منال فلاح؛ محمدعلی آذرشب
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 1-27
چکیده
فدوی طوقان شاعر فلسطینی (1917-2003م) در ابتدای سرودن شعر در دیوان "وحدی مع الایّام" و "وجدتها" تحت تأثیر مکتب رومانتیک بودهاست و این تأثیرپذیری به شکل واضحی در تصویر هنری تجّلی مییابد؛ به گونهای که تصویر هنری او به خیالپردازی و الهامپخشی و ایجاد همانندی روانی میان اشیا متمایل شدهاست. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شد جلوههای ...
بیشتر
فدوی طوقان شاعر فلسطینی (1917-2003م) در ابتدای سرودن شعر در دیوان "وحدی مع الایّام" و "وجدتها" تحت تأثیر مکتب رومانتیک بودهاست و این تأثیرپذیری به شکل واضحی در تصویر هنری تجّلی مییابد؛ به گونهای که تصویر هنری او به خیالپردازی و الهامپخشی و ایجاد همانندی روانی میان اشیا متمایل شدهاست. بر همین اساس، در این مقاله تلاش شد جلوههای تصویر هنری، انواع و گرایشهای آن در شعر رومانتیک فدوی طوقان مورد بررسی وتحلیل با روش توصیفی-تحلیلی قرار گیرد و این نتایج به دست آمد که تصویر هنری در شعر رومانتیک فدوی طوقان تصویری الهامبخش است و بر همانندی روانی اتّکا میکند. همچنین تصویر هنری نقش تأثیرگذار و الهامبخشی ایفا می کند. علاوه بر این، تصویر هنری نقش مهمّی در ایجاد وحدت ارگانیک و ساختار تصویر کلّی قصیده ایفا می کند. همچنین شاعر به تصویر موسیقی و شنوایی و تصویر چشایی توجّه خاصی دارد؛ به گونهای که تصویر چشایی نزد او به دو حالت اشباع عاطفی و کمبود عاطفی اشاره دارد.
روح الله صیادی نژاد؛ علی نجفی ایوکی؛ کیمیا فتحی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 29-45
چکیده
استفاده از نظریّههای فلسفی، گامی نو در شناسایی وکشف لایههای پنهان معانی مورد نظر است. هرمنوتیک به عنوان یکی از شاخههای تفسیر عصر جدید، با در برداشتن مفهوم دور هرمنوتیکی، نقش مهمّی در تحقّق بخشیدن به اهداف فلسفه متافیزیک و کشف معانی پنهان متن دارد .شلایر ماخر از این نظریّه برای حذف موانع درک زبانشناختی در زبانشناسی استفاده ...
بیشتر
استفاده از نظریّههای فلسفی، گامی نو در شناسایی وکشف لایههای پنهان معانی مورد نظر است. هرمنوتیک به عنوان یکی از شاخههای تفسیر عصر جدید، با در برداشتن مفهوم دور هرمنوتیکی، نقش مهمّی در تحقّق بخشیدن به اهداف فلسفه متافیزیک و کشف معانی پنهان متن دارد .شلایر ماخر از این نظریّه برای حذف موانع درک زبانشناختی در زبانشناسی استفاده کرد. قرآن کریم به خصوص آیۀ چهارم سوره محمّد، مورد شبهه واقع بودهاست. بر اساس دور هرمنوتیکی، دور کلّی مستنبط از دور جزئی، یعنی راههای خدا برای اثبات منافقین، خلاف ایدۀ تصوّر تروریسم و خشونت در اسلام است. در ارتباط با شناخت صاحب کلام وحی و فهم زمانی و مکانی وی، ذکر خصوصیّات ولی و غنّی در این آیه نشان میدهد که همانا ذات متعال از هرگونه خشونت و سرسختی نسبت به منافقان، با توجّه به عدم معنا نمودن ظاهری کلمات «ضرب الرقاب» و«شدّ الوثاق»، به دور است. از طریق تفسیر نحوی و روانشناختی این آیه، آن چه در گفتار جهادی این آیه آمده، برای اوّلین بار در نتیجۀ احتمال آمرزش و بخشش به دلیل احتمال عدم بازگشت منافقان به اسلام بیان نشدهاست، امّا در عبارت دوم، «شدّ الوثاق»، پس از دادن فرصت به آنها، به صراحت بیان شده است؛ همچنین درمییابیم که جرجانی در نظریّۀ نظم خود به جزئیّاتی از این نظریّه دست یافتهاست.
علی اکبر مرادیان قبادی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 47-70
چکیده
کارکرد جناس و انواع آن در متون ادبى فقط تزیین لفظى نیست، بلکه جناس غالبا مفاهیمى را افاده مىکند که اثر زیادى در درون مخاطبان برجاى مىگذارد و صاحب متن ادبى آن را آگاهانه یا نا آگاهانه به منظور متمایل کردن آنان براى پذیرش آراى خود و دستیابى به حمایت و تأیید مواضعش توسط آنها، به کار مىبرد و البته موجب انسجام متن نیز مىشود. صفى ...
بیشتر
کارکرد جناس و انواع آن در متون ادبى فقط تزیین لفظى نیست، بلکه جناس غالبا مفاهیمى را افاده مىکند که اثر زیادى در درون مخاطبان برجاى مىگذارد و صاحب متن ادبى آن را آگاهانه یا نا آگاهانه به منظور متمایل کردن آنان براى پذیرش آراى خود و دستیابى به حمایت و تأیید مواضعش توسط آنها، به کار مىبرد و البته موجب انسجام متن نیز مىشود. صفى الدین حلى یکى از بارزترین شاعرانى است که انواع آرایههاى بدیعى و به خصوص جناس را در مدایح نبى اعظم (ص) و اهل بیت گرامىاش (ع) استعمال کرده است و به نظر مىرسد که این نوع آرایۀ بدیعى، اهمیت و جایگاه کمنظیرى در این دسته از اشعار او داشته باشد، لذا در مقالۀ پیش رو بر آن شدیم تا با روش توصیفى تحلیلى این دسته از شعرهاى او را از این زاویه بررسى کنیم. در پایان به این نتیجه رسیدیم که آرایۀ جناس در این قصاید از چند جهت در خدمت معنا قرار گرفته است، از جمله: تأکید بر مقصود، کسب اعتماد و پذیرش و تأیید مخاطب، تأثیر درونى مثبت بر مخاطب، دلالت بر تناسب، تشابه، تفاوت یا تضاد، و همچنین گاهى انواع جناس در غنا بخشیدن به صور خیال در قصاید و انسجام آنها در محورهاى عمودى و افقى نقش داشته است.
حسین کیانی؛ داود نجاتی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 71-92
چکیده
رمانهای پسامدرن، به دنبال شکلهای جدیدی هستند که یک تفسیر خاص را بر نمیتابند؛ بلکه افقهای نوینی در برابر دیدگان دریافتکننده (خواننده) میگشایند. رئالیسم جادویی یکی از گونههای رمان پستمدرن است که به دنیای مجازی، غیرمعمول و معجزهآسایی اشاره میکند که با واقعیّت تعامل دارد، امّا واقعیّت محض نیست و در عین حال، معادلات دریافتکننده ...
بیشتر
رمانهای پسامدرن، به دنبال شکلهای جدیدی هستند که یک تفسیر خاص را بر نمیتابند؛ بلکه افقهای نوینی در برابر دیدگان دریافتکننده (خواننده) میگشایند. رئالیسم جادویی یکی از گونههای رمان پستمدرن است که به دنیای مجازی، غیرمعمول و معجزهآسایی اشاره میکند که با واقعیّت تعامل دارد، امّا واقعیّت محض نیست و در عین حال، معادلات دریافتکننده را در دنیای واقعی نیز بر هم میزند. از آنجایی که پیوند میان رمانِ رئالیسم جادویی با زندگی روزمره و مسائل اجتماعی و سیاسی آن، باعث تنوّع این سبک از داستانها در شیوههای پرداختِ داستانی میشود، در این نوع از رمانها، با شیوههای گوناگونی از داستانپردازی مواجه میشویم. فراداستان، به عنوان یک سبک رمان نویسی که تفسیرهایی دربارۀ هویّت داستانسرایی خود به دست میدهد، یکی از تکنیکهای پست مدرنی است که نویسندگان رئالیسم جادویی در برخی از داستانهایشان به کار میگیرند. این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی در نقد موادّ پژوهشی خود، میزان سهمِ فراداستان را در ساختِ معماری رمانهای رئالیسم جادویی، از خلالِ نقدِ رمان رآلف رزق الله از ربیع جابر، بررسی میکند. نتایج پژوهش حاکی از این است که فراداستان از طریق ورودهای آگاهانه به متن، ویژگی منحصر به فردی را برای رمان «رآلف رزق الله» فراهم آوردهاست. نویسنده تکنیکهای چهارگانۀ فراداستانی خود را به کار میگیرد که همان بازیهای زبانی جهتِ افشایِ تصنّعی بودن متن، ورود نویسنده به داستان، مخاطب قرار دادن مستقیم خواننده و شگردهای بینامتنی است تا از طریق در هم شکستن پدیدۀ ادغامِ خواننده با داستان و تضعیفِ اصلِ آن، کولهباری از تأویل و تفسیرها را به مخاطب خود عرضه دارد.
یحیی معروف؛ جهانگیر امیری؛ مسلم خزلی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 93-111
چکیده
تعطی روایة خان الخلیلی لنجیب محفوظ صورة عن حوادث الحرب العالمیة الثانیة ودخول المستعمرین فی مصر. تُعدّ نظریّة الشخصیّة للمنظّر الشهیر هورنای من أهمّ النظریّات التی استقطبت اهتمام الباحثین فی الأدب. والرؤی التی أدلی بها هورنای فیما تتعلّق بالشخصیّات المضطربة نفسیّاً مهّدت الطریق للنقد النفسی والسیکولوجی لأبطال القصص والروایات. ...
بیشتر
تعطی روایة خان الخلیلی لنجیب محفوظ صورة عن حوادث الحرب العالمیة الثانیة ودخول المستعمرین فی مصر. تُعدّ نظریّة الشخصیّة للمنظّر الشهیر هورنای من أهمّ النظریّات التی استقطبت اهتمام الباحثین فی الأدب. والرؤی التی أدلی بها هورنای فیما تتعلّق بالشخصیّات المضطربة نفسیّاً مهّدت الطریق للنقد النفسی والسیکولوجی لأبطال القصص والروایات. وفی السیاق ذاته، تدخل روایة خان الخلیلی فی نطاق الروایات ذات الصبغة النفسیّة والسیکولوجیة. یرید هذا البحث دراسة سیکولوجیة لأحمد عاکف بطل روایة خان الخلیلی فی ظلّ نظریة کارن هورنای. ومن أهمّ النتائج التی توصلنا إلیها عبر هذا البحث، أنّ أحمد عاکف من الشخصیّات السایکوبیدیة التی تعیش فی عالم مثالیّ بعید عن عالم الواقع. وهناک شرخ واسع بین نفسیّته الواقعیة والمثالیّة؛ ما تسبّب له بالکثیر من الهزائم والشعور بالمهانة والدونیّة. کان لدی الرجل نفس الحاجات التی لدی الأشخاص البعیدین عن النّاس کالحاجة للاستقلال والاکتفاء الذاتی والطموح إلی الکمال والاستعلاء والقدرة. وکان یعانی أیضاً من میول معاداة الآخرین التی تتمثّل فی استثمار الناّس والتعامل معهم علی أساس المصالح الذاتیّة والرغبة فی الحصول علی استحسانهم له؛ إلّا أنّ حاجته للابتعاد عن الناس یفوق حاجته إلی معاداتهم.
بهنام فارسی؛ مریم صالح زاده؛ سلما قیومی
دوره 16، شماره 54 ، خرداد 1399، صفحه 113-159
چکیده
تکشف روایة «العطر الفرنسی» عن حیاة مجموعة من الشَّعب السّودانی الَّذین کانوا یعیشون فی حی «الغائب» بعیدینَ عن التفات الحکام منکسرة ظهورهم تحت المصائب الاجتماعیة والإقتصادیة والثّقافیَّة والنّفسیة. کان بطل الروایة المسمّی بـ «علی جرجار» الّذی یمثّل طبقة المعوزین السودانیین، یستفید من آلیات الدّفاع النفسیة هرعاً ...
بیشتر
تکشف روایة «العطر الفرنسی» عن حیاة مجموعة من الشَّعب السّودانی الَّذین کانوا یعیشون فی حی «الغائب» بعیدینَ عن التفات الحکام منکسرة ظهورهم تحت المصائب الاجتماعیة والإقتصادیة والثّقافیَّة والنّفسیة. کان بطل الروایة المسمّی بـ «علی جرجار» الّذی یمثّل طبقة المعوزین السودانیین، یستفید من آلیات الدّفاع النفسیة هرعاً عن توتراته النفسیّة وآماله المکبوتة. المراد من آلیات الدفاع النفسیة هی تحرکات نفسیة تظهر لمقابلة الإضطراب والقلق والیأس إذا لم تؤدِّ التصرّفات المنطقیة إلی النتیجة المطلوبة. کُتبت هذه المقالةُ عبرَ المنهج الوصفی- التحلیلی واستناداً علی ما یدور حول هذا الموضوع من الکتب والمقالات، للفحص عن السّبب الرئیس فی إستخدام البطلِ للمیکانیزمات الدّفاعیّةَ وکیفیة ظهور هذه الآلیاتِ فی الروایة المدروسة کما یرید هذا البحث الإشارة إلی الآلیّات الّتی تمّ إستخدامها أکثر من الأخری إضافة إلی ذکر السبب فی هذا الأمر. أهمّ ما وصلت إلیه هذه المقالةُ من النّتائج هی أنَّ القلق والإستفزاز العصابی هما من أهمّ ما دفعَ البطلَ إلی إستخدام المیکانیزمات الدّفاعیة، فقد تمسّک بهذه المیکانیزمات لتخفیف ما استولی علیه من الإستفزازات والتوتّرات الذّاتیة وإلی العیش فی الظروف الآمنة. من أکثر الآلیات الدّفاعیة إستخداماً لدی بطل الروایة نستطیع الإشارة إلی اللّجوء إلی «الحلم» و«الکبت» حتّی یغلب علی أزماته النفسیة ویردّ علی حوائجه ردّاً صحیحاً ولکنّ مُنی بالفشل؛ إذ خاض فی عالم الخیال وإنفصل عن النّاس، فأصبح شخصیة اضطهادیة متوهمة انتهت إلی الجنون.