محمدحسن امرائي
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 1-30
المستخلص
إنّ تحليل الخطاب النقدي من المناهج العلمية المتبعة لتحليل الخطاب في الدراسات اللغوية التي رفعت تحليل الخطاب نظريًا ومنهجيًا من مستوى وصف النص إلى مستوى التفسير، ومن حيث نطاق البحث، فقد وسع مستواه السياقي من موقع الفرد إلى المستوى الكلي، أي المجتمع والتاريخ والأيديولوجيا. إن الغرض الرئيسي من تحليل الخطاب هو اكتساب تقنية جديدة في ...
أكثر
إنّ تحليل الخطاب النقدي من المناهج العلمية المتبعة لتحليل الخطاب في الدراسات اللغوية التي رفعت تحليل الخطاب نظريًا ومنهجيًا من مستوى وصف النص إلى مستوى التفسير، ومن حيث نطاق البحث، فقد وسع مستواه السياقي من موقع الفرد إلى المستوى الكلي، أي المجتمع والتاريخ والأيديولوجيا. إن الغرض الرئيسي من تحليل الخطاب هو اكتساب تقنية جديدة في دراسة النصوص ووسائل الإعلام والثقافات والعلوم والسياسة والمجتمع وما شابه ذلك. لقد أُختيرت في هذا المقال، نظرية تئون فان دایك الاجتماعي المعرفي ( (Socio-Cognitive Approach كطريقة خاصة لهذا البحث؛ إذ اتخذ شكل تحليل الخطاب النقدي لديه نهجًا مختلفًا عن الآخرين؛ حيث ركّز على دور المعرفة في تحليل الخطاب النقدي والتواصل والتفاعلات الاجتماعية. فنجح من خلال ربط المفاهيم الثلاثة للخطاب والمعرفة والمجتمع، أن يقوم بمثلث شكل أساس نظريته المتميزة لتحليل الخطاب النقدي. في المجال ذاته، تُعدُّ النقائض الشعرية بين الفرزدق وجرير في العصر الأموي من الأعمال الهامة التي تمكن دراستها في سياق تحليل الخطاب النقدي؛ حيث تسمح للمحلل والناقد بالكشف عن العلاقة بين السلطة والأيديولوجيا والخطاب فیها. هذا المقال يسعى إلى تحليل النقيضتين الهجائيتين المختارتين هما: «إنّ الذي سَمَكَ السّماءَ بَنى لَنَا» للفرزدق و«لِمَنِ الدِيارُ كَأَنَّها لَم تُحلَلِ» لجریر بن عطیة، معتمدًا على المربع الأيديولوجي لفان دايك الذي يفحص موضوع النقيضتين من منظور التأكيد على الأنا (الذات) وتهميش الآخر (الرقيب)؛ حتی یكشف عن كيفية تمثيل أيديولوجية الشاعرین في نقيضتيهما الهجائيّة. ومن أبرز النتائج التي توصلنا إليها من خلال هذا المقال هي أن إبراز النقاط السلبية للآخر في كلتا النقيضتين أقوى بكثير من إبراز النقاط الإيجابية للأنا وهكذا خُلقت عملية الاستقطاب وخلق المسافة بين الذات والآخر. إنّ تشابه البنى الشكلية جعل خطاب كلتا النقيضتين ذا أرضية مشتركة له تصميمات متشابهة تخضع لعلاقات القوة والإيديولوجيا.
امير فرهنگ نيا؛ علي پورحمدانيان
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 31-56
المستخلص
نظراً لتطوّر الأنواع الأدبیّة كالرّوایة، أصبح للوصف دور مصیري في السّرد، إذ حاول کثیر من الأدباء المعاصرین تبیین مدی أهمیّته وأثر استخدامه في الرّوایة الحدیثة. ولذلك قاموا بتأطیر الوظائف الوصفیّة التي توضّح موقف الوصف في الرّوایة والقصّ. لم یكن الوصف في الرّوایة الجدیدة مقیّداً بما كان علیه من ترویح نفس القارئ وتزيين النّصوص السّردیّة ...
أكثر
نظراً لتطوّر الأنواع الأدبیّة كالرّوایة، أصبح للوصف دور مصیري في السّرد، إذ حاول کثیر من الأدباء المعاصرین تبیین مدی أهمیّته وأثر استخدامه في الرّوایة الحدیثة. ولذلك قاموا بتأطیر الوظائف الوصفیّة التي توضّح موقف الوصف في الرّوایة والقصّ. لم یكن الوصف في الرّوایة الجدیدة مقیّداً بما كان علیه من ترویح نفس القارئ وتزيين النّصوص السّردیّة فحسب، بل أصبح لتقنیّة الوصف أغراض تعلو علی ذلك وصار یؤدّی دوراً وظیفیاً في الروایة الحدیثة. یسلّط هذا المقال الضّوء علی جمالیّات الوصف الرّوائي في روایة «قابیل أین أخوك هابیل» لإبراهیم الكوني الذي أغنی المجتمع العربي بروایات حملت أفكاراً جدیدة وفتحت نافذة علی العالم. تحكي الروایة الأحداث التي وقعتْ في حكم القرمانلیین علی لیبیا بلغة أدبیة وتقدّم للقارئ لمحة تاریخیة من حكم الباشا محمّدعلي القرمانلي وأولاده وتناحرهم علی نیل البكویّة ویحاول إمعان النّظر في وصف الشّخصیّات والأمكنة والأزمنة الرّوائية ویقوم بتحلیل الأغراض والوظائف فیها مستخدماً المنهج الوصفي-التحلیلي. من أهم النّتائج التي توصّل إلیها المقال، أنّ هناك علاقة وثیقة بین الأوصاف المستخدمة وأفكار الرّوائي فيها وأنّ الوصف النّفسي للشخصیّات یبدو أكثر جمالاً ووقعاً وكون الأوصاف والوقفات الوصفیّة بمثابة ألغاز توحي بأغراض تقع في مستقبل الرّوایة ويأتي وصف الأمكنة ليدلّ على واقعية ما يحدث عند القارئ وليحرّك خياله لمعرفة ما يجري وذلك بلغة بسيطة معبّرة ودقيقة الأداء.
زهرا هاشمي تزنگي؛ محمد جواد پورعابد؛ ناصر زارع؛ سيد حيدر فرع شيرازي
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 57-80
المستخلص
يُعدّ مفهوم الكاريزما بالرغم من شيوع استعماله، من تلك المفاهيم والمصطلحات التي لم تزل يحيط بها الغموض وله تعاريف متعدّدة؛ حيث يمكن تلخيص أغلبها بالشخصيّة الجاذبة الخاصّة المؤثّرة في محيطها. وقسّمه البعض إلی أنواع مختلفة ومن أهمّها الكاريزما المؤقّتة والكاريزما الحقيقيّة، حيث لأيّ منهما مواصفاته الخاصّة. ويمتلك بعض الأفراد الكاريزما ...
أكثر
يُعدّ مفهوم الكاريزما بالرغم من شيوع استعماله، من تلك المفاهيم والمصطلحات التي لم تزل يحيط بها الغموض وله تعاريف متعدّدة؛ حيث يمكن تلخيص أغلبها بالشخصيّة الجاذبة الخاصّة المؤثّرة في محيطها. وقسّمه البعض إلی أنواع مختلفة ومن أهمّها الكاريزما المؤقّتة والكاريزما الحقيقيّة، حيث لأيّ منهما مواصفاته الخاصّة. ويمتلك بعض الأفراد الكاريزما لفترة معيّنة من الزمن لكنّ القليل منهم يمتلكونها لعديد من القرون ولاتزول عنهم بتغيير الظروف. والمهمّ أنّه لتحديد مدی الكاريزما الخاصّة للشخص نحتاج إلى مقارنته بالآخرين. والكاريزما كظاهرة عامّة يمكن أن نجدها في أيّ مجال من مجالات الحياة الاجتماعيّة؛ كما نشاهدها في عوالم الرواية فبعض الشخصيات الكاریزميّة؛ مثل الذي امتازت بهذه الميزة شخصية ميرلا في رواية "ساق البامبو"بسبب الثقة بنفسها وتأثيرها المرآوي حيث يقوم الشخص المقابل بشكل غير إرادي بتقليد أفعالها وسلوكياتها.يقوم هذا البحث بكشف مظاهر الكاريزما في شخصیّة ميرلا بنت خالة الشخصيّة الرئيسة للرواية المذكورة متّخذاً المنهج الوصفي – التحليلي للتعرّف على مظاهر الشخصيّة الكاريزميّة عندها. تظهر نتائج البحث أنّ ميرلا تتمتع بشخصيّة قويّة وحكيمة، وشجاعة وواثقة، حيث نرى في أجزاء كثيفة من الرواية كلماتها الحكيمة ونظرتها العميقة للعالم. بالإضافة إلى هذه الشخصيّة القويّة والمستقلّة والباطنيّة والجامحة، فهي تتمتّع أيضًا بجمال خارجي، وهذه العوامل تجذب راشد -ابن خالها- حاضرة كانت أم غائبة وهذا ما نشاهده من خلال وصفه لميرلا، كما اجتذبت واستقطبت اهتمام المخاطب. ويشعر قارئ الرواية أنّه يريد متابعة شخصيّة ميرلا بجميع مواصفاتها الإيجابيّة والسلبيّة.
شهريار نيازي؛ معصومة تقيزادة؛ هانیة درستکار
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022
المستخلص
یکی از مهمترین مفاهیم مطرح شده در نظریة فرمالیستهای روس، آشناییزدایی است که هدف آن، بررسی جنبههایی از زبان است که منجر به آفرینش ادبی میشود. تمام فنونی که شاعر برای بیگانه ساختن جهان اطراف در چشم مخاطب به کار میگیرد، در گسترة آشناییزدایی قرار دارد. ابن فارض، شاعر مشهور وادی عشق الهی در تاریخ شعر صوفی از شعرایی است ...
أكثر
یکی از مهمترین مفاهیم مطرح شده در نظریة فرمالیستهای روس، آشناییزدایی است که هدف آن، بررسی جنبههایی از زبان است که منجر به آفرینش ادبی میشود. تمام فنونی که شاعر برای بیگانه ساختن جهان اطراف در چشم مخاطب به کار میگیرد، در گسترة آشناییزدایی قرار دارد. ابن فارض، شاعر مشهور وادی عشق الهی در تاریخ شعر صوفی از شعرایی است که شهرت گستردهای در جهان عرب داشته زیرا اشعار او تمام ویژگیهای فنی شعر صوفی را داراست: شعری که آکنده از نفحات قرآنی و نظرات فلسقی است و دیدگاههای نوینی راجع به هستی و انسان دارد. زبان صوفیانة ابن فارض با همة فراز و فرودهایش در سطوح زبانی با آفرینش ترکیبهای نوین در سطح مفهوم، نظر خواننده را جلب کرده و غبار عادت را از مفاهیم عادی صوفیانه برمیچیند و وی را با نوترکیبهایی آشنا میسازد که از تکنیک آٍشناییزدایی بهرهمندند. وی با ترکیب دو اصطلاح که هرکدام مفهوم جداگانهای دارند، دست به آفرینش نوترکیبهایی میزند که مفاهیم نوین یا مفاهیمی را که خارج از آنچه در عرف صوفیان متداول است دارا میباشند. در این مقاله تلاش شده است با تکیه بر دیدگاههای فرمالیستها در زمینة آشناییزدایی و هنجار گریزی، نوترکیبهای عرفانی ابن فارض را بررسی کنیم. بررسیهای به عمل آمده در این مقاله نشان میدهد که ابن فارض با آفرینش چنین نوترکیبهایی قصد ایجاد مفاهیمی نوین را داشته است که از حالات عرفانی وی برآمده است.
مهران معصومي؛ مجيد محمدي؛ پيمان صالحي؛ جهانگیر امیری؛ مریم رحمتی ترکاشوند
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 105-126
المستخلص
آشناییزدایی بهمعنای توانایی نویسنده در نشاندادن مسائل عادی، به شیوهای نو و غیرمنتظره است و هدف از کاربرد آن ایجاد رخنه در ادراک انسان گرفتار تکرار، کلیشه و عادت است تا ادراک و احساس عادتزده او را حساس به مسائل و دگرگون کند. «برید اللیل» عنوان رمانی است از هدی برکات، نویسنده لبنانی تبار ساکن فرانسه که به محض انتشار، ...
أكثر
آشناییزدایی بهمعنای توانایی نویسنده در نشاندادن مسائل عادی، به شیوهای نو و غیرمنتظره است و هدف از کاربرد آن ایجاد رخنه در ادراک انسان گرفتار تکرار، کلیشه و عادت است تا ادراک و احساس عادتزده او را حساس به مسائل و دگرگون کند. «برید اللیل» عنوان رمانی است از هدی برکات، نویسنده لبنانی تبار ساکن فرانسه که به محض انتشار، مورد توجه خوانندگان قرار گرفت، به گونهای که برنده جایزه «بوکر عربی» در سال 2018 گردید. این رمان، روایتگر داستان کسانی است که عمدتاً به علّت مهاجرت اجباری، دچار بحران رابطه شدهاند. این رابطه به خصوص بین مادران و فرزندان و عشاق به تصویر کشیده شده است. علاوه بر این، وضعیت افراد درگیر بحران ارتباطی با دیگر فرهنگها نیز بیان شده است. هدی برکات، آگاهانه، برای به نمایش گذاشتن این رابطه بحرانزده از شگرد برآمده از رویکرد فرمالیستی یعنی آشنائیزدایی در نظریۀ ویکتور اشکلوفسکی بهره برده است که هنر را زاییدۀ آشناییزدایی از امور هستی میداند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی نشان دادن آشنائیزداییهای صورت گرفته در شخصیتپردازی، پیرنگ و روایتپردازی رمان مذکور بوده که به صورت اپیزودهایی مستقل و در قالب نامهنگاری ارائه گردیده است. در این رمان، راوی هر اپیزود، شخصیت محوری آن است. نتایج نشان از آن دارد که هدف نویسنده از آشنائیزدایی، ایجاد تشکیک و رخنه در کلانروایتهایی چون مهر مادر و فرزند و عاشق و معشوق به یکدیگر و همچنین رابطه مبتنی بر نوعدوستی است تا بتواند در قالب تابوشکنیهای احساسی و عاطفی، وضعیت به بنبست رسیده انسان را در جهان پسامدرن به تصویر بکشد.
صفورا فصيح رامندی؛ نرگس انصاری؛ عليرضا شيخی؛ عليرضا نظری
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 127-158
المستخلص
نمایشنامه اسلامی، نمایشنامهای است که ساختار آن در چارچوب ویژه نمایشنامه ارائه میگردد؛ تفاوت آن با دیگر نمایشنامهها، در دیدگاه اسلامی آن است. نمایشنامه الحر الریاحی اثر عبدالرزاق عبدالواحد، ذیل نمایشنامه اسلامی قرار میگیرد که با محوریت حوادث کربلاء با تمرکز بر شخصیت حر ریاحی نوشته –شدهاست. عبدالرزاق، از رهگذر ...
أكثر
نمایشنامه اسلامی، نمایشنامهای است که ساختار آن در چارچوب ویژه نمایشنامه ارائه میگردد؛ تفاوت آن با دیگر نمایشنامهها، در دیدگاه اسلامی آن است. نمایشنامه الحر الریاحی اثر عبدالرزاق عبدالواحد، ذیل نمایشنامه اسلامی قرار میگیرد که با محوریت حوادث کربلاء با تمرکز بر شخصیت حر ریاحی نوشته –شدهاست. عبدالرزاق، از رهگذر شخصیت حر و با بازخوانی واقعه کربلاء، آن را به اوضاع زمانه عراق پیوند میزند. بررسی ساختار نمایشنامه و میزان انطباق آن با واقعیت عاشورا در ترسیم سیر حوادث واقعه و کشف سبک نویسنده موجب شد تا این اثر با روش تحلیلی توصیفی و کتابخانهای و برمبنای ساختار گوستاو فریتاگ تحلیل گردد؛ اصول پنجگانه فریتاگ برآمده از نظریات ارسطو بوده و شامل مقدمه، عمل فزاینده، اوج، عمل فروکاهنده و نتیجه است. واکاوی نمایشنامه نشان میدهد نویسنده از اصول متعارف و کلاسیک نمایشنامهنویسی خارج شده و به تئاتر پسامدرن و سنتشکن برتولت برشت روی آورده است؛ زیرا عبدالرزاق عبدالواحد، ابعاد حادثه کربلاء را فراتر از این میداند که بتوان با روایتی کلاسیک و متعارف بیانش کرد. بنابراین در نمایشنامه خود، پایبند به اصول متعارف نمایشنامهنویسی نبوده و با اثرش، پیشنهادی در حوزۀ نمایشنامه نویسی عاشورایی ارائه داده است.
معصومه شبستری؛ سعیده جلالی فرد
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 159-180
المستخلص
روایت، توالی رویدادهایی است که به شکل غیرتصادفی و با پیوندی سببی و زمانی به هم اتصال یافتهاند. هر روایت داستانی از عناصری ازجمله راوی و کانونشدگی تشکیل میشود. کانونشدگی که پیشازاین در زاویه دید و راوی خلط میشد، بهوسیله ژرار ژنت فرانسوی بهعنوان عنصری مستقل در کنار عنصر راوی موردبررسی علمی قرار گرفت و این امر اقبال ...
أكثر
روایت، توالی رویدادهایی است که به شکل غیرتصادفی و با پیوندی سببی و زمانی به هم اتصال یافتهاند. هر روایت داستانی از عناصری ازجمله راوی و کانونشدگی تشکیل میشود. کانونشدگی که پیشازاین در زاویه دید و راوی خلط میشد، بهوسیله ژرار ژنت فرانسوی بهعنوان عنصری مستقل در کنار عنصر راوی موردبررسی علمی قرار گرفت و این امر اقبال نویسندگان و پژوهشگران را در پی داشت. هدیه حسین (1956 میلادی- تاکنون) نویسندة معاصر عراقی است که محور و موضوع بسیاری از رمانهای او، مسائل اجتماعی با رویکردی سیاسی است. او با استفاده از انواع راوی و کانونگریها در رمانهای خود، توانست حوادث مختلف اجتماعی عراق را در بسترهای زمانی متفاوت به عرضه نمایش بگذارد. «ریام و کفی» ازجمله رمانهای اوست که در آن از انواع کانونشدگی و شیوههای مختلف روایتگری استفاده کرده و همین امر باعث شد تا مبنای این پژوهش قرار گیرد. جستار حاضر با تکیهبر روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد تا بر اساس نظریة ژرار ژنت، راوی و کانونشدگی این رمان را موردبررسی قرار دهد. این بررسی نشان میدهد که در این رمان، غالباً به حوادث رمان از چشمانداز درونیِ راوی-کانونگر نگریسته شده و کمتر به دیگر کانونگرها مجال حضور داده میشود؛ ولی بااینحال نگرش شخصیت مادر، کانون توجه راوی_کانونگر است. نویسنده در این رمان از تنوع راوی بهره برده است؛ در واقع راوی یک نفر اما در عین حال نوع روایتگری ترکیبی از روایت اول شخص و سوم شخص است که به سه صورت روایت میشود.
حامد صدقي؛ سيد عدنان اشکوری؛ سهيلا محسنی نژاد؛ حسين طالب زاده؛ پوران رضايي چُوشَلی
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 181-206
المستخلص
مدرس یکی از رکنهای آموزش زبان محسوب میشود، در همه روشهای مشهور آموزش زبان، به نقش و وظیفه مدرس توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش استاد جهت بهبود وضعیت دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی در مهارت شنیداری و گفتاری و ارائه راهکارهایی جهت بالا بردن سطح این دو مهارت انجام میپذیرد؛ همچنین این پژوهش درنظر ...
أكثر
مدرس یکی از رکنهای آموزش زبان محسوب میشود، در همه روشهای مشهور آموزش زبان، به نقش و وظیفه مدرس توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش استاد جهت بهبود وضعیت دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی در مهارت شنیداری و گفتاری و ارائه راهکارهایی جهت بالا بردن سطح این دو مهارت انجام میپذیرد؛ همچنین این پژوهش درنظر دارد با استفاده از ابزار مصاحبه نیمهساختارمند با استادان و به کمک نرمافزار کیفیسنج ATLAS ti پاسخی برای سؤالات موردبررسی بیابد. نتایج پژوهش نشان میدهد عواملی مانند بیانگیزگی دانشجویان، عدم وجود کتابهای درسی مناسب، محدود بودن ساعات اختصاص دادهشده به این دو مهارت بین سایر دروس و عدم مهارت برخی اساتید در تدریس کاربردی این دو مهارت، ازجمله دلایل ضعف دانشجویان در مهارت شنیداری و گفتاری برشمرده شدند، استادان برای بهبود مهارت گفتاری و شنیداری دانشجویان راهکارهایی ارائه دادهاند مانند ایجاد انگیزه برای دانشجویان، طراحی جزوههای آموزشی کاربردی، استفاده از کلاسهای مهارتآموزی خارج از فضای دانشگاه.
علي افضلي؛ اکرم مدني
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 207-226
المستخلص
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران ...
أكثر
شعر در موجزترین حالت خود نوشتهای است که زبانش اغلب نه صریح بلکه ضمنی است و انتقال تمام لایههای معنایی آن به زبان مقصد بس دشوار مینماید. در وادی برگردان شعر به زبان عربی، ترجمه اشعار شاعران ایرانی از این قافله عقب نمانده و پا به پای دیگر آثار ادبی به پیش تاخته است. از نیمه دوم قرن بیستم بسیاری از اشعار فارسی چه از شاعران قدیم و چه معاصر، به زبان عربی برگردان شدهاند. در این جستار بخشهایی از ترجمه اشعار سهراب سپهری در کتاب مختارات من الشعر الفارسی الحدیث از محمد نورالدین عبدالمنعم، با تکیه بر نظریه هنجارهای گیدئون توری بررسی و از منظر مطالعات توصیفی فرایند- مدار ترجمه واکاوی میشود. این شیوه به فرایند ترجمه یا خود عمل ترجمه میپردازد. نظریة توری به قالبهای ادبیای که در هر فرهنگ خاصی وجود دارند، اشاره میکند. توری طیفی برای ترجمه در نظر میگیرد که در یک سوی آن پذیرش کامل در فرهنگ مقصد و در سوی دیگرش کفایت کامل برای برابری با متن مبدأ قرار دارد و معتقد است ترجمه همواره بین این دو قطب جای میگیرد. نتیجة اصلی ارزیابی کیفی تعریب عبدالمنعم حاکی از آن است که اثر وی از پذیرش در فرهنگ مقصد برخوردار است اما تا حدودی از بسندگی و کفایت در مبدأ به دور است.
رقيه رستم پور؛ زينب ناظميان
المجلد 18، العدد 63 ، سبتمبر 2022، الصفحة 227-247
المستخلص
نشانهشناسی از جمله رهیافتهای نوین در نقد ادبی است که یکی از ابزارهای مهم تحلیل متون ادبی به شمارمی رود . در این راستا نظریه رمزگان پنجگانه رولان بارت را میتوان نوعی نشانهشناسی لایهای دانست، که ابزار مناسبی برای رفع پیچیدگیهای ادبی متون داستانی و رمزگشایی دلالتهای موجود در آن به شمار میآید. رمان «مفتاح ...
أكثر
نشانهشناسی از جمله رهیافتهای نوین در نقد ادبی است که یکی از ابزارهای مهم تحلیل متون ادبی به شمارمی رود . در این راستا نظریه رمزگان پنجگانه رولان بارت را میتوان نوعی نشانهشناسی لایهای دانست، که ابزار مناسبی برای رفع پیچیدگیهای ادبی متون داستانی و رمزگشایی دلالتهای موجود در آن به شمار میآید. رمان «مفتاح لنجوی» اثر «فاتن المرّ» نویسنده معاصر لبنانی ، با وجود سبک معاصر و ساختار چند لایه خود، میتواند نمونة خوبی برای پیادهسازی این نظریه باشد. این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با ارائه نمونههایی از داستان مفتاح لنجوی به تحلیل این رمان از منظر رمزگان پنجگانه بارت میپردازد. اهمیت پژوهش از این رو است که داستانی مدرن و زنانه در ادبیات مقاومت عربی را با تکیهبر تفسیر سطوح و لایههای متعدد رمزگانی تحلیل میکند. لذا هدف این مقاله، تبیین دلالتهای گوناگون نشانهها، تحلیل رمزگان و حالات روحی - روانی برخی از شخصیتهای این رمان است. از جمله دستاوردهای این پژوهش آن است که هر پنج رمزگان هرمنوتیک، نمادین و فرهنگی و معنابنی و کنشی در این رمان به کار رفته و در پیش برد پیرفتهای روایت مؤثر است؛ اما رمزگان فرهنگی نسبت به سایر انواع آن برجسته تر به نظر میرسد. این امر به خاطر برجسته بودن مفهوم مقاومت و اهمیت توجه به زن در این رمان است. رمان «مفتاح لنجوی» بر پایه نامههای الکترونیکی میان شخصیتهای داستان و در فضای مجازی بنا شده است، از این رو زاویۀدید دانای کل به کار نرفته است و سبک داستان به گونهای است که ظرفیت برداشتهای گوناگون از آن و نیز امکان خواندنی- نوشتنی شدن را فراهم میکند.