محمد ابراهیم خلیفه شوشتری
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 1-22
چکیده
واقعیت تاریخی گواه آن است که علم عروض همانند علم نحو زاییدة تمدن اسلامی است، و مبدع این علم، خلیل بن احمد فراهیدی است که کتابی در این باره نوشت و علم عروض به دستان توانای وی تکامل یافت که این امر حاکی از استعداد و نبوغ او دارد. اما به خاطر عواملی چند، که زیر آمده است، گروهی از پژوهشگران به اصالت علم عروض تردید کزدهاند:
1- ظهور ...
بیشتر
واقعیت تاریخی گواه آن است که علم عروض همانند علم نحو زاییدة تمدن اسلامی است، و مبدع این علم، خلیل بن احمد فراهیدی است که کتابی در این باره نوشت و علم عروض به دستان توانای وی تکامل یافت که این امر حاکی از استعداد و نبوغ او دارد. اما به خاطر عواملی چند، که زیر آمده است، گروهی از پژوهشگران به اصالت علم عروض تردید کزدهاند:
1- ظهور علم عروض به یکباره و تکامل یافته به دست خلیل بن احمد فراهیدی چرا که پیدایش آن، تابع سنت تکامل تدریجی نبوده است.
2- وجود متنی از ابن فارس که از آن چنین استفاده می شود که علم عروض قبل از خلیل وجود داشته است.
3- وجود متنی از بیرونی که دال بر این نکته است که خلیل در وضع علم عروض پیرو هندیها بوده است.
به خاطر این عوامل ومانندآن، برخی از پژوهشگران جدید معتقدند که علم عروض عربی برگرفته از علم عروض سانسکریتی است، وگروهی دیگر بر این باورند که برگرفته از یونان است و گروه سومی هم معتقدند که عروض قبل از خلیل نیز وجود داشته است.
با بررسی آراء و نظریات مخالف و اثبات بطلان آنها؛ و ارائه دلایل تاریخی و علمی مبنی بر اصالت علم عروض؛ و بیان غرض اصلی خلیل بن احمد از ایجاد این علم؛ ودر آخر بیان حقیقت کلمة (المتیر) در نزد باقلانی؛ اصالت علم عروض ثابت میشود.
علی پیرانی شال؛ احمد امیدوار
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 23-40
چکیده
حافظ ابراهیم «شاعر نیل» از شعرای مشهور مصر است. وی دراشعار اجتماعی خویش متأثر از شیخ محمدعبده بود. این تاثیرات در زمینههای سیاست، تربیت و تعلیم و دفاع از زن و حقوق وی خودنمایی میکند. در زمینه سیاست، وی همانند عبده، به نظریه اصلاح و اعتراض دور از افراط معتقد است و در اشعار خویش راه سازش با انگلیسیها به خصوص لورد کرومر را ...
بیشتر
حافظ ابراهیم «شاعر نیل» از شعرای مشهور مصر است. وی دراشعار اجتماعی خویش متأثر از شیخ محمدعبده بود. این تاثیرات در زمینههای سیاست، تربیت و تعلیم و دفاع از زن و حقوق وی خودنمایی میکند. در زمینه سیاست، وی همانند عبده، به نظریه اصلاح و اعتراض دور از افراط معتقد است و در اشعار خویش راه سازش با انگلیسیها به خصوص لورد کرومر را در پیش میگیرد و اگر به آنها اعتراضی میکند همراه با نوعی چرب زبانی است. مرگ شیخ بر این رویه تاثیر میگذارد لذا بر انگلیسیها میتازد .وی بزرگترین مصیبت جامعه را فساد اخلاق و جهل مردم میداند و نخستین امر ضروری برای پیشرفت جامعه در نظر او کسب علم و تزکیه نفس است و پرورش را مقدم بر آموزش میداند، و خواستار حق آموزش زنان است و معتقد است که اصلاح آنان اصلاح جامعه است؛ ولی زنان را ملزم به امور خانه داری میداند و مخالف در قید و بند کردن افراطی زنان است و همچون شیخ روبند را رد می کند و آن را از امور شرعی نمیداند.
شاکر عامری
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 41-54
چکیده
از نظر جنسیت در زبان عربی دو نگرش به ماهیت اشیاء وجود دارد: نگرش اول عام و کلّی است، و در نگرش دوم، آنها به دو دسته تقسیم میشوند: مذکر و مؤنث. مذکر خالی از نشانه است، اما مؤنث دارای نشانه میباشد، در نتیجه در زبان عربی اشیاء دارای سه شکل هستند: صیغه عام یا کلی که شامل مذکر ومؤنث و خالی از نشانه است؛ دوم: صیغه مؤنث (با نشانههای ...
بیشتر
از نظر جنسیت در زبان عربی دو نگرش به ماهیت اشیاء وجود دارد: نگرش اول عام و کلّی است، و در نگرش دوم، آنها به دو دسته تقسیم میشوند: مذکر و مؤنث. مذکر خالی از نشانه است، اما مؤنث دارای نشانه میباشد، در نتیجه در زبان عربی اشیاء دارای سه شکل هستند: صیغه عام یا کلی که شامل مذکر ومؤنث و خالی از نشانه است؛ دوم: صیغه مؤنث (با نشانههای تأنیث)، و سوم، صیغه مخصوص مذکر (بدون نشانه). به دیگرعبارت، مذکّر از صیغه عموم که خالی از نشانه است استفاده میکند، ولی باید قرائنی لفظی یا معنوی و یا سیاقی، که گواهی دهند منظور صیغه مذکر است نه صیغه عموم، باشد، در غیر این صورت صیغه عموم، منظور میگردد.
علاوه بر حالت اول (مشترک بودن مذکر و مؤنث)، دو حالت دیگر استفاده از صیغه عموم وجود دارد. یکی کلمات مبهم که جنس آنها قبل از به کارگیری در جمله آشکار نمیشود، مانند کلمه شیء یا اعداد. و دیگری کلماتی که جنس مشخصی ندارند، مانند ابلیس، شیطان، جن، جبرئیل، عزرائیل، میکائیل و خداوند تبارک و تعالی، یا به عبارتی دیگر (ما فوق جنسیت). نتیجه اینکه صیغه عموم در عربی سه حالت دارد: اول دربرگیرنده مذکر و مؤنث به طور مشترک؛ دوم عدم وضوح هیچ یک از آن دو (مذکر و مؤنث)، و سوم کلماتی که فوق جنسیت هستند.
شیرین پورابراهیم؛ ارسلان غلفام؛ فردوس آقاغلزاده؛ عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 55-82
چکیده
این مقاله به بررسی زبانشناختی استعارة جهتی بالا/پایین در نیمة اول قرآن بر اساس رویکرد معنی شناسی شناختی میپردازد. عبارات استعاری قرآنی که حاوی کانون های استعاری (مثل: «فوق»، «دون»، «علی»، «اعلی»، «هبط» و غیره) هستند در این عبارات شناسایی شدهاند تا بررسی شود که اولاً: در زبان قرآن، کدام تصورات انتزاعی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی زبانشناختی استعارة جهتی بالا/پایین در نیمة اول قرآن بر اساس رویکرد معنی شناسی شناختی میپردازد. عبارات استعاری قرآنی که حاوی کانون های استعاری (مثل: «فوق»، «دون»، «علی»، «اعلی»، «هبط» و غیره) هستند در این عبارات شناسایی شدهاند تا بررسی شود که اولاً: در زبان قرآن، کدام تصورات انتزاعی دینی، با توسل به مفاهیم عینی جهتی بالا و پایین تصورسازی شدهاند؟ ثانیاً، چه ارتباط نظام مندی میان این دسته از عناصر وجود دارد؟ نتایج این تحلیل نشان میدهد که مفاهیم انتزاعی قدرت، بیشتر، و بهتر در بالای یک خط عمودی قرار دارند و مفاهیم و تصوراتی چون ضعف، کمتر، و بدتر در پایین قرار دارند. مبنای تجربی این استعاره، فرهنگ قرآن و حرکت جسمانی انسان است.
محمود شکیب؛ محمّد اسمعیل زاده
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 83-106
چکیده
أبوالقاسم علیّ بن أبی أحمدالحسین(355هـ.- 436هـ.) معروف به سیّدمرتضی، از فقها و متکلّمان بزرگ شیعة امامیّه و سرآمد دربسیاری ازعلوم مانند فقه، اصول، کلام، ادبیات، لغت وشعر، روزگارخویش بود. وی عمرشریف خویش را تنها به فراگیری علوم وتدریس وتألیف کتاب ورساله گذرانید و پس از برادرش سیّد رضی با کراهت، نقابت علویان را برعهده گرفت. شعر سید مرتضی ...
بیشتر
أبوالقاسم علیّ بن أبی أحمدالحسین(355هـ.- 436هـ.) معروف به سیّدمرتضی، از فقها و متکلّمان بزرگ شیعة امامیّه و سرآمد دربسیاری ازعلوم مانند فقه، اصول، کلام، ادبیات، لغت وشعر، روزگارخویش بود. وی عمرشریف خویش را تنها به فراگیری علوم وتدریس وتألیف کتاب ورساله گذرانید و پس از برادرش سیّد رضی با کراهت، نقابت علویان را برعهده گرفت. شعر سید مرتضی آینة تمام نمای روزگارش است؛ زیرا به اندازة کافی ثروتمند بود و نیازی به سرودن اشعار متکسّبانه وتملّق گویی نداشت. وی شاعری توانا وزبان آور بود ولی درشعر به شهرت وآوازة برادرش سیّد رضی نرسید وشاید تلاش حاسدان ودشمنانش یکی ازعلل آن باشد.
سیّدمرتضی 14 قصیدة کوتاه وبلند مستقل جمعاً در 696 بیت برای جدّش حضرت امام حسین (ع) مرثیه سروده است. دراین مراثی سوزناک که بهطورمعمول، آنها را در روزعاشورا میسروده، از مبانی فکری شیعه واز آرمانهای آن دفاع کرده وتشیّع مخلصانة خود را به نمایش گذارده است. بررسی مضامین مراثی حسینی سیّدمرتضی اهمیّت خاصّی دارد؛ چرا که با پرداختن به آن معلوم خواهد شد وی کدامین واقعیّات تاریخی را یادآور شده وچگونه برامام حسین (ع) ویاران باوفایش گریسته وچه عبرتهایی را فرا روی خوانندگان اشعارخویش قرار داده است.
مرتضی قائمی؛ علی باقر طاهری نیا؛ مجید صمدی
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 107-134
چکیده
یکی از عناصر مؤثر در زیبایی معلقة امرؤالقیس، موسیقی روان و دلپذیر آن است. این شاعر بزرگ، با انتخاب بحـر طویل، حرف روی لام مکسور که دارای کشش صوتی فراوانی است،، حروف، الفاظ و هجاهای آهنگین و مناسب با مقتضای حال و نیز صنایع لفظی و معنویای چون جناس و مراعات نظیر،- که به تکرار و وحدت موسیقی شعر کمک میکنند،- قصیدة خود را بسیار آهنگین ...
بیشتر
یکی از عناصر مؤثر در زیبایی معلقة امرؤالقیس، موسیقی روان و دلپذیر آن است. این شاعر بزرگ، با انتخاب بحـر طویل، حرف روی لام مکسور که دارای کشش صوتی فراوانی است،، حروف، الفاظ و هجاهای آهنگین و مناسب با مقتضای حال و نیز صنایع لفظی و معنویای چون جناس و مراعات نظیر،- که به تکرار و وحدت موسیقی شعر کمک میکنند،- قصیدة خود را بسیار آهنگین و ممتاز کرده است؛ به طوری که موسیقی داخلی آن، سبب میشود که خواننده خود را درون فضای موسیقایی شعر بیابد، یعنی از عشوة محبـوب شاعر، فاطمه، ملول گردد، خود را در طبیعت و زندگی بیابانی عصر جاهلی ببیند و در بیابان، صدای پاهای اسب و گاوهای وحشی و زوزة گرگ و چرخ نخریسی را بشنود و لذت ببرد.
منوچهر نصیرپور؛ حمیده امجدی قره کوشن
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 135-155
چکیده
«بیت الحکمة» «بغداد» (218-136هـ.ق) - به عنوان مهمترین کتابخانه در جهان اسلام که اغلب «مأمون» معتزلی را مؤسس آن میدانند- در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینههای ادبی و غیر ادبی، از جمله فلسفه، نقش موثری داشت. شاهد آن، ظهور «فارابی» شاگرد «مَتّی بن یُونس» از مترجمان «بیت الحکمه» است ...
بیشتر
«بیت الحکمة» «بغداد» (218-136هـ.ق) - به عنوان مهمترین کتابخانه در جهان اسلام که اغلب «مأمون» معتزلی را مؤسس آن میدانند- در جریان نهضت ترجمه و پیشرفت دیگر علوم عربی در زمینههای ادبی و غیر ادبی، از جمله فلسفه، نقش موثری داشت. شاهد آن، ظهور «فارابی» شاگرد «مَتّی بن یُونس» از مترجمان «بیت الحکمه» است و فیلسوفانی مثل «کِندی» و ریاضیدانانی چون «خوارزمی»، میباشد.«بیت الحکمه» مدیرانی چون «سَهل بن هارون» و مترجمانی چون «ابن مقفع»، «آل حُنَین» و «آل نوبَخت» ونحویانی مثل «فَرّاء» و برخی سرایندگان شعر فلسفی مانند «ابن رومی»... داشته است. بر اساس منابع موجود، این مکان تأثیری در ترجمة شعر غیر عربی به عربی نداشته است؛ اما در زمینه ادبیات منثور، توانست با بهرهگیری از کتب ادب پارسی چون «کلیله و دمنه» و تألیف کتب متأثر از آن چون «ألف لیلة و لیلة» و«ثُعلَة و عُفرَة»«سهل بن هارون»،«عیون الحکمة» ،«مأمون»،«القائف» «ابوالعلاء معری»، «فاکهة الخلفاء و مناظرة الظرفاء» «ابن عربشاه»، «الصادح و الباغم» «ابن الهَبّاریه» و یکی از رسایل«اخوان الصفا» و خلق شعر تعلیمی، تأثیرات فراوانی در ادبیات عربی بر جای گذارد.
کریم زمانی جعفری؛ صالح زمانی جعفری
دوره 5، شماره 12 ، مهر 1388، صفحه 155-169
چکیده
از محسنات زبان جاودانی قرآن کریم علاوه بر غرایب الفاظ و تعابیر سربسته و مختصر و حذفها و إضمارهای مکرّر آن، مجازگوییهای فراوان آن است. از این رو، برای فهم مقاصد آیات چارهای جز آن نیست که با مجازات و استعارات قرآنی آشنا شویم، زیرا دانستن معانی لغات و مفردات و آشنایی با بافت جملهها و احوال صرفی و نحوی آن، وافی به مقصود نیست. ...
بیشتر
از محسنات زبان جاودانی قرآن کریم علاوه بر غرایب الفاظ و تعابیر سربسته و مختصر و حذفها و إضمارهای مکرّر آن، مجازگوییهای فراوان آن است. از این رو، برای فهم مقاصد آیات چارهای جز آن نیست که با مجازات و استعارات قرآنی آشنا شویم، زیرا دانستن معانی لغات و مفردات و آشنایی با بافت جملهها و احوال صرفی و نحوی آن، وافی به مقصود نیست. از آنجا که هر سخنور بلیغ برای ادای معنا و مقصود خود با توجه به مقام و موقع مخاطب سخن میگوید، خداوند حکیم نیز در قرآن کریم به لطیفترین وجه، محسنات لفظی و معنوی را به کار برده است. یکی از این محسنات لطیفه، مجازها و استعاراتی است که اگر از سوی مخاطب، مغفولٌ عنه افتد، راه به سر منزل مقصود نخواهد برد و معانی آیات قرآنی را کما هو حقّه در نخواهد یافت.