طهران، شارع وليعصر(عج)، شارع توانير، حي نظامي كنجوي، زقاق هفت بيكر(٨)، شارع نظامي كنجوي، بناء رقم ٣٣، مؤسسة بيمه اكو للتعليم العالي، جامعة علامة طباطبائي، الطابق ٦، الغرفة ٦٠٧، اللجنة الإيرانية للغة العربية وآدابها، الرمز البريدي ١٤٣٤٨٦٣١١١

نوع المستند : علمی - پژوهشی

المؤلف

استاديار گروه زبان و ادبيات عربي دانشگاه خوارزمي

المستخلص

هنر، علاوه بر تجسم زيبايي و بيان جلوه‌هاي مطبوع انساني، همواره عنصري قدرتمند براي ايجاد رابطه بين فرهنگ‌ها و زبان‌ها بوده‌است. از ميان انواع هنر، نمايشنامه، در شکل امروزي‌اش، نوع جديدتري محسوب مي‌شود که به نظر مي‌رسد با توجه به ساختار و هويت خود، در ارائة گفتمان ويژة يک نويسنده يا يک ملت نسبت به ملت ديگر ظرفيت بالاتري دارد؛ به‌ويژه که به طور مستقيم در برابر مخاطبان به اجرا گذاشته مي‌شود.
نوشتة حاضر چند نمونه از نمايشنامه‌هاي عربي را که از دور يا نزديک به موضوع ايران و ايرانيان پرداخته‌اند، بررسي نموده‌است. هدف از اين بررسي، دستيابي به شيوه‌هاي نگرش عربي و «خطاب» يا گفتمان عربي دربارة ايران است. اين امر در قالب مطالعات و نقد فرهنگي قرار مي‌گيرد و نتايج چنين بحثي در پايه‌ريزي براي برنامه‌هاي آتي در ايجاد و تقويت رابطة ميان دو ملت مؤثر خواهد بود. مطالعه و بررسي نمايشنامه‌هاي انتخاب‌شده اين واقعيت را نشان مي‌دهد که به‌رغم وجود رابطه‌هاي تاريخي مثبت ميان دو ملت، در نمايشنامه‌هاي معاصر با نوعي جدال گفتماني عربي نسبت به ايران مواجه هستيم. با وجود اين، نقش نمايشنامه در بهبود گفتمان هر يک از ملت‌هاي عرب و فارس اهميت بالايي دارد و به نظر مي‌رسد دو طرف نيازمند بازنگري در نگرش‌هاي کليشه‌اي تاريخي دربارة يکديگر هستند و مي‌توان از هنر به‌ويژه تئاتر به عنوان بستري براي اصلاح ديدگاه‌هاي منفي و دستيابي به گفت‌وگوهاي مثبت ميان دو طرف بهره برد.

الكلمات الرئيسية

الموضوعات الرئيسية

عنوان المقالة [Persian]

الخطاب الثقافی العربی عن إیران؛ وفقًا لأعمال ثلاثة مسرحیین عرب

المؤلف [Persian]

  • فاطمه پرچکانی

استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی

المستخلص [Persian]

یُعتبر الأدب فنًّا یتمتّع بدرجة قبول عالیة بسبب وجوهه الجمالیة، وله قدرة فی إیجاد مساحات الالتقاء بین الأطراف المختلفة. ومن بین الفنون والأنواع الأدبیة، تُعتبر المسرحیة فی شکلها الحدیث هی النوع الأجد الذی یحتوی على إمکانیة کبیرة فی تقدیم "خطاب" کاتب ما أو شعب ما عن شعب آخر. إنّ المشاهد والصور والشخصیات وبیان الحالات والحوارات والمضامین الموجودة فی المسرحیة تتمکّن بشکل کبیر من جذب اهتمام المخاطب؛ خاصّة لأنّها تُعرض أمام المشاهد بشکل مباشر.
 یرمی هذا البحث إلى دراسة نماذج من المسرحیات العربیة التی تتطرّق إلى موضوع إیران والفُرس من قریب أو بعید. والهدف منه الحصول على الآراء والأفکار العربیة و "الخطاب العربی" حول إیران. هذا الأمر تمّ فی إطار الدراسات الثقافیة والنقد الثقافی، وستساعد نتائج البحث فی التأسیس والتخطیط للبرامج المستقبلیة فیما یتعلّق بإنشاء العلاقة بین الشعبین العربی والفارسی أو تعزیزها. تشیر دراسة المسرحیات المختارة إلى حقیقة، وهی أنّه بالرغم من وجود العلاقات التاریخیة الإیجابیة بین الشعبین، إلاّ أنّنا نواجه نوعًا من الصراع الخطابی فی المسرحیات المعاصرة بالنسبة إلى إیران. تحظى المسرحیة بأهمّیة کبیرة فی تعزیز الخطاب العربی والفارسی، ویبدو أنّ الطرفین بحاجة إلى إعادة النظر فی النظرة النمطیة التاریخیة عن الطرف الآخر، ویمکن استخدام الفنّ خاصّة المسرح کأرضیة لتصحیح الأفکار المسبقة السلبیة، وبالمقابل، للحصول على الحوارات الإیجابیة بینهما.
 

الكلمات الرئيسية [Persian]

  • المسرحیة
  • إیران
  • البلدان العربیة
  • الخطاب
  • النقد الثقافی
کتابنامه
کتاب‌ها
أ) عربی
إلیاس، ماری، قصاب حسن، حنان، (2006م)، المعجم المسرحی، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون.
بوتیتسیفا، تمارا الکساندروفنا، (1981م)، ألف عام وعام على المسرح العربی، ترجمة توفیق المؤذن، بیروت: دارالفارابی.
حافظ، السید، (2000م)، حرب الملوخیة، القاهرة: دار العربی للنشر والتوزیع.
-------، (2004م)، خطفونی ولاد الإیه أو حکایة الفلاح عبدالمطیع، القاهرة: الهیئة العامة المصریة للکتاب.
الحزامی، سلیمان، (2006م)، مجموعةالأعمالالکاملة،الجزءالثانی،بدایةالبدایة، طبعة ثانیة، الکویت: مکتبة الکویت الوطنیة.
--------، (2011م)، مجموعة الأعمال الکاملة، الجزء الرابع، الکویت، مکتبة الکویت: الوطنیة.
حمادة، إبراهیم، (2007م)، قاموس المسرح، باریس: منشورات أسمار.
سعید، خالدة، (2008م)، الاستعارة الکبرى، فی شعریة المسرحیة، بیروت: دارالآداب.
الغذامی، عبدالله، (1998م)، الخطیئة والتکفیر من البنیویة والتفکیکیة، القاهرة: الهیئة المصریة العامة للکتاب.
--------، (2005م)، النقد الثقافی، قراءة فی الأنساق الثقافیة العربیة، بیروت: الدار البیضاء، المرکز الثقافی العربی.
الغذامی، عبدالله، اصطیف، عبدالنبی، (2004م)، نقد ثقافی أم نقد أدبی؟، دمشق: دار الفکر.
محمود، مصطفى، (1963م)، الاسکندر الأکبر، القاهرة: دار المعارف.
ب) فارسی
فوتیه، مارک، (1387ش)، مقدمه‌ای بر تئوری تئاتر، ترجمة علی ظفر قهرمانی‌نژاد، تهران: سمت.
مکی، ابراهیم، (1392ش)، شناخت عوامل نمایش، تهران: سروش.
ویینی، میشل، (1377ش)، تئاتر و مسائل اساسی آن، ترجمة سهیلا فتاح، تهران: سمت.
هولتن، اورلی، (1364ش)، مقدمه بر تئاتر؛آینة طبیعت، ترجمة محبوبه مهاجر، تهران: سمت.
ج) انگلیسی
Carbaugh, Donal, (2014), “cods and cultural discourse analysis”, Oxford Bibliographies, 25/11/2014, oxfordbibliographies.com
Douglas, Harper, “Communication”, Online Etymology Dictionary, Retrived 10/12/2016.(http://www.etymonline.com).
Kellner, D., (1995), Media, Culture, London and New York, Routledge.
Leitch, V.B.,(1997), Cultural criticism, literary Theory, post structuralism, New York, Columbia university press.
Thomas, James, (2005), script analysis for actors, directors, and designers, united kingdom, Taylor and francis.
Xu- shi, (2005), a cultural approach to discourse, Macmillan, Palgrave.
مقالات
أ) عربی
خرطبیل، جمیل حسین، (2010م)، «نحو خطاب ثقافی فکری جدی»، دیوان العرب، 18تموز.
سالمین، سعید محمـد، (2009م)، «لغة الحوار فی المسرحیة»، 14 أکتوبر، العدد 14488، 3 یونیو.
میرزایی، محمـد علی، (2016م)، فقه العلاقة بین الأنا والآخر فی الرؤیة القرآنیة، الحیاة الطیّبة، السنة 20، العدد 34، صیف 2016م، صص 21- 55.
ب) فارسی
پاینده، حسین، شیوه های جدید نقد ادبی: مطالعات فرهنگی، نامة فرهنگستان، 1385ش، شمارة 31، صص 41- 58.
منابع اینترنتی
المجلس الأعلى للثقافة، مصر،السید حافظhttp://scc.gov.eg/profile/، تاریخ بازدید 2018/30/09
مهران، فوزیة، السید حافظ فنّان ینبع من قلب الشعب ویعانی کل ویلات العذاب والمعاناة والسخریة اللاذعة، دیوان العرب، 1 نوفمبر 2004. (http://www.diwanalarab.com/spip.php?article1496)