الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910رویکردی به لطائف حرف جر (إلی) در قرآن کریم«إلي» الجارة ولطائفها في القرآن الکريم1121137ARبهنوش اصغريمحمد فاضليکبري روشنفکرJournal Article08361206<p dir="RTL">نحویان بحثهای فراوانی در باره کاربرد حروف جر با افعال، کردهاند که محور تمام آنها پاسخ به این پرسش میباشد: آیا هر فعل همواره با یک حرف جر خاص بهکارمیرود یا آنکه بر حسب مقتضای معنایی میتواند با دیگرحروف جرهم بهکار رود؟! البته هدف نهایی این گونه مباحث بیان اسلوبهای بلاغی و اغراض بیانی حروف جر در قرآن کریم، آشکار نمودن میزان تأثیر قرآن در قریحة عربی، همچنین شناسایی شیوههای اسلوبی بهتر و روشهای تعبیری زیباتر در قرآن به منظور درک اعجاز بیانی قرآن کریم، بوده است. حرف جر «الی» 747 بار در قرآن به کار رفته است که یک بار آن زائده و برای تاکید میباشد و702 مرتبه در معنای اصلی آن یعنی (انتهای غایت) ، 10 مرتبه در معنای مصاحبت (مع)، 21 مرتبه در معنای اختصاص (لام)، 4 مرتبه در معنای تبیین و 5 مرتبه در معنای ظرفیت (فی) و دو مرتبه در معنای برتری (علی) و دو مرتبه در معنای الصاق( الباء) به کار رفته است.دقت در مفهوم اصلی آیات و واژههای آن، حتی آیات قبل و بعد، نشان میدهد که هیچ حرفی به جای حرف دیگر بهکار نرفته است زیرا منطقی به نظر نمیرسد که وقتی حرفی برای معنایی خاص وضع شده، حرف دیگری رسالت ایفای معنای آن را بر عهده بگیرد!</p><p dir="RTL">أدي استعمال الحروف الجارة مع الأفعال إلي مناقشات طويلة و کان محور النقاش، يدور حول هذا السؤال: هل يختص کل قبيل من هذه الأفعال بقبيل من هذه الحروف و لايتجاوزه إلي غيره؟ أم يمکن لهذه الأفعال أن تقبل أکثر من حرف حسب المعني، و تسمح للحرف أن تتداخل فتشارک بعضها بعضاً في مضامة الفعل الواحد حسب مايتطلبه السياق؟ فامتدت المناقشات الي البحوث القرآنية للکشف عن خصائص الأسلوب القرآني من الناحية اللغوية، والأسلوبية، و طرق التعبير وصولا إلي سرّ بلاغة القرآن الکريم، و فهم إعجازه، و أثره في النفس البشرية.الاحصاء القرآني للمعاني المستعملة لـ «الي» يدل علي أنّها استعملت702 مرة منها في معناها الاصلي لانتهاء الغاية، و 10 مرات في المعيّة، 21 مرة في الاختصاص، 4 مرات في التبيين و 5 مرات في الظرفية و مرتين في الالصاق و مرتين في الاستعلاء و مرة واحدة استعملت زائدا. يتبيّن من هذه الدراسة ،مستفيدا من الکتب العديدة، أن الحروف لاتُستعمل في القرأن بعضها بدل الأخري.و اقتصرنا في هذه المقالة علي أهم اللطائف التي أفادتها (إلي) من الحروف الجارة في الآيات القرآنية، فمنها ما يتعلق بسرّ مخالفة الاستخدام بين (إلي) و غيرها، و أسرارها البلاغية بتعديتها لبعض الأفعال، و بيان تداخل بعضها في بعض.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910بینامتنى دینى در ادبیات زنان کویت
(بررسی موردی سعاد الصباح)التناص الديني في أدب المرأة الکويتية
(شعر سعاد الصباح نموذجاً)13321138ARفاطمة ذوالقدرJournal Article08361206<p dir="RTL">ادبیات در کشور کویت نسبت به دیگر کشورهاى عربى قدمت ودیرینه کمترى دارد وآنچنان که شایسته جایگاه والاى ادبیات میباشد مورد توجه وبررسى قرار نگرفته است، بهویژه شعر و ادبیات زنان کویتى. بحث حاضر ضمن اشاره اجمالى به کتب ومقالاتى که درباره ى شاعر کویتى « سعاد الصباح » نگاشته شده است، برخى از اشعار این شاعر بزرگ را از جهت به کارگیرى متون دینى مورد بررسى وتحلیل قرار مىدهد و توانائى خانم صباح را در به کارگیرى متون، اشارات ورموز مذهبى وشخصیتها وحوادث تاریخى به طور مستقیم یا غیر مستقیم نشان میدهد، و درپایان از مقدار موفقیت شاعره در بکارگیرى این متون والهام بخشى هنرمندانه وبه جا از أنها در القاى پیام به مخاطب از جهت فنى و موضوعى، و خلق فضاى دینى سرشار از شجاعت ومقاومت وایثار پرده بر مى دارد .واز آنجا که خانم سعاد صباح با اصول هنر شعر آشنا است و در پیش بردن ادبیات زنان در این کشور نقش فعالى داشته و نیز آثار فراوانى از خود بر جاى گذاشته، بحث حاضر به بررسى وتحلیل اشعار او در این زمینه پرداخته است. اهمیت این بحث در این نکته نهفته است که « بینامتنى دینى » اصطلاحى جدید در عرصه ادبیات وفرهنگ به شمار مى رود واز نقد و بررسى فراوانى بویژه در ادبیات کشور کویت برخوردار نبوده است.</p><p dir="RTL">لم يحظ الأدب في الکويت – کونه جديد النشأة – ما حظي به من عناية واهتمام في البلدان الأخرى، ولم ينل نصيبه من الدراسة بالقدر الکافي ولاسيما الشعر النسوي وأدب المرأة. هذا البحث يشير أولاً وباختصار إلى بعض البحوث والدراسات التي تناولت قصائد الشاعرة الکويتية «سعاد الصباح»، ومن ثم يدرس التناص الديني وميادين استعماله في أدب المرأة الکويتية من خلال ذکر نماذج شعرية من بعض دواوين الشاعرة، ويبين مدى تأثر هذه الأشعار بالتناص الديني في أنواعه المختلفة من استدعاء الآيات القرآنية أواستحضار الحوادث التاريخية والشخصيات والأماکن الدينية المذکورة فيها بشکل مباشر أوغير مباشر، وأخيراً يکشف عن قدرة الشاعرة ونجاحها في توظيف التناص واستخدامه فنياً وموضوعياً في خلق أجواء دينية مليئة بالشجاعة والمقاومة والجهاد. وبما أن الشاعرة «سعاد الصباح» خبيرة بفن الشعر وضوابطه الإبداعية، ونظراً لکمية إنتاجها الوفير وما ترکته من أثر بارز في تطوير أدب المرأة في الکويت، تم تناول أشعارها باعتبارها الأجدر والأفضل، کما تتجلى أهمية هذا البحث في أن التناص الديني هو من المصطلحات الحديثة في الأدب والنقد و لم يدرس بکثرة، خاصة في الأدب الکويتي المعاصر.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910زیباشناسی تکرار در شعر متنبیجمالية التکرار لدي المتنبي33501139ARسندس کردآباديJournal Article20120614<p dir="RTL">جایگاه و اهمیت «تکرار» در نوشته های ادبی به قدری است که ناقدان ادبی در بررسی یک اثر و تجزیه و تحلیل طرز فکر و شخصیت آفریننده آن، چگونگی کاربرد این صنعت را مورد بررسی قرار می دهند.متنبی شاعر برجسته و منحصر بفرد در تاریخ ادبیات عربی در شعر خود به وفور از مقوله تکرار بهره برده است. در همین راستا و بمنظور بیان یکی دیگر از خلاقیتهای شعری متنبی در عرصه زیباشناسی در این مقاله تلاش شده است صنعت تکرار در شعر این شاعر نامدار مورد بررسی قرار گرفته روش بکارگیری آن به سه شکل : تکرار حروف (کوچکترین واحد تشکیل دهنده کلام) بمنظور تقویت معنا از یک سو و ارتقای موسیقای کلام از دیگر سو ، تکرار واژگان در یک بیت یا در چند بیت متوالی، و تکرار عبارت ها و جمله ها بمنظور آماده سازی مخاطب برای درک وتجربه حالات روحی شاعر از طریق ایجاد ارتباط عاطفی واحساسی دسته بندی گردد.</p><p dir="RTL">يُعد «التکرار» من الظواهر الأسلوبية التي تُستخدم لفهم النص الادبي لأنه يحمل في ثناياه دلالات نفسية وانفعالية تساعد الناقد الادبي في دراسة النص ومعرفة افکار الشاعر وتحليل نفسيته وفي الحقيقة تکرار الشاعر يعکس مدي أهمية ما يکرره.تحاول هذه الدراسة تلمّس هذه الظاهرة الجمالية في شعر الشاعر أبي الطيب المتنبي صاحب الشخصية الفريدة في تاريخ الأدب العربي، لتفسّر إحدي جوانب <strong>عبقريته</strong><strong> </strong><strong>الشعرية من الناحية الجمالية</strong><strong> </strong>وتعرّف أنماط التکرار عنده وقد تمثلت في: تکرار الحروف التي هي بمثابة الذرات للکلام، ولهذا النوع من التکرار إضافة الي تنشيط المعني فعل الموسيقى الخارجية ولکن من داخل البيت الواحد أو القصيدة، تکرار الألفاظ وذلک علي المستويين الأفقي و الرأسي، وتکرار العبارات والجمل مما يساعد علي خلق لحظة التوافق الشعوري بين الشاعر کمبدع وبين متلقّيه للتأثير عليه و شحن عواطفه والعيش داخل الحدث الذي يصوره الشاعر.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910شیوه های روایی در آثار داستانی ابراهیم نصراللهالاساليب السردية لدي ابراهيم نصرالله؛
رائد الجيل الجديد في الرواية الفلسطينية51721140ARجواد اصغريJournal Article20120614<p dir="RTL">«ابراهیم نصرالله» یکی از داستاننویسان برجستة فلسطینی میباشد که در کشورما ناشناخته است. آثار داستانی این نویسنده که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، شامل «طیور الحذر»، «طفلالممحاة»، «أعراس آمنة»، «مجرد 2 فقط» و «حارس المدینة الضائعة» میباشد. ابراهیم نصرالله در این آثار داستانی، از شیوههای روایی گوناگون و متنوعی چون رئالیسم جادویی، تکنیک چند آوایی، جریان سیال ذهن و کودک روایتگر سود جسته و از داستاننویسان مشهور جهان مانند ژوزه ساراماگو و میلان کوندرا الگوبرداری کرده است. میان برخی آثار او و آثار نویسندگان عرب همطرازش نوعی «بینامتنی» دیده می شود.</p><p dir="RTL">نتطرّق في هذا المقال الي أحد من أبرز الروائيين الفلسطينيين و الذي لم يعرف بعد في ايران، و نستعرض خمساً من أعماله الروائية هي «طيور الحذر» و «طفل الممحاة» و «أعراس آمنة» و «مجرد 2 فقط» و «حارس المدينة الضائعة». إستخدم ابراهيم نصرالله في أعماله هذه، أساليب سردية متنوّعة مثل «الواقعية السحرية» و «رواية الأصوات» و «تيار الوعي» و «الطفل الراوي» و اختار الکاتبين الشهيرين العالميين جوزة ساراماغو و ميلان کوندرا نموذجاً له، و يشاهد التناصّ بينه و بين بعض أعمال نظرائه الروائيين.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910نقش راهبردها و فنون آموزشی در تدریس صرف و نحو عربیدور الاستراتيجيات والتقيات التعليمية في تدريس مادة الصرف والنحو73961141ARمريم پورچمشيديزهراء افضليJournal Article08380520<p dir="RTL">آموزش فعالیتی دقیق، حرفهای و ماهرانه است که هدف نهایی آن ایجاد یادگیری پایدار و عمیق است. نوع یادگیری یک متغیر عمده و اساسی در آموزش موفق و مؤثر محسوب میشود که در سه سطح به خاطر سپاری، ادراک و به کارگیری تقسیم شده است. هر یک از این سه سطح بر اساس ماهیت خود، نیازمند بهره گیری از راهبردها و فنون آموزشی خاصی است. این راهبردها و فنون به شکل عادی، رابطهای و پر بارسازی قابل استفادهاند. راهبردها و فنون عادی به منظور ارائه، تمرین و بازخورد و راهبردها و فنون رابطهای و پربارسازی جهت تقویت و افزایش یادگیری به کار گرفته میشوند. آموزش هر نوع محتوایی بر اساس سه سطح مذکور (به خاطر سپاری، ادراک و به کارگیری) مستلزم بهره گیری از فنون خاص خود است، در غیر این صورت، نتیجه آموزش چندان مطلوب و مفید نخواهد بود. محتوی درس صرف و نحو عربی نیز با در نظر گرفتن سه سطح مذکور و با به کارگیری راهبردها و فنون آموزشی هر یک در جایگاه و موقعیت مناسب خود می تواند یاددهی و یادگیری این درس را بهبود بخشد.</p><p dir="RTL">التعليم نشاط دقيق،مهني،متقن يهدف إلي إنشاء التعلم الثابت والبليغ.نوع التعلم الذي قد إنقسم إلي ثلاث مستويات :التذکار، الادراک والاستخدام ،يعدّ متقلباً رئيسيا وأساسياً في التعليم الناجح والاثير .کل واحد من هذه المستويات الثلاثة في حاجة الي الافادة من الاستراتيجيات والتقنيات الخاصة حسب جوهرها.هذه الاستراتيجيات والتقنيات صالحة للاستعمال علي شاکلة اعتيادية ،اتصالية واغنائية .تستعمل الاعتيادية بغية التقديم ،الممارسة و الارتکاس وتستخدم الاتصالية والاغنائية لاجل تدعيم التعلم وتزيده.يتطلب کل نوع من انواع المحتويات توظيف التقنيات الخاصة به حسب المستويات الثلاثة السالفة الذکر وإلا لاتتحقق نتيجة نافعة و مرجوة للتعليم کما ينبغي.کذلک سيتحسن تعليم ماده الصرف والنحو وتعلمها بالنظر للمستويات الثلاثة المذ کورة آنفاً وباستخدام الاستراتيجيات والتقنيات في مکانها وموقعها اللذين يناسبانها.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910نقد و بررسی ادعای خاورشناسان در باب وجود اشتباهات دستوری در قرآن کریمالرد علي ادعاءات المستشرقين حول الاخطاء النحوية في القرآن الکريم971171142ARعبد الحسين فقهيعلي رضا فرازيJournal Article08361206<p dir="RTL">از نخستین روزهای نزول قرآن کریم، مخالفان این کتاب آسمانی به مقابله با آن پرداختند و با بهانههای گوناگون در پی کاستن اعتبار آن برآمدند. این گونه بهانه جویی ها و اشکال تراشی ها در قرون اخیر نیز به طور ویژه از سوی خاورشناسان و برخی از غرض ورزان دنبال شده است که طرح ادعای نادرست بودن ساختارهای نحوی به کارگرفته شده در برخی از آیات قرآن کریم از این قبیل است. حال آنکه در بررسی های دقیق نحوی، جای هیچ گونه تردیدی در درستی این ساختارها باقی نمی ماند.در این پژوهش به برخی از این آیات اشاره و با بهره گیری از منابع معتبر مربوط پاسخهای کافی و لازم ارائه شده است.</p><p dir="RTL">من الايام الاولي لنزول القرآن الکريم، شرع اعداء هذا الکتاب السّماوي و مخالفوه بمواجهته. و سعوا عبر الذرائع المختلفة للحطّ من مکانته و منزلته. لَيستمرّ هذا النوع من الذرائع و الانتقادات و هذا الشکل من المساعي في القرون الاخيرة ايضاً و بشکل خاصّ من قِبل المستشرقين.و يُعدّ طرح ادعاءات حول وجود اخطاء في الابنية النحوية الواردة في بعض الآيات القرآنية، جانباً من هذه المساعي. علي الرغم من أنّ الدراسات النحوية الدقيقة لا تدع مجالاً للشک في صحة هذه الابنية النحوية.في هذا التحقيق تمّت الاشارة الي بعض هذه الآيات و تقديم الاجوبة الشافية عنها.</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910علل موفّقیّت قالب مثنوی در ادبیّات فارسی و ناکامی آن در ادبیّات عربیأسباب نجاح المزدوِج في الأدب الفارسي وفشله في الأدب العربي1191351143ARJournal Article08361206<p dir="RTL">قالب مثنوی به همان میزان که قالبی موفّق و ارجمند در ادب فارسی است، قالبی شکستخورده و کمارزش در ادب عربی به شمار میرود. دلیل یا دلایل این امر را در چه عاملی باید جستجو کرد؟ از آنجا که این نوشته بیشتر بر بررسی امور صوری قالب مثنوی تکیه دارد، ما دلایل توفیق مثنوی فارسی و اسباب شکست مثنوی عربی را در تفاوت ویژگیهای دو عنصر اساسیِ وزن و قافیه در شعر فارسی و عربی ریشهیابی کردهایم؛ البتّه ویژگی عناصر فرعی دیگری چون ردیف نیز در این امر بیتأثیر نبوده است. چنان که روشن است این مقاله در حوزۀ ادبیّات تطبیقی میگنجد، از این رو ما از «روش تطبیقی» بهره بردهایم.</p><p dir="RTL">يُعتَبر نَمط المزدوج في الأدب الفارسي من أشرف الأنماط الشعريّة وأکثرها نجاحاً، بخلاف ما نرى في الأدب العربي، إذ إنّ شأنه أقلّ من الأنماط الشعريّة الأخرى کالقصيدة. نحن درسنا في هذا المقال أسباب نجاح المزدوِج في الأدب الفارسي وفشله في الأدب العربي وعدم إقبال الشعراء العرب عليه، فوجدنا أنّ ذلک يتجذّر في اختلاف الوزن والقافية بين النظامينِ الشعريّين، مع تأثير وجود الرديف في الشعر الفارسي في نجاح المزدوِج الفارسي، وخلوّ الشعر العربي من هذا العنصر المؤثّر في موسيقى الشعر. من الجدير بالذکر أنّنا تناولنا الموضوع من الجانب الشکلي أکثر من الجانب المعنوي. وأخيراً إنّ هذا المقال يندرج في ضمن الدراسات المقارنة فلذلک يعتمد على «المنهج المقارَن».</p>الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة2345636161620100910اشغالگری در شعر امروزین عراق (ازسال2003م تا سال 2010م)الاحتلال في شعر العراق الحديث
من الاحتلال 2003م حتي 2010م.1371581144ARعلي نظريمحمود ميرزائي الحسينينعمت عزيزيJournal Article08361206<p dir="RTL"> اشغال عراق به دست نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و انگلیس درماه مارس 2003.م ، (فروردین 1382) حادثه مهم قرن حاضر، به شمار میرود که تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بزرگی را در پی داشت. بدون تردید، ادبیات، به ویژه شعر در این سرزمین، آیینه خرابی ها، کشتار و هتک حرمت هایی است که اشغال این کشور از خود بر جای گذاشت. شاعران عراقی این دوره تلاش نموده اند تا پرده از چهرة واقعی و درنده خوی اشغالگران بر دارند و اهداف اصلی آنان را از قبیل چپاول نفت و میراث سرزمین عراق که در پس پردة دموکراسی و آزادی و خدمت رسانی پنهان نموده اند، برای همگان آشکار سازند. در این میان شاعران از اسالیب و شیوهای بیانی مختلف، به ویژه رمز، و نماد بهره ای فراوان برده اند؛ لذا گاه گرگ را سمبل خون ریزی و قتل و گاه، خوک را رمز ویرانگری و تخریب و گاهی ، شخصیت های منفور تاریخی مانند هولاکو، ابرهه و ابو رغال را مجسمه تمام نمای اشغال عراق معرفی می کنند. این مقاله تلاش می کند موضوعات فوق را در شعر عراق، بعد از اشغال (2003- 2010م ) تحلیل و بررسی کند.</p><p dir="RTL">إن احتلال العراق من قبل القوات التحالف في نيسان (مارس) 2003م ، يعد من أهمّ الأحداث و الکوارث في القرن الحادي و العشرين. فقد ادّي هذا الاحتلال الي تطوارت جسيمة في المجالات السياسية، الاجتماعية و الاقتصادية. و انّ الادب لاسيما الشعر في أرض العراق مرآة صافية لتوصيف التدمير و القتل و الجرائم و الکوارث التي سببها الغزاة المحتلّون. لقد حاول الشعراء العراقيون في هذه المرحلة ازالة القناع عن الوجه المزيف للقواة المحتلّة فکشفوا اللثام عن ديمقراطيتهم المزيفة و اظهروا للشعب العراقي، الاهداف الکامنة الرئيسة التي اخفتوها وراء الحرّية و الديمقراطية. بناء علي ذلک، استخدم الشعراء العراقيّون الاساليب المختلفة للوصول الي اهدافهم، منها الرمز والتمثيل فاتّخذوا الذئب، رمزا للقتل و سفک الدماء و الخنزير، رمزاً للدمار الشامل ، کما اتّخذوا الشخصيات التاريخية المشوّهة کهولاکو والابرهة و ابي رغال، تمثيلا تامّا للقواة المحتلّة في العراق. هذه المقالة تحاول ان تحلّل تجليّات الموضوعات المذکورة في شعر العراق الحديث منذ الاحتلال (2003-2010)</p>