نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسنده
استادیار دانشگاه تربیت معلم (خوارزمی) تهران (پردیس کرج)
چکیده
تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری در ابعاد مختلف فرهنگی وتمدنی در محلة شکوفایی خود قرار داشت بهگونهای که فعالیتهای علمی، فلسفی و ادبی در مشرق اسلامی از رونق بسیاری برخوردار بود. از جملهی این فعالیتها ظهور گروه سرّی اخوانالصفا در بصره وبغداد که معتقد بودند باید شریعت اسلامی را با فلسفهی یونانی درهم آمیخت تا جهل وگمراهی که عارض شریعت شده، از آن پاک شود. آنها دائرة المعارف بزرگی به وجود آورند که شامل پنجاه ودو رساله وعقاید وتعلیمات خود را در قالب آنها بیان کردند. آنان همچنین از ادبیات داستانی نیز برای بیان باورهای خویش سود میجستند؛ از جمله، قصهی دادخواهی حیوان از انسان که در رسالهی بیست ودوم اخوانالصفا بیان شده است. این داستان براساس ساختارهای فکری واعتقادی اخوانالصفا وآرا واندیشههایی که اخوانالصفا در زمینههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وعقیدتی مطرح کردند مورد بررسی قرار گرفته تا گفتمان اخوانالصفا در این قصه تبیین شود. نتایج این پژوهش، نشان میدهد که گفتمان اخوانالصفا در این قصه، گفتمانی انتقادی است که بیشتر اقشار جامعه عصر عباسی به ویژه صاحبان سلطه را در برمیگیرد و شامل هشت محور است از جمله خردگرایی، آرمانگرایی وانتقاد سیاسی و اجتماعی از جامعهی بشری به طور عام و جامعه عصر عباسی به طور خاص.
کلیدواژهها