نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
چکیده:
امیرالشعرا احمد شوقی، با بهرهگرفتن از تاریخ کهن عربی درخصوص داستان «لیلی و مجنون»، نمایشنامهای به نام «مجنونُ لَیْلَی» در پنج پرده سروده است.
تمام تلاش نگارنده بر آن بوده است که با کاوشهای میدانی و کتابخانهای، به این پرسش پاسخ دهد که شوقی در پردازش شخصیت «مجنون» در نمایشنامهی خویش از چه منابع و عواملی بهره برده و شخصیتی که از «مجنون» میپردازد، چه ابعاد و وجوه شخصیتی دارد؟
حاصل اینکه شخصیت پرداختهی شوقی از «مجنون» برای مخاطب، شخصیتی نوعی است که امکان وجود آن در عالم واقع، تقریباً مُحال است. «مجنون» شخصیتی بدون تحرک و ایستا دارد که از ابتدا تا انتهای داستان، هیچ تغییر محسوسی در اعمال و رفتارش مشاهده نمیشود و مخاطب دائماً او را در حال بیهوشی نظارهگر است. «مجنون» گاه، دچار جنون شده و گاه چنان به مانند عقلا سخن میراند که هیچ شکی در خرد و فرزانگی او نیست. شخصیتی که شوقی از «مجنون» پردازش کرده است، گاه، تحت تأثیر میراث کهن ادبیات عربی «پاک و عفیف» است و گاه، تحت تأثیر روایتهای عامیانهی داستان و دیگر ادبیاتها، بهویژه ادبیات فارسی و ترکی، «صوفی» است و گاه، تحت تأثیر ادبیات مغربزمین، بهویژه ادبیات فرانسوی، آمیزهای از «رئالیسم»، «کلاسیسم» و «رمانتیسم» است و در تمامی این وجوه سهگانه که برشمردیم نیز کمژرفا و ناتمام است؛ ولی از منظر غنایی باید گفت که شخصیت غنایی مجنون در اوج بوده و بهخوبی احساسات و عواطف مخاطبان خویش را برمیانگیزد.
کلیدواژهها