انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522بازتاب باران و دلالتهای معنایی آن در شعر عبدالوهاب البیاتیبازتاب باران و دلالتهای معنایی آن در شعر عبدالوهاب البیاتی12077442ARلیلا یادگاریدانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه خلیج فارس، بوشهرناصر زارعاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خلیج فارس، بوشهررسول بلاویدانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه خلیج فارس، بوشهرJournal Article20180719شاعران معاصر عرب تنها به جنبة دیداری پدیدههایی که در طبیعت و در اطراف خود میبینند بسنده نکرده بلکه از این مظاهر طبیعی، موضوعات مهمی را خلق میکنند که در ایجاد تصویر فنی و ادبی آثار شعریشان به آنها کمک میکند. عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عرب تجربهای خاص در این زمینه دارد؛ به همین خاطر پدیدههای طبیعی بهویژه باران در شعر او دارای جایگاه ویژه و معانی متعددی است. بر همین اساس، شاعر به منظور نوگرایی در خلق تصاویر شعری خود و غنیسازی آن، واژه باران را به کار میگیرد. باران ازجمله ابزار بیانی است که شاعر با توجه به کاربرد بسیار این واژه در تعداد قابلتوجهی از اشعارش، بدان توجه داشته است. در این پژوهش که بر پایه روش تحلیلی ـ آماری استوار است، سعی شده است با توجه به نقش باران در دیوان بیاتی، دلالتهای متعدد منفی و مثبت آن، بررسی و تبیین گردد. باران در شعر بیاتی دارای دلالتهای مثبت و منفی بسیاری است؛ ازاینرو در این مقاله به بررسی مهمترین نمادهای مثبت یعنی سرسبزی، انقلاب، زندگی و روشنایی و دلالتهای منفی یعنی تنهایی، غم، ویرانی و مرگ پرداخته شدهاست. از بررسی واژه باران در شعر بیاتی، این نتیجه به دست آمد که شاعر در کل، 119 بار این کلمه را به کار بردهاست که 58 بار معنای مثبت و 49 بار معنای منفی داشته و 12 بار نیز در معنای حقیقی آن به کار رفتهاست. این میزان از کاربرد واژۀ باران در شعر بیاتی، ناشی از دیدگاه شاعر نسبت به مرگ و زندگی و به دنبال آن، ناامیدی و امیدواری همزمانی است که در وجود شاعر نهادینه شدهاست.شاعران معاصر عرب تنها به جنبة دیداری پدیدههایی که در طبیعت و در اطراف خود میبینند بسنده نکرده بلکه از این مظاهر طبیعی، موضوعات مهمی را خلق میکنند که در ایجاد تصویر فنی و ادبی آثار شعریشان به آنها کمک میکند. عبدالوهاب البیاتی شاعر معاصر عرب تجربهای خاص در این زمینه دارد؛ به همین خاطر پدیدههای طبیعی بهویژه باران در شعر او دارای جایگاه ویژه و معانی متعددی است. بر همین اساس، شاعر به منظور نوگرایی در خلق تصاویر شعری خود و غنیسازی آن، واژه باران را به کار میگیرد. باران ازجمله ابزار بیانی است که شاعر با توجه به کاربرد بسیار این واژه در تعداد قابلتوجهی از اشعارش، بدان توجه داشته است. در این پژوهش که بر پایه روش تحلیلی ـ آماری استوار است، سعی شده است با توجه به نقش باران در دیوان بیاتی، دلالتهای متعدد منفی و مثبت آن، بررسی و تبیین گردد. باران در شعر بیاتی دارای دلالتهای مثبت و منفی بسیاری است؛ ازاینرو در این مقاله به بررسی مهمترین نمادهای مثبت یعنی سرسبزی، انقلاب، زندگی و روشنایی و دلالتهای منفی یعنی تنهایی، غم، ویرانی و مرگ پرداخته شدهاست. از بررسی واژه باران در شعر بیاتی، این نتیجه به دست آمد که شاعر در کل، 119 بار این کلمه را به کار بردهاست که 58 بار معنای مثبت و 49 بار معنای منفی داشته و 12 بار نیز در معنای حقیقی آن به کار رفتهاست. این میزان از کاربرد واژۀ باران در شعر بیاتی، ناشی از دیدگاه شاعر نسبت به مرگ و زندگی و به دنبال آن، ناامیدی و امیدواری همزمانی است که در وجود شاعر نهادینه شدهاست.انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522نمود جنسیت، سن و طبقة اجتماعی در کتابهای درسی عربی
در دوره متوسطه اول در ایران (ارزیابی جامعهشناختی)نمود جنسیت، سن و طبقة اجتماعی در کتابهای درسی عربی
در دوره متوسطه اول در ایران (ارزیابی جامعهشناختی)214082319ARساجد زارعاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه یزد0000-0003-1354-806Xحسین کیانیدانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیرازعلی اصغر کارگراستادیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه هنر شیرازJournal Article20180629<span lang="AR-SA">پژوهش حاضر به بررسی چگونگی نمود پدیدههای جنسیت، مراحل سنی و طبقه اجتماعی در 3 کتاب درسی زبان عربی پرداخته که وزارت آموزشوپرورش ایران برای دانشآموزان دورة متوسطه اول در طول چند سال اخیر طراحی و تألیف نمودهاست. بررسی جنسیت، سن و طبقه اجتماعی در این کتابهای درسی بدین دلیل صورت گرفته که معلمان و دانشآموزان در معرض بسیاری از واژگان، تصاویر و شکلهایی هستند که تأثیر بسیاری روی شناخت و جهانبینی ایشان دارد. ازاینرو، در این جستار با بهکارگیری سیاهة جامعهشناختی «کانینج ورث» (1995م) پس از استخراج کلمات و تصاویر مرتبط با موضوع، کتابهای مذکور بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان پراکندگی جنسیت مذکر و مؤنث در مواد دیداری و نوشتاریِ سه کتاب به شکل همگن صورت گرفته و چنین مینمایاند که به زنان در زمینههای مختلفِ پرداختهشده در کتاب ازجمله شغل و جایگاه اجتماعی، ارزشی همچون مردان بخشیده شدهاست. همچنین بیشتر تصاویر نمایانگر طبقة اجتماعی متوسط است و کیفیت نمود سن و طبقه اجتماعی با فرهنگ ایرانی و مراحل سنی دانشآموزان متناسب و همسو است؛ چراکه بیشتر تصاویر و شکلها مرحله نوجوانی را نشان میدهد.</span><span lang="AR-SA">پژوهش حاضر به بررسی چگونگی نمود پدیدههای جنسیت، مراحل سنی و طبقه اجتماعی در 3 کتاب درسی زبان عربی پرداخته که وزارت آموزشوپرورش ایران برای دانشآموزان دورة متوسطه اول در طول چند سال اخیر طراحی و تألیف نمودهاست. بررسی جنسیت، سن و طبقه اجتماعی در این کتابهای درسی بدین دلیل صورت گرفته که معلمان و دانشآموزان در معرض بسیاری از واژگان، تصاویر و شکلهایی هستند که تأثیر بسیاری روی شناخت و جهانبینی ایشان دارد. ازاینرو، در این جستار با بهکارگیری سیاهة جامعهشناختی «کانینج ورث» (1995م) پس از استخراج کلمات و تصاویر مرتبط با موضوع، کتابهای مذکور بررسی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان پراکندگی جنسیت مذکر و مؤنث در مواد دیداری و نوشتاریِ سه کتاب به شکل همگن صورت گرفته و چنین مینمایاند که به زنان در زمینههای مختلفِ پرداختهشده در کتاب ازجمله شغل و جایگاه اجتماعی، ارزشی همچون مردان بخشیده شدهاست. همچنین بیشتر تصاویر نمایانگر طبقة اجتماعی متوسط است و کیفیت نمود سن و طبقه اجتماعی با فرهنگ ایرانی و مراحل سنی دانشآموزان متناسب و همسو است؛ چراکه بیشتر تصاویر و شکلها مرحله نوجوانی را نشان میدهد.</span>انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522شخصیت سیرهای و رابطة آن با مکان متغیّر
در رمان «مقتل بائع الکتب» اثر سعد محمدرحیمشخصیت سیرهای و رابطة آن با مکان متغیّر
در رمان «مقتل بائع الکتب» اثر سعد محمدرحیم416075565ARکریم امیرىدانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه خلیج فارس بوشهر0000-0003-3056-6294محمد جواد پورعابداستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خلیج فارس بوشهرJournal Article20180607<span lang="AR-SA">رمانهای عراقی منتشرشدة پسا 2003م از فضایی بهرهمند شدند که به چالشهای ناشی از پیدایش انواع خشونت از قبیل کشتن آدمها بر اساس قومیت میپردازد. بر این اساس رماننویس عراقی، سعد محمدرحیم، شاهکار خود «مقتل بائع الکتب» (داستان کشتن کتابفروش) را به صحنه آورد، و به دو عنصر شخصیت و مکان در آن جایگاهی برجسته بخشید و میان آن دو رابطة همآوایی پیوسته برقرار نمود تا رمانش بتواند بسان یک تابلوی پانورامایی قشری از عراق پسا تغییر و گوشهای از رنجهای انسان و مکان ناشی از رهآورد اشغال را بازنمایی کند.</span> <br /><span lang="AR-SA">پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد بر شخصیت اصلی این رمان تمرکز نماید تا از ظرافتهای هنری بهکاررفته در پردازش و گره زدن آن به مکان متغیّر پرده بردارد. چون شرححال وی بخش عمدة رمان را تشکیل میدهد، سیرهای نام گرفت. مکان نیز متغیّر نامیده شد؛ زیرا شرایط حاضر بر آن تأثیر گذاشته و چهرهاش را تغییر دادهاست.</span> <br /><span lang="AR-SA">بررسی نشان میدهد که رماننویس برای پردازش شخصیت جنجالی «محمود المرزوق» و گرهزدن آن به مکان از تکنیکهای هنری بهره میگیرد، المرزوق شخصیت اصلی و همهجانبة رمان است که در مکانهای متغیر بهویژه (باز/ بسته) حاضر میشود، با آنها رابطه برقرار میکند، بهطور تکاملیافته با آنها حاضر و همراه میگردد، و با تغییر شمایل آنها خود نیز دگرگون میشود.</span><span lang="AR-SA">رمانهای عراقی منتشرشدة پسا 2003م از فضایی بهرهمند شدند که به چالشهای ناشی از پیدایش انواع خشونت از قبیل کشتن آدمها بر اساس قومیت میپردازد. بر این اساس رماننویس عراقی، سعد محمدرحیم، شاهکار خود «مقتل بائع الکتب» (داستان کشتن کتابفروش) را به صحنه آورد، و به دو عنصر شخصیت و مکان در آن جایگاهی برجسته بخشید و میان آن دو رابطة همآوایی پیوسته برقرار نمود تا رمانش بتواند بسان یک تابلوی پانورامایی قشری از عراق پسا تغییر و گوشهای از رنجهای انسان و مکان ناشی از رهآورد اشغال را بازنمایی کند.</span> <br /><span lang="AR-SA">پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی میکوشد بر شخصیت اصلی این رمان تمرکز نماید تا از ظرافتهای هنری بهکاررفته در پردازش و گره زدن آن به مکان متغیّر پرده بردارد. چون شرححال وی بخش عمدة رمان را تشکیل میدهد، سیرهای نام گرفت. مکان نیز متغیّر نامیده شد؛ زیرا شرایط حاضر بر آن تأثیر گذاشته و چهرهاش را تغییر دادهاست.</span> <br /><span lang="AR-SA">بررسی نشان میدهد که رماننویس برای پردازش شخصیت جنجالی «محمود المرزوق» و گرهزدن آن به مکان از تکنیکهای هنری بهره میگیرد، المرزوق شخصیت اصلی و همهجانبة رمان است که در مکانهای متغیر بهویژه (باز/ بسته) حاضر میشود، با آنها رابطه برقرار میکند، بهطور تکاملیافته با آنها حاضر و همراه میگردد، و با تغییر شمایل آنها خود نیز دگرگون میشود.</span>انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522الاستعارة الأساسیة ووظیفتها فی روایة «ریح الجنوب»الاستعارة الأساسیة ووظیفتها فی روایة «ریح الجنوب»618086188ARجمشید قاسمیدانشجوی دکتریJournal Article20171203الروایة أهم جنس أدبی تقوم بتصویر الحیاة السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة والاقتصادیة، ولها مقدرةٌ على تصویر الأفکار الإنسانیة والعواطف والتطلعات. عبد الحمید بن هدوقه من الروایین الذین عالجوا فی روایاتهم مختلف المواضیع السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة، من أعماله «ریح الجنوب» الذی استخدم فیه الوصف لمعالجة الواقع الثقافی والاجتماعی والسیاسی المسیطر علی الجزائر بُعید الحرب التحریریة. لقد استخدم الکاتب لتصویر الموضوعات الاجتماعیة والنفسیة للمجتمع نوعاً مِن الاستعارة، هی مزیج من الاستعارة القدیمة والاستعارة الجدیدة التی تعطی النص هویة رمزیة جذابة. یعالج هذا البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی الاستعارات الأساسیة فی روایة "ریح الجنوب" وجوانبها الخفیة فی وصف وضع المجتمع الجزائری. نظراً لتکرار مفاهیم "ریح الجنوب" و"أنغام نای"، وفضلاً عن "خطة الفخار الغامضة" و استخدام هذه المفاهیم فی مشاهد خاصة، تشیر النتائج إلی أن کل واحد من هذه المفاهیم یُعتبّر مجازاً عن إحدی التیارات الفکریة والخصائص الاجتماعیة الموجودة فی المجتمع الجزائریّ بعد الثورة.الروایة أهم جنس أدبی تقوم بتصویر الحیاة السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة والاقتصادیة، ولها مقدرةٌ على تصویر الأفکار الإنسانیة والعواطف والتطلعات. عبد الحمید بن هدوقه من الروایین الذین عالجوا فی روایاتهم مختلف المواضیع السیاسیة والاجتماعیة والثقافیة، من أعماله «ریح الجنوب» الذی استخدم فیه الوصف لمعالجة الواقع الثقافی والاجتماعی والسیاسی المسیطر علی الجزائر بُعید الحرب التحریریة. لقد استخدم الکاتب لتصویر الموضوعات الاجتماعیة والنفسیة للمجتمع نوعاً مِن الاستعارة، هی مزیج من الاستعارة القدیمة والاستعارة الجدیدة التی تعطی النص هویة رمزیة جذابة. یعالج هذا البحث علی المنهج الوصفی - التحلیلی الاستعارات الأساسیة فی روایة "ریح الجنوب" وجوانبها الخفیة فی وصف وضع المجتمع الجزائری. نظراً لتکرار مفاهیم "ریح الجنوب" و"أنغام نای"، وفضلاً عن "خطة الفخار الغامضة" و استخدام هذه المفاهیم فی مشاهد خاصة، تشیر النتائج إلی أن کل واحد من هذه المفاهیم یُعتبّر مجازاً عن إحدی التیارات الفکریة والخصائص الاجتماعیة الموجودة فی المجتمع الجزائریّ بعد الثورة.انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522تمظهرُ الهَیمنة و الآراء المضادّة للهَیمنة فی قصّة «خلیل الکافر»
(فی ضَوء نظریّة أنطونیو جرامشی)تمظهرُ الهَیمنة و الآراء المضادّة للهَیمنة فی قصّة «خلیل الکافر»
(فی ضَوء نظریّة أنطونیو جرامشی)8110080660ARأمید جهان بخت لیلیاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه گیلانسمیه پرماسM.A. Scholar of Arabic language and literatureJournal Article20180206<span lang="FA">یُعتبر أنطونیو جرامشی الإیطالی (1937) مِنْ کبار المنظّرین والمناضلین للرأسمالیّة وهو مؤسّس مفهوم الهیمنة؛ المشروع الذی یرتکز فی الخطوة الأولی علی السُّلطة الثقافیّة والإیدیولوجیّة ویرکّز علی أثر التّفکیر والإرادة کوسیلةٍ لتغییر التأریخ والسُّلطة الإجتماعیّة ویبنی دعائم خطّته علی رفض الطّبقیّة وإحداث التّغییر فی نظام الإستیلاء نحو الرِّضا العامّ. تهدف هذه المقالة إلی التحلیل الإجتماعی لقصّة خلیل کافر لمؤلّفها جبران خلیل جبران فی ضوء نظریّة الهیمنة لأنطونیو جرامشی وممّا دَعانا إلی القیام بهذا البحث هو تماثل آراء جبران الإجتماعیّة مع نظریّة الهیمنة لجرامشی إذ أنّه فی هذا الإنتاج یقومُ بتمحیص الطّبقیّة والسُّلطة السّائدة علی المجتمع الإقطاعیّ محلّلاً وناقداً مدقّقاً ویعرضُ فی أثره هذا مجتمعاً حافلاً بالضَّغط والسَّحق مِنْ قبل الطّبقة المسیطرة علی الطّبقات الأخری. فی الحقیقة ینوی جبران مِنْ خلال خلق شخصیّة خلیل الثائر تمحیصَ وإدانة الطَّبقیّة والتنویه بالمساواة بین الشَّرائح البشریّة؛ المساواة الّتی لایمکن إقامتها فی المجتمع إلّا عنْ طریق تنویر الرّأی العامّ وتعزیز الإیدیولوجیّة فی أذهان الطّبقة السُّفلی. نظراً لنتائج البحثِ یمکنُ القولُ بأنّ جبران فی هذا الأثر إذْ یعتقدُ بتأثیر الدِّعامةِ الإقتصادیّةِ فهو یُولی اهتماماً بالغاً الدَّورَ الفاعلَ للإیدیویوجیّةِ والسُّلطةِ الثقافیّةِ فی تحدید وتغییر البنی الإجتماعیّة والإقتصادیّة وفی ضَوء الإیدیولوجیّات التنویریّة والتثقیفیّة یؤمنُ بانتصار الشَّریحةِ الضَّعیفةِ علی القوی المسیطرة والقُدرات السیاسیّة والرأسمالیّة.</span><span lang="FA">یُعتبر أنطونیو جرامشی الإیطالی (1937) مِنْ کبار المنظّرین والمناضلین للرأسمالیّة وهو مؤسّس مفهوم الهیمنة؛ المشروع الذی یرتکز فی الخطوة الأولی علی السُّلطة الثقافیّة والإیدیولوجیّة ویرکّز علی أثر التّفکیر والإرادة کوسیلةٍ لتغییر التأریخ والسُّلطة الإجتماعیّة ویبنی دعائم خطّته علی رفض الطّبقیّة وإحداث التّغییر فی نظام الإستیلاء نحو الرِّضا العامّ. تهدف هذه المقالة إلی التحلیل الإجتماعی لقصّة خلیل کافر لمؤلّفها جبران خلیل جبران فی ضوء نظریّة الهیمنة لأنطونیو جرامشی وممّا دَعانا إلی القیام بهذا البحث هو تماثل آراء جبران الإجتماعیّة مع نظریّة الهیمنة لجرامشی إذ أنّه فی هذا الإنتاج یقومُ بتمحیص الطّبقیّة والسُّلطة السّائدة علی المجتمع الإقطاعیّ محلّلاً وناقداً مدقّقاً ویعرضُ فی أثره هذا مجتمعاً حافلاً بالضَّغط والسَّحق مِنْ قبل الطّبقة المسیطرة علی الطّبقات الأخری. فی الحقیقة ینوی جبران مِنْ خلال خلق شخصیّة خلیل الثائر تمحیصَ وإدانة الطَّبقیّة والتنویه بالمساواة بین الشَّرائح البشریّة؛ المساواة الّتی لایمکن إقامتها فی المجتمع إلّا عنْ طریق تنویر الرّأی العامّ وتعزیز الإیدیولوجیّة فی أذهان الطّبقة السُّفلی. نظراً لنتائج البحثِ یمکنُ القولُ بأنّ جبران فی هذا الأثر إذْ یعتقدُ بتأثیر الدِّعامةِ الإقتصادیّةِ فهو یُولی اهتماماً بالغاً الدَّورَ الفاعلَ للإیدیویوجیّةِ والسُّلطةِ الثقافیّةِ فی تحدید وتغییر البنی الإجتماعیّة والإقتصادیّة وفی ضَوء الإیدیولوجیّات التنویریّة والتثقیفیّة یؤمنُ بانتصار الشَّریحةِ الضَّعیفةِ علی القوی المسیطرة والقُدرات السیاسیّة والرأسمالیّة.</span>انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522بلاغة السخریة فی قصص «نوادر جُحا»بلاغة السخریة فی قصص «نوادر جُحا»10112263609ARراضیه علی احمددانشآموختة کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابلعبدالباسط عرب یوسف آبادیاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابل0000-0003-4899-4051علی اصغر حبیبیدانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه زابلJournal Article20171218<span lang="FA">یُطلق أدب الأطفال على أعمال تُکتب للطفل ولاتخلو من هدفی الترفیة والتعلیم. تُعدّ السخریة من الأسباب المؤثرة علی هذا النوع الأدبی التی تبرز البلاغة کعنصر رئیسی لتحقّقها. حاول أدباء الطفل أن یدخلوا عالم الأطفال من خلال شخصیات ساخرة کجُحا وذلک بهدف ترفیه الطفل، فیعرضوه کفکاهی یحکی الوقائع بطرائفه الفریدة وبلاغته المثلى. تنتمی قِیم السخریة الأدبیة لهذه الأعمال إلی أسالیب بلاغیة خاصة تتناسب وعالم الطفل. وهذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی تسعى إلى الکشف عن وجوه تأثیر الأسالیب البلاغیة لتماهی الطفل مع شخصیة جُحا وتمزاجه العاطفی فی قصص "نوادر جُحا" (2007م). ولتحقیق هذا الهدف تمت دراسة جمیع کلمات القصص وتقییم أسالیبها البلاغیة. تشیر النتائج إلى أن الکاتب وظّف أسالیب بلاغیة کالتکرار، ومراعاة النظیر، والتشخیص، والکنایة، والطباق وذلک کی یلقی جوّا من السخریة والضحک فی ثنایا القصص، وفی النهایة کی یبرز بلاغة السخریة فی المجوعة القصصیة.</span> <br /><span lang="FA"> </span><span lang="FA">یُطلق أدب الأطفال على أعمال تُکتب للطفل ولاتخلو من هدفی الترفیة والتعلیم. تُعدّ السخریة من الأسباب المؤثرة علی هذا النوع الأدبی التی تبرز البلاغة کعنصر رئیسی لتحقّقها. حاول أدباء الطفل أن یدخلوا عالم الأطفال من خلال شخصیات ساخرة کجُحا وذلک بهدف ترفیه الطفل، فیعرضوه کفکاهی یحکی الوقائع بطرائفه الفریدة وبلاغته المثلى. تنتمی قِیم السخریة الأدبیة لهذه الأعمال إلی أسالیب بلاغیة خاصة تتناسب وعالم الطفل. وهذه الدراسة وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی تسعى إلى الکشف عن وجوه تأثیر الأسالیب البلاغیة لتماهی الطفل مع شخصیة جُحا وتمزاجه العاطفی فی قصص "نوادر جُحا" (2007م). ولتحقیق هذا الهدف تمت دراسة جمیع کلمات القصص وتقییم أسالیبها البلاغیة. تشیر النتائج إلى أن الکاتب وظّف أسالیب بلاغیة کالتکرار، ومراعاة النظیر، والتشخیص، والکنایة، والطباق وذلک کی یلقی جوّا من السخریة والضحک فی ثنایا القصص، وفی النهایة کی یبرز بلاغة السخریة فی المجوعة القصصیة.</span> <br /><span lang="FA"> </span>انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522دراسة النماذج المعرفیة للزمن فی النص القرآنی
استناداً إلی نظریة الاستعارة المفهومیةدراسة النماذج المعرفیة للزمن فی النص القرآنی
استناداً إلی نظریة الاستعارة المفهومیة12314486189ARمرتضی قائمیاستاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلیسینااختر ذوالفقاریدکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلیسیناJournal Article20180101<span lang="FA">نظریة الاستعارة المفهومیة هی أداة مناسبة لدراسة وتحلیل النصوص الدینیة، بما فی ذلک القرآن الکریم. من خلال هذه النظریة، یمکن تحدید طریقة وضع المفاهیم للعدید من المفاهیم القرآنیة. الغرض من هذه الدراسة هو التعرف على الطریقة القرآنیة فی تجسیم الوقت کمفهوم تجریدی. فی اللسانیات المعرفیة، من أجل فهم الوقت، یتم تقدیم نموذجین إدراکیین أحدهما یعتمد على الشخص ویستند الآخر على الوقت. أجریت الدراسة الحالیة باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی وتسعى إلى الإجابة عن هذا السؤال: ما هو المنهج القرآنی فی ترسیم وتجسیم الوقت کمفهوم تجریدی؟ تشیر نتائج هذه الدراسة إلى أنّ الإستعارة الوجودیة المادیة والاستعارة الاتجاهیة الاستعارة التصویریة الحرکیة وموقع الأمام والخلف تشکل البنى التحتیة للنموذجین المعرفییْن للوقت فی نص القرآن. بالإضافة إلى هذین النموذجین لتجسیم الوقت فی النص القرآنی، استخدمت الإستعارة الوجودیة الظرفیة والمادیة والإستعارة التصویریة الحجمیة خارج بنیة النموذجین المعرفیین أیضاً.</span><span lang="FA">نظریة الاستعارة المفهومیة هی أداة مناسبة لدراسة وتحلیل النصوص الدینیة، بما فی ذلک القرآن الکریم. من خلال هذه النظریة، یمکن تحدید طریقة وضع المفاهیم للعدید من المفاهیم القرآنیة. الغرض من هذه الدراسة هو التعرف على الطریقة القرآنیة فی تجسیم الوقت کمفهوم تجریدی. فی اللسانیات المعرفیة، من أجل فهم الوقت، یتم تقدیم نموذجین إدراکیین أحدهما یعتمد على الشخص ویستند الآخر على الوقت. أجریت الدراسة الحالیة باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی وتسعى إلى الإجابة عن هذا السؤال: ما هو المنهج القرآنی فی ترسیم وتجسیم الوقت کمفهوم تجریدی؟ تشیر نتائج هذه الدراسة إلى أنّ الإستعارة الوجودیة المادیة والاستعارة الاتجاهیة الاستعارة التصویریة الحرکیة وموقع الأمام والخلف تشکل البنى التحتیة للنموذجین المعرفییْن للوقت فی نص القرآن. بالإضافة إلى هذین النموذجین لتجسیم الوقت فی النص القرآنی، استخدمت الإستعارة الوجودیة الظرفیة والمادیة والإستعارة التصویریة الحجمیة خارج بنیة النموذجین المعرفیین أیضاً.</span>انجمن ايراني زبان وادبيات عربيمجله علمي انجمن ايراني زبان و ادبيات عربي (فصلنامه)23456361155020190522وظیفة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة، نظراً للتجربة التاریخیةوظیفة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة، نظراً للتجربة التاریخیة14516267049ARفرهاد رجبیدانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه گیلانJournal Article20170917<span> <span lang="FA">تُعتبر الترجمة جسراً لإقامة العلاقات بین الشعوب وتمهّد لنقل التجارب فیما بینها. ویمکن لعملیة النقل هذه، -فی حال استمرارها ـــ أن تتحوّل من مجرّد نقل النصوص إلى إنشاء خلفیة مناسبة للتفاعل بین البلدان المختلفة. تشیر التجربة التاریخیة لنهضة الترجمة خاصة فی الفترة العباسیة التی یمکن اعتبارها الفترة الذهبیة للحضارة الإسلامیة، إلى أنّ الاعتماد على إنجازات شعوب أخرى یمکنه أن یؤدّی إلى التنمیة فی المجالات المختلفة. لذلک یبدو أنّ ترجمة النصوص الأدبیة بإمکانها فتح أبواب جدیدة فی مستوى العلاقات الثقافیة بین إیران والبلدان العربیة. بطبیعة الحال، یجب ألّا ننسى وجود بعض العوائق التی من شأنها أن تؤثّر على حرکة الترجمة وتحدّ من تحقیق أهداف الترجمة، کعدم وجود إنتاجات ثقافیة، ووجود تناقضات متعددة فی دوافع الترجمة. تحاول هذه الدراسة البحث عن الوظیفة التاریخیة لترجمة النصوص من الفارسیة إلى العربیة ودور المترجمین البارزین، إضافة إلى دراسة مکانة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة. ثمّ سیتطرّق إلى النتائج الإیجابیة والتحدیات الموجودة، لیقدّم حلولاً فی هذا المجال. تشیر النتائج إلى أنّ الجهود المبذولة حتّى الآن لم تتمکّن من الحصول على نتائج مناسبة، وأنّ تحقیق هذا الهدف بحاجة إلى إعادة نظر وجهود أکثر.</span></span> <br /><span lang="FA"> </span><span> <span lang="FA">تُعتبر الترجمة جسراً لإقامة العلاقات بین الشعوب وتمهّد لنقل التجارب فیما بینها. ویمکن لعملیة النقل هذه، -فی حال استمرارها ـــ أن تتحوّل من مجرّد نقل النصوص إلى إنشاء خلفیة مناسبة للتفاعل بین البلدان المختلفة. تشیر التجربة التاریخیة لنهضة الترجمة خاصة فی الفترة العباسیة التی یمکن اعتبارها الفترة الذهبیة للحضارة الإسلامیة، إلى أنّ الاعتماد على إنجازات شعوب أخرى یمکنه أن یؤدّی إلى التنمیة فی المجالات المختلفة. لذلک یبدو أنّ ترجمة النصوص الأدبیة بإمکانها فتح أبواب جدیدة فی مستوى العلاقات الثقافیة بین إیران والبلدان العربیة. بطبیعة الحال، یجب ألّا ننسى وجود بعض العوائق التی من شأنها أن تؤثّر على حرکة الترجمة وتحدّ من تحقیق أهداف الترجمة، کعدم وجود إنتاجات ثقافیة، ووجود تناقضات متعددة فی دوافع الترجمة. تحاول هذه الدراسة البحث عن الوظیفة التاریخیة لترجمة النصوص من الفارسیة إلى العربیة ودور المترجمین البارزین، إضافة إلى دراسة مکانة الترجمة فی التفاعل بین إیران والدول العربیة. ثمّ سیتطرّق إلى النتائج الإیجابیة والتحدیات الموجودة، لیقدّم حلولاً فی هذا المجال. تشیر النتائج إلى أنّ الجهود المبذولة حتّى الآن لم تتمکّن من الحصول على نتائج مناسبة، وأنّ تحقیق هذا الهدف بحاجة إلى إعادة نظر وجهود أکثر.</span></span> <br /><span lang="FA"> </span>