الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606معنای «که» در زبان فارسی و معادل آن در زبان عربیمعاني «که» في اللغة الفارسية و ما يعادلها في العربية1141401ARعليرضا محمدرضاييJournal Article20120712برای آشنایی با زبان وادبیات شیرین فارسی که نگهبان فرهنگ ومیراث گرانبهای ماست، نیکوست که گویندگان و علاقه مندان به آن، ظرافتهایی را که بر مرکب الفاظ و ترکیبهای آن نشسته است دریابند تا از دریای جوشان آن دو و مرجانها برچینند. زبان فارسی در برخورداری از پدیدههای زبانی همانند هر زبان دیگری است.چند معنایی و چناس از چمله پدیدههای زبانی هستند که نمی توان وجودشان را در زبان فارسی منکر شد. در این مقاله به گونه های مختلف «که» و کاربردها و معانی آن برحسب سیاق و ترکیب پرداخته شده است.برای هر یک از دلالتها، مثالی مستند به ادب فارسی ارائة و به معادل آن ذر زبان عربی اشاره شده است.اللّغه الفارسية العذبة و التي تصون ثقافتنا تعتبر من ارقي لغات العالم.
فللتعرف الي الادب الفارسي يجدر أن يتعلم الناطقون بها و ذووالرغبات فيها، ظرائفها التي رکبت الفاظها وسياقات جملها و تراکيبها،حتي يصطادوا درراً و لآليءَ من بحرها الزاخر.
لا تَخلوکل لغة من الظواهر اللغوية. اللغة الفارسية شانها في ذلک شأن سائر اللغات في العالم. الاشتراک اللفظي احد تلک الظواهر، لايمکن انکار وجودها في الفارسية. ففي المقال هذا، ننظر إلي اشکال «که» واستعمالاته و دلالاته و معانيه التي تتصور له حسب السياق و الترکيب و إلي ما يعادلها في العربية حيث يصحّ نقلها إلي العربية.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606المدیح النبوی وبواعثه فی الشعر المهجریالمديح النبوي وبواعثه في الشعر المهجري15361402ARJournal Article20120712مدح پیامبر (ص) یکى از موضوعات قدیمى است که شعراء به آن اهتمام ورزیده اند. از آغاز طلوع اسلام تاکنون، بسیارى از شعراء احساسات پرشور خود را نسبت به رسول الله (ص) ابراز داشته و با شعر خود به دفاع از پیامبر اکرم (ص) و رسالت او برخاسته اند. در عصر حاضر (نیز) تعدادى از شعراى مسیحى مهجر قصایدى را در مدح پیامبر مى سرایند و عربها را به تسامح، برادرى و اتحاد، فرا مى خوانند. چه افکار و انگیزه هایى باعث شده است این شاعران تا به مدیح نبوى بپردازند؟ در حقیقت برخى از شعراى مهجر به وحدت ادیان اعتقاد پیدا کردند و از این جهت به پیامبر (ص) به دیده احترام و اکرام نگریستند. برخى دیگر از شعراى مهجر که تعدادشان بیشتر است، بدین علت پیامبر (ص) را ستودند که او عربها را از حضیض جهالت و عقب ماندگى نجات داد و به فضاى علم و پیشرفت منتقل ساخت. این شعراء آرزوى بازگشت دوباره دوران با شکوه اسلام را داشتند و پیامبر در نزد آنها به نمادی براى بیان موضوعات ناسیونالیستى مبدل شد. این شاعران میهن دوستى را دین خود و عربیت را محور آن قرار داده، و همین این امر باعث روى آوردن آنها به تسامح دینى و مدیح نبوى شد. آشنایى با فرهنگ اسلامى و تاثیرپذیرى از آن نیز، عامل دیگرى است که برخى از آنها شاعران به مدیح نبوى سوق داده است.مدح النبي (ص)، من الأغراض القديمة التي اهتم به الشعراء، فمنذ بزوغ فجر الإسلام حتى الآن عبّر الکثير من الشعراء عن عواطفهم الجياشة تجاه الرسول (ص) ودافعوا بشعرهم عن النبي الکريم(ص) ورسالته. وفي العصر الحديث نرى عدداً من الشعراء المهجريين المسيحيين ينشدون قصائد في مديح الرسول الکريم (ص) داعين العرب فيها إلى التسامح والتآخي ولمّ الصفوف. تُرى ما هي الأفکار والحوافز التي حدت بهم إلى المديح النبوي؟ في الحقيقة انّ بعض شعراء المهجر اعتقدوا بوحدة الأديان، فعلى هذا نظروا إلى النبي (ص) نظرة إجلال وإکبار. وهناک عدد آخر من شعراء المهجر وهم الأغلب، أشادوا بالنبي (ص) الذي نقل العرب من غياهب الجهل والتخلف إلى فضاء العلم والنهضة، فتمنوا أن ترجع عصور الإسلام الزاهية من جديد. وأصبح النبي (ص) عندهم رمزاً للتعبير عن القضايا القومية. هؤلاء الشعراء جعلوا الوطنية ديناً والعروبة محوراً، فعروبتهم قادتهم إلى التسامح الديني والمديح النبوي. التعرف على الثقافة الإسلامية والتأثر بها قد حدا ببعضهم أيضاً إلى المديح النبوي.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606منابع لغوی ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغهالمصادر اللغوية عند ابن أبي الحديد37601435ARسيد محمدمهدي جعفريعلياکبر فراتيJournal Article20120712به منظور شرح و تفسیر متون ادبی ناگزیر میبایست قبل از هر کار به تفسیر مفردات وبیان واژگان غریب آن پرداخت، وچنانچه متن ادبی بهسان نهج البلاغه، در اوج بلاغت باشد، نیاز به رویکرد لغوی در شرح آن افزونتر وملموستر میشود. چون ادب نیز همچون دیگر فنون، ماده وبن مایهای دارد، و واژه ماده اصلی ادب به شمار است، دریافت معانی والای نهفته در دل عبارات جز با ژرفنگری در مفهوم واژگان ممکن نیست. ابن ابی الحدید نیز به عنوان بزرگترین شارح کتاب ارجمند و ورجاوند نهج البلاغه، به این امر عنایت ورزیده است وشرح خود را ـ در کنار تمام روشهای موجود در آن از کلامی وبلاغی و تاریخی و ادبی و حدیثی و... ـ با شرح لغوی آغاز کردهاست. وی در این مسیر، از دو روش اصلی، بهره گرفته است؛ تقلید واجتهاد. وی در شرح واژگان علاوه بر این دو روش اصلی از منابع لغوی متعددی نیز استفاده کرده است، خواه به تقلید وخواه به صورت اجتهادی. وی بر خلاف شیوه مرسوم قدما، بخشی از منابع خود را نام میبرد، و در اهدافی چند به آنها استناد میورزد. از اینرو، این مقاله سعی دارد این منابع را که بخشی از آن امروز در دسترس نیست معرفی نماید و اندکی از اهمیت آن نزد شارح پرده بردارد تا زمینه ساز پژوهش لغوی در کتاب عظیم نهج البلاغه باشد.إن کل شارح للنص الأدبي لابد له من أن يقوم بتفسير المفردات وبيان غرائب الألفاظ، ولمّا کان النص نصاً أدبيّاً في أعلى ذروة البلاغة کنهج البلاغة فالحاجة إلي الاتجاه اللغوي تشتدّ، إذ إن الأدب ـ شأنه شأن سائر الفنون ـ له مادة يصاغ منها وهي اللغة، فلا يمکن الغوص في المعاني السامية للعبارات إلا باکتناه الألفاظ، وابن أبي الحديد کأعظم شارح لهذا السفر النفيس الخالد قد اعتني بهذا الأمر عناية بالغة وابتدأ شرحه مع ما فيه من المناهج الکلامية والبلاغية والتاريخية والأدبية والحديثية وغيرها ابتدأه بالشرح اللغوي، وله في هذا الأمر منهجان رئيسان؛ التقليد والاجتهاد، وإلي جانب هذين المنهجين قد أفاد في شرحه للمفردات من مصادر لغوية عديدة تقليداً أو اجتهاداً، فقد ذکر قسماً منها في الکتاب رغماً للمعهود عند العلماء القدماء، واستند إليها لمقاصد عدة، فحاولت هذه الورقة أن تعرّف هذه المصادر وبعضُها غير موجودة اليوم ولو بالاسم، وتوضح شيئا من أهميتها عند الشارح ليصبح تمهيدا للبحث اللغوي في هذا الکتاب العظيم.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606اللغة العربیة و الجنوسةاللغة العربية والجنوسة61831476ARانسيّه خزعليJournal Article20120714هماره زبان به عنوان یکی از مظاهر تمدن و فرهنگ هر جامعه مورد توجه متفکران ـ خصوصاً آنان که قائل به قراردادی بودن زبان می باشند- قرار گرفته است. در عصر حاضر با اوج گیری نهضتهای زنان بخشی از تهاجمات جنسیتی متوجه ساختار و کاربردهای زبان خصوصا زبان عربی شده است و ادعا می شود که زبان عربی و قواعد آن با تمایلات جنس گرایی بر اساس تسلط مردانه بنا گردیده است .
این پژوهش با بررسی بنیه و کاربرد زبان عربی، از دو جنبه به کاوش و تعمق در این امر پرداخته است: نخست از جهت بنای اصلی کلمه و ساختار نحوی آن با عنایت بر منطق وفلسفه کلی که بر قواعد و احکام نحوی حاکم است، و در مرحله بعد استعمال لغوی و کاربردهای خاص مؤنث و مذکر در موقعیتهای متفاوت.
در این بحث استعمال لغوی بهصورت خاص مورد توجه است و استعمال ادبی کلام که میتواند بهشکل وسیعی متاثر از جو وساختار اجتماعی ملل باشد. مد نظر نبوده است. در زمینه مورد نظر، این تحقیق بر هماهنگی فطری زبان با ویژگیهای زن و مرد و جایگاه فراجنسیتی تأنیث در قواعد زبانی بانگاه عام وجامع به این احکام تاکید میورزد .مازالت اللغة تثير انتباه المفکرين – خاصة المعتقدين منهم بعدم توقيفيتها –کاحدى المظاهر للثقافة و الحضارة في المجتمعات البشرية.
في العصر الراهن و تزامنامع النشاطات النسوية في العالم واجهت اللغة وخاصة اللغة العربية اتهامات جنوسية و ادعى بعض المحافل تسلط الفحولة عليها و محو الانوثة في کثير من تجلياتها.
هذه الدراسة تمعن النظر في اللغة العربية من جهتين:الاولى هي البنية الاصلية في اللغة و القواعد الحاکمة عليها نظرا الى الفلسفة العامة و المنطق الرياضي السائدين فيها، و الثانية التعمق في الاستعمالات اللغوية للمؤنث و المذکرفي الظروف المختلفة والبحث عن تحيز اللغة علي او لاحد من الجنسين .
فالعناية هنا بالاستعمال اللغوي دون الادبي لکثرة تاثر الادب من البيئة و قلة هذا التاثر في اللغة، والدراسة هذه تؤکد على مواکبة اللغة الميزات الموجودة في الجنسين و انحياز القواعد النحوية من الجنوسة اذا ننظر الى القواعد الاساسية في اللغة و الى شمولية الاصول بعين الاعتبار .الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606بررسی درونمایههای شعر مظفّر نوّابدراسة تحليلية لمضامين شعر مظفر النواب831041477ARجهانگير اميريسعيد اکبريJournal Article20120714مظفرنواب، شاعرشیعی و انقلابی معاصرعراق، از خاندان سرشناس و موجّه نوّاب است که عمری را بهسبب دفاع از حقّ وحقیقت و مبارزه با رژیمهای خودکامه عراق در تبعید وغربت برده است. به همین دلیل بارها زندانی و حتی به اعدام محکوم شده است. مظفر در شعر نو یا آزاد عرب شاعری توانمند است و بیشتر دیوان شعرش را موضوعات سیاسی، انقلابی وحماسی تشکیل داده است. البته آرمان فلسطین و انتفاضه جایگاه بارز و ویژه ای در سروده های این شاعرپرشور و انقلابی دارد، تا آنجا که می توان او را شاعرفلسطین نامید. مظفر شاعری متعهد و پایبند به ارزشها و مبانی دینی ومذهبی است. وی برای تقویت و پیشبرد اهداف انقلابی خود در مقابله با دشمنانی که به تعبیر او ابوسفیان، معاویه، عمروبن عاصو حجّاج های این روزگارند، از مضامین ونمادهای اسلامی به زیبایی و هنرمندی تمام بهره جسته و صبغه ای اسلامی به ادبیات طوفانی و شورانگیز خود بخشیده است. تا آنجا که اشعار مظفر به راستی تداعی بخش اشعار دینی حماسی دعبل خزاعی، شاعر متعهد و انقلابی عصر عباسی، است؛ چنانکه می توان او را شاعری از تبار دعبل خزاعی لقب داد. او مانند دعبل عمرش را در سفر وغربت بهسر برده ، مانند دعبل عشق به پیامبر واهل بیت(ع) را درسینه دارد و همچون دعبل شاعری انقلابی، حماسه آفرین، جسور و جان برکف اس که همه جا چوبه دارش را بردوش میکشد. مظفرنواب در ایران شاعری شناخته شده نیست و این مقاله تلاش متواضعانهای است برای معرفی این شاعرارجمند که به ایجاز واختصارفراهم آمده است و بیش ازهرچیزبه دیوان شاعر تکیه دارد.مظفر النواب شاعر عراقي ثوري ينحدر نسبه إلي أسرة النواب العريقة التي تحظي باحترام وتبجيل بالغين دخل شاعر في مقتبل عمره في حقل السياسه فقام بمعارضة الأ نظمة العراقية المستبدّة وقضي قسطاً کبيراً من حياته إما مسجوناًَ وإما منفيّا.جعل شعره في خدمة الکفاح والمقاومة.فلذا يحتل شعر المقاومه حيزاً کبيراً من ديوانه الضخم. و يدافع مظفر النواب في اُشعار ه عن الشعب الفلسطيني المضطهد ويدعو کافة المسلمين إلي تحرير فلسطين المحتلة من نير الصهاينه الغاصبين. تحمل أشعار مظفرالنواب حماسة متوقدة وثورة عنيفة ضدالصهاينة و حکامهم فأشبه ما يکون ببرکان ٍ غاضب متفجّر تتَطاير شرارها وتحرق الظالمين والخونةّ فتجلهم رماداً. هکذا وقفَ مظفر النواب شعره لمعارضة الاستبداد والدفاع عن الانتفاضة الفلسطينية.وقمع الظالمين وکبت المعتدين.
وأما مانرمي إليه في هذا البحث فهو اَن نرسم جوانب من حياة الشاعر المجهوله و نقدم شرحاً وتحليلاً لبعض ما أنشده في هذا المجال مع إلا ذعان بأن هذا غيض من فيض وقليلٌ من کثير ونرجوأن نکون قد استطعنا أن نعرّف ببعض ملامح شخصية الشاعر الذي ليس معروفاً في إيران کماهو حقه. راجين أن ينال رضا القارئين واعجابهم.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606روند تحولات فکری و اخلاقی الیاس ابوشبکه با تکیه بر دیوانهای اودراسة التحولات الفکرية و الخلقية لالياس ابي شبکة اعتمادا علي دواوينه831041478ARعليرضا محکي پورمسعود اقباليJournal Article20120714الیاس ابوشبکه در سال 1903 در لبنان متولد شد. وی پس از گذران یـک زندگی پرفراز و نشیب در راه عشق که با فقر و تنگدستی همراه بود، در سال 1947 م درگذشت. موضوع اصلی دیوانهای الیاس ابوشبکه، فرو رفتن انسانها در منجلاب ناپاکیها و در پی آن بیداری و تعالی روح و عروج به سوی معنویت و آسمانهای پاکی و طهارت است. او ابتدا با نهادی پاک و دور از گناه در دو دیوان «قیثاره» و «غلواء» ظاهر میشود. اما گویی واقعیت موجود در جامعه نمیتواند او را راضی نماید؛ بنابراین برای رسیدن به فضیلتها خود را درگیر میکند نموده و در آنها غوطهور میشود تا از دل آنها بتواند به دنیای آرمانی خویش دست یابد. بنابراین به سرودن دیوان «افاعی الفردوس» میپردازد که بیانگر این مرحله از زندگی او است. پس از آن با رویش عشقی جدید در او ـ که خالی از هر گونه شک و شبهه است ـ دو دیوان «نداء القلب» و «الی الأبد» را میسراید و با این گرایش با دلی پاک و عشقی خالص، خدا را ندا میدهد.وُلد الياس ابوشبکه سنة 1903 م في لبنان. فعاش حياة تخلتها احداث کبيرة غاني خلالها کثيرًا من الفقر و الفاقة، و توفّي هناک سنة 1947 م بعد ان تحمّل المشاق والأعباء الکثيرة.
إنّ موضوعات دواوين ابي شبکة الرئيسة تدور حول سقوط الانسان في ورطة القذارات ومن ثمّ يقظته و عروجه الي عالم الطهارة الاعلي. ظهر الياس في البداية خلال ديواني «القيثارة» و «الغلواء» بروح طاهرة تجتنب الآثام و المعاصي، و لکنّه غدا لا تقنعه الواقعية الموجودة في المجتمع فألقي بنفسه في الرذائل لطلب الفضائل آملاً بان يصل الي عالم المثل و هو عالم طموحاته وامانيه. فانعکست هذه المرحلة من حياته في «افاعي الفردوس» و هو ديوان يصوّر فيه ماجري عليه من الوقائع المختلفة اللاخلقية. فبعد ان تخلّص ابوشبکه من هذه المرحلة، نشأ في نفسه حبّ جديدٌ طاهرٌ يخلو من اي شکّ و ريب فقام بأنشاد ديواني «نداء القلب» و «الي الابد» منادياً خالق المخلوقات بقلب مخلص و حبّ طاهر.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606بررسی تطبیقی جلوههای عشق در شعر اقبال و شابّیدراسة مقارنة لمظاهر العشق في شعر الشابي و إقبال1051261479ARپيوند بالانيسيد فضل الله ميرقادريJournal Article20120714اقبال و شابّی دو شاعر توانای معاصر بودند که در شرایط مشابهی چون مستعمره بودن کشورهای هند و تونس، نوع تحصیلات، بهرهگیری از موهبت اسلام و قرآن و تربیت در خانوادههایی معتقد و مذهبی، از نظر فکری بسیار به هم نزدیک شدند.
بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر، نشاندهندة این است که عشق و علاقه به دین و رسالت انسانی و وجدانی و مسلمانان جهان است که اندیشههای آنان را به سوی تعالی و عشق الهی سوق داده است.
در این مقاله، ما با یافتن نقاط تلاقی اندیشههای این دو شاعر، به تطبیق مفهوم عشق در اشعار ایشان پرداختیم؛ به همین منظور، ویژگیهای عشق به مردم، عشق به طبیعت و زندگی، عشق مادرانه، سختیهای راه عشق و تقابل بین عقل و عشق در اشعار اقبال و شابی مورد تطبیق و بررسی قرار گرفت.إن الشابي و إقبال شاعران بارعان في العصر الحديث، وعاشا في بيئتين متشابهتين: تونس و الهند اللتين کانتا تعانيان آنذاک من الاستعمار الاجنبي. هذا و کانا متشابهين في کيفية الدراسة و التمتع بمواهب الاسلام والقرآن والترعرع في أسرتين محافظتين ملتزمتين بالاسلام.
تبيّن دراسة مقارنة لأشعار هذين الشاعرين أن الشوق إلي الديانة الاسلامية والرسالة الإنسانية والمشاطرة الوجدانية مع مسلمي العالم تسوق الأفکار إلي التعالي و العشق الإلهي.
في هذه المقالة بعد أن وجدنا نقاط التلاقي بين أفکار هذين الشاعرين قمنا بمقارنة مفهوم العشق في أشعارهما؛ فلهذا درسنا و قارنّا هذه المواضيع: العشق بالناس، العشق بالطبيعة والحياة، عشق الأمومة، مخاطر طريق العشق وتقابل العشق و العقل.الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابهامجلة الجمعية الإيرانية للغة العربية وآدابها، فصلية علمية محکمة234563614920080606بینامتنی دیوان ابوالعتاهیه با نهجالبلاغهالتناص بين ديوان ابي العتاهيه و نهجالبلاغة1571861480ARمرتضي قائميJournal Article20120714بینا متنی یکی از گرایشهای نقد جدید است که به ارتباط و تعامل بین متون میپردازد. نظریه بینا متنی زاییده افکار و نظر یات گوناگونی است که زبان شناسان، ساختار گرایان، صورت گرایان و... ارائه کردند.
علی (ع) منبع فیاض و چشمه جوشان علم و ادب است که در عرصة زهد و حکمت نیزبعد از پیامبر اکرم (ص) گوی سبقت را از همگان ربوده است و ابوالعتاهیه به عنوان اولین سراینده عرب ـ که زهد و حکمت را در سطحی گسترده در شعر وارد کرده است ـ در موضوعات زهد و حکمت از جمله دنیا، آخرت، مرگ و اخلاق مدیون کلام علی (ع) است.
بینامتنی دیوان ابوالعتاهیه با نهجالبلاغه در موضوعات گوناگون با کمترین تغییر در الفاظ و معانی و غالباً آشکارا وآگاهانه وبا نفی متوازی صورت گرفته است؛ لذا مایه اصلی سرودههای این شاعررا مفاهیم پر بار و تصاویر زیبای کلام علی (ع) تشکیل داده است و بینامتنی زهدیات شاعربا نهجالبلاغه آن قدر واضح و روشن ومسلم است که انکارکردنی نیست.التناص من اهم مايعالجه النقد الادبي الجديد الذي يتناول انواع التعامل و الوان الترابط بين النصوص. نظريه التناص نتيجة لما قدمه اللغويون والبنيويون و الشکلانيون و... في الترابط بين النصوص.
هذا و علي(ع) مصدر فياض و منبع زخار للعلم و الادب الذي ذاع صيته عالميا في الزهد والحکمه و ابوالعتاهية بصفته اول شاعر عربي ادخل الزهد في الشعر علي مستوي فسيح مرهون بما قاله علي(ع) خطابة و رسالة، شکلا و معني.
تحقق التناص بين ديوان ابي العتاهيه و نهجالبلاغه في شتي الموضوعات باقل التغييرات في الالفاظ و المعاني في النص الحاضر و بصورة جلية واضحة و قد اظلت المفاهيم السامية والصور الفنية لکلام علي(ع) علي شعرابي العتاهيه.