نوع المستند : علمی - پژوهشی
المؤلفون
1 دانشيار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه شيراز
2 دانشآموخته دکتري زبان و ادبيات عربي دانشگاه اصفهان
المستخلص
تسعي رواية ما بعد الحداثية إلي التوجّه نحو الأشکال الحديثة التي لا ترسو إلي تأويل محدّد، بل تفتح آفاقاً جديدة أمام المتلقّي. تُعدُّ الواقعيّة السحريّة من مدارس ما بعد الحداثية التي تروي عالماً افتراضياً عجائبياً غير مألوف، يتداخل مع الواقع، ولکنّه ليس هو الواقع عينه، وفي نفس الوقت، يُلغي معادلاتِ المتلقّي في عالم الواقع. وبما أنّ صلة الرواية الواقعيّة السحريّة بالواقع المعاش وتقلباته الاجتماعيّة والسياسيّة تفرض علي هذا النمط الروائيّ تنوّعاً في أشکال السرد؛ تتشعب أساليب السرد في حکي هذا النوع من الرواية وتتعدد طرائق بناء هندستها.
هذا، ويُعدُّ الميتاقصّ، باعتباره ممارسة روائيّة تجريبيّة للنقد تحتوي في ذاتها تعليقاً علي هويتها السرديّة، من تقنيات ما بعد الحداثة التي يستخدمها کتّاب الواقعيّة السحريّة في بعض رواياتهم. هذه الدراسة، معتمدة علي منهج تحليل المضمون الکيفيّ في عرض المادة ونقدها، تهدف إلي إبراز بعض ملامح هذا التجريب الروائيّ في تأسيس روايات الواقعيّة السحريّة، من خلال رواية «رآلف رزق الله في المرآة» لربيع جابر.
وأخيراً وصل البحث إلي أنّ الميتاقصّ يشکّل خصوصية متفردة لرواية رآلف رزق اللّه عبر تداخلات متعمدة تشير إلي العلاقة المعقّدة بين الواقع والتخييل. فالکاتب يستخدم الآليات الميتاقصيّة الأربعة، وهي: التطفل بالتعليق علي الکتابة، وتوريط الکاتب نفسه مع الشخصية الروائية، ومخاطبة القارئ مباشرة، والمفارقة التناصيّة، ليقدّم للمتلقّي ثراءً تأويليّاً عبر تحطيم ظاهرة الاندماج وتقويض مبدأها.
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
کارکردِ برخی از تکنیکهای فراداستان در ساختِ معماریِ رئالیسم جادویی (خوانشی در رمان «رآلف رزق الله فی المرآة» از ربیع جابر)
المؤلفون [Persian]
- حسین کیانی 1
- داود نجاتی 2
1 دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز
2 دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه اصفهان
المستخلص [Persian]
رمانهای پسامدرن، به دنبال شکلهای جدیدی هستند که یک تفسیر خاص را بر نمیتابند؛ بلکه افقهای نوینی در برابر دیدگان دریافتکننده (خواننده) میگشایند. رئالیسم جادویی یکی از گونههای رمان پستمدرن است که به دنیای مجازی، غیرمعمول و معجزهآسایی اشاره میکند که با واقعیّت تعامل دارد، امّا واقعیّت محض نیست و در عین حال، معادلات دریافتکننده را در دنیای واقعی نیز بر هم میزند. از آنجایی که پیوند میان رمانِ رئالیسم جادویی با زندگی روزمره و مسائل اجتماعی و سیاسی آن، باعث تنوّع این سبک از داستانها در شیوههای پرداختِ داستانی میشود، در این نوع از رمانها، با شیوههای گوناگونی از داستانپردازی مواجه میشویم.
فراداستان، به عنوان یک سبک رمان نویسی که تفسیرهایی دربارۀ هویّت داستانسرایی خود به دست میدهد، یکی از تکنیکهای پست مدرنی است که نویسندگان رئالیسم جادویی در برخی از داستانهایشان به کار میگیرند. این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی در نقد موادّ پژوهشی خود، میزان سهمِ فراداستان را در ساختِ معماری رمانهای رئالیسم جادویی، از خلالِ نقدِ رمان رآلف رزق الله از ربیع جابر، بررسی میکند.
نتایج پژوهش حاکی از این است که فراداستان از طریق ورودهای آگاهانه به متن، ویژگی منحصر به فردی را برای رمان «رآلف رزق الله» فراهم آوردهاست. نویسنده تکنیکهای چهارگانۀ فراداستانی خود را به کار میگیرد که همان بازیهای زبانی جهتِ افشایِ تصنّعی بودن متن، ورود نویسنده به داستان، مخاطب قرار دادن مستقیم خواننده و شگردهای بینامتنی است تا از طریق در هم شکستن پدیدۀ ادغامِ خواننده با داستان و تضعیفِ اصلِ آن، کولهباری از تأویل و تفسیرها را به مخاطب خود عرضه دارد.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- رئالیسم جادویی
- فراداستان
- رمان رآلف رزق الله فی المراة
- ربیع جابر