ادبي
فرهاد رجبي نوش آبادي؛ قاسم مختاري؛ محمد جرفي؛ سيد ابوالفضل سجادي؛ محمود شهبازي
المجلد 14، العدد 49 ، مارس 2019، ، الصفحة 155-178
المستخلص
از ميان اقسام فعل، فعل «مضارع» در دو زبان فارسي و عربي، به شکلي گسترده و در ساختارهاي متنوعي به کار رفتهاست که ضمن دلالت بر زمان حال، مفهوم زمان آينده را نيز منتقل ميسازد. در اين پژوهش نويسندگان با تکيه بر روش توصيفي ـ تحليلي در حوزة دستور تطبيقي، تلاش دارند ساختارهاي فعل مضارع را در اين دو زبان، واکاوي کنند و زمانهاي حال، ...
أكثر
از ميان اقسام فعل، فعل «مضارع» در دو زبان فارسي و عربي، به شکلي گسترده و در ساختارهاي متنوعي به کار رفتهاست که ضمن دلالت بر زمان حال، مفهوم زمان آينده را نيز منتقل ميسازد. در اين پژوهش نويسندگان با تکيه بر روش توصيفي ـ تحليلي در حوزة دستور تطبيقي، تلاش دارند ساختارهاي فعل مضارع را در اين دو زبان، واکاوي کنند و زمانهاي حال، آينده و کاربردهاي متنوع آنها را به گونهاي تبيين نمايند که با يکديگر مشتبه نگردند و مترجمان در فهم صورتهاي مختلف زمانهاي افعال دچار اشتباه نشوند.
در اين جُستار، ضمن يکپارچهسازي زمان حال در زبان فارسي و عربي و افزودن زمان «مضارع مقصود»، براي زمان آينده، نيز دو قالب جديد «آيندة استمراري و آيندة نقلي» به زمانهاي افعال اضافه شد که در منابع دستوري فارسي و عربي بدان اشارهاي نشده يا آنکه برايش چهارچوبي دقيق و احکامي مشخص تبيين نگرديدهاست. در اين مقاله همچنين قواعد دستوري مضارع اخباري، التزامي و استمراري به همراه کارکردهاي گستردة آنها آمدهاست.
ادبي
علي رضا محمد رضايي؛ جهاد فيض الاسلام؛ عبير جادري
المجلد 12، العدد 39 ، ديسمبر 1437، ، الصفحة 1-22
المستخلص
يعدّ عنصرا الزمان والمکان، من أهم عناصر السرد في بلورة الفضاء الروائي. فعلى نبضات الزمن تُنبت الأحداث وقائعها وفي حيّز المکان تتحرک الشخصية وفي إطار اللغة ببعديهما الزماني والمکاني يتألّف النص السردي وتتکوّن الرواية. هذان العنصران يدخلان في علاقات متعددة مع مکوّنات حکائية أخرى کالشخصيات والأحداث في الرواية. فتنشأ بذلک علاقة جدليّة ...
أكثر
يعدّ عنصرا الزمان والمکان، من أهم عناصر السرد في بلورة الفضاء الروائي. فعلى نبضات الزمن تُنبت الأحداث وقائعها وفي حيّز المکان تتحرک الشخصية وفي إطار اللغة ببعديهما الزماني والمکاني يتألّف النص السردي وتتکوّن الرواية. هذان العنصران يدخلان في علاقات متعددة مع مکوّنات حکائية أخرى کالشخصيات والأحداث في الرواية. فتنشأ بذلک علاقة جدليّة بينهما؛ تلک العلاقة الضرورية التي تمنح العمل الروائي خصوصيته وطابعه ويکتسب المکان والزمان والفضاء بذلک صفاتها ومعانيها. بناء على ذلک، ظهرت على الساحة الأدبية بعض الأعمال الروائية ذات الصبغة الواقعية نحو رواية «الأيام» لطه حسين التي اتّجهت نحو سرد الواقع ـ السيرة الذاتية ـ ـ يتناول هذا البحث کتاب الأيام ضمن إطار الرواية مستنهضاً الأمکنة والأزمنة، راصدا مکامن الجمال، مرکّزاً على البعد النفسي للشخصيات بتناوله المکانين (عند الآخرين) و (عندي) حسب تقسيمات لوتمان"lotman" الأربعة للفضاء، تارکاً المکانين العامة واللامتناهي منها إلى بحث آخر وأيضاً التقاطبات المکانية في الرواية. استعان البحث بالمنهج الوصفي ـ التحليلي وأحياناً المنهج النفسي والذي کانت الشواهد فيه مستقاة من نصوص الرواية نفسها.
کبرا بهمني؛ سهيلا صلاحي مقدم
المجلد 11، العدد 35 ، ديسمبر 1436، ، الصفحة 79-100
المستخلص
حارث محاسبي در «التوهم»، سفر روح به جهان ديگر را به شيوة دومشخص و در قالب معراجنامه روايت ميکند. از شاخصترين عناصري که سفرنامه و به تبع آن معراجنامه بر اساس ماهيت خود بر آنها استوار است، زمان و مکان است. زمان و مکان در ارتباط با شهود روح، فضاي عالم مثال است. فضايي که با بازسازي زمانهاي موعود، دوري و نزديکي به مرکز را در ...
أكثر
حارث محاسبي در «التوهم»، سفر روح به جهان ديگر را به شيوة دومشخص و در قالب معراجنامه روايت ميکند. از شاخصترين عناصري که سفرنامه و به تبع آن معراجنامه بر اساس ماهيت خود بر آنها استوار است، زمان و مکان است. زمان و مکان در ارتباط با شهود روح، فضاي عالم مثال است. فضايي که با بازسازي زمانهاي موعود، دوري و نزديکي به مرکز را در دو مکان مجزا نشان ميدهد. جايي که پروردگار سيماي کريم خود را بهتمامي بر مؤمنان آشکار ميکند، بالاترين نقطة بهشت است. بر اساس نظرات ميرچا الياده تجربة ديني تکرار عوالم روحاني است. زمان نيرومند و شگفتانگيزِ نخستين تجلي، تکرار ميشود و ابديت مقدس در حادثة مؤخر رستاخيز، ميثاق نخستين را يادآوري ميکند. در اين پژوهش مکان و زمان سفر روح و کهنالگوهاي مربوط به آن را از ديد اسطورهشناسي ميکاويم. آيا ساحت خيال از ناخودآگاه جمعي غني شده، و با ترسيم سفر روح به حد اعلاي قربت، انسجاميافتگي و تماميت را نشان ميدهد؟ روح چه مسيري را طي ميکند تا دوباره نخستين روزهاي آفرينش را در مرکز هستي، جايي که در گل آدم دميده شد، تجربه کند؟ توصيفات دقيق، زيبا و ادبي محاسبي در کنار غناي فراحسي، التوهم را از معراجنامههاي ديگر متمايز کردهاست.