تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان توانیر، محله نظامی گنجوی، کوچه هفت پیکر(8)، خیابان نظامی گنجوی، پلاک33، موسسه آموزش عالی بیمه اکو دانشگاه علامه طباطبایی، طبقه6، اتاق 607، انجمن ایرانی زبان وادبیات عربی، کدپستی: 1434863111

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه آزاد، واحد کرج

2 دانشگاه ارومیه

چکیده

یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در زندگی‌نامه‌خود‌نوشت این است که آیا نویسنده توانسته‌است فاصلة میان خودش، راوی و شخصیتِ محوری را به حداقل برساند و به عبارت دقیق‌تر آیا توانسته‌است میان این سه عنصر تطابق ایجاد کند. مسلماً ذهنیتِ اکنون نویسنده‌ نسبت به وقایعی که سال‌ها از رخ دادنشان سپری شده‌است با ذهنیت او هم‌زمان با رخ دادن وقایع بسیار تفاوت دارد و همین موضوع است که می‌تواند مهارت خلاقانة نویسنده را به بوتة آزمایش بگذارد. در این مقاله  این موضوع را در زندگی‌نامه‌خودنوشت حیاتی، اثر احمد امین بررسی می‌کنیم. یافته‌ها نشان می‌دهد ازآنجاکه عوامل سازندة شخصیت فعلی‌ نویسنده برای او اهمیت بیشتری دارند، وی توجه خود را بیشتر به تفسیر وقایع و تأثیرشان در زندگی فعلی‌اش معطوف کرده‌است تا آنکه از زاویة دید شخصیت به شرح وقایع بپردازد، و کمتر موفق به کم کردن فاصله میان دو نظرگاه راوی و شخصیت شده‌است. با توجه به اینکه مبحث زاویة دید به عنوان عنصر مهم داستانی در این مجال بسیار یاریگر است، نظریات ژرار ژنت را سنگ بنای کار خود قرار داده‌ایم.

کلیدواژه‌ها