چکیده:
تی.اس الیوت از پسِ دیدگاههای نقّادانه و شعر خود، تأثیری شگرف بر شعر جهان و بهدنبال آن، شعر عربی معاصر گذاشته است. برجستهترین دیدگاه شعری الیوت، که در تطبیق آن بر روی سرودههای خود کوشیده است، نظریّهی بههم پیوستگی عینی است. این نظریّه، دو جنبه دارد: جنبهی نخست آن مربوط به شخصیّتزدایی از شاعر است که این نظریّه را در مقابل مکتب رومانتیسم قرار میدهد. جنبهی دیگر، بهرهگیری از نماد، برای بیان واقعیّتهای خارجی است. این نظریّه در قصیدهی سرزمین ویران الیوت، عینیّت یافته است؛ قصیدهای که نه تنها در سطح جهانِ عربی، در سراسر دنیا بهیک الگو، برای شعر معاصر تبدیل شده است. ادونیس بهگونهای غیرمستقیم از این نظریّه، تأثیر پذیرفته است که در دیدگاههای نقدی وی و همچنین در قصایدش به روشنی، دیده میشود. این جُستار، با روش تحلیل محتوا، ضمن تعریف نظریّهی الیوت، بهمعرّفی قصیدهی سرزمین ویران، پرداخته است؛ سپس تأثیرات این نظریّه را بر روی دیدگاههای نقدی ادونیس، پیگرفته و در پایان، نمودِ نظریّات ادونیس را در قصیدهی الرّأس و النّهر وی، بررسی کرده است.