احمد نهيرات
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 1-28
المستخلص
الملخّص:
استلهم الشعراء العرب المعاصرون من التراث الإسلامي عامة و الإيراني خاصة، منهم البياتي الذي استحضر شخصيات إيرانية في شعره و استعان بها للتعبير عن مراده. أتى البياتي بهذه الشخصيات لتدل على معان روحية و إنسانية عامة: کالمعرفة و الحب والإصلاح والثورة والسفر وقد أجاد في ذلک حيث حمّل کل شخصية ما عرف عنها من عقائد و أفکار ومواقف.
لم ...
أكثر
الملخّص:
استلهم الشعراء العرب المعاصرون من التراث الإسلامي عامة و الإيراني خاصة، منهم البياتي الذي استحضر شخصيات إيرانية في شعره و استعان بها للتعبير عن مراده. أتى البياتي بهذه الشخصيات لتدل على معان روحية و إنسانية عامة: کالمعرفة و الحب والإصلاح والثورة والسفر وقد أجاد في ذلک حيث حمّل کل شخصية ما عرف عنها من عقائد و أفکار ومواقف.
لم يکتف الشاعر بنقل تاريخ هذه الشخصيات فقط، بل صبّ عليها صبغة عصرية و حملها من قضاياه و همومه المعاصرة ما رآه متناسبا مع أفکار و رؤى کل منها. و قد نقد البياتي بقصصهم الشعرية الواقع الاجتماعي و السياسي للبلاد العربية، کما نقد واقعها العقائدي و ما طرأ من تحريف علي المفاهيم الدينية.
ساهم الإبداع الشعري للشاعر في اعطاء صورة محببة لهذه الشخصيات للمتلقي، و ذلک من خلال التحليق بالخيال و استحضار الأساطير و التحوير في قصص هذه الشخصيات و الأساليب المختلفة التي استعان بها البياتي في استحضارها من تقنية القناع و المباشرة و ما إلى ذلک من التنويع في التعامل مع کل شخصية.
برز في هذه القصص الشعرية جانبان من أبطالها بصورة جلية: الأول المحتوى الروحي (و المعنوي) الذي عرف عن کل منهم و الثاني المضمون الثوري (و الرافض) للظلم و التخلف في مواقف هذه الشخصيات.
سيدمحمد ميرحسيني؛ علي أسودي
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 29-42
المستخلص
الملخّص:
إحدى القضايا الهامة في البلاغة، موضوع التنکير والذي يندرج في قضايا علم المعاني ولاستخدامه أغراض بلاغية عالية يمکن استشفافها في القرآن أيما استشفاف ولاستخدام الکلمة نکرة أرجحية لما يحتويه من معني لا يمکن التعبير عنه بالتعريف.
ولذلک قمنا بضبط الملامح الدلالية للتنکير في کلام أمير المومنين لنعرض بذلک بصمة من عمق فصاحته ...
أكثر
الملخّص:
إحدى القضايا الهامة في البلاغة، موضوع التنکير والذي يندرج في قضايا علم المعاني ولاستخدامه أغراض بلاغية عالية يمکن استشفافها في القرآن أيما استشفاف ولاستخدام الکلمة نکرة أرجحية لما يحتويه من معني لا يمکن التعبير عنه بالتعريف.
ولذلک قمنا بضبط الملامح الدلالية للتنکير في کلام أمير المومنين لنعرض بذلک بصمة من عمق فصاحته و نرد ثانيا علي من يشيع مزاعم حول عدم صحة نسبة النهج إلي الإمام علي (ع) حيث لا يمکن صدور کلام کهذا إلا لمن له باع طويل في الفصاحة کأمير المومنين(ع).
وهناک مزاعم ضعيفة حول انتحال النهج بيد الشريف الرضي و نري في ملامح التنکير الموجودة في جزء يسير من نهج البلاغة أن الجماليات التي تتجلي في نهج البلاغة مهما سمت عبقرية الشريف الرضي ومهما راقت جلالة کلامه فإن اللمسات الخلابة المرئية في نهج البلاغة لا تنبثق إلا ممن ينهل کلامه من القرآن ويستقي مادته من الذکر الحکيم وهو الإمام علي (ع).
وقد جري الإمام علي (ع) ببلاغته الواسعة وعبقريته الفذة علي إصدار الکلام منسجما مع مقتضي المعني وقد توافقت استخداماته بالاستخدامات الواردة في القرآن و حذت حذوها وجاء هذا الأسلوب (التنکير) في طيات کلامه المجموع في نهج البلاغة. وقد قمنا بإحصاء هذه الظاهرة وتبيين جمالياتها في الحکم نموذجا، وأوردنا المعاني الرائعة لها في بعض الحکم کالتعظيم والتکثير والنوعية و... .
زينه عرفتپور
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 43-72
المستخلص
چکيده:
تصويرپردازي هنري يکي از ويژگيهاي اساسي متن قرآني است که هريک از علماي اعجاز بياني قرآن در قرنهاي گذشته بدون اين که چنين اصطلاحي را بهکار ببرند، به جنبههاي محدودي از آن مانند تناسب لفظي، تناسب معنوي و برخي از صور خيال پرداختهاند. البته اديبان معاصري همچون سيد قطب، فراتر از علماي قديم رفتهاند و با مطرح کردن اصطلاح ...
أكثر
چکيده:
تصويرپردازي هنري يکي از ويژگيهاي اساسي متن قرآني است که هريک از علماي اعجاز بياني قرآن در قرنهاي گذشته بدون اين که چنين اصطلاحي را بهکار ببرند، به جنبههاي محدودي از آن مانند تناسب لفظي، تناسب معنوي و برخي از صور خيال پرداختهاند. البته اديبان معاصري همچون سيد قطب، فراتر از علماي قديم رفتهاند و با مطرح کردن اصطلاح تصويرپردازي هنري، مهمترين عناصر اين تصويرپردازي را برشمردهاند و آنها را در ترسيم زنده و هنرمندانهي صحنههاي مختلف دنيوي و اخروي در آيات قرآني دخيل دانستهاند. در اين جستار، نگارنده بر آن است که با جمع آراي بلاغيون قديم و اديبان معاصر، تصويرپردازي هنري ابرار و جايگاه اخروي آنان را در سورهي انسان مورد مطالعه قرار دهد و از راه بررسي مهمترين عناصر تصويرپردازي هنري، يعني مضمون، لفظ، صور خيال، احساس، حرکت، رنگ، گفتوگو، تقابل و موسيقي فواصل آيات، تا حد امکان، جلوههاي زيباشناسانهي اين تصويرگري را آشکار کند تا از اين راه، عمق معناي آيات مربوط به ابرار در اين سوره، بيشتر درک شود و هدف ديني منظور نظر آنها با تأکيد بر ظرافتهاي بياني اعجازآميز کلام الهي، ترسيم شود.
فريده داودي مقدم؛ طاهره اختري
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 73-101
المستخلص
چکيده:
رمزگونگي و سخنان سمبليک و در مراحل بالاتر، شطحيات، يکي از ابزارهاي انتقال تجربيات ماورايي اهل تصوف بوده که همواره در خدمت بيان انواع هنجارگريزي و کشف و شهودهاي رؤياگونهي آنان درآمده است.
ادونيس و سهراب سپهري ازجمله شاعران و انديشمنداني هستند که رؤيا و تجربههاي سوررئاليستي و انديشههاي صوفيانه را بهصورت استعاره و ...
أكثر
چکيده:
رمزگونگي و سخنان سمبليک و در مراحل بالاتر، شطحيات، يکي از ابزارهاي انتقال تجربيات ماورايي اهل تصوف بوده که همواره در خدمت بيان انواع هنجارگريزي و کشف و شهودهاي رؤياگونهي آنان درآمده است.
ادونيس و سهراب سپهري ازجمله شاعران و انديشمنداني هستند که رؤيا و تجربههاي سوررئاليستي و انديشههاي صوفيانه را بهصورت استعاره و رمز و مجاز در شعر خويش بهکار ميگيرند. از اين ديدگاه ميتوان آنها را شاعراني رؤياپرداز ناميد که در شعر آنها رؤيا وسيلهاي براي ورود به دنياي صوفيانه و تجارب عارفانه، مدخلي براي گام نهادن به رؤياهاي شاعرانه و جهاني سوررئال است که در آن، واقعيت خلق شعر به وقوع ميپيوندد و موسيقي نرم و رؤيابرانگيزي ميآفريند که در شعر هردوي آنها تبديل به مشخصهاي سبکي ميشود.
اين نوشتار، به روش تحليلي- توصيفي و براساس مکتب تطبيقي آمريکايي به توصيف و تطبيق شعر ادونيس و سهراب سپهري از ديدگاه تجارب صوفيانه، نگاه عارفانه و رؤياگونهي دو شاعر ميپردازد و ضمن معرفي مکتب آمريکا و گروه ادبي شعر لبنان، شيوهها و بنمايههاي اهل تصوف چون خيال و رؤيا، عادتگريزي و... را در شعر اين دو شاعر، بررسي خواهد کرد.
هدف و سؤال اصلي اين تحقيق، توصيف جهان پنهان ادونيس و سهراب در پس رؤياها و تجارب صوفيانهي آنها و آشکارسازي پيوند اين نگاه با انديشههاي هنجارگريزانه و عادتشکن آنها به شعر و روزگار خود است.
حسين ميرزايينيا؛ رضا محمّدي؛ عباس گنجعلي
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 101-123
المستخلص
چکيده:
تي.اس اليوت از پسِ ديدگاههاي نقّادانه و شعر خود، تأثيري شگرف بر شعر جهان و بهدنبال آن، شعر عربي معاصر گذاشته است. برجستهترين ديدگاه شعري اليوت، که در تطبيق آن بر روي سرودههاي خود کوشيده است، نظريّهي بههم پيوستگي عيني است. اين نظريّه، دو جنبه دارد: جنبهي نخست آن مربوط به شخصيّتزدايي از شاعر است که اين نظريّه را ...
أكثر
چکيده:
تي.اس اليوت از پسِ ديدگاههاي نقّادانه و شعر خود، تأثيري شگرف بر شعر جهان و بهدنبال آن، شعر عربي معاصر گذاشته است. برجستهترين ديدگاه شعري اليوت، که در تطبيق آن بر روي سرودههاي خود کوشيده است، نظريّهي بههم پيوستگي عيني است. اين نظريّه، دو جنبه دارد: جنبهي نخست آن مربوط به شخصيّتزدايي از شاعر است که اين نظريّه را در مقابل مکتب رومانتيسم قرار ميدهد. جنبهي ديگر، بهرهگيري از نماد، براي بيان واقعيّتهاي خارجي است. اين نظريّه در قصيدهي سرزمين ويران اليوت، عينيّت يافته است؛ قصيدهاي که نه تنها در سطح جهانِ عربي، در سراسر دنيا بهيک الگو، براي شعر معاصر تبديل شده است. ادونيس بهگونهاي غيرمستقيم از اين نظريّه، تأثير پذيرفته است که در ديدگاههاي نقدي وي و همچنين در قصايدش به روشني، ديده ميشود. اين جُستار، با روش تحليل محتوا، ضمن تعريف نظريّهي اليوت، بهمعرّفي قصيدهي سرزمين ويران، پرداخته است؛ سپس تأثيرات اين نظريّه را بر روي ديدگاههاي نقدي ادونيس، پيگرفته و در پايان، نمودِ نظريّات ادونيس را در قصيدهي الرّأس و النّهر وي، بررسي کرده است.
وصال ميمندي
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 125-149
المستخلص
چکيده:
استخدام ازجمله محسّنات معنوي در علم بديع است که عليرغم جايگاه والاي آن در اين علم، که ناشي از نقشآفريني اين صنعت در فرآيند خلق و ايجاد چند معنا براي يک لفظ با رعايت ايجاز و اختصار بوده، از داشتن تعريفي جامع و واحد که مورد اجماع انديشمندان عرصهي بلاغت باشد و همهي مصاديق شناختهشده و موارد احتمالي ناشناختهي آن را فراگيرد، ...
أكثر
چکيده:
استخدام ازجمله محسّنات معنوي در علم بديع است که عليرغم جايگاه والاي آن در اين علم، که ناشي از نقشآفريني اين صنعت در فرآيند خلق و ايجاد چند معنا براي يک لفظ با رعايت ايجاز و اختصار بوده، از داشتن تعريفي جامع و واحد که مورد اجماع انديشمندان عرصهي بلاغت باشد و همهي مصاديق شناختهشده و موارد احتمالي ناشناختهي آن را فراگيرد، بينصيب مانده است. نظر به اهميت و نقش اين گونهي بديعي در درک و تبيين معاني و مفاهيم کلام فصيح عربي، اين تحقيق با مراجعه به مشهورترين آثار بديعپژوهان به بررسي و نقد ديدگاههاي آنان درخصوص تعريف استخدام بديعي و بيان و کاستيهاي هرکدام پرداخته و سپس تعريفي جامع و مانع از اين محسّنهي معنوي مطرح کرده است. در ادامه، معروفترين اشکال و قالبهاي موجود استخدام در آثار پيشينيان، همراه با شواهدي از نظم و نثر عربي ذکر شده است. بالاخره اين جستار با تحليل يکي از آيات قرآن کريم، براي نخستين بار قالبي ناشناخته از استخدام در اين کتاب را کشف و ارائه کرده که در آن عطف سه اسم بر معمول (فاعل) يک عامل (فعل) سبب شده تا آن عامل در رابطه با هرکدام از آن چهار معمول، معنايي متفاوت بيابد که در اين تحقيق، تلاش شده با مراجعه به کتب لغت، اين معاني، استخراج و عرضه شود.
عيسي متقيزاده؛ کاوه خضري
المجلد 9، العدد 26 ، يوليو 1434، الصفحة 151-169
المستخلص
چکيده:
اين بررسي با هدف ارزيابي ميزان موفقيت بخش متونِ عربي عمومي سال سوم دبيرستان از ديدگاه دبيران و دانشآموزان، کوشيده است با بيان تأثير متون در آموزش زبان و از طريق تحليل دادههاي بهدست آمده از نظرسنجي، ميزان موفقيت بخش متون را در دستيابي به اهداف بخش مذکور، بررسي کند. جامعهي آماري پژوهش، دبيرستانهاي شهرستان پيرانشهر ...
أكثر
چکيده:
اين بررسي با هدف ارزيابي ميزان موفقيت بخش متونِ عربي عمومي سال سوم دبيرستان از ديدگاه دبيران و دانشآموزان، کوشيده است با بيان تأثير متون در آموزش زبان و از طريق تحليل دادههاي بهدست آمده از نظرسنجي، ميزان موفقيت بخش متون را در دستيابي به اهداف بخش مذکور، بررسي کند. جامعهي آماري پژوهش، دبيرستانهاي شهرستان پيرانشهر در استان آذربايجان غربي است. نمونهگيري از جامعهي آماري با روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي انجام شد. روش پژوهش موردنظر، پيمايشي است و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته و روش تحليل دادهها در بخش آمار توصيفي محاسبهي ميانگين، انحراف معيار و درصد و در بخش آمار استنباطي، آزمون (t) است. نتايج بهدست آمده نشان داد که از نظر بيشتر دبيران، بخش متون در کتاب عربي عمومي سال سوم دبيرستان، در رسيدن به اهداف خود موفق بوده است؛ در حاليکه از نظر بيشتر دانشآموزان، اين بخش از کتاب در رسيدن به اهداف خود موفق نبوده است؛ از اينرو ضرورت توجه بيشتر به تصحيح اين بخش، در کتاب درسي عربي عمومي سال سوم دبيرستان، احساس ميشود.