هادی رضوان
دوره 8، شماره 23 ، تیر 1391، ، صفحه 50-71
چکیده
الملخص تروی الآیات 30 الى 34 من سورة ص قصة عرض الخیل الواقفة على طرف الحافر السریعة الجری على نبی الله سلیمان علیه السلام. ففی الآیة 31 جاءت صفتان من صفات الخیل المستحسنة هما (الصافنات) و (الجیاد) و فی الآیة 34 أشیر الى المسح بالسوق و الأعناق. و بعد التأمل فی ظاهر الآیات و معانی المفردات نرى أن ههنا نشرا على ترتیب اللف و هو المحسنات المعنویة ...
بیشتر
الملخص تروی الآیات 30 الى 34 من سورة ص قصة عرض الخیل الواقفة على طرف الحافر السریعة الجری على نبی الله سلیمان علیه السلام. ففی الآیة 31 جاءت صفتان من صفات الخیل المستحسنة هما (الصافنات) و (الجیاد) و فی الآیة 34 أشیر الى المسح بالسوق و الأعناق. و بعد التأمل فی ظاهر الآیات و معانی المفردات نرى أن ههنا نشرا على ترتیب اللف و هو المحسنات المعنویة فی البدیع. و هذه المحسنة لها ارتباط بصنعة أخرى تسمى التفسیر. هذا من جهة و من حهة أخرى ترتبط هذه الصنعة بالتفسیر القرآنی ایضا. فالباحث فی هذا المقال یسعى الى کشف العلاقة بین هذه المحسنة البدیعیة مع التفسیر القرآنی العلاقة التی لم یشر الیه احد من المتقدمین من اهل التفسیر. فجمالیة اللف و النشر تلاحظ لا من المنظور البدیعی البحت فقط بل من المنظور التفسیری أیضا.
جواد اصغری
دوره 6، شماره 16 ، مهر 1389، ، صفحه 51-72
چکیده
«ابراهیم نصرالله» یکی از داستاننویسان برجستة فلسطینی میباشد که در کشورما ناشناخته است. آثار داستانی این نویسنده که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، شامل «طیور الحذر»، «طفلالممحاة»، «أعراس آمنة»، «مجرد 2 فقط» و «حارس المدینة الضائعة» میباشد. ابراهیم نصرالله در این آثار داستانی، ...
بیشتر
«ابراهیم نصرالله» یکی از داستاننویسان برجستة فلسطینی میباشد که در کشورما ناشناخته است. آثار داستانی این نویسنده که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، شامل «طیور الحذر»، «طفلالممحاة»، «أعراس آمنة»، «مجرد 2 فقط» و «حارس المدینة الضائعة» میباشد. ابراهیم نصرالله در این آثار داستانی، از شیوههای روایی گوناگون و متنوعی چون رئالیسم جادویی، تکنیک چند آوایی، جریان سیال ذهن و کودک روایتگر سود جسته و از داستاننویسان مشهور جهان مانند ژوزه ساراماگو و میلان کوندرا الگوبرداری کرده است. میان برخی آثار او و آثار نویسندگان عرب همطرازش نوعی «بینامتنی» دیده می شود.
ادبی
الیاس مخمی
دوره 11، شماره 36 ، آذر 1394، ، صفحه 53-74
چکیده
هنرسازههای ادبی از مهمترین مباحث مطرح در حوزة نقد ادبی، بهویژه علم بلاغت هستند که فرمالیستهای روس نیز به آنها توجه زیادی داشتهاند. لفظِ «هنرسازه» به مجموعه فنون بلاغی اطلاق میشود که در عربی با اصطلاح «الفنون الأدبیة» شناخته میشود و در مطالعات فرمالیسم به جای "priem" روسی و "device" انگلیسی به کار میرود. این مقاله ...
بیشتر
هنرسازههای ادبی از مهمترین مباحث مطرح در حوزة نقد ادبی، بهویژه علم بلاغت هستند که فرمالیستهای روس نیز به آنها توجه زیادی داشتهاند. لفظِ «هنرسازه» به مجموعه فنون بلاغی اطلاق میشود که در عربی با اصطلاح «الفنون الأدبیة» شناخته میشود و در مطالعات فرمالیسم به جای "priem" روسی و "device" انگلیسی به کار میرود. این مقاله با رویکرد فرمالیسم روسی نوشته شدهاست. صورتگرایان روس معتقدند هنر در مرتبة نخست، موضوع سبک و تکنیک است؛ تکنیک علاوه بر اینکه شیوه است، موضوع هنر نیز هست؛ بنابراین «آنچه» نویسنده میگوید مهم نیست، بلکه اینکه «چگونه» میگوید اهمیت دارد. همچنین آنچه صورتگرایان روس در ادبیات و هنر قابلمطالعه و بررسی میدانند، فقط حوزة هنرسازههاست و نه چیز دیگر.
در این مقاله سعی شدهاست میزان مفید یا غیرمفید بودن هنرسازهها در دو سورة «بروج» و «غاشیه» بررسی شود، سپس با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به بیان نقش این هنرسازههای بدیعی در تعجببرانگیزی مخاطب، با تکیه بر مقولات چهارگانه فرمالیسم روسی پرداخته شود.
مهمترین نتیجة مقاله نشان میدهد بیشترین هنرسازههای بهکاررفته در دو سورة یادشده، از نوع مفید هستند که با توجه به ویژگیهای آنها، در حوزههای چهارگانه فرمالیسم روسی یعنی: ادبیت، فرم، جادوی مجاورت، و ساختار ساختارها، به شکل شگفتانگیزی نمایان میشوند و درنتیجه باعث جذب و تعجببرانگیزی شنونده و خواننده میشوند.
خلیل بروینی
دوره 6، شماره 14 ، خرداد 1389، ، صفحه 55-80
چکیده
اصطلاح ادبیاتتطبیقی را، به عنوان دانشی روشمند، نخستین بار آبل ویلمن در فرانسه مطرح کرد و از آن زمان تاکنون با فرازونشیبها و رویکردهای گوناگون وبا قلمرو پژوهشی گسترده و با ماهیت میان رشتهای، به راه خود ادامه داده است. اگر ادبیات تطبیقی را بررسی علمی روابط و مناسبات میان ادبیات ملل مختلف بر اساس تاثیرگذاری و تاثیر پذیری ...
بیشتر
اصطلاح ادبیاتتطبیقی را، به عنوان دانشی روشمند، نخستین بار آبل ویلمن در فرانسه مطرح کرد و از آن زمان تاکنون با فرازونشیبها و رویکردهای گوناگون وبا قلمرو پژوهشی گسترده و با ماهیت میان رشتهای، به راه خود ادامه داده است. اگر ادبیات تطبیقی را بررسی علمی روابط و مناسبات میان ادبیات ملل مختلف بر اساس تاثیرگذاری و تاثیر پذیری یا بر اساس تشابه میان آنها تعریف کنیم ویا آن را بررسی رابطه ادبیات با سایر هنرهای زیبا، حتی با سایرعرصههای علوم انسانی مانند فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی و ادیان بشناسیم، نظریه ادبیات تطبیقی اسلامی- که ملهم از اندیشه وحدت گرایانه علامه اقبال لاهوری است که ادبیات راعامل وحدت بخش میان ملتهای اسلامی میداند- میتواند به عنوان رهیافتی نوین در عرصه ادبیات و نقد مطرح شود و ملل اسلامی را از طریق بررسی مناسبات آثار ادبی آنها، به یکدیگر نزدیکتر کند. این نظریه را دکتر طه ندا و دکتر حسین مجیب المصری با انجام پژوهشهای تطبیقی میان آثار ادبی ملل اسلامی، مطرح کردهاند، اما متاسفانه هم در بخش نظری و هم در بخش عملی راهشان ادامه پیدا نکرد. این پژوهش در پی طرح مجدد این اندیشه مهم و شناساندن زوایای گفته وناگفته و نوشته و نانوشته آن است.
آذرتاش آذرنوش
دوره 5، شماره 13 ، بهمن 1388، ، صفحه 55-81
چکیده
در این مقاله یک بررسی تطبیقی در مورد اتیمولوژی و اشتقاق نام آدم در متون مذهبی و ادبی قدیم و جدید یهودیان و مسلمانان صورت گرفته است. به این صورت که مشخّص شود آیا نام «آدم» از «اداماه» (אַדָמָה) به معنای خاک گرفته شده یا از «دام» (דָמ) به معنای خون یا از واژه های دیگر، و در روایات یهودی و اسلامی در این مورد چه آمده، و با توجّه ...
بیشتر
در این مقاله یک بررسی تطبیقی در مورد اتیمولوژی و اشتقاق نام آدم در متون مذهبی و ادبی قدیم و جدید یهودیان و مسلمانان صورت گرفته است. به این صورت که مشخّص شود آیا نام «آدم» از «اداماه» (אַדָמָה) به معنای خاک گرفته شده یا از «دام» (דָמ) به معنای خون یا از واژه های دیگر، و در روایات یهودی و اسلامی در این مورد چه آمده، و با توجّه به هم خانوادگی دو زبان سامی عربی و عبری، شباهتها و تفاوتهای این روایات چیست؟ بررسی تطبیقی عمدتاً میان متون عبری و عربی انجام شده امّا در مواردی به متون یونانی نیز اشاره شده است.
شیرین پورابراهیم؛ ارسلان غلفام؛ فردوس آقاغلزاده؛ عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، ، صفحه 55-82
چکیده
این مقاله به بررسی زبانشناختی استعارة جهتی بالا/پایین در نیمة اول قرآن بر اساس رویکرد معنی شناسی شناختی میپردازد. عبارات استعاری قرآنی که حاوی کانون های استعاری (مثل: «فوق»، «دون»، «علی»، «اعلی»، «هبط» و غیره) هستند در این عبارات شناسایی شدهاند تا بررسی شود که اولاً: در زبان قرآن، کدام تصورات انتزاعی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی زبانشناختی استعارة جهتی بالا/پایین در نیمة اول قرآن بر اساس رویکرد معنی شناسی شناختی میپردازد. عبارات استعاری قرآنی که حاوی کانون های استعاری (مثل: «فوق»، «دون»، «علی»، «اعلی»، «هبط» و غیره) هستند در این عبارات شناسایی شدهاند تا بررسی شود که اولاً: در زبان قرآن، کدام تصورات انتزاعی دینی، با توسل به مفاهیم عینی جهتی بالا و پایین تصورسازی شدهاند؟ ثانیاً، چه ارتباط نظام مندی میان این دسته از عناصر وجود دارد؟ نتایج این تحلیل نشان میدهد که مفاهیم انتزاعی قدرت، بیشتر، و بهتر در بالای یک خط عمودی قرار دارند و مفاهیم و تصوراتی چون ضعف، کمتر، و بدتر در پایین قرار دارند. مبنای تجربی این استعاره، فرهنگ قرآن و حرکت جسمانی انسان است.
حمیدرضا میرحاجی
دوره 4، شماره 10 ، آبان 1387، ، صفحه 57-76
چکیده
موضوع دریافت معنای متن از دغدغههای همیشگی انسان بوده است. مسلمانان نیز از همان سالهای آغازین نزول وحی، این موضوع را سرلوحه فعالیتهای علمی خود قرار دادهاند. همزمان با گسترش مباحث هرمنوتیک، موضوعاتی وارد مباحث فهم متن و معنی شناسی شد که چالشهای بسیاری را در محافل فکری ایجاد کرد. مسائلی از قبیل تعین و یا عدم تعین معنی، نقش ...
بیشتر
موضوع دریافت معنای متن از دغدغههای همیشگی انسان بوده است. مسلمانان نیز از همان سالهای آغازین نزول وحی، این موضوع را سرلوحه فعالیتهای علمی خود قرار دادهاند. همزمان با گسترش مباحث هرمنوتیک، موضوعاتی وارد مباحث فهم متن و معنی شناسی شد که چالشهای بسیاری را در محافل فکری ایجاد کرد. مسائلی از قبیل تعین و یا عدم تعین معنی، نقش خواننده، جایگاه سیاق، اهمیت نظام زبان در فرایند فهم متن، انواع معنی و ... از جمله مباحثی هستند که ادیبان و ناقدان مسلمان سالها پیش از غربیان بدان پرداختهاند. در این میان دیدگاه نحوی سیبویه و بلاغی عبدالقاهر قابل توجه می نماید.
ساجد زارع؛ نرجس کنجی؛ مریم جلائی
دوره 13، شماره 45 ، اسفند 1396، ، صفحه 57-78
چکیده
همگام با پیشرفت روشهای نوین آموزش زبان و در راستای ارزیابی مهارت ترجمة عربی در دانشآموزان ایرانی، پژوهش حاضر با تطبیق رویکرد آموزش تعاملمحور به بررسی میزان اثربخشی آن بر افزایش توان دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان میپردازد. برای دستیابی به این هدف، از روش میدانی و از آزمون به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. بدین ترتیب که 40 دانشآموز ...
بیشتر
همگام با پیشرفت روشهای نوین آموزش زبان و در راستای ارزیابی مهارت ترجمة عربی در دانشآموزان ایرانی، پژوهش حاضر با تطبیق رویکرد آموزش تعاملمحور به بررسی میزان اثربخشی آن بر افزایش توان دانشآموزان مقطع سوم دبیرستان میپردازد. برای دستیابی به این هدف، از روش میدانی و از آزمون به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. بدین ترتیب که 40 دانشآموز سال سوم دبیرستان به عنوان نمونة آماری انتخاب گردید و به صورت تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. در ابتدای نیمسال برای کسب اطمینان از همگن بودن گروهها در سطح توان ترجمه، پیشآزمون اجرا شد. نتیجه نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود ندارد. بعد از پیشآزمون، فرایند آموزش آغاز شد. گروه گواه، آموزش سنتی دریافت کرد و به گروه آزمایش، ترجمة متون درسی با رویکرد تعاملمحور آموزش داده شد. در پایان نیمسال اول و با گذشت دو ماه از آن، به ترتیب پسآزمون اول و دوم به عمل آمد. نتایج از طریق آزمون t مستقل مقایسه شد. نتیجه نشان داد که بین نمرات دو گروه از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود دارد. این تفاوت گویای تأثیر مثبت تدریس ترجمة متون درس عربی با روش تعاملمحور در بالا بردن توان ترجمه و افزایش ماندگاری دانش دانشآموزان است.
ادبی
دوره 11، شماره 34 ، خرداد 1394، ، صفحه 59-81
چکیده
سوسیولوجیة الأدب کفرعٍ من العلوم الإجتماعیة ترید أن تبحث عن الجوهر الإجتماعی فی الأعمال الأدبیة. یربط لوسیان غولدمان فی نظریته البنیویة التکوینیة بناء الأعمال الأدبیة إلی التقنیة الاجتماعیة فی لحظة تاریخیة محددة. إنه یدعی أنَّ الأدب هو إنعکاسٌ عن للمعرفة المثالیةأو هو القسم غیر الواقعی عن الوعی الجماعی للفئات الإجتماعیة.
یبحث ...
بیشتر
سوسیولوجیة الأدب کفرعٍ من العلوم الإجتماعیة ترید أن تبحث عن الجوهر الإجتماعی فی الأعمال الأدبیة. یربط لوسیان غولدمان فی نظریته البنیویة التکوینیة بناء الأعمال الأدبیة إلی التقنیة الاجتماعیة فی لحظة تاریخیة محددة. إنه یدعی أنَّ الأدب هو إنعکاسٌ عن للمعرفة المثالیةأو هو القسم غیر الواقعی عن الوعی الجماعی للفئات الإجتماعیة.
یبحث الشعر العربی و الفارسی المعاصران عن المسائل الإنسانیة الهامة و عن الإتجاهات الفردیة و الإجتماعیة کما یجرِّبها کفکرةٍ جدیدةٍ. أمل دنقل المصری و اسماعیل شاهرودی الإیرانی، من الشعراء الإجتماعیین، تحدَّثا عن التقابل بین المعرفة المثالیةو الواقعیة الإجتماعیة و السیاسیة متکئینِ علی بناءِ یوتوبیا.
من الطرق المتداولة عند فی تنجیح أهدافهما الإصلاحیة و إجابة الشعب لبرنامجهما هو إعطاء اللون المثالی الی البطل و من أهم المفاهیم التی نرید أن نشیر إلیها فی هذا المقال، علاوة علی البحث حول نظریة غولدمان و المؤثِّرات السیاسیة و الإجتماعیة فی مصر و ایران، هی الإشتراک فی المعرفة المثالیة و تقابلها عند الشاعرینِ و التزلزل فیها . و تُظهِر نتیجة المقال أنَّ الکثیر من المُثُل عندهما ترتبط بالقیم الوطنیة و التقابل الموجود یعبِّر عن التباین فی تطور الأفکار و العواطف کما أنَّ التردد فی المُثل فی الحقیقة نتیجة فشل الشاعرین عند حصول المعرفة المثالیة.
ادبی
محمد رحیمی خویگانی؛ سیدمحمدرضا ابن الرسول؛ نرگس گنجی
دوره 12، شماره 40 ، آذر 1395، ، صفحه 59-78
چکیده
موضوع اصلی این پژوهش، تبیین جایگاه ترجمه در نزد ادیبان و بلاغتپژوهان گذشته زبان پارسی است، گذشتگانی که برای ترجمه و نظریاتش اهمیت فراوانی قائل بودهاند ولی نظرات آنها تاکنون نتوانسته است نظر پژوهشگران را به خود جلب کند. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روشی تحلیلی ـ تاریخی نگاشته شده، بیانگر آن است که ترجمه در نزد قدما، نوعی ...
بیشتر
موضوع اصلی این پژوهش، تبیین جایگاه ترجمه در نزد ادیبان و بلاغتپژوهان گذشته زبان پارسی است، گذشتگانی که برای ترجمه و نظریاتش اهمیت فراوانی قائل بودهاند ولی نظرات آنها تاکنون نتوانسته است نظر پژوهشگران را به خود جلب کند. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روشی تحلیلی ـ تاریخی نگاشته شده، بیانگر آن است که ترجمه در نزد قدما، نوعی ابزار برای اظهار براعت و قدرت ادبی و بدیعپردازی به شمار میرفته است و از همین روی بلاغتپژوهان گذشته آن را در ابتدا به عنوان یک صنعت بلاغی و سپس به عنوان یک صنعت بدیعی به شمار آوردهاند؛ البته این اصطلاح توسط بعضی ملمع دانسته شد و بعضی دیگر نیز آن را به قسمتِ توابع بلاغت انتقال دادند.
ادبی
حسین ابویسانی؛ حسین جوکار
دوره 14، شماره 46 ، خرداد 1397، ، صفحه 59-80
چکیده
نمایشنامة «پیگمالیون» اثر «جرج برنارد شاو» از نمایشنامههایی است که به خاطر دوریِ مضمون آن از مشکلات سیاسی و اجتماعی و همچنین تمرکز آن بر بُعد انسانی، توجه بسیاری از ناقدان و پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. برنارد شاو در این نمایشنامه مشکل اختلاف طبقاتی جامعه را طرح نموده، و در خلال آن مشکل هنرمند در تمایز میان هنر و ...
بیشتر
نمایشنامة «پیگمالیون» اثر «جرج برنارد شاو» از نمایشنامههایی است که به خاطر دوریِ مضمون آن از مشکلات سیاسی و اجتماعی و همچنین تمرکز آن بر بُعد انسانی، توجه بسیاری از ناقدان و پژوهشگران را به خود جلب کردهاست. برنارد شاو در این نمایشنامه مشکل اختلاف طبقاتی جامعه را طرح نموده، و در خلال آن مشکل هنرمند در تمایز میان هنر و زندگی را نیز به نمایش گذاشتهاست. همچنین از طرف دیگر «توفیق الحکیم»، نمایشنامهای با همین عنوان، با تأثیرپذیری از نمایشنامة شاو نوشته که موضوع اصلی آن توجه به مشکل هنرمند یعنی تمایز میان هنر و زندگی است. این مقاله با روش توصیفی ـ تطبیقی به بررسی تطبیقی این دو نمایشنامه پرداخته و تأثیر تئاتر غربی را بر تئاتر عربی نشان میدهد. این مقایسه نیز براساس یکی از ویژگیهای مکتب سمبولیسم یعنی چالش میان هنر و زندگی انجام شدهاست؛ نتیجههای بهدستآمده از پژوهش نشان میدهد که هیگینز و پیگمالیون از شخصیتهای اصلی و هنرمند دو نمایشنامه، موفقیت در هنر را بر زندگی و سرنوشت دو زن داستان یعنی الیزا و گالاتیا ترجیح میدهند.
ادبی
عباس اقبالی؛ rohollah saiiadinejad؛ Mohammad fazeli
دوره 14، شماره 48 ، آذر 1397، ، صفحه 59-82
چکیده
منذ منتصف القرن العشرین قد کرّس اللغویّون اهتمامهم لـتوزیع العناصر اللغویّة أکبر من نطاق الجملة، أی النّصّ، وبحثوا عن مکوّنات الاتّساق النصّی و مؤشّراته. العناصر التی لها أهمیّةٌ أکثر للتماسک من وجهة نظر اللسانییّن هی العناصر المعجمیّة، النّحویّة، والصّوتیّة. یحاول الباحثون فی هذه الورقة البحثیّة باتّباع المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ ...
بیشتر
منذ منتصف القرن العشرین قد کرّس اللغویّون اهتمامهم لـتوزیع العناصر اللغویّة أکبر من نطاق الجملة، أی النّصّ، وبحثوا عن مکوّنات الاتّساق النصّی و مؤشّراته. العناصر التی لها أهمیّةٌ أکثر للتماسک من وجهة نظر اللسانییّن هی العناصر المعجمیّة، النّحویّة، والصّوتیّة. یحاول الباحثون فی هذه الورقة البحثیّة باتّباع المنهج الوصفیّ ـ التحلیلیّ دراسةً دور «الإلتفات» فی السّورتین المکیّتین (یس و نحل) و السّورتین المدنیّتین (الاحزاب و آلعمران). هذه الدّراسة تنمُّ عن أنّ للإلتفات بضروبها المختلفة کصناعةٍ أدبیّةٍ دوراً بارزاً فی الاتّساق النّصّی، والغموض الفنّی، وخلق الکلام الأدبیّ. و نجدُ جُلَّ «الإلتفات» فی الجمل غیر ذات الصّلةِ. إنّ هذه الحیلة الأدبیّة إثرَ خرقِ عادتها تؤدّی إلی مفاجأة القاریء و دهشته. فنری أنّ الإلتفات القریب له دورٌ فاعلٌ فی اتّساق هذه السّور و أنّه یؤدّی إلی التواصل الدلالیّ بین الآیات. ومن المستنبط أنّ الالتفات البعید یسوقُ المتلقی إلی التدبّر و التفکیر فی الآیات و ینتهی بالقاری إلی الفهم الأفضل؛ فلذلک یمکن القول بأنّ الإتساق المتوفرّ فی نصوص هذه السور الأربعة ینبثق عن الإلتفات و هو من أهمّ توظیف هذه الصناعة الأدبیّة.
محمد ابراهیم خلیفه شوشتری؛ لیلا نوابی قمصر
دوره 8، شماره 21 ، بهمن 1390، ، صفحه 61-80
چکیده
قرآن مجید که روشنگر زندگی همه ی جوامع است، از همان قرن اول هجری، پیوسته از جنبههای مختلفی مانند صرف و نحو و لغت و بلاغت و... مورد تحقیق و بررسی علما قرار گرفته است و هر یک به قدر توان خود از قرآن استنباط کردهاند. این مقاله به بررسی حروف جر زائد در ده جزء اول قرآن مجید میپردازد. این حروف در جمله، نقش تأکیدی دارند و معنای کلی جمله ...
بیشتر
قرآن مجید که روشنگر زندگی همه ی جوامع است، از همان قرن اول هجری، پیوسته از جنبههای مختلفی مانند صرف و نحو و لغت و بلاغت و... مورد تحقیق و بررسی علما قرار گرفته است و هر یک به قدر توان خود از قرآن استنباط کردهاند. این مقاله به بررسی حروف جر زائد در ده جزء اول قرآن مجید میپردازد. این حروف در جمله، نقش تأکیدی دارند و معنای کلی جمله را تأکید میکنند؛ به گونهای که ذکر آن ها در جمله به مانند تکرار دوباره ی جمله است. این مقاله به بیان آرای مختلف در مورد آیاتی که در آن ها حروف جرّ زائد به کار رفته است، پرداخته و سپس به بررسی، بحث و مقایسه ی این آراء میپردازد تا به جمع بندی و نتیجه گیری از آن ها بپردازد.
انسیّه خزعلی
دوره 4، شماره 9 ، تیر 1387، ، صفحه 61-83
چکیده
هماره زبان به عنوان یکی از مظاهر تمدن و فرهنگ هر جامعه مورد توجه متفکران ـ خصوصاً آنان که قائل به قراردادی بودن زبان می باشند- قرار گرفته است. در عصر حاضر با اوج گیری نهضتهای زنان بخشی از تهاجمات جنسیتی متوجه ساختار و کاربردهای زبان خصوصا زبان عربی شده است و ادعا می شود که زبان عربی و قواعد آن با تمایلات جنس گرایی بر اساس تسلط مردانه ...
بیشتر
هماره زبان به عنوان یکی از مظاهر تمدن و فرهنگ هر جامعه مورد توجه متفکران ـ خصوصاً آنان که قائل به قراردادی بودن زبان می باشند- قرار گرفته است. در عصر حاضر با اوج گیری نهضتهای زنان بخشی از تهاجمات جنسیتی متوجه ساختار و کاربردهای زبان خصوصا زبان عربی شده است و ادعا می شود که زبان عربی و قواعد آن با تمایلات جنس گرایی بر اساس تسلط مردانه بنا گردیده است .
این پژوهش با بررسی بنیه و کاربرد زبان عربی، از دو جنبه به کاوش و تعمق در این امر پرداخته است: نخست از جهت بنای اصلی کلمه و ساختار نحوی آن با عنایت بر منطق وفلسفه کلی که بر قواعد و احکام نحوی حاکم است، و در مرحله بعد استعمال لغوی و کاربردهای خاص مؤنث و مذکر در موقعیتهای متفاوت.
در این بحث استعمال لغوی بهصورت خاص مورد توجه است و استعمال ادبی کلام که میتواند بهشکل وسیعی متاثر از جو وساختار اجتماعی ملل باشد. مد نظر نبوده است. در زمینه مورد نظر، این تحقیق بر هماهنگی فطری زبان با ویژگیهای زن و مرد و جایگاه فراجنسیتی تأنیث در قواعد زبانی بانگاه عام وجامع به این احکام تاکید میورزد .
حسین میرزائی نیا؛ سهیلا بزرکی
دوره 2، شماره 6 ، مهر 1385، ، صفحه 61-80
چکیده
شکسبیر و شوقی یعدّان من أشهر ال شعراء؛ فهما نالبان لحاضارتین عظمتین، و قبل أیّ انتساب إلی قومٍ أو شعبٍ فهما ینتسبان للأسرة الإنسانیة. فکلامها یرسان لنا صوراً من الآداب و العادات و التقالید و الخصائص الإنسانیة لقومها و لشعبهما، و کلاهما یراجعان فی مسرحیتهما القصص التاریخیة و الأساطیر، و یدخلان فی عالم الخیال و العشق و الأرواح. و هذا ...
بیشتر
شکسبیر و شوقی یعدّان من أشهر ال شعراء؛ فهما نالبان لحاضارتین عظمتین، و قبل أیّ انتساب إلی قومٍ أو شعبٍ فهما ینتسبان للأسرة الإنسانیة. فکلامها یرسان لنا صوراً من الآداب و العادات و التقالید و الخصائص الإنسانیة لقومها و لشعبهما، و کلاهما یراجعان فی مسرحیتهما القصص التاریخیة و الأساطیر، و یدخلان فی عالم الخیال و العشق و الأرواح. و هذا سبب أساسی فی خلود مسر حیاتهما.هذه الدراسة هی مقارنة بین المسرحتین: مجنون لیلی و رومیو و جولییت للتشابه الشدید بینهما موضوعاً و مضنوناً. فالمقارنة بین هاتین المسر حیتین تعتبر من أنفع و أحسن الدراسات عند الطلاب و المولعین بالأدب. فکما تأثٌر شکسبیر فی کتاباته بعصر الملوک و الأساطیر، کذلک أنشد شوقی مسر حیته مجنون لیلی علی أساس الأساطیر العربیة التی الٌفت فی القرنین الأول و الثانی فی مجال الحبّ العذری فی بادیة نجد أثناء العصر الأموی؛ هذه المسرحیة تأثّر شوقی بعناصر التراجیدیا الشکسبیریة.
یحیی معروف؛ فاروق نعمتی
دوره 9، شماره 28 ، آذر 1392، ، صفحه 61-86
چکیده
چکیده:
آرمانشهر در اندیشهی شاعران و ادیبان، مدینهی فاضله و ناکجاآبادی است که در آن، همهی انسانها در آزادی و سعادت زندگی میکنند و از ظلم و جور و بیعدالتی خبری نیست. از این اندیشه در شعر معاصر عربی و فارسی با نمادهای مختلفی یاد میشود و بیشتر، نتیجهی نوعی غم غربت در نهان شاعر است که او را به تخیل جامعهای آرمانی ...
بیشتر
چکیده:
آرمانشهر در اندیشهی شاعران و ادیبان، مدینهی فاضله و ناکجاآبادی است که در آن، همهی انسانها در آزادی و سعادت زندگی میکنند و از ظلم و جور و بیعدالتی خبری نیست. از این اندیشه در شعر معاصر عربی و فارسی با نمادهای مختلفی یاد میشود و بیشتر، نتیجهی نوعی غم غربت در نهان شاعر است که او را به تخیل جامعهای آرمانی سوق میدهد. "ارم ذاتالعماد"، بهعنوان برترین نماد آرمانشهری در شعر معاصر عرب مطرح است و در مقابل آن، دوران ایران باستان، مدینهی فاضلهی برخی شاعران معاصر فارسی است. همچنین عصر ظهور مهدی موعود، زادگاه و وطن اصلی، از سمبلهای مشترک شاعران دو زبان، در ترسیم آرمانشهر خویش است. علاوه بر این، برخی نمادهای تخیلی نیز که زاییدهی اندیشههای رمانتیک شاعران معاصر است، در ترسیم این ناکجاآباد بهکار رفته است. در این مقاله با تحلیل سمبلهای آرمانشهر در شعر معاصر فارسی و عربی، به شیوهی تحلیلی و کتابخانهای، به پرسشهای زیر پاسخ خواهیم داد:
1. سمبلهای متفاوت آرمانشهر در شعر معاصر عربی و فارسی، در چه سمبلهایی تجلّی مییابد؟
2. شاعران معاصر دو زبان، در ترسیم مدینهی فاضله، از چه نمادهای مشترک و تخیّلیای بهره میگیرند؟
حامد صدقی؛ مرتضی زارع برمی
دوره 10، شماره 30 ، تیر 1393، ، صفحه 61-87
چکیده
شعر حسن السنید از مناسبت انقلاب در جامعه، حزب و خیابان، زاده شده است. این امر، پیوند مستقیم بین شعر شاعر و دورهی بیداری ملی عراق را نشان میدهد؛ برههای که فریادهای آزادیخواهان بهتدریج راهش را یافت تا فریادهای ضد ذات و ستیزهجو با خودکامگی صدام گردید. در این میان، شاعر با توجه به شرایط پیرامونش با استفاده از نمادپردازی، ...
بیشتر
شعر حسن السنید از مناسبت انقلاب در جامعه، حزب و خیابان، زاده شده است. این امر، پیوند مستقیم بین شعر شاعر و دورهی بیداری ملی عراق را نشان میدهد؛ برههای که فریادهای آزادیخواهان بهتدریج راهش را یافت تا فریادهای ضد ذات و ستیزهجو با خودکامگی صدام گردید. در این میان، شاعر با توجه به شرایط پیرامونش با استفاده از نمادپردازی، امکان افشاگری علیه بعثیان و همچنین نشر اندیشههای انقلابی در زمان بحرانی را فراهم کرد.
پژوهش حاضر بر آن است تا میزان بهکارگیری عناصر نمادین را در شعر اعتراضی حسن السنید با عنوانهای 1. نمادهای برگرفته از طبیعت؛ 2. نمادهای حیوانی؛ 3. نمادهای زمانی؛ 4. نمادهای مکانی خرد و کلان (ساخت انسان)؛ 5. نمادهای ابزاری (ساخت دست)؛ 6. نمادهای جسمانی و روحانی مرتبط با انسان؛ 7. شخصیتهای نمادین نیک؛ و 8. شخصیتها، اقوام، مشاغل و نسبتهای نمادین بد، بررسی کند و دلالتها و دگرگونیهای معنایی این مضامین را در قالب جدولهایی بهصورت مستند، ارائه دهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نمادهای شاعر، بیشتر متوجه استبداد و پیامدهای آن و دعوت به قیام سراسری است.
رضا أفخمی عقدا؛ سجاد بردانیا
دوره 11، شماره 35 ، شهریور 1394، ، صفحه 61-78
چکیده
وصل أدب المقاومة الفلسطینی إلی مرحلــة جدیدة بعد نکبة فلسطین عام 1948م . إنّ عمر أبا ریشه (1908ـ 1990م) شاعر المقاومة السُّوری، أحد الشعراء الّذین خصّصوا قسما کبیرا من شعرهم للدفاع عن فلسطین و تحریرها من قیود الاحتلال و قد اهتموا اهتماما بالغا بقضیة الشهید و الشهادة . یهدف هذا المقال اعتمادا علی المنهج الوصفی- التحلیلی أن یدرس خصائص الشهداء ...
بیشتر
وصل أدب المقاومة الفلسطینی إلی مرحلــة جدیدة بعد نکبة فلسطین عام 1948م . إنّ عمر أبا ریشه (1908ـ 1990م) شاعر المقاومة السُّوری، أحد الشعراء الّذین خصّصوا قسما کبیرا من شعرهم للدفاع عن فلسطین و تحریرها من قیود الاحتلال و قد اهتموا اهتماما بالغا بقضیة الشهید و الشهادة . یهدف هذا المقال اعتمادا علی المنهج الوصفی- التحلیلی أن یدرس خصائص الشهداء الفلسطینیین و رمزیتهم عند الشاعر عمر أبی ریشة نظرا لفترة حساسة للدولة الفلسطینیة ، أی عامی 1948 و 1967 م .النتائج الحاصلة تدل علی أن الشاعر یهتم بذکر خصائص الشهداء التی تدور علی میزات جیدة للإنسان و هی احتقار العالم و حب الوطن و حراسة مجده و عظمته و الإیثار و التضحیة و الوعی بالقضایا السیاسیة و الاجتماعیة الراهنة . إنه یمثّل الشهداء من خلال المفاهیم و الخصال الحمیدة هذه فی ثلاثة رموز مختلفة و ذلک وفقا لمتطلّبات المجتمع الحالیة . الرمز الأوّل : الشهید هو الشاب أو الشباب الفلسطینیون الذین جاهدوا العدو محافظین علی استقلال الوطن و ترفرف علمه . الرمز الثانی : الشهید زعیم المجتمع و قائده الذی یتمشّی مع مواطنیه الفلسطینیین فی مقاتلة العدو . الرمز الثالث : الشهید هو أی مواطن فلسطینی یحارب العدو و لایخاف من قدرته و سلاحه أبدا و لاتخدعه شفقة العدو الظاهریة و ترحمه و محبته .
ادبی
محسن پیشوایی علوی؛ گلاله حسینپناهی
دوره 12، شماره 41 ، اسفند 1395، ، صفحه 61-82
چکیده
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم میپردازد. در خلال این بررسی، به نمونههای منطبق با مظاهر و نمودهای این میراث در شعر این شاعر پرداخته میشود. نشان دادن جلوههای دلالتی تصویر شعری و نقش آنها در تصویر سازی شاعر و انتقال آنها به مخاطب، از دیگر اهداف و کارهای انجام شده در این مقاله ...
بیشتر
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تصویر شعری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم میپردازد. در خلال این بررسی، به نمونههای منطبق با مظاهر و نمودهای این میراث در شعر این شاعر پرداخته میشود. نشان دادن جلوههای دلالتی تصویر شعری و نقش آنها در تصویر سازی شاعر و انتقال آنها به مخاطب، از دیگر اهداف و کارهای انجام شده در این مقاله است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بکارگیری میراث ادبی در شعر سمیح القاسم، بیانگر پیوند و رابطهی قوی و عمیق میان افکار شاعر و شرایط عصر و زمان او، با گنجینهی میراث ادبی ملت اوست. و این ناشی از آگاهی و بینش شاعر نسبت به حضور معنویاش در گذشته، و حضور گذشته در حال، و قطعیت استمرار آن در آینده است. تصویر شعری انعکاس یافته در میراث، نشاندهندهی توانایی ادبی شاعر در القای معانی و مفاهیم، خلق تصاویر زنده و پویا، و ایجاد تنوع و تازگی است. علاوه بر آن که این تصاویر از لحاظ خصوصیات فنی و ادبی، کاملاً متفاوت از تصاویر موجود در اشعار گذشتگان است. رمز، تشخیص و جانبخشی، تکرار، تناقض میان عناصر تصویر و تنوع آنها، بکارگیری الگوهای میراثی موافق و متناسب با مفهوم مورد نظر شاعر و یا مخالف و متفاوت با آن، و تداخل تصویرها، از جمله مهمترین تکنیکهای مورد استفادهی سمیح القاسم در بهرهگیری از میراث ادبی و فراخوانی آن در شعر خود است.
ادبی
تورج زینی وند؛ kaveh qanbari
دوره 14، شماره 47 ، شهریور 1397، ، صفحه 61-78
چکیده
إنّ النثر الشعری، یُعَدُّ مصطلحاً فرنسیاً؛ وفی هذا الأسلوب الذی یصیر النص برزخاَ بین الشعر والنثر، یمیل الکاتب إلی استخدام الجمالیات الشعریة ولاسیما المحسنات المعنویة والبدیعة؛ أمّا محمد حسنین هیکل (1923-2016) فیُعَدُّ من الشخصیات المؤثّرة فی نطاق الصّحف العربیة والسیاسات المصریة الراهنة علی صعید مصر والشرق الأوسط. یستهدف هذا المقال ...
بیشتر
إنّ النثر الشعری، یُعَدُّ مصطلحاً فرنسیاً؛ وفی هذا الأسلوب الذی یصیر النص برزخاَ بین الشعر والنثر، یمیل الکاتب إلی استخدام الجمالیات الشعریة ولاسیما المحسنات المعنویة والبدیعة؛ أمّا محمد حسنین هیکل (1923-2016) فیُعَدُّ من الشخصیات المؤثّرة فی نطاق الصّحف العربیة والسیاسات المصریة الراهنة علی صعید مصر والشرق الأوسط. یستهدف هذا المقال واعتمادا علی المنهج الوصفی- التحلیلی دراسة عشرین مقالة من العناوین الرئیسیة التی احتضنتها جریدة الأهرام المصریة تحت عنوان «بالصراحة» مرتکزاً علی جمالیة أسالیبه النثریة المتدوالة فی کتاباته والحوار الأدبی السائد علی مناهجه الکتابیة. ومن أهمّ النتائج التی توصّلت لها هذه الدراسة أنّ المیزة الرئیسة التی تتمیز بها مدرسة هیکل فی کتاباته السیاسیة هی أن حسنین مزج بین الطریقة النثریة الشائعة لکتابة الأحداث ومستجدات الساحة والمناهج النقدیة المسخدمة للأوضاع السیاسیة والاجتماعیة فی العالم العربی وبین الطریقة الشعریة والرومنسیة، ما أضفی علی کتاباته الصحفیة طابعاً أدبیاً. زد علی ذلک أنّ کتاباته باتت مصحوبة بالمزید من صور الخیال والمحسنات البدیعة وعلی وجه الخصوص التشبیه والاستعارة والکنایة وما شابه ذلک من الجمالیات البلاغیة.
ادبی
علی خالقی؛ احمد پاشازانوس؛ سیّد محمّد میر حسینی
دوره 14، شماره 49 ، اسفند 1397، ، صفحه 61-80
چکیده
علم صرف با ابزارهای زنده و جذّاب خود، که نوآوری و ابتکار در آن نمایان است، به چگونگی ساختار واژهها و ریشة مفردات میپردازد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت علمی این دانش، لازم است اقداماتی در جهت تسهیل آموزش آن صورت گیرد. کتاب «الکُنَّاش فی الصرف» از آثار ارزشمند أبو الفداء اسماعیل بن علی بن محمود بن ایوب است که تحت تأثیر اندیشههای ...
بیشتر
علم صرف با ابزارهای زنده و جذّاب خود، که نوآوری و ابتکار در آن نمایان است، به چگونگی ساختار واژهها و ریشة مفردات میپردازد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت علمی این دانش، لازم است اقداماتی در جهت تسهیل آموزش آن صورت گیرد. کتاب «الکُنَّاش فی الصرف» از آثار ارزشمند أبو الفداء اسماعیل بن علی بن محمود بن ایوب است که تحت تأثیر اندیشههای زمخشری و ابن حاجب نوشته شدهاست. پژوهش حاضر براساس روش تسهیل و تیسیر صرفی نزد أبو الفداء انجام میشود. أبو الفداء روش تسهیل در صرف عربی را از طریق طراحی جدولها و زیجهای فارسی، و مِتُدهای بیان آواها برای آموزش صرف به کار بست. این شیوه از آموزش صرف در قرن هشتم اندیشهای نو و متمایز محسوب میشد. این پژوهش، توانایی تعلیمی و صرفی أبو الفداء را در آموزش قواعد عربی نشان میدهد که اندیشه روشمندش را در مباحث قیاس و آوای حروف و ادغام و تعلیم صیغهها بیان داشتهاست. اهم نتایج این پژوهش به این شرح است: ردّ اصطلاحات سخت و کمیاب در مبحث قیاس و سماع، کاربرد شعر تعلیمی برای سهولت حفظکردن، بهکارگیری تخفیف در صفات آواها، مخارج حروف در آموزش قرائتها، و استفاده از زیج ایرانی به عنوان عنصری منسجم در آموزش ضمایر متصل و منفصل و صفت مشبهه. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین بحث خود پیرامون شخصیت صرفی أبو الفداء و کتاب وی «الکُنّاش فی الصرف» و روش برتر او در آموزش صرف برای مبتدیان در یادگیری زبان عربی پرداختهایم.
ادبی
جمشید قاسمی
دوره 15، شماره 50 ، خرداد 1398، ، صفحه 61-80
چکیده
الروایة أهم جنس أدبی تقوم بتصویر الحیاة السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة والاقتصادیة، ولها مقدرةٌ على تصویر الأفکار الإنسانیة والعواطف والتطلعات. عبد الحمید بن هدوقه من الروایین الذین عالجوا فی روایاتهم مختلف المواضیع السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة، من أعماله «ریح الجنوب» الذی استخدم فیه الوصف لمعالجة الواقع الثقافی والاجتماعی ...
بیشتر
الروایة أهم جنس أدبی تقوم بتصویر الحیاة السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة والاقتصادیة، ولها مقدرةٌ على تصویر الأفکار الإنسانیة والعواطف والتطلعات. عبد الحمید بن هدوقه من الروایین الذین عالجوا فی روایاتهم مختلف المواضیع السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة، من أعماله «ریح الجنوب» الذی استخدم فیه الوصف لمعالجة الواقع الثقافی والاجتماعی والسیاسی المسیطر علی الجزائر بُعید الحرب التحریریة. لقد استخدم الکاتب لتصویر الموضوعات الاجتماعیة والنفسیة للمجتمع نوعاً مِن الاستعارة، هی مزیج من الاستعارة القدیمة والاستعارة الجدیدة التی تعطی النص هویة رمزیة جذابة. یعالج هذا البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی الاستعارات الأساسیة فی روایة "ریح الجنوب" وجوانبها الخفیة فی وصف وضع المجتمع الجزائری. نظراً لتکرار مفاهیم "ریح الجنوب" و"أنغام نای"، وفضلاً عن "خطة الفخار الغامضة" و استخدام هذه المفاهیم فی مشاهد خاصة، تشیر النتائج إلی أن کل واحد من هذه المفاهیم یُعتبّر مجازاً عن إحدی التیارات الفکریة والخصائص الاجتماعیة الموجودة فی المجتمع الجزائریّ بعد الثورة.
فردوس آقاغلزاده؛ حسین داوری
دوره 6، شماره 15 ، تیر 1389، ، صفحه 63-80
چکیده
گسترش واژههای فارسی در زبانهای اروپایی، از جمله موضوعات در خور توجه در حوزه مطالعات ریشه شناختی است که میتوان از ابعادی چون دگرگونیهای معنایی، تغییرات آوایی، نحوه انتقال و نقش و میزان تاثیرگذاری زبانهای واسط بدان پرداخت. از آنجا که قریب به اتفاق این واژهها به طور غیرمستقیم به زبانهای اروپایی راه یافتهاند، مطالعه ...
بیشتر
گسترش واژههای فارسی در زبانهای اروپایی، از جمله موضوعات در خور توجه در حوزه مطالعات ریشه شناختی است که میتوان از ابعادی چون دگرگونیهای معنایی، تغییرات آوایی، نحوه انتقال و نقش و میزان تاثیرگذاری زبانهای واسط بدان پرداخت. از آنجا که قریب به اتفاق این واژهها به طور غیرمستقیم به زبانهای اروپایی راه یافتهاند، مطالعه نقش و میزان تاثیرگذاری زبانهای واسط بسیار اهمیت دارد. بررسی نقش زبانهای واسط در این انتقال، بیانگر نقش بسیار پررنگ زبان عربی و دامنه تاثیرگذاری این زبان بر این دسته از واژه هاست؛ به نحوی که حتی در موارد متعدد، برجسته ترین فرهنگ های اروپایی در ریشه یابی این واژه های معرب فارسی، به اشتباه آن ها را واژه هایی اصیل در زبان عربی برشمردهاند و اشارهای به فارسی بودن آن ها نکردهاند. در این مقاله، ضمن پرداختن به تعدادی از واژههای فارسیِ دخیل در زبان های اروپایی که با واسطه بلافصل زبان عربی به این زبان ها راه یافتهاند، تلاش بر آن بوده است تا به نحوی توصیفی- تحلیلی تصویری از این تاثیرگذاری ارایه شود.
دوره 5، شماره 11 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 63-90
چکیده
شخصیت، در مقامات حریری، عنصر اصلی و محور همة مقامات است. شخصیتهای اصلی، در غالب مقامات، ایستا به نظر میرسند اما به سبب حرکت رو به رشد با فراز و نشیب و تغییرات فکری، روحی، اعتقادی و فیزیکی، از مقامه نخست تا مقامه آخر به عنوان یک داستان بلند، شخصیتهایی پویا به حساب میآیند. شخصیتهای فرعی در مقامات حریری، شخصیتهایی ساده ...
بیشتر
شخصیت، در مقامات حریری، عنصر اصلی و محور همة مقامات است. شخصیتهای اصلی، در غالب مقامات، ایستا به نظر میرسند اما به سبب حرکت رو به رشد با فراز و نشیب و تغییرات فکری، روحی، اعتقادی و فیزیکی، از مقامه نخست تا مقامه آخر به عنوان یک داستان بلند، شخصیتهایی پویا به حساب میآیند. شخصیتهای فرعی در مقامات حریری، شخصیتهایی ساده و ایستا هستند که به ندرت تا حد شخصیت اصلی پیش میروند و به جای آنها ایفای نقش میکنند. این توجه و اهمیت نسبت به شخصیت، مقامات حریری را در شمار داستانهای شخصیت پرداز قرار داده است.
محمد فاضلی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1386، ، صفحه 63-78
چکیده
اهل فن، با «جواهرالبلاغه» آشنایند؛ زیرا این کتاب در طول حیات خود به سرعت در دانشگاهها، حوزههای علمیه، مجتمعهای فرهنگی و مؤسسات ادبی سائر و دائر شد و بر اثر نظم و ترتیب خاص، روانی و سهولت عبارات، انبوه مثالها و تمرینات، در دلها به نفوذ کرد، و در آغوشها تنگ جای گرفت. چاپهای متعدد، افستهای مختلفِ بیپروا ...
بیشتر
اهل فن، با «جواهرالبلاغه» آشنایند؛ زیرا این کتاب در طول حیات خود به سرعت در دانشگاهها، حوزههای علمیه، مجتمعهای فرهنگی و مؤسسات ادبی سائر و دائر شد و بر اثر نظم و ترتیب خاص، روانی و سهولت عبارات، انبوه مثالها و تمرینات، در دلها به نفوذ کرد، و در آغوشها تنگ جای گرفت. چاپهای متعدد، افستهای مختلفِ بیپروا و ترجمههای متنوعِ حرفی شتابزده آن، به صورت کالا و متاع کتاب فروشیها، کتابخانه ها و نمایشگاهها درآمد؛ امّا متأسفانه نبض آن دقیق گرفته نشد و نارساییهایش پنهان بماند. مقالۀ حاضر ضمن گشودن در به روی این مسافر، به زدودن گرد و غبارش برمی خیزد، نبضش را لمس می کند، آسیبها و نارساییهایش را مینمایاند و خبر از چاره جویی می دهد.