محمود شکيب؛ عباس گنج علي
المجلد 1، العدد 1 ، يناير 1426، الصفحة 25-42
المستخلص
با نگاهي در واژگان زبان عربي در مي يابيم که گروهي از واژگان توانسته اند پهنه بسيار وسيعي را از آن خود کرده و دامنه گسترده تري بيابند در حالي که دسته اي ديگر از چنين بالندگي و بسطي برخوردار نشده اند. بنابراين بدون شک عواملي ديگر در اين روند تاثير گذاشته و مجال را براي بروز و گسترش اين واژگان فراهم آورده اند. يک دسته از اين قبيل واژگان که ...
أكثر
با نگاهي در واژگان زبان عربي در مي يابيم که گروهي از واژگان توانسته اند پهنه بسيار وسيعي را از آن خود کرده و دامنه گسترده تري بيابند در حالي که دسته اي ديگر از چنين بالندگي و بسطي برخوردار نشده اند. بنابراين بدون شک عواملي ديگر در اين روند تاثير گذاشته و مجال را براي بروز و گسترش اين واژگان فراهم آورده اند. يک دسته از اين قبيل واژگان که پهنه وسيعي را در زبان عربي در برگرفته اند، واژگاني هستند که بيانگر مفهوم «انقطاع و انفصال» اند. فرض مي رود که خشونت زندگي باديه، طبيعت خشک دشت هاي سوزان، عداوت و درگيري ها و انتقام جويي ها و نهب و غارت هاي متقابل از سوي قبايل متخاصم، زندگي به شيوه چادرنشيني و دسترسي نداشتن به منابع طبيعي کافي در نتيجه کوچيدن هاي پايان ناپذير در به وجود آوردن طيف وسيعي از واژگان دال بر «انقطاع و انفصال» و مفاهيمي از اين دست بي تاثير نبوده اند. به هر حال، علل و دلايل هر چه که باشد، واقعيت اين است که مفهوم انقطاع و انفصال در واژگان و تعابير عربي به گونه گسترده اي مجال بروز يافته که در اين پژوهش به طور تفصيل به تصوير کشيده شده است.
خليل پرويني؛ حسين چراغي وش
المجلد 1، العدد 1 ، يناير 1426، الصفحة 43-71
المستخلص
سيد قطب يکي از پيشگامان عرصه ادبي معاصر عربي مي باشد که درصف نخستين نسل ناقداني قرار مي گيرد که بعد از نسل پيشگامان (جيل الرواد) ادبيات نوين عربي پاي در عرصه نقد ادبي و ادبيات نهادند، وي داراي سه مرحله نقدي است که هر کدام داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند و داراي اشتراکات و اختلافاتي با هم هستند، اين مراحل عبارتند از: 1- مرحله همراه عقاد ...
أكثر
سيد قطب يکي از پيشگامان عرصه ادبي معاصر عربي مي باشد که درصف نخستين نسل ناقداني قرار مي گيرد که بعد از نسل پيشگامان (جيل الرواد) ادبيات نوين عربي پاي در عرصه نقد ادبي و ادبيات نهادند، وي داراي سه مرحله نقدي است که هر کدام داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند و داراي اشتراکات و اختلافاتي با هم هستند، اين مراحل عبارتند از: 1- مرحله همراه عقاد 2- مرحله دعوت به ادبيات وجداني 3- مرحله دعوت به ادبيات اسلامي، اين مقاله در پي آن است که اين مراحل نقدي را مورد بررسي و کنکاش قرار دهد.
محمود خورسندي؛ مهدي مسبوق
المجلد 1، العدد 1 ، يناير 1426، الصفحة 73-90
المستخلص
منظور از شعر صوفي اشعاري است که در طريقه متصوفه به تغزل و وصف شراب و جام باده اي مي پردازد که ساقي بر آنان مي گرداند. اين شعرا در اشعار خود اصطلاحات و رموز خاص خود را داشتند. لذا مي توان گفت منظومات صوفي در واقع نوعي شعر سمبليک است که ظاهر آن غزل و باطن آن شور و شوق و غرق شدن در درياي بي کران حب الهي است. ظاهر الفاظ و معانيش تغزل به شراب و ...
أكثر
منظور از شعر صوفي اشعاري است که در طريقه متصوفه به تغزل و وصف شراب و جام باده اي مي پردازد که ساقي بر آنان مي گرداند. اين شعرا در اشعار خود اصطلاحات و رموز خاص خود را داشتند. لذا مي توان گفت منظومات صوفي در واقع نوعي شعر سمبليک است که ظاهر آن غزل و باطن آن شور و شوق و غرق شدن در درياي بي کران حب الهي است. ظاهر الفاظ و معانيش تغزل به شراب و جمال محبوب است ولي حقيقت آن رموز و اشاراتي است از آنچه نفس آدمي در راه وصال به عزت الهي و رسيدن به معرفت و شهود و اتحاد با معبود متحمل مي شود. در اين مقاله سعي شده به طور مختصر به سير و پيدايش تصوف و نقل آرا مختلف صاحب نظران در مورد اصل و منشا آن پرداخته سپس اشعاري را که متصوفه در محافل خود مي سرودند بررسي نماييم و مهم ترين ويژگي هاي آن را مورد مداقه قرار دهيم و در نهايت سعي شده اشعار ابن فارض بزرگترين شاعر صوفي ادب عربي به طور مفصل تري بررسي شود.
وحيد سبزيان پور
المجلد 1، العدد 1 ، يناير 1426، الصفحة 127-148
المستخلص
خرد و خردگرايي ازمشخصه هاي مهم شاهنامه است، اين کتاب ارجمند با خرد و انديشه شروع مي شود، اين براعت استهلال در ابتداي اين کتاب گوياي توجه فردوسي به خرد و انديشه است. عنصر خرد چون قلبي تپنده خون را در پيکر شاهنامه جاري مي کند، در ريشه يابي اين پديده، از يک سو قول مشهور اين است که فردوسي يک حکيم مسلمان و آگاه به انديشه هاي قرآني و اسلامي ...
أكثر
خرد و خردگرايي ازمشخصه هاي مهم شاهنامه است، اين کتاب ارجمند با خرد و انديشه شروع مي شود، اين براعت استهلال در ابتداي اين کتاب گوياي توجه فردوسي به خرد و انديشه است. عنصر خرد چون قلبي تپنده خون را در پيکر شاهنامه جاري مي کند، در ريشه يابي اين پديده، از يک سو قول مشهور اين است که فردوسي يک حکيم مسلمان و آگاه به انديشه هاي قرآني و اسلامي است، از ديگر سو مي دانيم که منابع شاهنامه، متون قديم ايران باستان و روايان آن موبدان زرتشتي است. ساختار اين اثر جهاني بي ترديد ايراني و براساس آيين باستاني ايران است. با عنايت به بسامد بالاي واژه ها و مشتقات «عقل و فکر» در فرهنگ اسلامي و نيز شهرت ايرانيان باستان به تعقل و تفکر، پاسخ به اين سوال که «فردوسي در موضوع خردگرايي متاثر از کدام فرهنگ بوده» و يا «کدام يک از اين دو فرهنگ تاثير بيشتري در او دارند؟» به علت وجود قراين و شواهد بي شمار و نيز ديدگاه هاي متفاوت کاري بس دشوار است، و امکان پاسخ قطعي به آن وجود ندارد. سعي ما در اين مقاله تبيين فرهنگ ايراني در منابع عربي عهد عباسي درموضوع خرد است، به تعبير ديگر، آيا ريشه و منابع خردگرايي فردوسي را مي توان در آثار منسوب به ايران باستان پيدا کرد؟ در صورت پاسخ مثبت، اين متون تا چه اندازه استعداد تغذيه شاهنامه و خوراک فکري فردوسي را دارد؟ تلاش براي يافتن پاسخ به اين سوال، علاوه بر اينکه ديدگاه نياکان ما را در خصوص خردگرايي نشان مي دهد، راه را براي تقويت بعضي احتمالات و ايجاد فرضيه هاي ديگري براي تحقيقات عميق تر و گسترده تر باز مي کند.