ادبي
زهرا افضلي؛ فرامرز ميرزايي؛ جعفر جعفر زاده
المجلد 11، العدد 37 ، يونيو 1437، ، الصفحة 1-20
المستخلص
علم السرد علم يقوم بدراسة الخطاب السردي. نشأ هذا العلم في القرن العشرين وطرحت نظريات شتي بشأنها. من النظريات المطروحة في هذا المجال نظرية الأسلوبيين الإنجليزيين «ليتش» و «شورت». هذه النظرية قد تجلت في کتابهما «الأسلوب في القصص» الذي يشتمل علي مواضيع مختلفة، منها أساليب السرد في استحضار الأفکار. إن هذه الأساليب تنقسم ...
أكثر
علم السرد علم يقوم بدراسة الخطاب السردي. نشأ هذا العلم في القرن العشرين وطرحت نظريات شتي بشأنها. من النظريات المطروحة في هذا المجال نظرية الأسلوبيين الإنجليزيين «ليتش» و «شورت». هذه النظرية قد تجلت في کتابهما «الأسلوب في القصص» الذي يشتمل علي مواضيع مختلفة، منها أساليب السرد في استحضار الأفکار. إن هذه الأساليب تنقسم إلي خمسة أقسام عندهما وهي: المباشر، غير المباشر، الحر المباشر، الحر غير المباشر والتقرير السردي.
قد استعمل الروائيون المعاصرون الأساليب السالفة الذکر لاستحضار الأفکار في رواياتهم کما وظّفها الکاتب المصري المعاصر «نجيب محفوظ» في روايته المسماة بالطريق. قد تمت دراسة تلک الأساليب في هذه الرواية بغية إدراک کيفية استخدامها و الإلمام بالأفکار المستحضرة وفقاً لنظريتهما في هذه المقالة. تعبّر نتائج الدراسة عنأنّ الکاتب قد استفز القارئ بالأفکار المتراکمة من خلال الشخصية الرئيسة واستخدم جميعالأساليب إلا الأسلوب الحر المباشر لاستحضار الأفکار و أکثر من احتفاله ببعض الأساليب کالأسلوب الحر غير المباشر و انتهز الفرصة بين حين و آخر وأفاد من الأساليب الأخري و استحضر الأفکار الواردة کالتشاؤم، النفور، الحب، التردد، الثأر، الخلاص والخيبة بواسطةالأساليب التي سبق ذکرها.
زهرا افضلي؛ مهري خيريزاده
المجلد 8، العدد 23 ، أغسطس 1433، ، الصفحة 149-174
المستخلص
چکيده رمان، يکي از انواع داستان است که در دورهي معاصر، يکي از ابزارهاي مناسب برايبه تصوير کشيدن مسائل و مشکلات زندگي بشر و بيان افکار، عقايد و انديشهها محسوب ميشود. اين فن، اجزا و عناصر گوناگوني دارد کههر يک داراي نقش و اهميت خاصي در ساختار هنري آن هستند. عنصر درونمايه، که گاه از آن به فکر اصلي يا مضمون يا پيام داستان ...
أكثر
چکيده رمان، يکي از انواع داستان است که در دورهي معاصر، يکي از ابزارهاي مناسب برايبه تصوير کشيدن مسائل و مشکلات زندگي بشر و بيان افکار، عقايد و انديشهها محسوب ميشود. اين فن، اجزا و عناصر گوناگوني دارد کههر يک داراي نقش و اهميت خاصي در ساختار هنري آن هستند. عنصر درونمايه، که گاه از آن به فکر اصلي يا مضمون يا پيام داستان تعبير ميشود، يکي از عناصر اساسي داستان است. اين عنصر، عبارت است از: ديدگاه و جهتگيري نويسنده، نسبت به موضوع داستان که مانند رشتهاي در خلال اثر کشيده شده و ضمن ايجاد وحدت و هماهنگي، اجزا و عناصر داستان را به يکديگر پيوند ميدهد. نويسنده، اين عنصر را بهطور صريح يا غيرصريح بهکار گرفته و فکر و انديشهي خود را از طريق آن به خواننده القا ميکند. خواننده نيز ميتواند به وسيلهي سرنخهاي معيني آن را از لابهلاي اجزا داستان، کشف کند و به فکر و انديشهي نويسنده پي ببرد. در پژوهش حاضر، عنصر درونمايه در رمان «الطريق الطويل» اثر نجيب الکيلاني، نويسندهي برجستهي معاصر مصري، نقد و بررسي شده است. نويسنده در رمان مذکور به منظور طرح درونمايه از روش غيرصريح، بهره جسته و آن را در افکار و تخيلات شخصيتهاي رمان گنجانده است. طبق بررسيهاي بهعمل آمده، براي کشف درونمايه در اين رمان ده سرنخ وجود دارد که با دقت و تأمل ميتوان اين عنصر را از طريق آنها استخراج کرد. بر همين اساس، استنباط ميشود که رمان يادشده به دليل برخورداري از عنصر درونمايه، رماني تحليلي و هدفدار است و نويسنده با خلاقيت و مهارت توانستهايده و عقيدهي خود را به مخاطب عرضه کند