نعيم عموري؛ فريده خرم آبادي
المجلد 16، العدد 55 ، سبتمبر 2020، ، الصفحة 139-166
المستخلص
بررسي ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي از مهمترين چالشهاي فرآيند آموزش است. نظام آموزشي براي هر بخشي از منابعِ يادگيرندگان، امکانات و سياستهايي را فراهم کرده که از مهمترين اين اقدامات، زمان اختصاص داده شده به فرآيند يادگيري-ياددهي است. چنانچه زمان بيش يا کمتر از حد معمول باشد، اين فرايند دچار ...
أكثر
بررسي ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي از مهمترين چالشهاي فرآيند آموزش است. نظام آموزشي براي هر بخشي از منابعِ يادگيرندگان، امکانات و سياستهايي را فراهم کرده که از مهمترين اين اقدامات، زمان اختصاص داده شده به فرآيند يادگيري-ياددهي است. چنانچه زمان بيش يا کمتر از حد معمول باشد، اين فرايند دچار نقص خواهد شد. در اين پژوهش، ناکارآمدي آموزش زبان عربي در هنرستانهاي فنيحرفهاي را از لحاظ امکانات و سياست هاي نظام آموزشي و همچنين طرف مقابل، يعني يادگيرندگان را مورد کاوش قرار داديم. در اين فرآيند آموزشي، زمان اختصاص داده شده به آموزش زبان عربي سبب نارضايتي دبيران و دانشآموزان شد. در اين مقاله به بررسي سياستهاي نظام آموزشي و پرورشي درس زبان عربي در هنرستانهاي کارودانش و فنيحرفهاي پرداخته شد. سپس موانع و چالشها را تبيين کرده و راهکارهايي براي اين مشکلات مانند پودماني شدن درس عربي، افزايش زمان فراگيري درس عربي، تغيير کتب، آموزش معلّمان، استفاده از طرح درسهاي کارآمد، آزمونهاي مستمر، گروهبندي، آموزش مطالعه روشمند ارائه شد. از مهمترين نتايج اين پژوهش براي درس عربي با توجّه به تحقيقات ميداني در هنرستانها اين است که ايجاد انگيزه و استفاده از روشهاي نوين يادگيري مانند يادگيري مشارکتي، بهترين نوع ياددهي در اين زمينه است. روش تحقيق، توصيفي تحليلي آماري است.