معصومه ملکي؛ جواد اصغري؛ مسعود فکري؛ عدنان طهماسبي پشتکوهي
المجلد 18، العدد 62 ، مايو 2022، ، الصفحة 95-120
المستخلص
موضوع پژوهش در زبانشناسی تطبیقی، مقایسه زبانهای مختلف وابسته به یک خانواده زبانی است تا از خلال این مقایسه، وجوه تمایز وتشابه زبانها مشخص شود. تقسیمبندی زبانها به خانواده زبانی هندی- اروپایی و یا سامی نتیجه کشف وجوه تشابه بین زبانها در جنبههای آوایی، صرفی و نحوی است که از یک زبان سرچشمه گرفتهاند و در گذر زمان ...
أكثر
موضوع پژوهش در زبانشناسی تطبیقی، مقایسه زبانهای مختلف وابسته به یک خانواده زبانی است تا از خلال این مقایسه، وجوه تمایز وتشابه زبانها مشخص شود. تقسیمبندی زبانها به خانواده زبانی هندی- اروپایی و یا سامی نتیجه کشف وجوه تشابه بین زبانها در جنبههای آوایی، صرفی و نحوی است که از یک زبان سرچشمه گرفتهاند و در گذر زمان بین آنها و زبان مادر جدایی افتاده است. راهکارهای اصلی در زبانشناسی تطبیقی مقایسه نظامهای آوایی، شناخت تاریخ تحول واژگان و تطبیق دستور دو یا چند زبان است که برای پیبردن به پویایی و چگونگی عملکرد تغییرات در زبانها اهمیت دارد، در سطحی کلیتر این مقایسه در جهت فهم طبیعت زبانهای انسانی که به هیچ وجه ثابت و ایستا نیستند، مفیداست. زبانهای عربی، عبری، فنیقی، اکدی و حبشی حامل برخی از ویژگیهای اساسی مشترکی هستند که از یک اصل نخستین سامی به نام (proto-semitic) نشأت گرفتهاند. دو زبان عربی و عبری از خانواده زبانهای سامی، از بسیاری جوانب قابلیت مقایسه دارند؛ یکی از این جوانب فعل است. در این پژوهش با روش توصیفی افعال معتل و انواع آن در هر دو زبان معرفی و سپس با ذکر مصادیقی از هر دو زبان به تحلیل و تطبیق آنها و بیان تفاوتها و شباهتهای ساختاری افعال معتل پرداخته میشود.
ادبي
فرهاد رجبي نوش آبادي؛ قاسم مختاري؛ محمد جرفي؛ سيد ابوالفضل سجادي؛ محمود شهبازي
المجلد 14، العدد 49 ، مارس 2019، ، الصفحة 155-178
المستخلص
از ميان اقسام فعل، فعل «مضارع» در دو زبان فارسي و عربي، به شکلي گسترده و در ساختارهاي متنوعي به کار رفتهاست که ضمن دلالت بر زمان حال، مفهوم زمان آينده را نيز منتقل ميسازد. در اين پژوهش نويسندگان با تکيه بر روش توصيفي ـ تحليلي در حوزة دستور تطبيقي، تلاش دارند ساختارهاي فعل مضارع را در اين دو زبان، واکاوي کنند و زمانهاي حال، ...
أكثر
از ميان اقسام فعل، فعل «مضارع» در دو زبان فارسي و عربي، به شکلي گسترده و در ساختارهاي متنوعي به کار رفتهاست که ضمن دلالت بر زمان حال، مفهوم زمان آينده را نيز منتقل ميسازد. در اين پژوهش نويسندگان با تکيه بر روش توصيفي ـ تحليلي در حوزة دستور تطبيقي، تلاش دارند ساختارهاي فعل مضارع را در اين دو زبان، واکاوي کنند و زمانهاي حال، آينده و کاربردهاي متنوع آنها را به گونهاي تبيين نمايند که با يکديگر مشتبه نگردند و مترجمان در فهم صورتهاي مختلف زمانهاي افعال دچار اشتباه نشوند.
در اين جُستار، ضمن يکپارچهسازي زمان حال در زبان فارسي و عربي و افزودن زمان «مضارع مقصود»، براي زمان آينده، نيز دو قالب جديد «آيندة استمراري و آيندة نقلي» به زمانهاي افعال اضافه شد که در منابع دستوري فارسي و عربي بدان اشارهاي نشده يا آنکه برايش چهارچوبي دقيق و احکامي مشخص تبيين نگرديدهاست. در اين مقاله همچنين قواعد دستوري مضارع اخباري، التزامي و استمراري به همراه کارکردهاي گستردة آنها آمدهاست.