تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان توانیر، محله نظامی گنجوی، کوچه هفت پیکر(8)، خیابان نظامی گنجوی، پلاک33، موسسه آموزش عالی بیمه اکو دانشگاه علامه طباطبایی، طبقه6، اتاق 607، انجمن ایرانی زبان وادبیات عربی، کدپستی: 1434863111

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان وادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا

2 دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا

چکیده

صحنه‌ی داستان، بیانگر زمان، مکان و محیطی است که عمل داستانی در آن به وقوع می­پیوندد. صحنه در داستان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا داستان حتماً باید در جایی اتفاق بیفتد و در زمانی به وقوع بپیوندد. داستان حضرت سلیمان(ع) نیز نه تنها جزء داستان­هایی است که در آن صحنه و صحنه­پردازی اهمیت بسیاری دارد، بلکه از این منظر، هنری­تر از داستان­های بشری، ایفای نفش کرده است؛ به طوری­که هم بر رفتار شخصیت‌های داستان، تأثیر گذاشته و از آنان تأثیر پذیرفته و اعمال آنان را توجیه و باعث تعامل شخصیتی میان شخصیت­های داستان، با صحنه­ها شده است. اختلاط زمان و مکان و بلافصل بودن آن دو، در این داستان، نمود پیدا کرده و در پرده‌ی نهم و دهم، صحنه معادل داستان قرار گرفته است و نه تنها در لایه بیرونی خود، تمام ویژگی‌های صحنه­پردازی هنری و ادبی را دارد، بلکه در لایه‌ی درونی خود به عنوان صحنه‌ی خارق‌العاده عمل کرده است.

کلیدواژه‌ها