را در مقالهاي با عنوان هنر بهمثابة صنعت[2] به ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺖ. اين اصطلاح به مؤلف اين فرصت را ميدهد تا با هنرنمايي خود، پديدارهاي عادتزده را با ناآشنا ساختن جاني دوباره ببخشد. بدون شک مقامهنويسي به عنوان يکي از ارزشمندترين آثار ادبي قديم عرب، سرعت اقبال ادبا و حتي عامة مردم به خود را تا حد زيادي مديون آفرينش هنرمندانة پديدارهاي بديع و آشنازدايندة بديعالزمان همداني (مبتکر مقامهنويسي) و در ادامه افرادي چون ابوالقاسم حريري است؛ اين مقاله ضمن بررسي ترفندهاي آشناييزدايي در سطوح مختلف پيرنگ (درونمايه، زبان و صناعات ادبي) در مقامات بديعالزمان و حريري ميکوشد با نگاهي تحليلي ـ تطبيقي ميزان خلاقيت و نوآوريهاي آشنازدايندة اين دو استاد مسلّم فن «مقامه» را با نگاهي علمي تبيين کند. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد مقامهنويسان پس از بديعالزمان در کاربست آشناييزدايي فرماليستي توفيق چنداني نداشتهاند، بلکه همگي وامدار تکنيکهاي نو و آشنازدايندة بديعالزماناند. [1]. Defamilirization [2]. Art as Device
صورتگرایی
آشناییزدایی
مقامهنویسی
بدیعالزمان همدانی
حریری
2018
09
22
39
60
https://iaall.iranjournals.ir/article_60205_1556679626d3ab542109d7f66e8e8850.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
تحليل سبک شاعرانۀ محمد حسنين هيکل در عرصۀ نثر سياسي
تورج
زيني وند
کاوه
قنبري
شاعرانگي در نثر، بيشتر از سوي فرانسويان مطرح شدهاست. در اين رويکرد، نثر در ميان «برزخي از شعر و نثر» قرار ميگيرد و نويسنده با بهرهگيري از عناصر شعري، بهويژه صور خيال، در مسير زيباييها و لطافتهاي شاعرانه گام مينهد. اين پژوهش به منظور تحليل زيباييشناسي ساختارهاي نثر سياسي و گفتمان ادبي ـ انتقاديِ حاکم بر شيوۀ نويسندگي محمد حسنين هيکل (۱۹۲۳-۲۰۱۶) که يکي از شخصيتهاي تأثيرگذار در عرصۀ مطبوعات عربي و سياست معاصر مصر و خاورميانه به شمار ميرود، بيست سرمقالة ايشان را در نشريه الأهرام با عنوان «بصراحة» در فاصلة زماني (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) بررسي و تحليل ميکند. يافتههاي آن نيز، نشان ميدهد که مشخصۀ بارز سبک نويسندگي هيکل در اين است که وي وقايعنگاري و گفتمان انتقادي خود را در نقد و تحليل اوضاع سياسي ـ اجتماعي جهان عرب با طعم اديبانه و سبک شاعرانه ترکيب کردهاست که غالباً با بهرهگيري از صور خيال، بهويژه تشبيه، استعاره، کنايه، مجاز و ديگر آرايههاي بديعي همراه است.
محمد حسنین هیکل
روزنامهنگاری
نثر سیاسی
نثر شعری
الأهرام
2018
09
22
61
78
https://iaall.iranjournals.ir/article_63608_3d0bdc5264e6fb8804d2e706469d0366.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
تحليل کارکرد «زبان و آموزش» استعمارگر در گفتمان پسااستعماري «موسم الهجرة إلي الشمال» بر اساس نظمهاي سهگانة لاکان
اويس
محمدي
عبد الباسط
عرب
زين العابدين
فرامرزي
نقد روانکاوانه به عنوان حاصل تلاقي روانکاوي با آثار ادبي، سعي در خوانشي متفاوت از آثار ادبي دارد. ژاک لاکان (1901-1981م) از جملة نظريهپردازان اين عرصه است که نظرية نظمهاي سهگانة خود را براي بهتصويرکشيدن تکاملات ذهني ـ روانيِ انسان از کودکي تا بزرگسالي منتشر کرد. جستار حاضر تلاش دارد با تکيه به روش توصيفي ـ تحليلي و با استناد به نظرية لاکان به خوانش رمان «موسم الهجرة إلي الشمال» از طيب صالح (1929-2009م) بپردازد و شخصيت اصلي آن (مصطفي سعيد) را تحليل روانشناختي نمايد. بر اساس اين خوانش، دورة پيش از آشنايي مصطفي با زبان انگليسي و ورود به مدرسههاي استعماري براي آموزش، ساحت خيالي نظرية لاکان را تشکيل ميدهد که در آن مصطفي با مادر اصلي و نمادين (آفريقا) پيوندي عميق دارد. يادگيري زبان انگليسي براي او، به مانند يادگيري زبان نزد کودک است و او را وارد ساحت نمادين ميکند. سفر وي به انگليس براي تحصيل و اقامت در آن، ادامة ساحت نمادين است که او را از مادر اصلي و نمادين بيشتر جدا کرده و از دنياي بينظم آفريقا (طبيعت) به دنياي نظاممند غرب (فرهنگ) انتقال داده است. اين امر نوعي احساس فقدان و تمناي دورة اتحاد با مادر را در او به وجود ميآورد که از بارزترين ويژگيهاي ساحت واقع است.
طیب صالح
موسم الهجرة إلی الشمال
مصطفی سعید
ژاک لاکان
نظمهای سهگانه
2018
09
22
79
96
https://iaall.iranjournals.ir/article_58426_3cef00213cc95cd7be9d377a231f2a84.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
در جستوجوي خويشتن؛ واکاوي بحران هويت در رمان «ساقة بامبو» بر اساس نظرية «اريکسون»
علي
افضلي
نسترن
گندمي
مهدخت
نبوي
هويت هر فرد مجموعه عناصري از شخصيت اوست که به او اين امکان را ميدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و ديگران مشخص کند. هويت، پديدهاي ساکن نيست، بلکه سيال و چندلايه است و همين سيال بودن است که درعينحال که سبب پويايي آن ميشود، آن را در معرض خطر نيز قرار ميدهد؛ خطري که ميتواند سبب بحران هويت شود. اين بحران با نوعي بيثباتي، گسيختگي ساختي و اختلال در کارکردها يا اجزاي موجود در نظام منِ فردي و اجتماعي شخص ديده ميشود. پژوهش حاضر با روش تحليلي ـ توصيفي و خوانش متنگراي رمان «ساقة بامبو» اثر «سعود سنعوسي»، ابتدا به بررسي تعريف بحران هويت فردي و اجتماعي و نشانههاي آن بر اساس نظرية «اريک اريکسون» ميپردازد. سپس با ذکر نمونههايي عيني، بحران هويت شخصيت اصلي رمان (خوزه = عيسي) در رويارويي با عوامل فراواقعي و نيز نقش بيگانگي و تنشهاي اجتماعي در دو جامعة «فيليپين» و «کويت» را بيان ميدارد. بنيان رمان بر اين حقيقت اساسي مبتني است که فرد بهناچار در کنترل و پيشبرد اختلالات شخصيتياي که در بهوجودآمدن آنها بههيچوجه سهيم نيست، تصميمگيرندة واحد است.
رمان عربی
ساقة بامبو
سعود سنعوسی
بحران هویت
اریک اریکسون
2018
09
22
97
116
https://iaall.iranjournals.ir/article_60196_a72c2da0db493446023eedcaeaac92c1.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
ارزيابي وضعيت آموزشهاي دانشگاهي براي ترويج کارآفريني در رشتة زبان و ادبيات عربي (با تکيه بر محتواي آموزشي و روشهاي تدريس)
مصطفي
جوانرودي
نسيم
شريفي
احسان
رستمي
اين تحقيق با هدف بررسي وضعيت آموزشهاي دانشگاهي براي ترويج کارآفريني انجام شدهاست. جامعة آماري تحقيق، دانشجويان تحصيلات تکميلي رشتة زبان و ادبيات عربي استان کرمانشاه (138 نفر دانشجوي کارشناسي ارشد و 42 نفر دانشجوي دکتري)، در سال تحصيلي 1395-1394 است که بر اساس جدول مورگان تعداد 140 نفر از آنها با روش نمونهگيري تصادفي ـ نسبي انتخاب شدند. اين تحقيق کاربردي و از لحاظ روش، توصيفي است. ابزار گردآوري اطلاعات، پرسشنامه محقق است که پايايي آن از طريق ضريب آلفاي کرونباخ به دست آمد. تجزيهوتحليل آماري پس از استخراج دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS18 انجام پذيرفت. نتايج نشان داد به عقيدة دانشجويان، آموزشهاي ارائهشده و محتواي آموزشي فعلي دانشگاه، براي ترويج کارآفريني نامناسباند. همچنين به اعتقاد دانشجويان، از مهمترين خصوصيات آموزشهاي فعلي دانشگاه، استفاده از روشهاي نوين تدريس به جاي روشهاي سنتي و مهمترين خصوصيات آموزشگران دانشگاه ايجاد انگيزه و علاقه در دانشجويان براي انجام تحقيق و پژوهش، و مهمترين خصوصيات محتواي آموزشي فعلي دانشگاه، تناسب آن با تواناييها و علايق دانشجويان است.
کارآفرینی
محتوای آموزشی
آموزشهای دانشگاهی
زبان و ادبیات عربی
2018
09
22
117
136
https://iaall.iranjournals.ir/article_60204_315a96a8291747a6f2ff6a78d8cb0f89.pdf
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة
مجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها
23456361
23456361
2018
14
47
گروههاي زبان و ادبيات عربي، حلقة مفقودة توسعة صنعت گردشگري ايران با کشورهاي عربي
علي
ضيغمي
يکي از مهمترين منابع تأمين درآمد هر کشور، در کنارِ گرفتن ماليات، صادرات و توسعة صنعت گردشگري است که هر دو باعث ورود ارز به کشور ميشود؛ ازاينرو ميتوان از طريق معرفي جاذبههاي گردشگري و دستاوردهاي اقتصادي، پزشکي، علمي و ... کشور به زبانهاي ديگر بهويژه زبان عربي، باعث افزايش ارتباط دوسويه با کشورهاي عربي و توسعة صنعت گردشگري کشور گرديد. آموزش زبان عربي در پيوند با اقتصاد شکل متفاوتي دارد؛ با توجه به همجوار بودن ايران با کشورهاي عربي و بسياري مناسبتهاي ديگر، آموزش کاربردي و هدفمند زبان عربي، ميتواند نقش بزرگي در فعال شدن چرخة اقتصاد کشور داشته باشد. بيشک، شناساندن دقيق کشورمان به جهان عرب اعم از جاذبههاي گردشگري، مشاهير علمي و ادبي، دستاوردهاي پزشکي، علمي، اقتصادي، نظامي و... از طريق دانشجويان و فارغالتحصيلان گروههاي زبان و ادبيات عربي کشور به زبان عربي ميتواند نقش بسزايي در بهبود وضعيت اقتصادي جامعه داشته باشد که اين امر مستلزم برنامهريزيهاي درست و بلندمدت، آموزش مهارتهاي زباني به صورت کاربردي، مهارتهاي برقراري ارتباط، آشنايي با ملاحظات خاص فرهنگي کشورهاي عربي و... بهوسيلة گروههاي زبان و ادبيات عربي کشور به دانشجويان خود و ايجاد چند گرايش بينرشتهاي در مقاطع مختلف تحصيلي و نيز برگزاري دورههاي آموزشي ويژه است؛ هرچند تأثير مسائل سياسي را نيز در موفقيت يا شکست اين امور نميتوان ناديده گرفت.
گروههای زبان و ادبیات عربی
ایران
کشورهای عربی
صنعت گردشگری
2018
09
22
137
156
https://iaall.iranjournals.ir/article_53669_1cae040ad83e5cf53e8c590aa0ef0cd5.pdf