تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان توانیر، محله نظامی گنجوی، کوچه هفت پیکر(8)، خیابان نظامی گنجوی، پلاک33، موسسه آموزش عالی بیمه اکو دانشگاه علامه طباطبایی، طبقه6، اتاق 607، انجمن ایرانی زبان وادبیات عربی، کدپستی: 1434863111

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

چکیده

چکیده
تلاش روایت­شناسان برای رسیدن به الگویی ثابت به­منظور بررسی داستان­ها و روایت­ها در آغاز قرن بیستم با ظهور فرمالیست­ها شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ، مردم­شناس صورت­گرای روسی با الگو گرفتن از همین روایت­شناسان روشی برای بررسی داستان طرح کرد. پراپ دریافت که قصه­های پریان به­رغم تکثر و تنوع ظاهری، از نظر قهرمانان و عملکردهای آن­ها نوعی وحدت و همانندی دارد و تمامی کارکردهای موجود در قصه به سی و یک عملکرد محدود می­شود و این دستاورد، آغاز علم روایت­شناسی نوین به­شمار می­آید.
نجیب محفوظ، معروف­ترین رمان­نویس معاصر عرب، ازجمله نویسندگانی است که روایت­ها و  داستان­های او سرشار از عناصر نمادین شرقی و قالب­های ساختاری نوین غربی است؛ از این روی، قابلیت بررسی روایی و ریخت­شناسی را دارد. این جستار بر آن است تا روایت السُّمان و الخَریف نجیب محفوظ را براساس نظریه­ی پراپ، تحلیل و بررسی کرده و نشان دهد توالی این کارکردها تا چه اندازه می­تواند در داستان محفوظ قابل انطباق باشد. دستاورد پژوهش، نشان­دهنده­ی این است که هرچند تعدادی از کارکردهای سی و یک گانه­ در داستان نجیب محفوظ یافتنی است، پایان قصه، با نوع پایان یافتن قصه­های پریان مغایرت دارد؛ در پایان، قهرمان داستان به ظاهر از صحنه­ی مبارزه بیرون می­رود؛ ولی در مبارزه­ای درونی، جدال قهرمان با شرور ادامه می­یابد.

کلیدواژه‌ها