المؤلفون
المستخلص
لدي السياب رموزٌ شخصية متفردة خلقها ليلقيها علي أذهننا ولنتفاعل معه من خلالها و نتأثر بها. فله المقدرة الکافية لکي يجعل من هذه الرموز الشخصية، رموزاً مشترکة ذات وقعٍ و تأثيرٍ في أعماق المتلقّي. فمن بين هذه الرموز الشخصية التي انفرد بها السياب ذکرنا رمز الموت و البعث الذي تردد في ديوانه کثيراً. و جيکور (مسقط رأس الشاعر) و بُوَيْب (النهر الذي ذکره السياب کثيراً في ديوانه و هو يجري قرب منازل أهله و ذَوِيه) و المطر أو الماء، و وفيقة ابنة عم الشاعر و حبيبته التي تزوجت من غيره ثم ماتت في سنٍّ مبکر.
و القناع تقنيةٌ رمزيةُ أخري، قد يستعير الشاعر بواسطتها شخصيةً (تاريخية أو أدبية أو دينية) و يضفي عليها من ملامحه فيتّحدُ بها لتکون ناطقةً بلسانه، ومعبّرة عن حالهِ، وحاملة لمواقفه. و استطاع السياب أن يعبّر عن مشاعره الکامنة بواسطة هذا الفن فجعل من شخصية أيوب و تموز و المسيح و سيزيف أقنعةً في شعره ليبرز من خلالها تارةً يأسه و استياءه و ضجره من الدنيا و حيناً أمله بالشفاء و الخلاص و الإنبعاث من جديد.
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
نمادهای ابتکاری و نقاب¬ها در شعر بدر شاکرسیاب
المؤلفون [Persian]
- غلامرضا کریمی فرد
- قیس خزاعل
المستخلص [Persian]
سیاب از جمله شاعران معاصری است که بهمنظور رهایی ساختار شعر از بند کهنهگرایی و جمود، از نمادهای شخصی در آثار شعری خود استفاده میکند. البته در ادبیات کهن عربی، نمادهایی مانند ماه، شمشیر، هلال، صلیب و غیره به کار میرفته است؛ اما سیّاب با توجه به نیازهای شاعرانهاش در روزگار معاصر، نمادهایی شخصی همچون مرگ و رستاخیز، جیکور، بُوَیب و باران و وفیقه را آفریده است.
نقاب نیز سازکار رمزگرایانهی دیگری است که در اصل، اصطلاحی برگرفته از تئاتر و نمایش میباشد. در این روش، شاعر شخصیت یا پارهای از ویژگیهای آن را با صفات و احوال خود در هم میآمیزد، تا بدین وسیله شخص سومی (نقاب) پدیدار شود که نه شخصیت شاعر است و نه شخصیت اصلی مستعار. در شعر سیاب نیز چهار نقاب عمده به چشم میخورد که عبارتند از: أیوب، تموز، مسیح و سیزیفیوس.
شاعر این گونه نمادها را با قدرت نوآوری خود در شعر آفریند، یا اینکه آنها را از خاستگاه اولیهاش یعنی زبان و تاریخ و ادبیات میگیرد و معنایی ویژه و روحی تازه به آنها میبخشد.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- نمادشخصی
- نقاب
- بدرشاکر سیّاب