نوع المستند : علمی - پژوهشی
المؤلفون
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، ایران، تهران
2 استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، ایران، تهران
المستخلص
جاحظ، از پیشاهنگان نقد ادبی قدیم، از نقد ذوقی صرف عبور کرده؛ مهمترین مبانی نقدی را مطرح ساخته و از تأثیرگذارترین ناقدان در سوق دادن نقد ادبی به سمت نقد بلاغی است. وی بهعنوان یک ادیب متکلم معتزلی، که برای اثبات اعجاز قرآن به نظم و مبانی زیباییشناختی آن میپردازد، در ارزیابی اثر ادبی نیز به زیبایی شکلی توجه دارد تا بدانجا که در عصر جاحظ ادبیات و شعر صناعت خوانده شد. از سوی دیگر، از رویکردهای مهم نقدیِ اوایل قرن بیستم صورتگرایی روسی است که پایهگذاران آن ادبیّت متن را موضوع علم ادبی دانستند و اصولی را با روشی علمی برای کشف قوانین سازندة فرم ادبی بنا نهادند. براساس تحقیقات انجام شده، دیدگاههای جاحظ در نقد، بیارتباط با رویکرد صورتگرایی نیست و ای بسا کاملاً با رویکرد صورتگرایی تطبیق داشته باشد، تبیین این موضوع و اینکه چه میزان آراء نقدی جاحظ مؤید چنین ادعاییست موضوعی است که این مقاله عهدهدار آن است و میکوشد، براساس شاخصترین اصول نقد فرمالیستی روسی، آراء مهم نقدی جاحظ را در دو کتاب البیان والتبیین و الحیوان ریشهیابی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیل محتوایی بررسی کند تا مشخص گردد تا چه میزان اندیشههای جاحظ در زمینة نقد ادبی با کنار هم نهادن سرنخها هماهنگ با رویکرد صورتگرایی روسی است. بررسیها نشان داد که در آثار جاحظ شواهد مکفی در اثبات رویکرد فرمالیستی جاحظ وجود دارد و بر این اساس میتوان این رویکرد را از رویکردهای غالب نقد ادبی عربی قدیم دانست.
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [Persian]
تمظهرات «الشكلانية الروسية» في آراء الجاحظ النقدية
المؤلفون [Persian]
- شلیر احمدی 1
- حجت رسولی 2
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، ایران، تهران
2 استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، ایران، تهران
المستخلص [Persian]
يعد الجاحظ من روّاد النقد الأدبي القديم الذي تجاوز النقد الانطباعي وحاول أن يضع النقد الأدبي على جادة أسس ثابتة رصينة وكذلك له إسهامات بالغة في توجيه النقد الأدبي إلى الوجهة البلاغية. هو كمنظر أدبي ومتكلم معتزلي اهتم بنظم القرآن وأسسه الجمالية لإثبات إعجازه، وكذلك له إسهامات في تقویم العمل الأدبي تقويماً شكلانياً، لدرجة أن مفهوم الأدب والشعر في عصر الجاحظ کان یطلق عليه صناعة. وتعد المدرسة الشكلانية الروسية من أبرز الاتجاهات النقدية في أوائل القرن العشرين، حيث اعتبر مؤسسوها أن أدبية النص وشكله هي موضوع العلم الأدبي، وبطريقة علمية، أسسوا مبادئ لاكتشاف القوانين التي یتكون منها الشكل الأدبي. وعلى رغم من أن البحوث السابقة أشارت إشارات عابرة إلى الشكلانية في آراء الجاحظ إلا أننا نرى أن آراء الجاحظ ربما تكون متسقة تمامًا مع الشكلانية الروسية. تحاول الدراسة معرفة مدى انطباق آراء الجاحظ مع النظرية الشكلانية الروسية وهي تعتمد على أبرز مبادئ النقد عند الشكلانية الروسية والمنهج الوصفي وتحليل المحتوى الذي يتتبع آراء الجاحظ النقدية الهامة في كتابيه البيان والتبيين والحيوان. وتمخّض البحث عن نتائج منها: أن آراء الجاحظ منطبقة على الشكلانية الروسية وبناء على هذا نستطيع أن نعتبر هذا الاتجاه من الاتجاهات المكتشفة في النقد الأدبي العربي القديم ولكن عدم معرفتها نابع من قلة الاصطلاح آنذاك.
الكلمات الرئيسية [Persian]
- النقد الأدبي العربي القديم
- النظرية الشكلانية الروسية
- الجاحظ
- الحیوان
- البیان والتبیین