الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613نمادهای ابتکاری و نقاب¬ها در شعر بدر شاکرسیابالرموز الشخصية و الأقنعة في شعر بدر شاکر السياب1241163ARغلامرضا کريمي فردقيس خزاعلJournal Article08361208<p dir="RTL">سیاب از جمله شاعران معاصری است که بهمنظور رهایی ساختار شعر از بند کهنهگرایی و جمود، از نمادهای شخصی در آثار شعری خود استفاده میکند. البته در ادبیات کهن عربی، نمادهایی مانند ماه، شمشیر، هلال، صلیب و غیره به کار میرفته است؛ اما سیّاب با توجه به نیازهای شاعرانهاش در روزگار معاصر، نمادهایی شخصی همچون مرگ و رستاخیز، جیکور، بُوَیب و باران و وفیقه را آفریده است.</p>
<p dir="RTL"><strong>نقاب </strong>نیز سازکار رمزگرایانهی دیگری است که در اصل، اصطلاحی برگرفته از تئاتر و نمایش میباشد. در این روش، شاعر شخصیت یا پارهای از ویژگیهای آن را با صفات و احوال خود در هم میآمیزد، تا بدین وسیله شخص سومی (نقاب) پدیدار شود که نه شخصیت شاعر است و نه شخصیت اصلی مستعار. در شعر سیاب نیز چهار نقاب عمده به چشم میخورد که عبارتند از: أیوب، تموز، مسیح و سیزیفیوس.</p>
<p dir="RTL">شاعر این گونه نمادها را با قدرت نوآوری خود در شعر آفریند، یا اینکه آنها را از خاستگاه اولیهاش یعنی زبان و تاریخ و ادبیات میگیرد و معنایی ویژه و روحی تازه به آنها میبخشد.</p><p dir="RTL"><strong> </strong></p>
<p dir="RTL">لدي السياب رموزٌ شخصية متفردة خلقها ليلقيها علي أذهننا ولنتفاعل معه من خلالها و نتأثر بها. فله المقدرة الکافية لکي يجعل من هذه الرموز الشخصية، رموزاً مشترکة ذات وقعٍ و تأثيرٍ في أعماق المتلقّي. فمن بين هذه الرموز الشخصية التي انفرد بها السياب ذکرنا رمز الموت و البعث الذي تردد في ديوانه کثيراً. و جيکور (مسقط رأس الشاعر) و بُوَيْب (النهر الذي ذکره السياب کثيراً في ديوانه و هو يجري قرب منازل أهله و ذَوِيه) و المطر أو الماء، و وفيقة ابنة عم الشاعر و حبيبته التي تزوجت من غيره ثم ماتت في سنٍّ مبکر.</p>
<p dir="RTL">و القناع تقنيةٌ رمزيةُ أخري، قد يستعير الشاعر بواسطتها شخصيةً (تاريخية أو أدبية أو دينية) و يضفي عليها من ملامحه فيتّحدُ بها لتکون ناطقةً بلسانه، ومعبّرة عن حالهِ، وحاملة لمواقفه. و استطاع السياب أن يعبّر عن مشاعره الکامنة بواسطة هذا الفن فجعل من شخصية أيوب و تموز و المسيح و سيزيف أقنعةً في شعره ليبرز من خلالها تارةً يأسه و استياءه و ضجره من الدنيا و حيناً أمله بالشفاء و الخلاص و الإنبعاث من جديد.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1163_decae76ab486c832c0fc7a04e6a2c1a1.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613«جیکور» خون زندگی در رگ¬های شعر شاکر سیابجيکور دم الحياة في عروق شعر السّيّاب25481164ARوصال ميمنديJournal Article08361208<p dir="RTL">«جیکور» -روستایی کوچک در استان بصره - نه فقط زادگاه «سیّاب»، بلکه رودی است که بوستان شعر او را سیراب میسازد و خون زندگی که نهال نورسته آرزو را در ژرفای روح بشریت تغذیه میکند ونهالی که سنگدلی ستمگران آن را پایمال کرده است؛ ستمگرانی که شهر - از نگاه «بدر» - به نمایندگی از آنان سایه مرگش را بر زندگی شهروندان، بویژه مهاجران ناآشنا افکنده است.</p>
<p dir="RTL">با دقت در دیوان «بدر شاکر سیّاب» و بررسی مراحل چهارگانه زندگی ادبی وی، یعنی: رومانتیک، رمزگرایی، واقع گرایی وبازگشت به خود؛ مییابیم که «جیکور» سرچشمه هر نیکی قابل تصوّر وچشم انداز تمام آرزوهاست. این روستا موجود زندهای است که هم خود میزید و هم مردگان را حیات میبخشد و قلب تپندهای که خون زندگی را در رگ های آدمیان جاری میسازد. «جیکور» سعادتی فراگیر است که شاعر به سوی آن پر کشیده، با آن همدم گردیده، در کنار آن دوران بدبختی و اوضاع نابسامان خود در شهر را به دست فراموشی میسپرد ونمادی که خود شاعر درباره آن میگوید: « جیکور دیوان شعر من است ... .»</p><p dir="RTL">جيکور- وهي قرية صغيرة في محافظة البصرة- لمتکن مسقط رأس «السّيّاب» فحسب، بل هي نهر يروي بستان شعره، ويسقي أشجار قصائده، فهي دم الحياة الّذي يغذّي غرسة الأمل النّابتة في أعماق روح البشرية المدسوسة تحت أقدام ظلم الجبابرة وقساوتهم، الّذين تمثّلهم المدينة الّتي سيطرت ظلال موتها علي حياة المدنيين، خاصّةالغرباء المهاجرين–حسب رأي «بدر»- هذه القرية هي کوکب سعد، يحلم الشّاعر جواداً أشهب ليطير إليه؛ يراها نجماً يضيئ اللّيل للتّائهين.</p>
<p dir="RTL">من يتصفّح ديوان «بدر شاکر السّيّاب»، ويجاريه في المراحل الأربع لحياته الأدبية من الرّومانسية والتّمّوزية والواقعية والذّاتية؛ يجد «جيکور» مصدر أيّ خير يتخيّل، ومظهر کلّ أمل يتأمّل. هي ذات حياة تَحيى وتُحيي الأموات، هي قلب نابض يجري دم الحياة في شرايين أبناء البشر. «جيکور» سعادة شاملة يحنّ الشّاعر إليها، ويأنس بها، وينسى أوقات شقائه وأحواله السّيّئة في المدينة بل هي کما قال الشّاعر عنها: « جيکور ديوان شعري ... ».</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1164_58a545127e2f13d63d2484f4286d050b.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613نقش ابن درید در تدوین فرهنگ لغتدور ابن دريد في صناعة المعجم49621165ARرمضان رضائييدالله رفيعيJournal Article08361208<p dir="RTL">بدون تردید «تدوین فرهنگ» در زبان عربی و در تمامی زبانها دارای اهمیت ویژه ای است. در زبان عربی این کار از عصر اسلامی آغاز شد. زبانشناسان این دوره نحوی، أدیب و یا مفسر بودند. خلیل ابن احمد فراهیدی اولین کسی بود که به تدوین فرهنگ اقدام کرد. وی کتابش را «العین» نامید. اما دشواری شیوه «العین» در ترتیب حروف باعث شد که برخی از زبان شناسان در آسان سازی آن شیوه بکوشند . ابن درید از معروف ترین کسانی بود که در نوآوری شیوه العین کوشید و در فرهنگ خود به نام «جمهرة اللغة» ؛ شیوهای جدید بنا نهاد تا کتابش اولین کتاب لغتی باشد که بر اساس حروف ابجدی مرتب شده است. وی مواردی را در لغت آورد که در کتاب های پیشینیان نیامده بود و این یکی از ویژگی های فرهنگ اوست. پس از وی زبانشناسان جمهرة اللغة را به عنوان مرجعی مهم در تدوین فرهنگ زبان قرار دادند. در واقع ابن درید دانشمندترین شاعران و شاعرترین دانشمندان بود. نقش وی در تدوین فرهنگ زبانی و آسان سازی شیوه پیشینیان بینظیر است.</p><p dir="RTL">للصناعة المعجم في کل اللغات،منها العربية، غاية الأهمية. و قدسبق المسلمون غيرهم بهذا العمل، و منهم الخليل بن احمد الفراهيدي و منهجه منهج صوتي، رتب فيه المفردات ترتيبياً صوتياً أطلقوا عليه اسم معجم العين، و لصعوبة طريقته في ترتيب الحروف حاول اللغويين تيسير تلک الطريقة فيما بعد، فمن أشهر من جدّد في طريقة العين، ابوبکر بن دريد في معجمه المسمي بـ «جمهرةاللغة»و لهذا فهو يُعد صاحب طريقة جديدة، هو اوّل کتاب لغوي رُتّب علي حروف أبجدية و أورد ابن دريد فيها اشياء في اللغة لم توجد في کتب المتقدمين و هذه من احدي ميزاتها. و لهذا بلغ ابوبکر ابن دريد ذروة اللغة و جعل اللغويون الجمهرة کمصدر هام في تدوين معجماتهم اللغوية و أوردوا آراءه في هذه المعجمات. ادخل ابن دريد علي منهج العين تغييرات عديدة محاولة منه تيسير طريقته المعقدة و کل هذا يدل علي مدي اثر ابن دريد في الدارسين واللاحقين.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1165_e5a19531dbe0d2d8d753e03894b45fce.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613نقش زبان عربی در انتقال واژه¬های فارسی به زبان¬های اروپاییدور اللغة العربية في انتقال الکلمات الفارسية الي اللغات الاروبية63801166ARفردوس آقاغلزادهحسين داوريJournal Article08361208<p dir="RTL">گسترش واژههای فارسی در زبانهای اروپایی، از جمله موضوعات در خور توجه در حوزه مطالعات ریشه شناختی است که میتوان از ابعادی چون دگرگونیهای معنایی، تغییرات آوایی، نحوه انتقال و نقش و میزان تاثیرگذاری زبانهای واسط بدان پرداخت. از آنجا که قریب به اتفاق این واژهها به طور غیرمستقیم به زبانهای اروپایی راه یافتهاند، مطالعه نقش و میزان تاثیرگذاری زبانهای واسط بسیار اهمیت دارد. بررسی نقش زبانهای واسط در این انتقال، بیانگر نقش بسیار پررنگ زبان عربی و دامنه تاثیرگذاری این زبان بر این دسته از واژه هاست؛ به نحوی که حتی در موارد متعدد، برجسته ترین فرهنگ های اروپایی در ریشه یابی این واژه های معرب فارسی، به اشتباه آن ها را واژه هایی اصیل در زبان عربی برشمردهاند و اشارهای به فارسی بودن آن ها نکردهاند. در این مقاله، ضمن پرداختن به تعدادی از واژههای فارسیِ دخیل در زبان های اروپایی که با واسطه بلافصل زبان عربی به این زبان ها راه یافتهاند، تلاش بر آن بوده است تا به نحوی توصیفی- تحلیلی تصویری از این تاثیرگذاری ارایه شود.</p><p dir="RTL"> اتّساع المفردات الفارسية في اللغات الاروبية من الموضوعات التي يهتمّ بها علم الاشتقاق، منها : التطورات الدلالية، التغييرات الصوتية، کيفية الانتقال، دور اللغات الوسطية و مدي تاثيرها. هذا و يهمّنا دراسة الاخير، لانّ کثيرا من هذة المفردات دخلت في اللغات الاروبية غير مباشرهٍ. إذن دراسة دور اللغات الوسطية في هذا التحول تبين دور اللغة العربية البارز و مدي تاثير هذه اللغة في تلک المفردات، حيث أخطا، في کثيرٍ من الاحيان، أبرز القواميس الاروبية في استخراج مصدر هذه المفردات الفارسية المعربة و اعتبرها من المفردات الاصلية في اللغة العربية ولم يشِر الي اصلها الفارسي. هذا و قد نتطرق في هذا المقال الي عددٍ من هذه المفردات الفارسية الدخيلة في اللغات الاروبية و دور اللغة العربية الحاسم کَلُغة وسيطة الي جانب تبيين مدي هذا التاثير مستفيداً عن المنهج التوصيفي و التحليلي.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1166_33d16d49a4e6e166df9caf120ccfae96.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613نگرش بلاغی ها و نحوی ها به زبانرؤية النحويين و البلاغيين إلي اللّغة81941167ARعلي سليمي0000-0002-8223-4470محمد نبي احمديJournal Article08361208<p dir="RTL">تفاوت نگرش نحویها و بلاغیها به زبان سبب شده است تا هرکدام از منظری خاص به متن ادبی نگریسته، زوایای پنهان وآشکار آن را به گونهای متفاوت از دیگری تفسیر کنند. این تفاوت دیدگاهها، آثارکاربرد فراوانی در فهم متون ادبی داشته است. اهل بلاغت که بیشتر به روح و لطافتهای پنهان زبان چشم دوختهاند، همواره به مباحثی از قبیل ایجاز، حذف، حصر وغیره پرداختهاند، و اصولاً متن ادبی از دیدگاه آنان بخشهای نانوشتة فراوانی دارد که با ذوق ادبی قابل درک است؛ امّا نحویها بیشتر به ظاهر و جسم زبان توجه کردهاند. این تفاوت نگرش در موضوعاتی مانند جملهی اسمیه و فعلیه، همزه استفهام، ضمیر فصل، جمله مستأنفه، و عطف جملة انشایی به جملة خبری و بر عکس، آشکار است؛ به گونهای که در توجیه این جملات هر گروه راهی متفاوت از دیگری در پیش گرفتهاند.</p><p dir="RTL">إنّ کلاًّ من النحويين و البلاغيين ينظرون إلي اللّغة من منظر خاصّ، فيفسّر کلّ منهم تبعاً لرؤيتهم النصّ الأدبيّ، ظواهره و خفاياه مختلفاً عن الآخر، فأدّي ذلک إلي نتائج عمليّة مختلفة في فهم اللّغة و النصّ الأدبيّ. فبينما ينظر البلاغيّون إلي روح اللّغة و خفاياها و يطرحون قضايا کالإيجاز و الحذف و الحصر و يعتقدون أنّ لکلّ نصّ أدبيّ إضافة إلي ظاهره، بعداً خفيّاً غير مکتوب يفهم بذوق مرهف، يُعنَي النحويّون بظاهر اللّغة محللّين بنيتها الظاهرة فأصبح الفرق بين الرؤيتين واضحاً في مواضيع کالجملة الاسميّة و الفعليّة، همزة الاستفهام، ضمير الفصل، الجملة المستأنفة و عطف الجملة الإنشائيّة إلي الجملة الخبريّة و بالعکس. حيث أنّ کلاًّ من الفريقين سلک طريقه الخاصّ في تفسير هذه الجمل و تحليلها.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1167_947fbc0890cd21e85d8f6a46559dfb20.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613معنا و اعراب دو ساختار« ویکأنّ » و «کأنّ ... بـ ... » در پرتو قرآن و نهج البلاغهدراسة حول معني « ويکأنّ » و« کأنّ ... بـ ... » و إعرابهما في ضوء القرآن و نهج البلاغة951121168ARالسيـد علي ميرلوحيأختر علويJournal Article08361208<p dir="RTL">دو ساختار « کأنّ ... بـ ... » و « ویـکأنّ » میدان معرکه نحویـان بوده و هست و عدم بررسی دقیق و عالمانه این آراء باعث می شود که معرِبین به هنگام اعـراب دچار نوعی سر در گمی و اضطـراب فکری شده و در نتیجه نتوانند مفهوم صحیحی از کلام ارائه دهند .آنچه در این مقاله آمده است، تلاشـی است در جهت بررسی دقیق این دو ساختـار از جهت معنا و اعراب .</p>
<p dir="RTL">ساختار اول در بسیاری از احادیث منقول از پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلّم – و اهل بیت – علیهم السلام – به ویژه نهج البلاغه به کار رفته است .اما ساختار دوم، دو بار در قرآن کریم و هر دو در سورة قصص به کار رفته است، و سعی شده در این ساختار نیز به صورت مستدلّ بهترین معنا و وجه اعرابی معرفی گردد.</p><p dir="RTL">اهتمّ النحاة بـ«کأنّ »، ولايزال يهتمون ها، کإحدي المباحث النحوية الهامة التي کانت و ربّما تکون أکثرها اختلافاً بينهم لاسيّما حينما تُستعمل بشکل «ويکأنّ» و«کأنّ ... بـ ...» و المقالة التي بين أيديکم دراسة حول المعني الدقيق لهذين الأسلوبين و إعرابهما مستنداً إلي ما جاء منهما في اللغة العربية الفصحي و لاسيّما القرآن الکريم و نهج البلاغة لمولانا الإمام علي – عليه السلام - إذ يبدو أنّ التأمل في مواضع استعمال الأسلوب الأخير، أي : «کأنّ ... بـ ...» في نهج البلاغة و مقارنة بعضها ببعض خير دليل لحلّ ما حدث من النزاع الإعرابي حوله. </p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1168_8df827032171c05c063e02decd0e126d.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613بررسی میزان موفقیت بخش «کارگاه ترجمه» در کتاب های عربی
دوره دبیرستان از دیدگاه معلمان و دانش¬آموزان شهرستان دوروددراسة مدي نجاح قسم «ورشة الترجمة» في الکتب العربية للمدارس المتوسطة، من وجهة نظر معلمي مدينة « دورود» و تلاميذها1131401169ARعيسي متقي زادهدانش محمدي رکعتيمحمد رضا نيکوبختJournal Article08361208<p dir="RTL">یکی از تحولات آموزش زبان عربی در کتابهای عربی دوره دبیرستان، اضافه شدن بخشی با نام کارگاه ترجمه بود. این تغییر بهخاطرافزایش قدرت فهم دانشآموزان از متون عربی، بالا بردن توان ترجمه روان از عربی به فارسی، تغییر نگرش منفی به زبان عربی و فراهم کردن زمینه مناسب برای مشارکت بیشتر آنان در فعالیتهای کلاسی و برون کلاسی، روی داد.</p>
<p dir="RTL">این گفتار برآن است تا با پژوهشی کاربردی میزان موفقیت این بخش را در دستیابی به اهداف ذکرشده، بررسی کند. روش پژوهش، پیمایش و ابزار پژوهش، پرسشنامه و روش تحلیل دادهها توصیفی-تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش، دبیرستانهای شهرستان دورود در استان لرستان است که نمونهگیری از آن با روش نمونهگیری خوشهای انجام شد. نتایج نشان داد که از نظر بیشتر دانشآموزان و معلمان، بخش کارگاه ترجمه در دستیابی به اهداف خود موفق بوده است. از اینرو بهتر است توجه بیشتر به بخشهای متنمحور در کتابهای درسی عربی بشود.</p><p dir="RTL">تحولت مناهج تعليم اللغة العربية في إيرن تحولا ملفتا بعد الثورة الإسلامية و لاسيما في العقد الأخير، حيث أضيفت أقسام إلي الکتب العربية للمدارس المتوسطة، منها قسم « ورشة الترجمة». تستهدف ورشات الترجمة - حسب ما استخرج عن طريق المراجعة إلي آراء نظريات الأخصائيين في تدريس اللغات الأجنبية و تعلمها، و المراجعة إلي کتب دليل المعلم، و المقابلات التي أجريت مع مؤلفي الکتب العربية للمدارس- إلي : تنمية قدرات طلاب المدارس لفهم النصوص، و تنمية تمکنهم من الترجمة المؤلوفة من العربية إلي الفارسية، و تغيير رؤيتهم السلبية بالنسبة إلي اللغة العربية، و أخيرا توفير جو ملائم لإشراک التلاميذ الفعال في النشاطات الصفية و خارج الصف. تنطلق هذه الدراسة من سؤال مفاده، کم تکللت ورشات الترجمة عن النجاح في الحصول علي أهدافها؟ تکوّنَ مجتمع الدراسة من المدارس المتوسطة بمدينة « دورود» في محافظة« لرستان». اختير 19 معلما، و 287 طالبا و طالبة مدرسيا من مجموع 8 مدارس. قام الباحثون بتطبيق أداة الدراسة عليهم بعد التأکد من معاملات الصدق و الثبات. استخدم الباحثون الحزمة الإحصائية للعلوم الإجتماعية(spss) لتحليل البيانات. أظهرت النتائج أن أکثر التلاميذ و المعلمين يرون أن ورشات الترجمة استطاعت نيل أهدافها المنشودة. فمن هذا المنطلق تظهر ضرورة العمل علي تطوير مناهج تعليم اللغة العربية في المدارس إلي مناهج أکثر تمحورا حول النص.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1169_f5ca32c8b1646c97a007270d5892335e.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613بررسی و نقد کتابهای عربی مقطع دبیرستان (عمومی)دراسة و بحث حول الکتب العربية للمرحلة الثانوية(العامة)1411721170ARحميد رضا ميرحاجيJournal Article08361208<p dir="RTL">روش نقد کتابهای درسی با کتابهای دیگر متفاوت است. در کتابهای درسی علاوه بر آنچه ما به عنوان کتاب ملاحظه میکنیم، برنامهای مدوّن نیز که به عنوان نقشة راه طراحی شده و با نام «راهنمای برنامه درسی» مطرح میشود، پشتوانه کتاب درسی است. به عبارت دیگر کتاب درسی ساختمانی است که جزئیات آن و نحوه شکلیافتنش در آن راهنما آمده است. از اینرو پیش از نقد کتاب درسی لازم است به راهنمای برنامه درسی مراجعه کنیم و آن را مورد نقادی قرار دهیم و سپس وارد کتاب درسی شده، میزان انطباق موضوعات انتخاب شده برای کتاب را با آن سند بررسی کنیم. با انطباق ایندو درمییابیم که در کتابهای درسی تلاش وافری برای تطبیق ایندو با همدیگر صورت پذیرفته است.</p><p dir="RTL">اسلوب نقد الکتب المدرسية يختلف عما سواه من الکتب. ففي هذه الکتب اضافة الي ما نلاحظه باعتبارها الکتاب المدرسي؛ فهناک خطة مدونة تعمل کخريطة تعتمد عليها المناهج و يتخذ منها المولف آليات تاليف و اعداد الکتاب المدرسي. و هذه الخطة تسمي بـ " دليل البرنامج الدراسي "أو ما تسمي في الانجليزية بـ "curriculum" بعبارة أخري يمکن أن نعتبر الکتاب المدرسي کبناء دونت تفاصيله و مواصفاته و أجزاؤه و کيفية تکوينه و تشييده في ذاک الدليل .و لذلک يتوجب علي ناقد الکتب المدرسية و خاصة الحديثة منها مراجعة ما جاء في خضم الدليل .ففي هذه المرحلة يستطيع الناقد أن يتعرف إلي مدي انسجام ما جاء في الکتب مع ما في الدليل من المحتويات .و نحن نستطيع أن ندعي و بعد قراءتنا و مراجعتنا الدليل أن لجنة التخطيط و التاليف لم تدخر جهداً لجعل الکتب المدرسية مطابقة لأهداف و توجهات و أسس الدليل .</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1170_13c19bbf81581bb1b4899880ef1d1b2c.pdfالجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161520100613التذکرة الصغری" اثر ناشناخته ابن عراقالتعريف بکتاب «التذکرة الصغري» لابن عراق1732001171ARعليرضا باقرنورمحمد عليبور خشابJournal Article08361208<p dir="RTL">جمال الدین علی بن محمد بن علی بن عبد الرحمن کنانی، دمشقی، شافعی، معروف به ابن عراق، مولدش بیروت به سال907ه و متوفی 963 ه در همان محل است .درفقه و حدیث و قرائت و علوم بسیار دیگر از جمله حساب و تعیین اوقات و نقد شعر مهارت داشت. وی خطیبی برجسته و پیشوای مردم در مدینه بود. ابن عراق دارای تألیفات متعددی است که از جملة آنها می توان "تنزیه الشریعة المرفوعة عن الاخبار الشنیعة الموضوعة" را نام برد.</p>
<p dir="RTL"> یکی دیگر از آثار او که تا کنون ناشناخته بوده و به صور ت خطی در کتابخانه کوپریلی استانبول نگهداری می شود " التذکرة الصغری" است.این اثر گرانقدر حاوی مطالب ارزشمند ادبی، اخلاقی، اجتماعی، حکمی، فقهی، طبی، زهدیات، ادعیه، و تفسیر برخی از آیات قرآن وموضوعات متنوع دیگر به نظم و نثر، درسه مجلد است. که تصحیح و تعلیق بر جلد اول آن، توسط نگارنده به پایان رسیده است.</p>
<p dir="RTL">دراین مقاله موضوعات متنوعی از جمله فضیلت علم و عقل آیین دوست یابی، آداب معاشرت، و حکمت، و فضائل اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. </p><p dir="RTL">جمال الدين علي بن محمدبن علي بن علي بن عبد الرحمن کناني، الدمشقي، الشافعي، المعروف بابن عراق، کان مولده سنة 907ه و توفي سنة 963ه في بيروت، قد تبحر في الفقه والحديث و القراءة وکثير من العلوم منها الحساب و التوقيت ونقد الشعر ، کان خطيبا مبرزا و اماما للناس في المدينة، له تأليفات عديدة منها "تنزيه الشريعة المرفوعة عن الاخبار الشنيعة الموضوعة"ومن آثاره الذي کان غير معروف الي الآن " التذکرة الصغري " التي تحفظ في مکتبة کوبرلي باستانبول مخطوطة، قمت بتصحيح المجلد الاول و علقت عليه.</p>
<p dir="RTL">هذا التأليف القيم يحتوي علي الموضوعات الادبية، الاخلاقية ،الاجتماعية، الحکمية، الفقهية، الطبية، الزهدية، و الدعائية وتفسير بعض آيات القرآن الحکيم و الموضوعات المتفرقة من الشعر و النثر حجمه ثلاث مجلدات التي سيشيار اليها في المقالة.</p>
<p dir="RTL">في هذه المقالة، بحّثت موضوعات متنوعة، کفضيلة العلم و العقل و آداب المعاشرة ،و الحکمة و الفضائل الاخلاقية.</p>https://iaall.iranjournals.ir/article_1171_baa5b82bd0bc4ae78283b7c14cdd3745.pdf