ادبي
بهنام فارسي؛ فاطمه شهرياري؛ محمد مهدي سمتي
المجلد 13، العدد 45 ، مارس 2018، ، الصفحة 113-140
المستخلص
رمان «ما لا تَذروه الرِياح» اثر «محمد عرعار» روايتگر تأثيرات رواني استعمار فرانسه بر مردمان کشور الجزاير است که در قالب شخصيت «بشير» نمود يافتهاست. يکي از مهمترين اين تأثيرات، رشد چشمگير عقدة حقارت در ميان ساکنان اين مرزوبوم است که ميتوان جنبههاي مختلف آن را با استفاده از نظرية آلفرد آدلر بررسي نمود. اين مقاله ...
أكثر
رمان «ما لا تَذروه الرِياح» اثر «محمد عرعار» روايتگر تأثيرات رواني استعمار فرانسه بر مردمان کشور الجزاير است که در قالب شخصيت «بشير» نمود يافتهاست. يکي از مهمترين اين تأثيرات، رشد چشمگير عقدة حقارت در ميان ساکنان اين مرزوبوم است که ميتوان جنبههاي مختلف آن را با استفاده از نظرية آلفرد آدلر بررسي نمود. اين مقاله به دنبال آن است که با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي و با رويکرد روانشناختي آلفرد آدلر، علل پيدايش عقدة حقارت و چگونگي بروز آن در شخصيت بشير را بررسي کند و به اين مسئله بپردازد که آيا راهي براي خروج از اين بحران وجود دارد؟ تحليل روانشناختي رمان «ما لا تذروه الرياح» حاکي از آن است که عقدة حقارت نهفته در دل قهرمان داستان، در قالب رفتارهايي مانند ازخودبيگانگي (هويتباختگي)، تحقير ديگران و تقليد نمود پيدا کردهاست و تنها راه خروج از اين وضعيت، آن است که مردم اين کشور با آگاهي يافتن نسبت به تاريخ، ميراث ملي، فرهنگي، ديني و خانوادگي خود، به خودآگاهي برسند و ديگر ملتها را بر خود برتر ندانند.