فاطمه قادري؛ سلاله رخ
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 1-23
المستخلص
الملخص
سعد الله ونوس کاتب مسرحي سوري من درجة المسرحيين و المبدعين. حاول في إغناء المسرحية العربية و ازدهارها. له مسرحيات تحتل المکانة السامية بين المسرحيات العربية المؤصّلة منها مسرحية (الملک هو الملک) التي تعتبر من أفضل مسرحياته النموذجية المعاصرة و تهتم بقضايا العرب المعاصرة و تنعکس حقائق مجتمعاتهم و حکامهم أشد انعکاس.
التناص ...
أكثر
الملخص
سعد الله ونوس کاتب مسرحي سوري من درجة المسرحيين و المبدعين. حاول في إغناء المسرحية العربية و ازدهارها. له مسرحيات تحتل المکانة السامية بين المسرحيات العربية المؤصّلة منها مسرحية (الملک هو الملک) التي تعتبر من أفضل مسرحياته النموذجية المعاصرة و تهتم بقضايا العرب المعاصرة و تنعکس حقائق مجتمعاتهم و حکامهم أشد انعکاس.
التناص ترجمة للمصطلح الفرنسوي (intertext)، مصطلح شاع في النقد العربي الحديث علي يد «جولياکريستيفا» و هو تعالق النصوص بعضها ببعض أو تداخل النص مع نصوص أخري، له قوانين و أشکال متعددة.
مسرحية (الملک هو الملک)، مسرحية رمزية سياسية وطنية اجتماعية، تصوّر المجتمع الاسلامي و الانساني تصويراً واقعياً نموذجياً، تصويراً يغري المخاطب إلي إصلاح حياته و مجتمعه.هذه المسرحية أکثر مسرحيات سعدالله ونوس إمتاعا و طرافة، فضلاً عن طقسيتها الموفقة و هي في الواقع أصفي و أرقّ و أنجح ما کتب ونوس، لها مشاهد و فواصل عديدة.
مازال المسرحيين المعاصر الخلّاق يهتمون بدرج التراث الماضي الثمين في آثارهم لإثراءها.کذلک حال المبدع المسرحي سعدالله ونوس في مسرحيته (الملک هو الملک) حين يوظّف فيها حشدا من أساليب و حکايات تراثية تکشف لنا عن تأثيره بالکتاب العالمي التراثي (ألف ليلة و ليلة).
هذه المقالة تحاول إلقاء الضوء علي هذا المسعي، و تمعن النظر في تحليل جوانب هذه المسرحية التراثية في ظلّ قضية التناص بأشکاله و قوانينه علي صعيدين: الحکاية و الأسلوب الفني.
علي بيراني شال؛ علي حسين غلامي يلقون آقاج
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 25-53
المستخلص
الملخص
الشکوي تعبيرٌ عن هموم الإنسان الناتجة عمّا يعرض له من مشکلاتِ الحياة الخاصّة و العامّة الّتي يواجهها، فينفجر بالشکوي مصوراً للآخرين مشکلته و يتبرّد الجنان و يقل غليان النفس. الشکوي غرض من أغراض الشعر و هي قديمة في الشعر العربي و من أوسع الميادين الّتي يرتادها خيال الشعراء منذ العصور السابقة.حيث شکوي الدّهر من أهمّ المضامين ...
أكثر
الملخص
الشکوي تعبيرٌ عن هموم الإنسان الناتجة عمّا يعرض له من مشکلاتِ الحياة الخاصّة و العامّة الّتي يواجهها، فينفجر بالشکوي مصوراً للآخرين مشکلته و يتبرّد الجنان و يقل غليان النفس. الشکوي غرض من أغراض الشعر و هي قديمة في الشعر العربي و من أوسع الميادين الّتي يرتادها خيال الشعراء منذ العصور السابقة.حيث شکوي الدّهر من أهمّ المضامين الّتي تناولها الشعراء في العصر العباسي و منها تکوين فن الدّهريات. نظراَ للشکوي في العصر الحديث، نجدها عند عدّة شعراء هذا العصر و حافظ إبراهيم في طليعتهم. إنّه عاش فقيراً بائساً و تعاقبت عليه سلسلة من النکبات في حياته و کان لهذه النکبات تأثير شديد في نفسه حيث جعلته صاحب نفس شکّاء. إنّه يشکو من فقره و من فقر النّاس و يستهدف سوء سياسة الأجانب کحادثة «دنشواي»، سلب خيرات البلاد، طعن الإنجليز علي المصريين ، الحروب الّتي أثارتها الأجانب في الشرق و... . يجعل الشاعر شکوي الدّهر وسيلة للتنفيس عن معاناته في الحياة و يأخذ الدّهر أشکالاً شتّي في شکاويه بحيث يتنوّع الخطاب للدّهر عنده. إنّ الشکوي قد احتلّت مکانة خاصة في أشعار حافظ.لهذا کلّه، حمل حافظ لواء الشکوي في عصره و صار شاعر الشکوي دون منازع. هذه المقالة تحاول الترکيز علي الشکوي من الشقاء و الفقر و الظلم و الدّهر عند حافظ و تبيين هذه المظاهر مع الإشارة إلي بعض أسباب هذه الشکاوي و يقوم هذا البحث علي المنهج الوصفي.
اسماعيل شفق؛ مريم رحمتي ترکاشوند
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 55-79
المستخلص
چکيده
نقد خواننده محور بر اين مسئله تأکيد دارد که در خوانش متن، دريافت و استنباط خواننده بسيار مهّم و اساسي است. اين قضيه، يک روي ديگر فرضيهي مرگِ مؤلف (Death of the author) رولان بارت به شمار ميرود. بارت و پيروان او در ارائهي نظريات خود انگيزهي سياسي داشتند. ايشان در راستاي مبارزهي فرهنگي با رژيم تک صداييِ کمونيسم، مسئلهي مرگِ ...
أكثر
چکيده
نقد خواننده محور بر اين مسئله تأکيد دارد که در خوانش متن، دريافت و استنباط خواننده بسيار مهّم و اساسي است. اين قضيه، يک روي ديگر فرضيهي مرگِ مؤلف (Death of the author) رولان بارت به شمار ميرود. بارت و پيروان او در ارائهي نظريات خود انگيزهي سياسي داشتند. ايشان در راستاي مبارزهي فرهنگي با رژيم تک صداييِ کمونيسم، مسئلهي مرگِ مؤلف و تولد خواننده را مطرح کردند و اين در حالي است که توجه به خواننده در تاريخ بلاغت اسلامي از نوع نابِ آن، که برآمده از فلسفهي بلاغت است، به دور از هرگونه شايبهي سياسي وجود داشته است. از بين پيشينيان، ابنرشيق قيرواني، عبدالقاهر جرجاني، جاحظ، ابنقتيبه دينوري از جمله دانشمنداني هستند که به محوريت خواننده در درک متون ادبي توجه ويژهاي داشتهاند. علاوه بر اين در عرصهي شعر قديم پارسي نيز توجه به شخصيت خواننده در آثار حافظ شيرازي، عطار نيشابوري، عينالقضات همداني به خوبي مشهود است و ايشان آشکارا حق خوانش متن را براي خوانندگان بالقوه به رسميت شناختهاند. بهطور کلي در نظريهي خواننده محور بايد به اين اصل اساسي توجه داشت که حالات خواننده و هويّت خواننده، تکليف خوانش متن را روشن ميسازد.
احمد پاشا زانوس؛ نرجس رمضانخاني
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 81-107
المستخلص
چکيده
عديبن زيد عبادي از شاعران مسيحي در عصر جاهلي است. وي نويسنده و سفير دربار ساساني بوده و از آغاز نوجواني به هر دو زبان فارسي و عربي تسلط کامل داشت.
شاعر در مضامين مشهور شعر جاهلي شعر نسروده است. مدح و رثا در ديوان او موجود نيست و فخر و هجا منحصر در چند بيت است. وي براي اولين بار، خمر را به عنوان فن مستقل به کار برده و در اين زمينه، ...
أكثر
چکيده
عديبن زيد عبادي از شاعران مسيحي در عصر جاهلي است. وي نويسنده و سفير دربار ساساني بوده و از آغاز نوجواني به هر دو زبان فارسي و عربي تسلط کامل داشت.
شاعر در مضامين مشهور شعر جاهلي شعر نسروده است. مدح و رثا در ديوان او موجود نيست و فخر و هجا منحصر در چند بيت است. وي براي اولين بار، خمر را به عنوان فن مستقل به کار برده و در اين زمينه، شاعراني مثل اعشي و اخطل از او پيروي کردهاند و نيز در شعر قصصي و اعتذاريات بر ديگر شاعران جاهلي پيشي گرفته است.
عديبن زيد به خاطر ابتکار در اغراض، شکل و درون مايهي قصايد جاهلي، شاعري نوآور به شمار ميآيد؛ اشعار وي در بيشتر قصايد معاني جديد داشته و از تقليد فاصله دارد. در اين مقاله سعي بر اين است تا نوآوري شاعر در اغراض و شکل و معاني بررسي شود.
يحيي معروف؛ سارا رحيمي پور
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 109-139
المستخلص
چکيده
عبدالوهاب بياتي از جمله شاعراني است که رمز در شعرش حضوري فعال دارد؛ از جمله رموز قديمي، که شاعر از آن به زيبايي هرچه تمامتر بهره ميگيرد، رموز تصوف است. بررسي زندگي شاعر نشان ميدهد که او بهخوبي مولوي را ميشناخته و با آثار او آشنايي کامل داشته است؛ لذا اين تحقيق در پي آن است تا به اين سؤالات پاسخ گويد: 1. آيا بياتي در رموز ...
أكثر
چکيده
عبدالوهاب بياتي از جمله شاعراني است که رمز در شعرش حضوري فعال دارد؛ از جمله رموز قديمي، که شاعر از آن به زيبايي هرچه تمامتر بهره ميگيرد، رموز تصوف است. بررسي زندگي شاعر نشان ميدهد که او بهخوبي مولوي را ميشناخته و با آثار او آشنايي کامل داشته است؛ لذا اين تحقيق در پي آن است تا به اين سؤالات پاسخ گويد: 1. آيا بياتي در رموز شعري خود، از مولوي تأثير پذيرفته است؟ 2. چه رموزي از اشعار مولوي توجه او را به خود جلب کرده است؟ 3. با توجه به اينکه بياتي شاعري انقلابي است، چه هدفي از کاربرد اصطلاحات صوفيانهي اشعار مولوي دارد؟
فرضيههاي اين مقاله نيز عبارت است از: 1. با بررسي ديوان بياتي، تأثيرپذيري او از مولوي قابل اثبات است. 2. بيشترين تأثيرپذيري بياتي برگرفته از "نينامه"ي مولوي و رموز مهم آن همچون "ني" و نيز "ديوان شمس" و نمادهاي مهمي مانند "شمس" و "غزال" است. 3. "بياتي" هرچند از رموز عارفانهي"مولوي" استفاده ميکند، آن را با هدف شعري خود که همان طرح انقلاب و آزادي است، همرنگ ميسازد و درواقع، اين رموز را از معاني اوليهي خود خالي، و همچون لباسي بر پيکرهي افکار انقلابياش ميپوشاند
حميدرضا مشايخي؛ سيده هانيه ميرسيدي
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 141-164
المستخلص
چکيده
تلاش روايتشناسان براي رسيدن به الگويي ثابت بهمنظور بررسي داستانها و روايتها در آغاز قرن بيستم با ظهور فرماليستها شدت يافت. در همين زمان ولاديمير پراپ، مردمشناس صورتگراي روسي با الگو گرفتن از همين روايتشناسان روشي براي بررسي داستان طرح کرد. پراپ دريافت که قصههاي پريان بهرغم تکثر و تنوع ظاهري، از نظر قهرمانان ...
أكثر
چکيده
تلاش روايتشناسان براي رسيدن به الگويي ثابت بهمنظور بررسي داستانها و روايتها در آغاز قرن بيستم با ظهور فرماليستها شدت يافت. در همين زمان ولاديمير پراپ، مردمشناس صورتگراي روسي با الگو گرفتن از همين روايتشناسان روشي براي بررسي داستان طرح کرد. پراپ دريافت که قصههاي پريان بهرغم تکثر و تنوع ظاهري، از نظر قهرمانان و عملکردهاي آنها نوعي وحدت و همانندي دارد و تمامي کارکردهاي موجود در قصه به سي و يک عملکرد محدود ميشود و اين دستاورد، آغاز علم روايتشناسي نوين بهشمار ميآيد.
نجيب محفوظ، معروفترين رماننويس معاصر عرب، ازجمله نويسندگاني است که روايتها و داستانهاي او سرشار از عناصر نمادين شرقي و قالبهاي ساختاري نوين غربي است؛ از اين روي، قابليت بررسي روايي و ريختشناسي را دارد. اين جستار بر آن است تا روايت السُّمان و الخَريف نجيب محفوظ را براساس نظريهي پراپ، تحليل و بررسي کرده و نشان دهد توالي اين کارکردها تا چه اندازه ميتواند در داستان محفوظ قابل انطباق باشد. دستاورد پژوهش، نشاندهندهي اين است که هرچند تعدادي از کارکردهاي سي و يک گانه در داستان نجيب محفوظ يافتني است، پايان قصه، با نوع پايان يافتن قصههاي پريان مغايرت دارد؛ در پايان، قهرمان داستان به ظاهر از صحنهي مبارزه بيرون ميرود؛ ولي در مبارزهاي دروني، جدال قهرمان با شرور ادامه مييابد.
اکرم روشنفکر؛ فاطمه قرباني
المجلد 8، العدد 24 ، نوفمبر 1433، الصفحة 165-196
المستخلص
چکيده
پس از دو جنگ عالمگير در قرن بيستم و جعل رژيم صهيونيستي در خاورميانهي عربي، اين منطقه، پيدرپي شاهد وقوع درگيريهايي بود. که زمينهي شکلگيري ادبيات جنگ را فراهم آورد آثاري فاخر در ادبيات عربي برجاي نهاد. با آنکه آثاري که ذيل ادبيات جنگ و داستان جنگ قرار ميگيرند، در حادثهپردازي وجه مشترک دارند، آثاري که به ...
أكثر
چکيده
پس از دو جنگ عالمگير در قرن بيستم و جعل رژيم صهيونيستي در خاورميانهي عربي، اين منطقه، پيدرپي شاهد وقوع درگيريهايي بود. که زمينهي شکلگيري ادبيات جنگ را فراهم آورد آثاري فاخر در ادبيات عربي برجاي نهاد. با آنکه آثاري که ذيل ادبيات جنگ و داستان جنگ قرار ميگيرند، در حادثهپردازي وجه مشترک دارند، آثاري که به جنگ داخلي لبنان ميپردازند، رويکردي جديد به ادبيات جنگ بخشيدهاند.
در اين ميان، بانوان نويسنده با نگارش داستانهاي کوتاه و بلند از زواياي پيدا و پنهان جنگ داخلي آن کشور روايت کردهاند که از جمله داستان بلند «حجرالضحک» اثر هدي برکات است. برکات در اين داستان با قرار دادن قهرمان داستان در مسير حوادث آن به توصيف فضايي ميپردازد که رويدادهاي کوچکتر در تارهاي فاجعهاي مخوف گرفتار ميآيند و گرههايي بر گره آن ميافزايند تا بافت جنگي را، که دامنگير شهروندان لبناني شده و آنها را در خود بلعيده، نمودار سازند.
پژوهش حاضر درصدد بيان مهمترين ويژگيهاي سبک ادبي داستان حجرالضحک است. روش پژوهش توصيفي– تحليلي و براساس جديدترين منابع منتشره دربارهي جنگ داخلي لبنان بوده و مهمترين نتيجهي آن کاربرد متفاوت عناصر داستان و بهکارگيري روشهايي مانند سيال ذهن، تکگويي و بينامتني در فن توصيف توسط برکات است که به او توانايي نقد فاجعهي جنگ داخلي لبنان را بخشيده و به ايجاد سبک توصيفي انتقادي نويسنده انجاميده است.